0
مسیر جاری :
بر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است شیخ محمود شبستری

بر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است

بر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است شاعر : شيخ محمود شبستري که اصل مرکز دور محيط است بر آن رخ نقطه‌ي خالش بسيط است وز او شد خط نفس و قلب آدم از او شد خط دور هر دو عالم که...
رخ اينجا مظهر حسن خدايي است شیخ محمود شبستری

رخ اينجا مظهر حسن خدايي است

رخ اينجا مظهر حسن خدايي است شاعر : شيخ محمود شبستري مراد از خط جناب کبريايي است رخ اينجا مظهر حسن خدايي است که از ما نيست بيرون خوبرويي رخش خطي کشيد اندر نکويي از...
حديث زلف جانان بس دراز است شیخ محمود شبستری

حديث زلف جانان بس دراز است

حديث زلف جانان بس دراز است شاعر : شيخ محمود شبستري چه مي‌پرسي از او کان جاي راز است حديث زلف جانان بس دراز است مجنبانيد زنجير مجانين مپرس از من حديث زلف پرچين سر زلفش...
نگر کز چشم شاهد چيست پيدا شیخ محمود شبستری

نگر کز چشم شاهد چيست پيدا

نگر کز چشم شاهد چيست پيدا شاعر : شيخ محمود شبستري رعايت کن لوازم را بدينجا نگر کز چشم شاهد چيست پيدا ز لعلش گشت پيدا عين هستي ز چشمش خاست بيماري و مستي ز لعل اوست...
هر آن چيزي که در عالم عيان است شیخ محمود شبستری

هر آن چيزي که در عالم عيان است

هر آن چيزي که در عالم عيان است شاعر : شيخ محمود شبستري چو عکسي ز آفتاب آن جهان است هر آن چيزي که در عالم عيان است که هر چيزي به جاي خويش نيکوست جهان چون زلف و خط و خال...
چه خواهد اهل معني زان عبارت شیخ محمود شبستری

چه خواهد اهل معني زان عبارت

چه خواهد اهل معني زان عبارت شاعر : شيخ محمود شبستري که سوي چشم و لب دارد اشارت چه خواهد اهل معني زان عبارت کسي که اندر مقامات است و احوال چه جويد از سر زلف و خط و خال...
قديم و محدث از هم خود جدا نيست شیخ محمود شبستری

قديم و محدث از هم خود جدا نيست

قديم و محدث از هم خود جدا نيست شاعر : شيخ محمود شبستري که از هستي است باقي دائما نيست قديم و محدث از هم خود جدا نيست جز ازحق جمله اسم بي‌مسماست همه آن است و اين مانند...
قديم و محدث از هم چون جدا شد شیخ محمود شبستری

قديم و محدث از هم چون جدا شد

قديم و محدث از هم چون جدا شد شاعر : شيخ محمود شبستري که اين عالم شد آن ديگر خدا شد قديم و محدث از هم چون جدا شد
ز تو هر فعل که اول گشت صادر شیخ محمود شبستری

ز تو هر فعل که اول گشت صادر

ز تو هر فعل که اول گشت صادر شاعر : شيخ محمود شبستري بر آن گردي به باري چند قادر ز تو هر فعل که اول گشت صادر شود در نفس تو چيزي مدخر به هر باري اگر نفع است اگر ضر به...
اگر خواهي که اين معني بداني شیخ محمود شبستری

اگر خواهي که اين معني بداني

اگر خواهي که اين معني بداني شاعر : شيخ محمود شبستري تو را هم هست مرگ و زندگاني اگر خواهي که اين معني بداني مثالش در تن و جان تو پيداست ز هرچ آن در جهان از زير و بالاست...