0
مسیر جاری :
جايگاه و نقش مردم در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

جايگاه و نقش مردم در کلام امام راحل

ملت بود كه اين نهضت را پيش برد، و ملت است كه بايد از اين به بعد نيز به پيش ببرد.ما هر چه داريم از اين ملت است، البته ملت اسلامي كه با فرياد الله اكبر اين كار را انجام دادند.امروز زماني است كه ملتها چراغ...
آزادي در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

آزادي در کلام امام راحل

آزادي يك نعمت بزرگ الهي است.ما مصائب را به خاطر رسيدن ملتمان به آزادي و استقلال تحمل خواهيم كرد.آزادي يك امانت الهي است كه خداوند نصيب ما كرد.آزادي را اسلام به ما داد، قدر اين آزادي را بدانيد و قدر اين...
اختلاف و تفرقه در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

اختلاف و تفرقه در کلام امام راحل

تفرقه از شيطان است، و وحدت كلمه و اتحاد از رحمان است.عزيزان من! از اختلاف كه الهام ابليس است اجتناب نماييد.اگر شما با من و من با شما مقابله كنيم، غير از اينكه ديگران سوء استفاده كنند چيزي به دست نمي آيد.آنكه...
وحدت و برادري در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

وحدت و برادري در کلام امام راحل

مسلمين بايد يد واحده باشند بر ضد همه ستمگران.اصولاً دعوت به اسلام دعوت به وحدت است.مؤمنين سرتاسر دنيا برادرند به حسب حكم قرآن، و برادرها برابرند.در اسلام همين برادري است كه مبدأ همه خيرات است.با حفظ برادري،...
غرب و غربزدگي در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

غرب و غربزدگي در کلام امام راحل

بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچ خبري جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالي نيست. ما پيشرفتهاي دنياي غرب را مي پذيريم ولي فساد غرب را كه خود آنان از آن ناله مي كنند، نه! غرب پيشرفتهايي كه دارد...
بسيج در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

بسيج در کلام امام راحل

بسيج ميقات پا برهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام ونشان در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پرثمري است كه شكو فه هاي آن بوي بهار وصل و طراوت يقين[و]...
ارتش در کلام امام راحل دیدگاه‌ها

ارتش در کلام امام راحل

ملت و ارتش از هم جدايي ندارند.ارتش ما از ماست و ما از ارتش.ارتش ما ضامن استقلال كشور ماست.ارتش ما پشتوانه ملت ماست.همان طوري كه ملت بدون ارتش نمي تواند ادامه زندگي بدهد، ارتش هم بدون ملت نمي تواند ادامه...
چشم بيمار سایر مقالات

چشم بيمار

من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم چشم بيمــــار تــــو را ديــدم و بيمار شدم فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم همچــــو منصــور خــــــريدار سرِ دار شدم غم دلدار فكنده است بجانم شررى كـــه بـــجــــان...
جلوه جمال سایر مقالات

جلوه جمال

كـــوتاه سخن كه يــــــار آمد بــا گيسوى مُشكبار آمد بگشــــود در و نقاب برداشت بــــى پرده نگر، نگار آمد او بــــــود و كسى نبــود با او يـــكتاي و غريب وار آمد بنشست و ببست در ز اغيار
جلوه ديدار سایر مقالات

جلوه ديدار

پـــــــرده برگيـــر كه من يار توام عــاشقم، عاشق رخسار توام عشوه كن، نـــاز نما، لب بگشا جــــان من، عاشق گفتار توام بــــــــر ســـر بستر من پا بگذار مــــــنِ دل‏سوخته بيمار توام...