0
حضرت فاطمه علیهاالسلام

تمام سختی عالم به دوش تو وقتی

تمام سختی عالم به دوش تو وقتی میان خانه ات آید صدای افتادن میان خانه تو و ، پشت در چهل نامرد و نیست وقت مناسب برای افتادن از آن زمان که در خانه با لگد وا شد دو شانه ی...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

خواست تا شانه کند موی سر زینب را ...

خواست تا شانه کند موی سر زینب را ... شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است ! دیدنِ سوختهء درب کمی سخت! ولی دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است ... کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست<br...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

صورت حور که از برگ گلی نازک تر

صورت حور که از برگ گلی نازک تر گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است ... آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
حضرت فاطمه علیهاالسلام

به زمین خوردن مادر به کناری امّا ...

به زمین خوردن مادر به کناری امّا ... پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء او در دل آتش اغیار بیفتد سخت است سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف کار...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است اوج این واقعه را جان علی می داند خانم خانه که از کار بیفتد سخت است به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر ...<br...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

زینب میان خواب به خود گفت: مادرم

زینب میان خواب به خود گفت: مادرم دست ضعیف او به گمانم شکسته است من هم ز سرفه‌های  شدیدش گرفته‌ام راه نفَس به سینه‌اش این بار بسته است حالا نشسته‌ام وَ به این فکر می‌کنم بانوی...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

بانوی خانه‌دارِ من  از پا  نشسته است

بانوی خانه‌دارِ من  از پا  نشسته است از کوچه‌ها رسیده ولی زار و خسته است بانوی من که جان و دل من فدای او در کوچه تار و پود وجودش گسسته است از خاک روی چادر او حدس می‌زنم در...
حضرت فاطمه علیهاالسلام

فاطمیون ؛ فاطمیه آمده بر تَن کنید

فاطمیون ؛ فاطمیه آمده بر تَن کنید رختی از جنس بهشتیِ خیام فاطمه شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
حضرت فاطمه علیهاالسلام

سفره ای انداختند امشب بنام فاطمه

سفره ای انداختند امشب بنام فاطمه پخش شد در بین این سفره طعام فاطمه باز هم صاحب عزا گرم خوش آمد گویی است می رساند بر عزادارن سلام فاطمه شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد
حضرت فاطمه علیهاالسلام

آتش زسوز سینه ام آتش گرفته است

آتش زسوز سینه ام آتش گرفته است داغ حرارت جگر پاره پاره سوخت یاری که سوخت پشت در خانه مثل شمع این غم کجا برم که ز آهم دوباره سوخت می کرد با اشاره به من فاطمه سلام از ضعف...