0
شب قدر

خیز، اى بنده محروم و گنهکار بیا

خیز، اى بنده محروم و گنهکار بیا یک شب اى خفته غفلت زده بیدار بیا بس شب و روز که در زیر لَحَد خواهى خفت دَم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا
شب قدر

با من همه جا رفیق راهی یارب

با من همه جا رفیق راهی یارب از درد نگفته ام گواهی یارب من عبد ذلیل و تو خداوند جلیل از من آهی زتو نگاهی یارب
شب قدر

عمری به گناه پا فشردم یا رب

عمری به گناه پا فشردم یا رب بار دل خود به دوش بردم یا رب تو ناز مرا کشیدی و من غافل سیلی زهوای نفس خوردم یا رب
شب قدر

وقتی که مجیر خواندم و جوشن و قرآن بر سر

وقتی که مجیر خواندم و جوشن و قرآن بر سر وقتی که زدم ناله و از اشک دو چشمم شد تر یک خواسته از درگه تو فقط تمنّا کردم یک نیم نگاهی و رسان صاحب ما را دیگر
شب قدر

شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است

چرا به پیش خلائق تو خم کنی سر خود؟ شبی مقابل دلدار تا شدن خوب است صدای اهل قبور است می رسد بر گوش که: آی بنده رفیق دعا شدن خوب است
شب قدر

مگر که بخت کند رو، طبیب را بینی

مگر که بخت کند رو، طبیب را بینی به درد بندگی اش مبتلا شدن خوب است در این لیالی رحمت اگر خدا خواهد مسافر حرم کربلا شدن خوب است
شب قدر

آمد شب قدر و ذکر مولا گیریم

آمد شب قدر و ذکر مولا گیریم امشب تو بیا که با تو احیا گیریم یک شب سفر کرب وبلا همراهت از دست خودت مهر و امضا گیریم
شب قدر

طفل دل امشب زبان وا کرده است

طفل دل امشب زبان وا کرده است در حضورت با تو نجوا کرده است در شب قدری که قرآن بر سر است با حسینت عاقبت تا کرده است
شب قدر

شب تقدیر و ثبت سرنوشت است

برای پاکی نفس و سعادت همیشه بهر خود شیطان برانیم شب تقدیر و ثبت سرنوشت است دعا بر مومن و انسان بخوانیم
شب قدر

عمرم همه را تباه کردم چه کنم

عمرم همه را تباه کردم چه کنم پرونده خود سیاه کردم چه کنم تو عفو کنی از کرمت اما من از این که تو را گناه کردم چه کنم