مسیر جاری :
دلم رشحۀ بحر انعام توست
دلم رشحۀ بحر انعام توست<br />
چو ماهی، زبان زنده از نام توست<br />
ندارد فروغی ز خود مشتِ گل<br />
مگر پرتو فیضت افتد به دل<span dir="LTR">...</span><br />
راه گم کردم که اینجا آمدم
از همه جا رانده و وامانده ام<br />
میدهی آیا تو راهم؟ آمدم<br />
راه گم کردم که اینجا آمدم<br />
می کنی تو سر براهم؟ آمدم<br />
در محضر تو جانان چیزی نگویم
در محضر تو جانان چیزی نگویم<br />
من آمدم پشیمان، چیزی نگویم<br />
وقتی که تو خبیری از روزگارم<br />
از لحظه های عصیان چیزی نگویم<br />
رفت و آمدهای سائل را کریمان میخرند
رفت و آمدهای سائل را کریمان میخرند<br />
دیر هم حتی بیاید زود و آسان میخرند<br />
التماس چشمهایت را بکن تا تر شوند<br />
بیشتر از هرچه اینجا چشم گریان میخرند<br />
اشکهایم دوباره دانه دانه میافتد
اشکهایم دوباره دانه دانه میافتد<br />
مدتی کار من به تو شبانه میافتد<br />
سالها فکر معصیت مرا زمینم زد<br />
رحم کن بر کسی که عاجزانه میافتد<br />
کن کمک یا رب بمانم در صراط مستقیم
بعدِ حمد و بعدِ بسم الله الرحمن الرحیم<br />
میبرم بر توپناه از شرِّ شیطان رجیم<br />
کن کمک یا رب بمانم در صراط مستقیم<br />
ای ملائک تا ابد بر درگه لطفت مقیم
جلوه هایی ز وقار است تضرع به خدا
جلوه هایی ز وقار است تضرع به خدا <br />
بهترین راهِ فرار است تضرع به خدا <br />
هدیه کن نامِ گرامیِ خدا را به دلت... <br />
سببِ تاب و قرار است تضرع به خدا
دستی رسان بر یاری ام گم کرده راهم
پاکیزه ام کن ای خدا که روسیاهم<br />
پستم اسیرم بنده ای غرقِ گناهم<br />
کارِ تو باشد دستگیری ...جلوه ی عشق<br />
دستی رسان بر یاری ام گم کرده راهم
دستی بکش دستِ نوازش بر سرِ من
خشکیده ام خشکیده تر از برگِ زردم<br />
پُر کن ز جامِ اشک مولا ساغرِ من<br />
جایی بده در بینِ دامانت خدایا<br />
دستی بکش دستِ نوازش بر سرِ من
وا کن به رویم دربِ خانه دلبرِ من
ای مهربان تر از پدر از مادرِ من<br />
بنما ترّحم بر دو چشمانِ ترِ من<br />
رانده شدم از کلّ درهایی که رفتم...<br />
وا کن به رویم دربِ خانه دلبرِ من