مسیر جاری :
طنز جبهه
معلمي از نهضت سواد آموزي به منطقه آمده بود. بعد از تقسيم نيرو به واحد ما ملحق شد. مثل آبي که دنبال گودال مي گردد، اينجا و آنجا در پي برادران بي سواد بود تا کلاس نهضت را برايشان داير کند . چند نفر جمع شديم....
جواب با کلوخ
روزی بهلول در مجلس وعظی نشسته و به سخنان واعظ گوش می داد. در این هنگام مردی از جای برخاست و رو به واعظ نمود و گفت: حضرت شیخ سه سؤال دارم که اگر از عهده آن بر می آیید پاسخ مرا بدهید. واعظ گفت: بفرمایید....
تفاوتهاي من و رئيسم
*- وقتي كاري را بدون اينكه از من خواسته شود انجام دهم، من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم .
وقتي رئيسم اين كار را كند، او ابتكار عمل به خرج داده است .
مرگ همکار مزاحم
یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود:
« دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که...
سندرم تلويزيون روشن
يک عارضه کاميونيتيولوژيک است که امروزه به صورت يک اپيدمي مسري درآمده و امکان انتقال آن از فردي به فرد ديگر وجود دارد. خوشبختانه اخيرا نشانههايي از کنترل اين عارضه در برخي جوامع بشري گزارش شده است که به...
دستورالعمل آشپزي ويژه ي مادر شوهر و خواهر شوهر
ابتدا شوهر خود را شير کنيد و به او بگوييد که مدت هاست دل تان جوجه کباب مي خواهد، براي شيرکردن آقايان همانطور که خودتان استاد مسلم هستيد بايد از کلماتي چون عزيزم، جونم، الهي فدات بشم، تمام دنيا يه طرف تو...
سرنوشت کارتون هايي که مي ديديم چي شد ؟
آقاي سکسکه عمل کرده ، مي ره سر کار و مياد و زندگي شو مي کنه ! الفي ديگه از هيچي نمي ترسه !
آليس شوهر کرده ، دو تا بچه داره و يه زندگي حقير توي يه آپارتمان 50 متري ساده .
آن شرلي آرايش گر معروفي شده...
8 تکنيک براي شيره ماليدن سر رئيس !!!
به اين ترتيب به نظر کارمند سخت کوشي مي رسيد که قرار است در جلسه مهمي شرکت کنيد . کساني که دستخالي اين طرف و آن طرف مي روند عاطل و باطل به نظر مي رسند و تصور عموم از کساني که « روزنامه » زير بغل دارند اين...
قوانيني که نيوتن فراموش کرده است
1-قانون صف: اگر شما از يک صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهدشد.
2-قانون تلفن:اگر شماره اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.
3-قانون تعمير: بعد از اينکه دست...
درخت هاي بينواي محله ما
sپرسان پرسان ساختمان شهرداري منطقه را پيدا كردم و با عجله از پلههاي ساختمان بالا رفتم. در داخل ساختمان همه چيز شيك و مرتب به نظر ميرسيد و آدمها كه به آنها ارباب رجوع ميگفتند، هر كدام در حالي كه چند...