مسیر جاری :
نظریهی عرفانی زهر در عرفان یهودی (4)
ما در کتاب زُهر، همان آمیزهی عجیب گرایشهای عرفانی و اسطورهای را در تفسیر ماهیت شرّ مییابیم. پیروان اولیهی مکتب گنوسی مسیحی و یهودی در قرون وسطا، هر دو این سؤال را پرسیدهاند که منشأ شرّ چیست؟
نظریهی عرفانی زهر در عرفان یهودی (3)
برخی از این نمادهای اسطورهای نمونهی بسیار خوبی از جاهایی که تفکر اصیل یهودی به صورت پایداری با عناصر اسطورهای ابتدایی آمیخته شد، در اختیار ما میگذارد. این مسئله بیشتر از همه در مورد نمادگرایی جنسی...
نظریهی عرفانی زهر در عرفان یهودی (2)
در میان اوصاف نمادینی که دربارهی ظهور خدا در مظاهرش وجود دارد، باید توجه خاصی به آن وصفی که بر مفهوم «عدم» عرفانی تکیه دارد، کرد. از نظر عارف قبالا، حقیقت اصلی آفرینش در خدا به وقوع میپیوندد؛ خارج از...
نظریهی عرفانی زهر در عرفان یهودی (1)
به طور کلی، نظام عرفانی زُهر را باید به طور کامل در مقابل نظام اکنون شناخته شدهی ابوالعافیه دانست. آن تعالیم باطنی برای جذبهی برگزیدگان حول فلسفهی عملگروانه است که بر تأمل و مراقبه
دربارهی کتاب زهر و مؤلف آن (5)
بدیهی است همانطور که نمیتوان بدون تحقیق کامل و دقیق به این سؤال پاسخ داد که زُهر، به عنوان اثری ادبی، چه وقت و چگونه نوشته شد، حل این معما که موسی دلئون نویسندهی واقعی زهر باشد بدون بررسی و تحلیل دقیق...
دربارهی کتاب زهر و مؤلف آن (4)
با فرض اینکه قسمت اعظم زُهر اثر یک مؤلف باشد، ما به این سؤال میرسیم که آیا هنوز میتوان مراحل تألیف چنین اثر ادبی عظیمی را دنبال کرد. مؤلف از کجا آغاز کرد و چگونه باید روش کار او را توصیف کرد؟
دربارهی کتاب زهر و مؤلف آن (3)
سرانجام ما به مسئلهی مهم منابع ادبی که نویسنده از آنها استفاده کرده است، میرسیم. در اینجا نیز انسان تحت تأثیر یکنواختی تصویر قرار میگیرد. گرچه از منابع یکسانی در کل متن استفاده نشده است، ولی میتوانیم...
دربارهی کتاب زهر و مؤلف آن (2)
بسیاری از واژهها در زُهر معنای خاص خود را دارند که در هیچ گویش گفتاری آرامی نمیتوانستهاند چنین معنایی داشته باشند. مطالعهای دربارهی روشی که نویسنده از آن واژگان، این معانی جدید و غالباً بسیار عجیب...
دربارهی کتاب زُهر و مؤلف آن (1)
در سالهای بلافاصله پس از سال 1275 میلادی، زمانی که ابراهیم ابوالعافیه در ایتالیا، در حال تبیین تعالیم قبالای مبتنی بر مکاشفهی خود بود، در جایی در مرکز کاستیل کتابی نوشته شد، که مقدر بود به لطف موفقیت...
ابراهیم ابوالعافیه و نظریهی آیین قبالای مکاشفهای (3)
ابوالعافیه برخلاف عرفای قبالای معاصر خود که نظریهی خویش در باب درک صفات الاهی را «طریق سفیراها» مینامند، روش خود را «طریق اسماء» مینامد. تنها این دو راه با هم یعنی طریق سفیراها یا «طریق