مسیر جاری :
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در راسخون
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در مقالات
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در فیلم و صوت
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان پرسش و پاسخ
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در مشاوره
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در خبر
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در سبک زندگی
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در مشاهیر
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در احادیث
#آلبوم ماه و ماهی #شعر کودک و نوجوان در ویژه نامه
مشق باران
باز، زنگ کلاس باران خورد
ما همه وارد کلاس شدیم
روی تخته نوشته بود : بهار
باز هم غرق بوی یاس شدیم
قامت بلند شکیبایی
در فصل خشکسالیِ یک فریاد
بانو ! بخوان حدیث شکفتن را
با خطبه های شعله ورِ سرکش
فریاد کن شجاعت یک زن را
تکه ای از آسمان
چشم های خرابه روشن شد،السلام علیک، سربابا
می پرد پلک زخمیم از شوق، ذوق کرده است این قدر بابا
در فضای سیاه دلتنگی،چشم هایم سفید شد از داغ
سوختم، ساختم بدون تو، خشک شد چشم من به در بابا
ماه
پشت پنجره شب نشسته است
تکه تکه ماه کی شکسته است ؟
خوبتر از هر چه خوبی
آرام میگیرد دل من وقتی که هستی در کنارم
با تو همیشه شاد شادم چیزی به اسم غم ندارم
دریا شدن...
اندیشهی دریا شدن... در ذهن رودهاست... برفی که روی کوه نشسته... تا آب میشود
مباد که روزی از چشمان تو بیفتم
از وقتی ثانیههای خستهی من... از چشمان زیبای تو افتاده اند؛ بد جور از پا افتادهاند!
حالا به هردری میزنم... که لحظههایم به چشم بیایند...
ایمان گل...
ایمان گل کم بود... یک شاخهاش خشکید... گلبرگ خوش رنگش... در جای خود پوسید...
او به گل سلام میکند
مهربان، عبور میکنی... از کنار سنگهای سخت... میروی میان خاک گرم... میرسی به ریشهی درخت...
اگر عقلی تو را باشد...
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها... سوالاتم چه آسان و جواباتش چه مشکل ها... شب تاریک و من تنها و بیم امتحان در پیش... بسوزد جان من چون لب که می سوزد ز فلفل ها...