0
مسیر جاری :
واقعا راز بزرگی­ست شعر

واقعا راز بزرگی­ست

اسماعیل اله دادی در شعری با عنوان «واقعا راز بزرگی­ست» از مخاطبان خود می خواهد که دوست داشتن خود را بدون ترس و خجالت ابراز کنند.
می­ خواهم معلم باشم مناسبت ها

می­ خواهم معلم باشم

روز معلم که می ­رسد هدیه­ ی کوچکی آماده می­ کنی، با وسواس خاصی آن را تزیین می­ کنی و دلت می­ خواهد هرچه زودتر آن را به معلمت هدیه کنی و آن زمان که هدیه را از دستت می­ گیرد چشمانش را با دقت برانداز کنی.
من به یاد تو بهار می­ شوم شعر

من به یاد تو بهار می­ شوم

تو قلب­های مُرده را همیشه زنده می­ کنی و خانه ­ی دلِ مرا پُر از پرنده می ­کنی
مهمان‌ پذیر شعر

مهمان‌ پذیر

اخم تو مثل آلوچه ترش است خنده‌هایت ولی هندوانه صبح سُر می‌خوری در خیابان عصر قِل می‌خوری سمت خانه