فتنه 88 به روايت اسناد خارجی (3)
طبقه دوم وزارت خارجه آمریكا در سال 2006 شاهد رفت و آمد دیپلمات هایی مانند "جیلیان برنز" بود كه سابقه موفقی در انجام انقلاب های رنگی در كشورهای اروپای شرقی داشتند. در یكی از اتاق های این طبقه كه عنوان "دفتر امور ایرانیان" بر بالای آن نوشته شده بود و داخلش با مینیاتورهای ایرانی و نقش هایی از خلیج فارس آراسته شده بود، "مخالفان ایران" عبارتی بود كه به وفور شنیده می شد.[1]
"الیزابت چنی" (دختر "دیك چنی" معاون وقت رئیس جمهور كه از حامیان حمله نظامی به ایران بود) به دستور "كاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت، مسئول نظارت بر این دفتر شده بود. این موضوع در ابتدا همه را به این اشتباه انداخت كه دفتر امور ایرانیان قرار است همان نقشی را ایفا كند كه یك دفتر مشابه در پنتاگون موسوم به "دفتر برنامه ریزی ویژه[2] قبل از حمله آمریكا به عراق داشت.[3] اما رایس دست كم یك انگیزه قوی شخصی برای اجتناب از جنگ با ایران داشت: جلوگیری از زیر سؤال رفتن اعتبار خودش.
رایس فوریه سال 2006 طرحی جدید در سیاست خارجی آمریكا در قبال ایران معرفی كرد. وی در یك یادداشت محرمانه كه در آن زمان "مركز پیشرفت آمریكا"[6] منتشر كرد، خواستار اقداماتی برای كسب اطلاعات بیش تر از فضای داخلی ایران شده بود.[7] این اقدامات مواردی نظیر اعزام ده ها دیپلمات به كشورهای همسایه ایران و تشكیل گروهی به نام "ناظران ایران"[8] در وزارت خارجه را شامل می شد.
اقدام بعدی رایس درخواست بودجه 75 میلیون دلاری از كنگره برای پیش برد آن چیزی بود كه "حمایت از دموكراسی در ایران" خوانده می شد.[9] اما در همان زمان منابع آگاه در وزارت خارجه آمریكا گزارش می دادند این بودجه ها قرار است صرف حمایت از "گروه های مخالف در داخل ایران" شده و به "تغییر نظام سیاسی از درون" منتهی شود.[11][10]
دفتری که در طبقه دوم وزارت خارجه با نمادهای ایرانی آراسته شده بود، قرار بود با گردهم آوردن دیپلمات هایی متخصص در زمینه عملیات روانی و براندازی نرم این رؤیای وزیر را محقق كنند. این دفتر البته به فاصله كوتاهی گسترده شد و چنان كه سندی افشا شده از وزارت خارجه آمریكا نشان می دهد در لندن، باكو، استانبول و دوبی شعبی دایر كرد.[12]
اعضای تیمی كه در آن زمان در رأس دفتر امور ایرانیان قرار داشت، همگی سوابق فعالی در حمایت از تغییر نظام ایران داشتند. برخی از مهم ترین نفراتی که در تأسیس و مدیریت این دفتر نقش داشتند، در زیر معرفی شده اند، دفتری که در مراحل ابتدایی تأسیس، خبرساز شد، ولی طی سال های بعد، کم تر از این دفتر شنیدیم.
چنی در زمان حضور در دولت جورج بوش، معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک شد. در این سمت، کنترل منابع مالی برنامه ای به نام "طرح مشارکت خاورمیانه" به او واگذار شد. هدف از این برنامه، تغییر حکومت در برخی كشورهای خاورمیانه بود و چنی وظیفه داشت گروه های مخالف از قبل تعیین شده را برای اختصاص منابع مالی مشخص كند. بودجه مربوط به این برنامه هر سال افزایش یافت: سال 2002 حدود 29 میلیون دلار، سال 2003 حدود 129 میلیون دلار و سال 2004 نزدیك 145 میلیون دلار[15][14].
دست كم یك سند برای اختصاص بخشی از این بودجه ها به مخالفان ایران وجود دارد. چنی اکتبر سال 2006 یک طرح رقابتی آنلاین برای اعطای کمک های مالی به مخالفان دولت ایران برگزار کرد که بهترین طرحها را برای اصلاحات در این كشور ارائه دهند. مطابق سایت وزارت خارجه آمریکا، در قالب این برنامه به افرادی که طرح هایی برای اصلاحات در ایران ارائه دهند، بین 100 هزار تا 1 میلیون دلار کمک مالی تعلق می گیرد.[16] بودجه کل این طرح که "برنامه دموکراسی ایران" نام گرفت، 7 میلیون دلار پیش بینی شده است.
این حمایت ها بعداً و با روی كار آمدن دولت باراك اوباما، قطع نشدند. اسنادی که روزنامه آمریکایی یواسای تودی سه سال بعد در سال 2009 آشکار کرد، نشان میدهد دولت باراک اوباما رئیس جمهوری جدید آمریکا، این طرح را با اختصاص 20 میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران ادامه داده است [17]، هرچند به نوشته اندیشکده "واشنگتن برای سیاست های خاورنزدیک"[18]، برنامه های مالی اوباما برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران از شفافیت کم تری نسبت به دوران بوش برخوردار است.[19]
"الیزابت چنی" علاوه بر نظارت بر دفتر امور ایرانیان، ریاست "گروه سیاست ها و عملیات های ایران و سوریه" را هم به عهده داشت، گروهی که مارس 2006 با هدف حمایت از براندازی حکومت های تهران و دمشق راه اندازی شده بود. این گروه که یک سال فعالیت کرد، با بودجه ای معادل 7 میلیون دلار فعالیتش را آغاز کرد که این مبلغ سال بعد به 80 میلیون دلار افزایش یافت.
دیوید دنهی
رسانه های آمریکا ارتقای سمت وی از "مشاور معاون وزیر خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی" به "ریاست دفتر امور ایرانیان" در سال 2006 را نشانه ای از تمرکز دولت جورج دبلیو بوش بر امور ایران در سال های پیش رو قلمداد کردند.[20] تحلیلی که با نگاهی به حوادث دیگر سال 2006 تا سال 2009 و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران، البته کاملاً درست به نظر می رسد.
آقای دنهی که از نومحافظهکاران سرسخت به شمار می رود زمانی در "مؤسسه بین المللی جمهوری خواهان" فعالیت می کرد. این مؤسسه ارتباط نزدیکی با جمهوری خواهان دارد و منابع مالی آن از کنگره و وزارت خارجه آمریکا تأمین میشود. طبق اسناد موجود، مؤسسه بین المللی جمهوری خواهان یکی از نهادهای فعال در رساندن کمک های داخلی به گروه های مخالف ایران بوده است. این مؤسسه مطابق مستندات، در سال 2006 برای گروه های مخالف ایرانی به ویژه گروه های سلطنتطلب آموزش و کمک های مالی فراهم می کرد.[21]
"لورن کارنر" رئیس وقت مؤسسه بین المللی جمهوری خواهان در سال 2006 در گفت و گو با روزنامه نیویورکتایمز تأیید کرد که گروه تحت امرش از مخالفان نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند، اما اشاره ای به نام آن گروه ها نکرد: "این مؤسسه در دو سال اخیر با برخی از گروه ها و افراد در ایران ارتباط داشته و برای آن ها در مکان هایی در بیرون از آن کشور آموزش فراهم آورده است. به خاطر امنیت آن ها نمی توانم نام آن ها را بازگو کنم."
نکته دیگر درباره دنهی این که در سال 2006 روزنامه لس آنجلستایمز گزارش داد وی به همراه گروهی از مقامات ارشد آمریکایی برای دیدار با تبعیدیهای ایران و رسانه های فارسی زبان آمریکا به لس آنجلس سفر کرده است. هدف از این دیدار، بنا به این گزارش، اطلاع رسانی به این گروه ها درباره برنامه های جدید دولت و تلاش برای تحرک بخشیدن به فعالیت شبکه های ماهواره ای منتقد حاكمیت ایران ذکر شد.[22]
"جیلیان برنز"
"برنز" به نوشته سایت وزارت خارجه آمریکا اولین مدیر دفتر موسوم به "دفتر حضور منطقه ای آمریکا در ایران"[23] بود که زیر نظر "دفتر امور ایرانیان" در دوبی فعالیت می کرد.[25][24] نگاهی به سوابق تحصیلاتی، زمینه های فکری و نقش برنز در اجرای موفق پروژه براندازی نرم در لهستان نشان می دهد چرا دولت وقت آمریکا او را برای این سمت حساس در نظر گرفته بود.
از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمع آوری اطلاعات، ایجاد وب سایت و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات، اعزام هنرمندان و مشاغل حرفه ای با هدف کادرسازی و ارائه ی کمک به سازمان های غیردولتی برای اجرای پروژه براندازی نرم در ایران بوده است.[28][27][26]
رامین عسگرد در سال 2010 در مقاله ای در نشریه آنلاین دانشگاه "فلچر" بخش هایی از برنامه های وزارت خارجه آمریكا برای جذب ایرانیان در دوبی را شرح داد.[29] به نوشته عسگرد، در سال 2006 اداره برنامه های اطلاعات بین المللی (IIP) و اداره امور فرهنگی و آموزشی (ECA) وزارت امور خارجه، واشنگتن را به سمت برنامه ریزی دیپلماسی فرهنگی در خصوص ایران سوق داد. اداره برنامه های اطلاعات بین المللی وب سایتی به زبان فارسی راه اندازی کرد و برنامه انتشار منابع مدون به زبان فارسی تحت عنوان پروژه AVA را در دستور کار قرار داد و از اساتید آمریکایی در دانشگاه های سراسر جهان دعوت به عمل آورد تا به منظور گفتگو و تبادل نظر با ایرانیان به دوبی و دیگر شهرها سفر کنند.
اداره امور فرهنگی و آموزشی در راستای ارائه چارچوبی برای احیای مبادلات فرهنگی، آموزشی و ورزشی با ایران، همکاری نزدیکی با دفتر نمایندگی منطقه ای آمریکا در دبی داشت. ضمناً، پروژه ECA برای ارائه خدمات مشاوره آموزشی برای دانشجویان ایرانی که قصد ادامه تحصیل در آمریکا را دارند، برنامه های جدید خود را آغاز کرد.[30]
وظیفه دیگر عسگرد در دوبی تماس با روزنامه نگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهم ترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریكا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریكا بود.
نمونه گزارش های ارسال شده از دفتر عسگرد به سازمان سیا در آستانه انتخابات ایران
در این سند که ظاهراً تا كنون انعكاسی در منابع فارسی نداشته "موسوی خوئینی" در دیداری که در دفتر "رامین عسگرد" در دوبی با وی داشته خواستار آن شده که جامعه بین الملل در مسائل مرتبط با حقوق بشر به ایران فشار آورد.
خوئینی در دیدار با رامین عسگرد خواستار فشار بر ایران با مسائل حقوق بشر شده است
رامین عسگرد در بخشی از این سند نوشته است: "موسوی خوئینی به ارزیابی نقش آمریكا در آینده جنبش اصلاح طلبی پرداخت. وی ضمن استقبال از مشاركت سازمان های بین المللی برای اجابت درخواست اصلاح طلبان جهت استقرار حقوق بشر و حاكمیت قانون، هشدار داد كه فشارهای بیرونی خارجی مؤثر نخواهند بود."
در ادامه این سند آمده است: "جامعه بین المللی باید در حوزه هایی كه مردم به كمك نیاز دارند وارد عمل شود. خوئینی از حقوق بشر به عنوان یكی از اولویت ها یاد كرده و می افزاید كه دموكرات ها (در آمریكا) باید تعهدشان به حقوق بشر در ایران را نشان دهند."
پينوشتها:
[1] Condi’s Conundrum Link
[2] Office of Special Plans
[3] Office of Iranian Affairs Link
[4] Bush at War
[5] New Woodward Book Says Bush Ignored Urgent Warning on Iraq Link
[6] Center for American Progress
[7] Condi’s Conundrum Link
[8] Iran watchers
[9] "Rice: U.S. faces 'no greater challenge' than Iran" Link
[10] "A bid to foment democracy in Iran" Link
[11] "U.S. Expands Aid to Iran's Democracy Advocates Abroad" Link
[12] "Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe" Link
[13] Douglass, Carl. The Trojan Horse in the Belly of the Beast: A Novel of the Iran Nuclear Weapons Interdiction Project. Publication Consultants, 2014 Link
[14] "Cheney Is Fulcrum of Foreign Policy" Link
[15] "Mideast Mix: New Promise of Democracy and Threat of Instability" Link
[16] "Iran Democracy Program Announcement" Link
[17] "U.S. grants lend support to Iranian dissidents" Link
[18] Washington Institute for Near East Policy
[19] "After the Crackdown: Iran Democracy Fund" Link
[20] "Scary Reunion" Link
[21] "U.S. Program Is Directed at Altering Iran's Politics" Link
[22] "U.S. Moves to Weaken Iran" Link
[23] Iran Regional Presence Office
[24] "Jillian Burns, biography" Link
[25] "Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe" Link
[26] "U.S. keeps finger on pulse of Iran from Dubai - Africa & Middle East" Link
[27] "Recruiting the next generation of Iran Experts: New Opportunities in Washington, Dubai and Europe" Link
[28] A bid to foment democracy in Iran" Link
[29] "US –Iran Cultural Diplomacy: A historical Perspective" Link
[30] "پروژه 'پنجره ویزا' برای به دام انداختن ایرانیان در دبی چگونه کلید خورد؟" لینك
[31] US embassy cable - 09RPODUBAI115 Link
/ج