0
مسیر جاری :
مهمانی خدا شعر

مهمانی خدا

یک ماه در زمین مهمانی خداست افطار تا سحر جشن ستاره‌هاست
دفتر مشق خدا شعر

دفتر مشق خدا

باز خدا نقش قشنگی کشید هر ورق از شاخه به رنگی کشید همهمه‌ی باد به هر شاخه خورد عطر و شکوه از دل گل‌خانه برد
آیین  قالی‌شویان شعر

آیین قالی‌شویان

سنتی دیرینه است رسم قالی‌شویان می‌شود اجرا در اردهال کاشان یادبود مردی است از تبار خورشید که در این جا افراشت چلچراغ توحید
میزبان شعر

میزبان

دور نیستی من حضور روشن تو را پشت پلک­ های بسته­ ام درک می­ کنم سالهاست پای سفره­ ات نشسته ­ام میزبان تو هستی و میهمان منم
دوازده رنگ در یک جعبه فلزی شعر

دوازده رنگ در یک جعبه فلزی

منظم کنار هم چیده شده­ اند یازده تایشان همدم نقاشی­ هایمان شده ­اند و ما چه بی ­توجه، آسمان و گل و دشت و آدمک می­ کشیم بدون آنکه از تنهایی و بی­ کسی رنگ سفید با خبر باشیم
دختران دشت شعر

دختران دشت

با ابرها بگو دامن بگسترند بر دشت بی بهار با باد رهگذر
برگرد شعر

برگرد

کاش در لحظه زیبا شدنت من باشم ای گل ناز خدا حس زیبای شکفتن داری؟
اسفند (شعر دوم) شعر

اسفند (شعر دوم)

اسفند ! ای قاصد بهار! ای در تو آب و آینه و سبزه بی شمار با ما بگو بهار چرا دیر کرده است؟!
استاد شعر

استاد

دلم گرفته است امروز برای یک پرنده ی شاد برای آن درخت دانش که میوه ی امید می داد
حوالی اردیبهشت شعر

حوالی اردیبهشت

چه اتفاق قشنگی برای باغ افتاد تو آمدی و نهال جوان ما گل داد تو با بهار تو با عطر یاس های سپید... تو با طراوت باران تو با ترانه ی عید ، تو از حوالی اردیبهشت آمده ای