اسرار داربي جني!
داربي 6 تايي 52 يکي از اسرارآميزترين اتفاقات تاريخ فوتبال ايران است؛ مسابقه اي عجيب که پرسپوليس ها از آن در برابر همتاي آبي خود چماق ساخته اند و استقلالي ها هم هر بار با ترفندي سعي دارند از زير اين بار سنگين شانه خالي کنند. استقلالي هايي که به ديده شک به اين اتفاق نگاه مي کنند از خود مي پرسند چرا هيچ دوربيني اين مسابقه را پوشش نداد؟ چرا همه دوربين هاي تلويزيون براي پوشش تصويري مسابقات کشتي چنين مسابقه مهمي را از دست دادند؟ چرا صحنه گل هاي اين مسابقه در تدوين نهايي يک فيلم فارسي که همزمان با داربي 16 شهريور 1352 در پارکينگ ورزشگاه آزادي مشغول گرفتن صحنه هاي مربوط به سکانس قالپاق دزدي بود، از فيلم حذف شد؟ پرسپوليسي ها هم روايت هاي عجيبي را نقل مي کنند، از جمله اين که مثلا خسرواني، رئيس باشگاه تاج سابق به دليل نفوذش در راديو و تلويزيون همه تصاوير مربوط به فيلم آن مسابقه را از ميان برد و قصه هايي که درباره حضور همه گروه فيلمبرداري تلويزيون در ورزشگاهي ديگر و به منظور پوشش مسابقات کشتي جهاني نقل مي شود؛ ساخته و پرداخته دربار است که دوست نداشت فيلمي که تخريب تيم منتسب به دربار را در يک مسابقه روايت مي کرد در تاريخ مانگار شود. شما هم اگر سايت هاي هواداري پرسپوليسي و استقلالي ها را جست و جو کنيد با بسياري از اين گونه داستان سرايي ها رو به رو مي شويد، داستان هايي با حال وهواي قصه هاي اساطيري و تخيلي. ترديدها آن قدر پررنگ بود که برخي منابع پرسپوليسي وادار به رو کردن ادله شدند. متاسفانه فيلم 6 تايي ها هم که اخيرا در تيراژي وسيع در شبکه سينماي خانگي منتشر شده به دليل ضعف مفرط در روايت سينمايي و حرفه اي به ابهامات موجود افزود. اما در نهايت با توجه به مناظره دو ستاره آن داربي يعني حسن روشن و ابراهيم آشتياني و دفاعيه جواداله وردي به عنوان متهم کم کاري در آن ديدار جنجالي بنا بر اين گذاشته شد که اين ترديدها پايه و اساس درست و حسابي ندارد. سعي داشتيم با شاپور قريب، کارگردان آن فيلم فارسي که همزمان با داربي در روزشگاه آزادي فيلمبرداري مي شد به عنوان شاهد زنده گفت و گو کنيم که به علت وخامت وضعيت جسماني ايشان امکان اين گفت و گو از ميان رفت.
مرتضي احمدي: دعا مي کردم گل نزنيم!
داربي 6 تايي 52 (هواداران استقلال ما را عفو کنند اگر از اين داربي به اين اسم ياد مي کنيم). يک تماشاگر سرشناس داشت. مرتضي احمدي، دوبلور و بازيگر سرشناس راديو و تلويزيون که هوادار قديمي و متعصب پرسپوليس است خاطره اي از آن مسابقه عجيب تعريف کرده که احتمالاهمه جنبنده هاي ايران دست کم يک بار آن را شنيده يا خوانده اند. اين خاطره را با هم مرور مي کنيم. «روز مسابقه نذر کرده بودم براي هر گلي که تيم محبوبم مي زند، يک 100 تومان کنار بگذارم. توي جيبم 500 تومان بيشتر نداشتم و وقتي تعداد گل ها به عدد 4 و 5 رسيد، خداخدا مي کردم ديگر گل نزنيم»!
منبع: همشهري تماشاگر 183
/ن