مسیر جاری :
#اس ام اس امام زمان در راسخون
#اس ام اس امام زمان در مقالات
#اس ام اس امام زمان در فیلم و صوت
#اس ام اس امام زمان پرسش و پاسخ
#اس ام اس امام زمان در مشاوره
#اس ام اس امام زمان در خبر
#اس ام اس امام زمان در سبک زندگی
#اس ام اس امام زمان در مشاهیر
#اس ام اس امام زمان در احادیث
#اس ام اس امام زمان در ویژه نامه
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
منتظر مانده ام از اول شب تا حالا
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بكش! «ضرب المثل ايراني»
بازا که شیعه در به در کو به کوی توست
ای جان فدای حال دعا و تضرعت
بازا که شیعه در به در کو به کوی توست
این دردها که بی تو سر شیعه آمده
تنها نه از وقاحت و بغض عدوی توست
قرار آخر دلهای بیقرار بیاید
دعا کنید که با پرچم امام شهیدان
یگانه منتقم خون کردگار بیاید
دعا کنید که این صبح جمعه از سوی مکه
قرار آخر دلهای بیقرار بیاید
تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا
به کوچه کوچۀ شهرم ز خون دل همه شب
برای آمدنت ریختم گلاب بیا
گناه من ره دیدار بسته بر رویت
تو بهر دیدن من از ره ثواب بیا
که آفتاب از آن سوی کوهسار بیاید
دعا کنید علمدار داد و قسط و عدالت
ز مکه با علم نصر و ذوالفقار بیاید
دعا کنید در این قحط سال نور، خدا را
که آفتاب از آن سوی کوهسار بیاید
چشم بیمارش فقط منزل به بیماران دهد
چشم بیمارش فقط منزل به بیماران دهد
من ز بیدردی ز چشم یار دور افتادهام
بارها آغوش او میشد پذیرایم ولی
گول نعمت خوردم و هر بار دور افتادهام
او که استغفار بهر هر گناهم میکند
او که استغفار بهر هر گناهم میکند
وای اگر بینم از این رفتار دور افتادهام
من جوانی را نکردم خرج مولای دلم
بر گنه کردم ز بس اصرار دور افتادهام
به نالههای سحرگاه بوتراب بیا
غروب جمعه شده بی تو روزهای دلم
به صبح جمعۀ من همچو آفتاب بیا
به دردهای به حیدر نگفتۀ زهرا
به نالههای سحرگاه بوتراب بیا
فصل خزان زندگی پایان بگیرد
فصل خزان زندگی پایان بگیرد
هر غنچه ای وا می شود وقتی بیایی
وقت نمازت از ملازم هایت آقا
هر روز عیسی می شود وقتی بیایی
ای شهریار عشق به نام مقدست
ای شهریار عشق به نام مقدست
باشد وصال تو همه ی آرزوی ما
روضه گرفته ایم قدم رنجه ایی کنی
شاید فتد مسیر عبورت به کوی ما
ابا صالح فقیرم من فقیرم
ابا صالح فقیرم من فقیرم
بده دستی که دامانت بگیرم
ابا صالح چه خوش زیبنده باشد
که آن لعل لبت پر خنده باشد
ابا صالح گدایم من گدایم
به جان مادرت بنما نگاهم