مسیر جاری :
زندگینامه و فضايل اخلاقي شهید ردانی پور
به سال 1337 ﻫ..ش در يكي از خانههاي قديمي منطقه مستضعفنشين (پشت مسجد امام) شهر اصفهان متولد شد . پدرش از راهكارگري و مادرش از طريق قاليبافي مخارج زندگي خود را تأمين و آبرومندانه زندگي ميكردند و از...
ده خاطره از شهيد حجت الاسلام مصطفي رداني پور
یک گوشه ی هنرستان کتاب خانه راه انداخته بود؛ کتاب خانه که نه ! یک جایی که بشود کتاب رود و بدل کرد، بیش تر هم کتابهای انقلابی و مذهبی . بعد هم نماز جماعت راه انداخت، گاهی هم بین نماز ها حرف می زد. خبرش...
هر کس که رفت جز، ياران امام حسين شد، سلام بقيه را به شهدا برساند
اين سخنراني قبل از عمليات قادر، بعد از شهادت يار ديرين حاج احمد (مهدي باکري) صورت گرفته است. رزمندگان لشکر 8 با شعار «همسنگر باکري همرزم لشکرت کو» به استقبال سخنان فرمانده شان رفتند. شايان ذکر است در طول...
بابا به آرزويش رسيد
گفت و گو با فرزند شهيد حاج احمد کاظمي شايد فرصت طلبي خبرنگارانه کسي مثل من به نظر بيايد، شايد هم اداي دين به او. هرچه باشد، چيزي از حرفهاي گفته و ناگفته کم نمي کند. احمد کاظمي دو پسر داشت: محمد سعيد متولد...
جرعه نوش مي الست
خوب شد. يعني بهتر از اين نمي شد. براي مثل تويي مردن در بستر به ننگ مانندتر بود تا به مرگ. تو بايد پيش تر و در آن غوغاي هشت ساله مزد کرور کرور خلوص پاکت را از حضرت جل و علا مي گرفتي و تا بيکران هاي عشق...
نام او هميشه زنده خواهد ماند
از سردار سرشناسي که تمام دوران دفاع مقدس را در خطوط مقدم نبرد گذرانده و شهادت ياران بسيار نزديک خود، شهيد حسين خرازي و شهيد محمد ابراهيم همت را در ميدان آتش و خون به چشم خويش ديده، رنج آورتر از اين نمي...
تو انتها نداري
با تبريک و تسليت شهادت يکي از ياران صديق امام راحل(ره) و مقام معظم رهبري و يکي از ياران بزرگ انقلاب اسلامي يعني سردار بزرگوار و رشيد اسلام شهيد سر لشکر پاسدار حاج احمد کاظمي. بايد عرض کنم که اگر ما
دُر غلطان سپاه
بي شک احمد کاظمي را بايد يکي از برجسته ترين و مقتدرترين فرماندهان دوران دفاع مقدس دانست که از آغاز جواني تمام وجود خود را وقف حضور در جبهه هاي مختلف نبرد در جنگ تحميلي نمود. او در اکثر عمليات هاي مهم براي...
يادگار شهدا
حادثه غم انگيزي اتفاق افتاده، شهادت سردار کاظمي با گروهي از دوستان ايشان که همه از بهترين دوستان و رزمندگان بودند، حادثه غم انگيزي است، حادثه تلخي است اما انسان وقتي به اين شهادت نگاه مي کند، نکات عجيبي...
او تداعي رفتارهاي جنگ بود
هيچ نمازي نديدم، که احمد بخواند و در قنوت يا در پايان نماز گريه نکند و پيوسته اين ذکر «يا رب الشهدا، يا رب الحسين، يا رب المهدي» ورد زبان احمد بود و بعد گريه مي کرد. عجيب بود. هر کس به دلايلي در غم احمد...