مسیر جاری :
این جمعه دوباره صحبت از تکرار است
این جمعه دوباره صحبت از تکرار است<br />
درد همگان، دوریشان از یار است<br />
تا جمعه هم عهدیتان، مولا جان<br />
شیعه به خدا ز هجرتان بیمار است
کور آن است که روی تو نبیند مهدی
کور آن است که روی تو نبیند مهدی<br />
کاش می شد که براین دیده ضیایی بدهی<br />
حسرتی بر دل من مانده و ای کاش مرا<br />
شب جمعه سفر کرببلایی بدهی
کاش می شد به دلم درد وصالت می بود
کاش می شد که قدم رنجه کنی یک لحظه<br />
پا بر این دیده گذاری و صفایی بدهی<br />
کاش می شد به دلم درد وصالت می بود<br />
تا تو آیی و بر این درد دوایی بدهی
کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد
کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد<br />
برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد<br />
خدا کند برسد جمعه ای که برگویند<br />
ز کعبه آن گل نرگس،عجب! ظهوری کرد
آرامش شیعیان مولا برگرد
ای روح بلند عرش اعلی برگرد<br />
ای صبح سپیده ،جان زهرا برگرد<br />
عیدی عروسی علی و زهرا<br />
آرامش شیعیان مولا برگرد
ما منتظر جلوه ی حق روی زمینیم
ما منتظر جلوه ی حق روی زمینیم<br />
ماتم زدگانیم و ز هجر تو غمینیم<br />
در این شب طوفانی دریای جهالت<br />
حیف است که ما صورت ماه تو نبینیم
خورشید به پشت ابر و شب ها مانده
عمریست که این عطش به لب ها مانده<br />
از هجر حبیب، تاب و تب ها مانده<br />
چون حائل ماست این گناهان، آری<br />
خورشید به پشت ابر و شب ها مانده
چرا یلدای هجران را سحر نیست؟
چرا در این دعاهایم اثر نیست؟<br />
چرا یلدای هجران را سحر نیست؟<br />
شب و روز، این شده ذکر مدامم<br />
چرا از یوسف زهرا خبر نیست؟
فراق و دوری تو دیگر بس است
فراق و دوری تو دیگر بس است<br />
گویند آخرالزمان است دیگر بس است<br />
نوکر ارباب ندیده چه فایده<br />
نوکر بدون ارباب دیگر بس است
ای قبله ی نمازگذاران آسمان
ای قبله ی نمازگذاران آسمان<br />
ای خلق عالمت به سر سفره مهمان<br />
هجر تو کرده قامت اسلام را کمان<br />
الغوث یا بن فاطمه الغوث الامان!