مسیر جاری :
بگو تا کی ز تو دوری و هجران
تو ای آن آخرین منجی موعود<br />
به دوران بی گمان باید بیایی<br />
بگو تا کی ز تو دوری و هجران<br />
به جمع عاشقان باید بیایی
شده غم بی امان باید بیایی
شده بی حد دگر ظلم و جنایت<br />
شده غم بی امان باید بیایی<br />
شده خون از وفور جور و بیداد<br />
دل مستضعفان باید بیایی
شده آخر زمان باید بیایی
شده آخر زمان باید بیایی<br />
عبث کار جهان باید بیایی<br />
رسید از هر طرف بر نسل آدم<br />
مصیبت ناگهان باید بیایی
الا ای قبله یاران کجایی
الا ای قبله یاران کجایی<br />
فروغ چشم بیداران کجایی<br />
الا ای منجی موعود عالم<br />
رها بخش گرفتاران کجایی
گریه بی حد و حساب است کجایی آقا
از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان<br />
گریه بی حد و حساب است کجایی آقا<br />
داستان غم هجران تو ای یوسف من<br />
قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا<br />
چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی<br />
یک نظر بر...
منتظر بهر جواب است کجایی آقا
دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی<br />
منتظر بهر جواب است کجایی آقا<br />
تا که از در برسی رخ بنمایی تو به من<br />
دل من در تب و تاب است کجایی آقا
حال من بی تو خراب است کجایی آقا
حال من بی تو خراب است کجایی آقا<br />
نقش من بی تو برآب است کجایی آقا<br />
عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو<br />
زندگی بی تو سراب است کجایی آقا
صیاد قلب من تو چه صیدی فکندهای
صیاد قلب من تو چه صیدی فکندهای<br />
صیدت دلم اسیر و گرفتار میکند<br />
این دوریُ فراق تو شب را پگاه نیست<br />
روزم مثال شب سیه و تار میکند
این دل هوای روی گل یار میکند
این دل هوای روی تو بسیار میکند<br />
این دل هوای روی گل یار میکند<br />
در اوج بی کسی و غریبی نشسته ام<br />
کی این دو دیده روی تو دیدار میکند
خدا کند که بیایی و خاک پا باشم
چه میشود که برای شما گدا باشم <br />
خدا کند که بیایی و خاک پا باشم<br />
خدا کند که سر و جان من شود قابل<br />
بـرای لحظه مـوعـود، من فدا باشم