0
مسیر جاری :
آمدم، آمدم به سوى تو باز شب قدر

آمدم، آمدم به سوى تو باز

آمدم، آمدم به سوى تو باز<br /> اى خداى کریم بنده نواز<br /> پاى تا سر همه نیازم من<br /> از کرم سایه بر سرم انداز
از بس که توبه کردم و توبه شکستم شب قدر

از بس که توبه کردم و توبه شکستم

از بس که توبه کردم و توبه شکستم<br /> دارم خجالت تا که باز العفو گویم  <br /> این اشک خجلت را که می‌ریزد ز چشمم<br /> کردم بهانه تا رضایت را بجویم
عمری گنه کردم، نیاوردی به رویم شب قدر

عمری گنه کردم، نیاوردی به رویم

عمری گنه کردم، نیاوردی به رویم  <br /> نگذاشتی حتی بریزد آبرویم  <br /> چشمی بده کز خجلت عفوت بگریم<br /> اشکی بده تا نامۀ خود را بشویم
بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یا الله شب قدر

بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یا الله

بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یا الله  <br /> به اشک دیـدۀ حیدر ببخش یا الله<br /> تمام دار و نـدارم محبت زهراست<br /> مرا بـه سـورۀ کوثـر ببخش یا الله
پیش تو از هر حرکتم شرمنده ام شب قدر

پیش تو از هر حرکتم شرمنده ام

پیش تو از هر حرکتم شرمنده ام<br /> از خُلق و خوی و خصلتم شرمنده ام<br /> تو باز راهم دادی و بدتر شدم<br /> از اینکه دادی فرصتم شرمنده ام
گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها شب قدر

گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها

گرچه پرم وا میشود با ذکر استغفارها<br /> پرواز دشوار است با سنگینی این بارها<br /> گرچه تو خوبی من بدم هربار گفتی آمدم<br /> توفیق پیدا کردم از فیض نگاه یارها
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی شب قدر

امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی

امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی<br /> در شب قدر، خدایا همه را می بخشی<br /> ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند<br /> سفره ات هست مهیا همه را می بخشی
در این شب احیا فقط وردم همین است شب قدر

در این شب احیا فقط وردم همین است

در این شب احیا فقط وردم همین است<br /> ذکر امیرالمومنین حصن حصین است<br /> دیگر نمی آید ز کوفه آن اذانش<br /> امشب عزای مرتضی مولای دین است
رویم نمی‌شود که بگویم مرا ببخش شب قدر

رویم نمی‌شود که بگویم مرا ببخش

رویم نمی‌شود که بگویم مرا ببخش<br /> با این همه گناه ولیکن خدا ببخش<br /> شاید دلت گرفته از این توبه های سست<br /> این بار چندمین ولی آخر بیا ببخش
غیر از تو ای خدا به کسی رو نمی زنم شب قدر

غیر از تو ای خدا به کسی رو نمی زنم

غیر از تو ای خدا به کسی رو نمی زنم<br /> جز در مقام قرب تو زانو نمی زنم<br /> با کشتی شکسته ز امواج معصیت<br /> جز در کرانه های تو پهلو نمی زنم