مسیر جاری :
#ادبیات کودک و نوجوان در راسخون
#ادبیات کودک و نوجوان در مقالات
#ادبیات کودک و نوجوان در فیلم و صوت
#ادبیات کودک و نوجوان پرسش و پاسخ
#ادبیات کودک و نوجوان در مشاوره
#ادبیات کودک و نوجوان در خبر
#ادبیات کودک و نوجوان در سبک زندگی
#ادبیات کودک و نوجوان در مشاهیر
#ادبیات کودک و نوجوان در احادیث
#ادبیات کودک و نوجوان در ویژه نامه
تشکر
خدا داده به خورشید
تنی نورانی و نرم
سر انگشتانش از دور
زمین را میکند گرم
سخن چلچلهها میسوزد
کمر گرد زمین میشکند مهدیجان
آسمان سایهی خود میفکند مهدیجان
گر نیایی سخن چلچلهها میسوزد
دامن سبز چمن رخت عزا میدوزد
شاعر بهار
شاعر بهار
خاله سبزه است
یک مداد سبز
دارد او به دست
هر ترانهاش
ساده و لطیف
وزن و قافیه
با کمی ردیف
عید شد
عید شد
حوض، پر از خنده خورشید شد
در دل تنگ بلور
ماهی قرمز شگفت
شاپرک
در چمن روسری گل گلی مادرم
بال زد و قصه گفت
مشق های جدی
باد،
حرف حالیاش نمیشود
میدود میان برگهای دفتر و کتاب
کج نوشته میشوند و خط خطی
مشقهای جدی حساب
بهانهی قشنگ
ای خدای خوب من
ای بهانهی قشنگ
حس عاشقانهی
هر ترانهی قشنگ
رنگِ دانهی انار
آفتاب ظهر جمعه
روی دشت قرمزی
به رنگِ دانهی انار
پهن میشود
خون به قلب یک ترنج میرسد
باز میشود
سفره افطار
ماه شیشهی پنجره را میشوید
نور فانوس، تاریکی را تکان میدهد
مادرم با بوی نان به خانه میآید
پدرم با صدای اذان
برمیگردد از کار
تا خدا
آسمان مهتابی
بید مجنون بیدار
سایه مبهم شب
بر سر سبز چنار
شوق سحر
امشب از آیینه پروا میکنم
شعر گل ها را تماشا میکنم
قاصدک ها را در آغوش نسیم
با دعایی تازه معنا میکنم