0
مسیر جاری :
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 126 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 126

الهی نظر خود بر ما مدام کن و این شادی خود بر ما تمام کن، ما مرا بر داشتهٔ خود نام کن بوقت رفتن بر جان ما سلام کن، صدیقان از گناه پشیمانند واز طاعت خجل، عذر بر زبان دارند و تشویر در دل.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 125 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 125

الهی فراق کوه را هامون کند، هامون را جیحون کند، حیحون را پر خون کند، دانی که با این دل ضعیف چون کند.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 124 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 124

الهی شراب شوق در جان منصور حلاّج افزون شد، آن شراب در آن نگنجید سر بیرون شد، ابلیس جرعهٔ نیافت جاوید ملعون شد، بجرعهٔ از آن شراب اویس قرنی میمون شد.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 123 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 123

الهی گردن گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ علمیان مسخّر تدبیر تو است، سر سر کشان بستهٔ تو و جباران کُشتهٔ تو و دوزخ زندان تو، فردوست بُستان تو، در آسمان سلطان تو، عزت و کبریایی از آن تو، در قیامت مطیعان...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 122 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 122

الهی خلق بشادی از بلا برهند، من بشادی مبتلا شدم، همه شادی بخود رسانند من ترا یکتا شدم
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 121 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 121

الهی تو منزلی و دوستان تو در راه پس نه دل عذر خواه است و نه زبان کوتاه. آفریدی ما را رایگان و روزی دادی ما را رایگان بیامُرز ما را رایگان که تو خدایی نه بازارگان.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 120 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 120

الهی صبر از من رمید و طاقت من شد سُست، تخم آرام کشتم بیقراری رُست، نه خُرسندم نه صبور و مهجورم نه رنجور
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 119 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 119

الهی اگر توبه به بیگناهی است پس در این جهان تایب کیست و اگر به پشیمانی است پس در جهان عاصی کیست؟
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 118 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 118

الهی از یادگار فردی ماند و از عُمر گذشته دردی ماند و از جسم پوسیده گردی و از حسرت بسینه آه سردی.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 117 عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 117

الهی از مدت ارزومندی روزی ماند و از درد فراق بدل سوزی ماند.