0
مسیر جاری :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 176 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 176

الهی بنام تو زبانها گویا شده، بنام تو جانها شیدا شده، بیگانه آشنا شده، زشت ها زیبا شده، کار ها هویدا شده، راهها پیدا شده، بنام تو چشم مشتاقان گریان، دلهای عارفان سوزان، سر های واله های خرو شان تنهای عاشقان...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 175 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 175

<div style="text-align: justify;">الهی آب عنایت تو به سنگ رسید، سنگ بار گرفت، سنگ درخت رویانید درخت میوه بار گرفت چه درختی ؟ درختی که بارش همه شادی، مزه اش همه انس و بویش همه آزادی درختی که ریشهٔ آن در...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 174 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 174

الهی مران کسی را که تو خود خواندی ف آشکار مکن گناهی را که تو خود پوشیدی، کریما خود بر گرفتی و کس نگفت که بردار، اکنون که بر گرفتی مگذار و در سایهٔ لطف خود میدار و جُز به فضل و رحمت خود مسپار.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 173 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 173

الهی آن روز کجا باز یابم که تو مرا بودی و من نبودم تا بآ روز نرسم میان آتش و دودم اگر به دو گیتی آن روز را باز یابم بر سُودم و اگر بود تو خود را در یابم به نبود خود خشنودم. خدایا من کُجا بودم که تو مرا...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 172 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 172

الهی جلال عزت تو جای اشارت نگذاشت و محو اثبات تو راه اضافت برداشت تا گم گشت آنچه بنده در دست داشت. خداوندا از آن تو می فزود و از آن بنده می کاست تا آخر همان ماند که اول بود راست.<br /> محنت همه در نهاد...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 171 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 171

الهی شاد بدانم که اول من نبودم تو بودی، آتش یافتنی با نور شناختن تو آمیختی، از باغ وصال نسیم قرب تو انگیختی، باران وحدانیت بر گرد بشریت تو ریختی به آتش دوستی آب و گل سوختی تا دیدهٔ عارف به دیدار خود آموختی.<br...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 170 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 170

الهی نصیب این بیچاره از این کار همه درد است، مبارک باد که مرا این درد فرد است حاق که هر کس بدین درد ننازد جوانمرد است.<br /> هر درد که زین دلم قدم بر گیرد<br /> دردی دگرش بجای در بر گیرد<br /> زان با...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 169 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 169

الهی چه خوش روزی که خورشید جلالا تو به ما نظر میکند، چه خوش وقتی که مشتار از مشاهدهٔ جمال تو ما را خبری دهد، جان خود را طعمهٔ باز سازیم که در فضای طلب تو پروازی کند و دل خود نثاردوستی کنیم که بر سر کوی...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 168 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 168

الهی نامت نور دیدهٔ آشنایان، یادت آیین منزل مشتاقان، یافتنت چراغ دل مُریدان انست جان دوستان.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 167 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 167

الهی تا مهر تو پیدا گشت همه مهر با جفا گشت و تا نیکی تو پیدا گشت همه جفا ها وفا گشت.