مسیر جاری :
حسیدیسم: آخرین مرحلهی عرفان یهودی (2)
اما من جلوتر از افکار خود حرکت میکنم. بگذارید لحظهای به این سؤال برگردیم که حسیدیسم به چه معناست و به چه معنا نیست. دو چیز در مورد این جنبش هست که به ویژه قابل ملاحظهاند. یکی این واقعیت است که در منطقهای...
حسیدیسم: آخرین مرحلهی عرفان یهودی (1)
در بسط و گسترش عرفان یهود هیچ دورهای به اندازهی آخرین دورهی آن، یعنی جنبش حسیدی، تا این اندازه به طور کامل در ادبیات عرفانی توصیف نشده است. چنان که پیش از این در پایان سخنرانی سوم گفتم، این حسیدیسم...
آیین شبتای و ارتداد عرفانی (4)
این نظریات که نقطهی آغاز خود را سرنوشت این مسیح و به طور کلی مسئلهی نجات در نظر میگیرند، به تدریج به دیگر حوزههای اندیشهی دینی گسترش مییابند، تا اینکه سرانجام به تدریج کل الاهیات و اخلاق را فرامیگیرند....
آیین شبتای و ارتداد عرفانی (3)
این سؤال باقی میماند که چرا و چگونه قبالاهایی که تحت تأثیر جنبش شبتای قرار گرفتند، حامل اندیشههایی شدند که آنها را در تعارض کم و بیش آشکارا با عقاید یهودیت حاخامی قرار داد. بگذارید آنچه را در سخنرانی...
آیین شبتای و ارتداد عرفانی (2)
به نظر من واقعیاتی که تاکنون به طور خلاصه در این سخنرانی مطرح کردهام خاستگاهها و جریان جنبش شبتای را به طور چشمگیری روشن میسازد. اکنون که این واقعیات را به اثبات رساندهام، من قصد دارم در سخن گفتن از...
آیین شبتای و ارتداد عرفانی (1)
بسط و گسترش عرفان یهود از هنگام خروج از اسپانیا به بعد فوقالعاده یکنواخت و بدون جریانهای مخالف بوده است. تنها یک خط سیر اصلی وجود دارد. وقایع فاجعهآمیز آن دوره مستقیماً منجر به پیدایش مکتب جدید صَفَد...
اسحاق لوریا و مکتب او (4)
نظر و عمل دعا و نیایش عرفانی، بخش باطنی مکتب قبالای لوریانی است، یعنی آن بخش از آن که مختص مقرّبان و برگزیدگان است. با وجود این، به موازات این نظر، اندیشههایی با ویژگی متفاوت مییابیم. مخصوصاً، نظریهی...
اسحاق لوریا و مکتب او (3)
به موازات این تصور از فرآیند کیهانی، ما دو مفهوم عرفانی مهم دیگر مییابیم. لوریا آنها را در قالب زبان اسطورهای جسورانه، و شاید گاه و بیگاه تقریباً بسیار جسورانه، بیان کرده است. این دو مفهوم عبارتند از...
اسحاق لوریا و مکتب او (2)
دربارهی شخصیت لوریا خوشبختانه ویتال با دقت صدها ویژگی شخصی جزئی او را یادداشت کرده است که از مهر و نشان غیرقابل تردید اعتبار و سندیت برخوردارند. به طور کلی شخصیت لوریا بسیار روشنتر از شخصیت
اسحاق لوریا و مکتب او (1)
مکتب قبالا پس از تبعید از اسپانیا، دستخوش تغییر و تحولی کامل شد. فاجعهای به این وسعت، که یکی از شاخههای اصلی قوم یهود را ریشه کن کرد، به هیچوجه نمیتوانست بدون تأثیر گذاشتن بر هر حوزهای از زندگی و...