در رابطه با گسترش محيط امنيتي

تکنولوژي فضاي نزديک (1)

اولين ماهواره مصنوعي زمين، اسپوتنيک ( Sputnik )، توسط اتحاد جماهير شوروي سابق در چهارم اکتبر سال 1957 راه اندازي شد. بيش از پنج دهه از آن زمان مي گذرد و بشر پيشرفت چشمگيري در عرصه فضا داشته و حتي
سه‌شنبه، 30 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تکنولوژي فضاي نزديک (1)
 تکنولوژي فضاي نزديک (1)

 

نويسنده: آجي لل
مترجمان: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي، فائزه مسعودي فر



 

در رابطه با گسترش محيط امنيتي

اولين ماهواره مصنوعي زمين، اسپوتنيک ( Sputnik )، توسط اتحاد جماهير شوروي سابق در چهارم اکتبر سال 1957 راه اندازي شد. بيش از پنج دهه از آن زمان مي گذرد و بشر پيشرفت چشمگيري در عرصه فضا داشته و حتي توانسته است ماه را فتح کند. جستجوي فضايي که با قراردادن ماهواره در مدار پاييني زمين در ارتفاع تقريبي 250 کيلومتري در سال 1957 آغاز شد، هم اکنون به مرحله اي رسيده است که دولت ها به منطقه « اعماق فضا » دست يافته اند. (1) در حال حاضر، ماهواره هاي چند کشور در فاصله تقريباً در 400000 کيلومتري زمين قرار گرفته اند که حتي مشاهده ماه را از فواصل خيلي نزديک ممکن مي سازد.
در طول همه اين سال ها، کشورها مستقلاً يا با کمک ساير کشورها بيش از 6000 ماهواره را در مدارهاي مختلف زمين راه اندازي کرده اند. ماهواره هايي که در مدارهاي بالاتري قرار گرفته اند معمولاً به مدار ثابت مقابل زمين ( Geostationary ) شناخته مي شوند که در ارتفاع 36000 کيلومتري زمين قرار دارند. در طول سال هاي 8 – 2007، کشورهايي مانند ژاپن، چين و هند با موفقيت ماهواره هاي خود را در مدار ماه قرار داده اند.
تکنولوژي هاي فضايي تجهيزاتي براي کنترل از راه دور، ارتباطات و مخابرات، ناوبري، هواشناسي، آموزش و پرورش، نجوم و غيره دارند. اين تکنولوژي ها ماهيت کاربري تکنولوژي هاي دوگانه را دارند و شامل يک پس نظامي نيز مي شوند. ماهواره ها نقش مهمي را در ارتباطات نظامي و ناوبري ايفا مي کنند. سال هاي زيادي است که ماهواره ها براي اهداف نظامي مانند جمع آوري اطلاعات، نظارت و شناسايي استفاده مي شوند. احتمالات تئوريک هنگامي ميسر است که ماهواره ها بتوانند مسلح شوند و براي شليک به اهداف زميني مورد استفاده قرار گيرند (2). از طرف ديگر، فرصت هايي وجود دارد تا « تسليحاتي کردن فضا » (3) به واقعيت تبديل شود و کشورها بتوانند از چنين تکنولوژي هايي براي نابودي ماهواره هاي دشمن استفاده کنند. در يازدهم ژانويه سال 2007، چين توانست با موفقيت آزمون تخريب ماهواره ( ASAT = Anti – Satellite Test ) را اجرا کند که با شليک موشک هاي باليستيک از روي زمين مي توانست ماهواره هاي ناکارآمد خودشان را نابود کند ( اين کار به تکنولوژي وسيله کشنده محرک KKV = Kinetic Kill Vehicle معروف است (4) ). همچنين احتمال دارد که چند کشور تکنولوژي هاي اختلال در ماهواره ( Satellite Jamming technologis ) را گسترش دهند که مي تواند موقتاً براي اختلال وارد کردن در ماهواره ساير کشورها مورد استفاده قرار گيرد. اين تکنولوژي در اصل براي ايجاد اختلال در ماهواره ها از ليزرهايي با پايگاه زميني استفاده مي کند.
گفته شده است که عرصه ماهواره در زمينه ارتش با جنگ خليج سال 1991 آغاز شده است. پيش از آن در دوران جنگ سرد ماهواره ها توسط ابرقدرت ها يعني ايالات متحده و اتحاد جماهير شوروي سابق به منظور نظارت بر فعاليت هاي هسته اي مورد استفاده قرار مي گرفتند. در دوران پس از جنگ سرد، دنيا شاهد پيشرفت چشمگيري در استفاده از تکنولوژي فضايي براي کمک هاي نظامي بود. اين تکنولوژي ها به طور قابل توجهي ميدان جنگ امروزي را تغيير داده اند. به غير از تکنولوژي هاي دو جانبه، پروژه هاي خاص نظامي مانند ماهواره هاي جاسوسي نيز در حال گسترش هستند. سراسر جهان با ترس و وحشت شاهد استفاده تکنولوژي هاي فضايي توسط ايالات متحده و نيروهاي هم پيمانش در دوران جنگ خليج در سال 1991 بودند. پس از آن، اين تکنولوژي ها با موفقيت در دوران جنگ کوزوو و حمله آمريکا به افغانستان (2001) و عراق (2003) مورد استفاده قرار گرفتند. در همه اين عمليات جنگي استفاده فراوان از تجهيزات فضايي توسط آمريکا و نيروهاي هم پيمانش مشاهده مي شد.
علوم فضايي و تکنولوژي هاي ماهواره اي مستلزم سرمايه گذاري چشمگير تکنولوژي و مالي مي باشد. تکنولوژي پرتابي ( launcher technology ) که از آن براي قرار دادن ماهواره ها در فضا استفاده مي شود، ارتباط نزديکي با تکنولوژي موشک باليستيک دارد. در سطح جهاني، تکنولوژي انتقال داده شده به اين عرصه، تا حدودي يک طرح گزينشي باقي مانده است. از اين رو محدوديت هاي مالي و تکنولوژيکي در اين زمينه، بسياري از کشورها را از اين تکنولوژي دور نگه داشته است. تا اوايل سال 2009، فقط نه کشور دنيا قدرتشان را در توليد بومي و پرتاب ماهواره نشان داده اند. در ميان اين گروه، تعدادي از آنها شرکت کنندگان جديد هستند و توانايي هاي خيلي محدودي دارند. در تمام اين سال ها، ايالات متحده سرمايه گذاري کلاني براي رشد اين تکنولوژي کرده است ( هم نظامي و هم غير نظامي ). همچنين چند کشور اروپايي با راه اندازي آژانس فضايي اروپا ( ESA ) سرمايه گذاري ثابت و پيوسته اي کرده اند. فقط سرمايه گذاري روسيه به علت فشار اقتصادي براي مدتي کاهش يافته بود.
در هر صورت، همه اين کشورها با زمينه هاي علمي و اقتصادي قوي همراه با سرمايه گذاري بلند مدت 4 – 5 دهه اي به اين نتيجه رسيده اند که پيروي از برنامه هاي فضايي جاه طلبانه کار دشواري است. اين امر بيشتر به دليل ماهيت غلط منحني هزينه منفعت با توجه به اکتشافات فضايي است. بنابراين، در عرصه اکتشافات فضايي غيرنظامي، چند کشور براي انجام آزمايش هاي فضاي خارجي جو زمين گرد هم آمده اند. ايستگاه فضايي بين المللي ( ISS ) بهترين نمونه اين همکاري است که در آن 16 کشور ( ايالات متحده، روسيه، ژاپن، کانادا و چند کشور اروپايي ) براي تاسيس ايستگاه فضايي تقريباً در 450 کيلومتري بالاي سطح زمين گرد هم آمده اند تا آزمايش هاي گوناگوني را بر عهده گيرند. اولين هيئت اعزامي هند که به ماه فرستاده شد، ( Chandrayan-1 )، مي توانست تلاشي براي همکاري بين المللي باشد که حسگرهاي مختلفي از ESA و بلغارستان بخشي از اين هيئت را تشکيل مي دادند.
متأسفانه همکاري بين المللي هميشه يک وضعيت بدون دردسر نيست. کشورها مجبور هستند که بر اساس فشارهاي ژئوپوليتيکي تصميماتي اتخاذ کنند که اين مسئله باعث رقابت بين کشورها مي شود. در نهايت مطالبات نظامي دولت ها از ساير احتياجات ارجحيت مي يابد. دولت ها آماده نيستند که « همه چيز » را با هم به اشتراک بگذارند، زيرا تکنولوژي فضايي مشخصه ذاتي ( دوگانه ) دارد.
با پيش زمينه هاي فوق، کشورها به دنبال تکنولوژي هاي سکويي جايگزين هستند که بتواند منفعت هاي مشابه فضاپيما اما ارزان تر را در اختيار گذارد و چالش هاي تکنولوژيکي کمتري داشته باشد. آنها به دنبال تکنولوژي هايي هستند که بتواند از نظر بومي گسترش يابد. علاوه بر آن، بزرگترين عيبي که در ماهواره ها وجود دارد طول عمر بيش از يک دهه آنها است. گسترش سريع در تکنولوژي هاي حسگر بلافاصله جايي در عرصه ماهواره پيدا نمي يابد و حسگرهايي که در صحنه چنين سکوهايي هستند هميشه در احاطه « اين تکنولوژي جديد » باقي نمي مانند. در چنين شرايطي، از نظر اقتصادي نياز به برنامه هاي کارآمد فضايي با طول عمر کوتاه تر احساس مي شود.
در چند سال گذشته عرصه جديدي از تکنولوژي که داراي اثربخشي – هزينه باشد و بتواند بيشترين مزايا را فراهم کند مورد بحث و تحقيق قرار گرفته است. تکنولوژي فضاي نزديک نقش به سزايي در تفکرات امنيتي چند دولت به ويژه ايالات متحده، پس از جنگ عراق در سال 2003 پيدا کرده است. اين تکنولوژي همانند ماهواره ها، در زمينه غيرنظامي کاربردپذيري دارد. اصطلاح « فضاي نزديک » را مي توان ناحيه اي بين ارتفاع 20 تا 300 کيلومتري تعريف کرد. اين لايه در ارتفاعي که قبلاً زياد در نظر گرفته مي شد ( معمولاً هواپيماها در همه مسيرهاي پرواز بين المللي در ارتفاع تقريباً 12 کيلومتري پرواز مي کنند که اغلبشان در پايين ترين بخش اتمسر ( Troposphere ) واقع مي شوند؛ ارتفاع هاي زيادتر در بالاي تروپوسفر قرار مي گيرند و قسمتي از هواکره را تشکيل مي دهند ) به نظر مي رسيد و مدار پايين زمين ( LEO، معمولاً ناحيه اي تا 400 کيلومتري بالاي سطح زمين است ) قرار دارد و به دلايلي مورد توجه ارتش مي باشد. احتمال دارد که سفينه هاي هوايي بادي که در اين منطقه بکار گرفته شده اند، بسياري از مأموريت هايي را که هم اکنون به ماهواره ها و هواپيماهاي با ارتفاع زياد از جمله U-2 يا Global Hawk UAV ( هواپيماهاي بدون سرنشين گلوبال هاوک ) واگذار شده، به انجام برسانند.
اين مي تواند راه حل مناسبي براي مجموعه اي از اطلاعات تجسسي و شناسايي هوشمند مستمر، ( ISR ) باشد (5). اين فصل به بررسي ارتباط تکنولوژي هاي فضاي نزديک از ديدگاه امنيتي مي پردازد.

مفهوم و وضعيت کنوني تکنولوژي

معمولاً حوزه عملياتي نيروي هوايي « پس عمودي » ناميده مي شود. در قديم آن را به عنوان منطقه اي که از سطح زمين تا مدارهاي هم زمان زمين ( geosynchronous ) که توسط فضاپيما ( در ارتباع 36000 کيلومتري فضا ) امتداد داشت تعريف شده بود. با اين حال، اين تعريف بيشتر از يک تعريف تئوريک بود. در حقيقت، هواپيماهاي نيروي هوايي در ارتفاع تقريباً 15 – 12 کيلومتري پرواز مي کنند و ماهواره ها در مدارهاي مختلف (6) فضا قرار مي گيرند که اطلاعات مناسبي را به منظور امنيت ملي در اختيار مي گذارند. تاکنون از بخش وسيعي از فضا در اين محدوده، که در آن نه هواپيماها پرواز مي کنند و نه ماهواره ها فعاليتي دارند، صرف نظر شده است. فضاي مورد بحث منطقه اي است بين ارتفاع نزديک به حد بالاي پذيرفته شده بين المللي فضاي کنترل شده و ارتفاعي که در حد پاييني فضا است، واقع شده است (7). در حال حاضر اين منطقه « سرزمين بدون انسان » است. هوا براي تحمل پرواز اکثر هواپيماهاي نظامي عملياتي خيلي نازک است و در عين حال نيروي جاذبه براي ماهواره اي که خودش را در مدار نگه مي دارد، خيلي قوي است. در نتيجه، در اين منطقه خاص نزديک فضا، نه هواپيمايي پرواز مي کند و نه ماهواره اي در آن واقع مي شود. بسياري از صاحب منصبان دفاعي بر اين باورند که اين فضا مي تواند در آينده منطقه عملياتي اصلي شود (8).
بر طبق فدراسيون بين اللملي هوانوردي ( FAI )، ناحيه فضاي نزديک ظاهراً بين 14/2 مايل ( تقريباً 23 کيلومتر ) و 62/5 مايلي ( 100 کيلومتر ) قرار گرفته است. به هر حال، بسياري بر اين عقيده اند که دامنه وسيع تري را تا 200 کيلومتري يا حتي بيشتر گسترش يابد، به ويژه تا شعاعي که امنيت ماهواره ها براي استقرار در مدار حفظ شود بدون اين که با اصطحکاک باقيمانده جو لبه بيروني فضاي نزديک به پايين کشيده شود.
وسيله هايي که اين محدوده ارتفاع زياد را مي پيمايند، وسيله حمل و نقل نزديک ( nearcraft ) ناميده مي شوند. اين وسايل شامل موشک هاي زيرمدار فرعي که مي توانند جهش سريعي به داخل و خارج فضاي نزديک داشته باشند و بالن هاي ارتفاع زياد که مي توانند براي مدت بيشتري در فضا بمانند مي باشد. معمولاً بالن هاي هوايي تا 27 کيلومتري و بالن هاي علمي تا 42 کيلومتري بالا مي روند و در ارتفاعات زياد براي چندين روز باقي مي مانند (9).
تا همين اواخر تشخيص فضا به عنوان مجموعه اي از اثرات به جاي وسيله ارتباطي کاربردي نداشت، زيرا ماهواره ها تنها سکوهايي بودند که مي توانستند اثرات فضايي را به مقصد برسانند. به هر حال همگرايي چندين تکنولوژي چشم انداز قابليت ها را تغيير داده است. اين مسئله تشخيص مهمي است. پيشرفت هاي تکاملي در چندين رشته مختلف منجر به پيشرفت انقلابي در قابليت ها شده است. به ويژه پيشرفت ميکروالکترونيک و علوم مواد، حوزه هاي مختلف ديگري از تکنولوژي را تحت تأثير قرار مي دهد. چند تکنولوژي که به انقلاب در اين قابليت کمک مي کنند عبارتند از:
الف – آماد و تدارکات انرژي که شامل پيل هاي خورشيدي نازک و سبک وزن، پيل هاي سوختي کوچک و کارآمد و باتري هاي پرانرژي مي باشند؛
ب – کوچک سازي فوق العاده تجهيزات الکترونيکي و افزايش نمايي در قدرت محاسباتي که حسگرهاي نيمه هوشمند را به شکل بسته هاي خيلي کوچک و سبک تبديل کرده است.
ج – مواد انعطاف پذير، مقاوم و خيلي سبک که مي توانند از تجزيه نور ماوراي بنفش شديد جلوگيري کنند که نسبتاً در برابر جرم گازهاي اتمي مقاوم هستند (10).
چنين تکنولوژي هايي گسترش سکوهاي فضاي نزديک را عملي کرده اند. اين سکوهاي کوچک که با منابع انرژي تجديدشدني مؤثر و مداوم مجهز شده اند، تقريباً قادر به انجام تمام وظايف ماهواره اي معمولي هستند. چنين سکوهاي فضاي نزديک براي سازگاري با ارتش احتياج به تحقيق و توسعه بيشتري دارند (11).
کاربردپذيري سکوهاي فضاي نزديک از عرصه هاي غيرنظامي کسب شده است. تعدادي از شرکت هاي صنعتي در ايالات متحده از اين سکوهاي تجاري گسترش يافته براي اهداف ارتباطيشان استفاده مي کنند (12). همچنين آماتورها و غير حرفه اي ها با موفقيت چشمگيري به ساخت و طراحي مدل هاي مختلفي از ابزارهاي فضاي نزديک مشغول مي باشند. اساس همه اين برنامه هاي فضاي نزديک، طراحي فضاپيماي نزديک آن است. حتي ساده ترين طرح اجازه استفاده از کيف غذاخوري دو طرف نرم زيپ دار قابل استفاده مجدد را ( a zippered, soft-sided, reusable Iunch bag ) مي دهد، که معمولاً در فروشگاه هاي بزرگ محلي يافت مي شود. اسکلت هواپيما و طرح هاي پيچيده تر از مواد خاصي ساخته مي شوند. يک روش مطمئن براي انتقال وسيله حمل و نقل فضاي نزديک در طي مأموريتش اين است که آن را در ژاکت پارچه اي قرار دهند تا از سرد شدن زياد باتري و دستگاه هاي خودکار هواپيمايي در هنگام مأموريت جلوگيري کند. دستگاههاي خودکار هواپيما مي تواند به راحتي مثل سيستم جهت ياب يک پارچه ( GPS ) يا به پيچيدگي يک کامپيوتر پرواز کامل باشد. وجود يک چتر نجات ( تقريباً به قطر 6 پا ) براي بازگرداندن هواپيما به زمين ضروري است (13).
در بين نيروهاي نظامي اصلي جهاني، نيروي هوايي ايالات متحده ( USAF ) بيشترين تجربه را ( تقريباً 50 سال ) با بالن هاي ارتفاع زياد دارد. هنگامي که اين بالن ها به عنوان ابزار پژوهشي مورد استفاده قرار مي گيرند، براي خلبانان در گسترش سيستم فرار و براي ماهواره هاي جاسوسي در گسترش کپسول هاي بازيابي نقش مفيدي را ايفا مي کنند. کاوشگرهاي فضايي بي شماري استفاده از قابليت بالن نيروي هوايي را مورد آزمايش قرار داده اند. مطابق « گزارش نيروي هوايي در سال 1997 « گزارش روزول: مختومه » اين بالن ها باعث اتفاقات بد UFO ( بشقاب هاي پرنده ) شدند (14).
تعدادي از شرکت هاي هوا فضا در چندين سال گذشته به ويژه پس از سال 1990، تلاش و زمان زيادي را وقف کاوش در اين عرصه مي کنند. همچنين USAF در جهت کاربردپذيري نظامي نگاه دقيق تري به اين موضوع را شروع کرده است. در گسترش هاي اخير مطالبي در اين زمينه محرمانه مانده است، از اين رو قضاوت درباره وضعيت دقيق تکنولوژي دشوار است.
لابراتوار فيزيک کاربردي ( APL ) دانشگاه جان هاپکينز بيش از يک دهه است که در اين زمينه مشغول بکار است. مفهوم فضاي نزديک APL به وسيله نقليه بالني شکل و بسته هاي حسگر که محکم به هواپيما يا موشک بسته شده باشد نيازمند است تا بتواند وسيله نقليه شناسايي ارتفاع زياد ( HARVe ) را تا آن ارتفاع پرواز دهد و سپس آن را پخش کند. سفينه هوايي خود را پر از گاز مي کند و به طور خودکار حسگرها و سيستم نيروي رانش الکترونيکي خورشيدي را فعال مي کند. در اين جا انتظار مي رود که باتري هاي خورشيدي شارژي قادر باشند تا عمليات HARVe طور ساعتي را در منطقه خاصي انجام دهند و در نقش تلاقي خطوط مخابراتي در بالاي افق، رله، يا سکو ISR عمل کنند (15).
علم فيزيک قرار گرفته در ماوراي پرواز فضاي نزديک عرض هاي جغرافيايي بالا بکار رفته، منحصر به فرد است. تکنولوژي فضاي نزديک هنوز در مراحل آغازين است و تاکنون براي انجام اين عمليات تکنولوژيکي بر چالش هاي فني بسيار غلبه شده است. براي مثال، ظرفيت حمل بالن ها تا حدود زيادي به اندازه شان بستگي دارد. اندازه حجم بار و بازگشت نزولي آن به عنوان عواملي که ارتفاع و قابليت افزايش حمل بار را تعيين مي کند، بسيار چالش برانگيز هستند. انتظار مي رود که افزايش حمل بار يا زمان در پايگاه، صرف نظر از افزايش اندازه بالن خواستار نوآوري و پذيرش چند تکنولوژي ديگر است. تاکنون، استدلال هايي مبني بر اين که چگونه بالن هاي شناور در بالاي ميدان جنگ مي توانند براي پيشرفت ارتباطات تاکتيکي مورد استفاده قرار گيرند مطرح شده است. با اتصال گيرنده راديويي به بالن، دامنه ديدگاهي ارتباطات راديويي مي تواند به طور قابل توجهي افزايش پيدا کند. چنين مجموعه اي مي تواند به طور چشمگيري عمليات هوايي نزديک را بهبود بخشد (16).
بعضي از شرکت هاي تجاري براي دسترسي به اهداف تجاري خود از تجهيزات فضاي نزديک مانند بالن استفاده مي کنند. اين امر امکان پذير است زيرا نيازهاي فني آنها مانند احتياجات ارتش خيلي دقيق نمي باشد. همان طور که قبلاً يادآور شديم، چندين توليد کننده گاز و نفت در اکلاهما و تکزاس غربي اطلاعاتي را از چاه هاي نفتي که از طريق بالن هاي ارتباطي ارتفاع زياد فرستاده مي شوند به دست مي آورند. اين سيستم از تأسيس شبکه هاي مشبک در مناطق پرجمعيت پراکنده، مفيدتر و داراي اثر بخشي – هزينه بيشتري تشخيص داده شده است (17). چنين بالن هايي به کمک زيرساخت هاي ارتباطي خيلي کوچک، اطلاعاتي را از جمله مقدار نفت به دست آمده از چاه هاي حفاري شده در مناطق دوردست را جمع آوري مي کنند (18).
با دانستن امکان پذيري تجاري چنين تکنيک هاي ارتباطي – اقتصادي، شرکت هاي تجاري به فکر خطوط گسترش شبکه هستند که ممکن است شبکه مشبک موجود را به چالش بکشاند. اين شرکت ها در حال ارتقا ايده هاي شبکه وسيع بي سيمشان هستند. آنها مشغول مدل برداري از سکوهاي سفينه هوايي ارتفاع زياد هستند که قادر است انواع مختلفي از خدمات ارتباطي بي سيم را که اخيراً از ماهواره ها و دکل هاي تلفن هاي سلولي ( cell tower ) هدايت مي شود بفرستد. چنين سفينه هاي هوايي صد در صد قابل احيا هستند و از تکنولوژي اختصاصي ليفتينگ ( Lifting ) گاز استفاده مي کنند (19).
به غير از ايالات متحده، کشورهاي ديگري مانند ژاپن در حال سرمايه گذاري در اين زمينه هستند. آنها سفينه هاي هواکره اي بزرگ را مورد توجه قرار مي دهند. گروه پژوهشي آژانس اکتشاف فضايي ژاپن ( JAXA ) ضمانت « پروژه سکو هواکره » را بر عهده گرفته است. آنها بر روي شبکه اي از سفينه هاي بزرگ بدون سرنشين که در ارتفاعات زياد در هواکره شناور هستند و مجهز به حسگرها و ابزارهاي ارتباطي از راه دور مي باشند نظارت دارند. مقامات ژاپني انتظار دارند که از اين امور براي دسترسي به اهداف راديويي، مشاهده زمين و نظارت بر سانحه استفاده کنند (20).

تجزيه و تحليل اثربخشي – هزينه

تجهيزات و جنگ افزارهاي فضاي نزديک در مقايسه با ماهواره هايي که اثربخشي هزينه هستند و انعطاف پذيري بيشتري دارند، تا حد چشمگيري قابليت ارائه خدمات مشابه مي باشند. يک تجزيه و تحليل اثربخشي – هزينه مقدماتي از سيستم هاي فضايي در مقابل سيستم هاي فضاي نزديک، نشان مي دهد که قرار دادن سکو در فضاي نزديک آسان تر و خيلي ارزان تر از راه اندازي سيستم در مدار است. فضاي نزديک مي تواند به عنوان يک فضاي کم خطر با بازدهي زياد در نظر گرفته شود. از لحاظ بازدهي، وسايل نقليه 20 مرتبه نسبت به ماهواره هاي LED به زمين نزديک ترند که مناطق تحت پوشش وسيعي را عرضه مي کنند (21). در اينجا مي توان گفت که سکوهاي کم هزينه تر فضاي نزديک مي توانند تقريباً همان پوششي را که با ماهواره هاي LEO فراهم مي شوند در منطقه مورد نظر ارائه دهند. در موارد خاص، براي دسترسي به اين هدف لازم است که بيش از يک سکو فضاي نزديک راه اندازي شود. به هر حال، هنوز اين مسئله گزينه مقرون به صرفه اي باقي خواهد ماند. با توجه به اين مسئله، انتظار مي رود که سيستم هاي فضاي نزديک قابليت هاي واکنشي يکساني را براي جنگنده هايي که در حال حاضر توسط سکوهاي مداري فراهم مي شود، در اختيار گذارند. همچنين انتظار مي رود که زمان بکار رفته براي حمل چنين سيستم هايي از مرحله طراحي تا بکارگيري آنها در محيط فضاي نزديک، با ساير سيستم هاي فضايي و سيستم هاي کنوني کمتر مقايسه شود. اصولاً ماهيت سيستم فضاي نزديک، درباره هزينه سيستم تصميم مي گيرد. بسياري از طرح هاي پيشنهادي موجود براي وسيله نقليه فضاي نزديک از نظر پيچيدگي با يکديگر متفاوتند. هزينه بعضي از بالن هاي معلق فقط چند صد دلار است، و اگر نابود شوند هزينه قابل تحملي خواهند داشت. طبيعتاً هواپيماهاي بدون موتور با حداکثر قابليت حمل بار و چند قابليت مانوري و نيز توانايي ماندن بيشتر در بالاي هدف، هزينه بيشتري خواهند داشت. طرح هاي پيشنهادي گرانتر از جمله بالن هاي هوايي کوچک سنگين (22) ( Massive blimp ) که سفينه هاي هوايي ارتفاع زياد ناميده مي شوند در ماوراي محدوده بالن هاي مصرفي حرکت مي کنند. چنين طرحي همچنين مي تواند بمب يا سلاح هاي ديگر را براي پرتاب بر روي هدف هاي زميني حمل کند که هزينه اين طرح ها بيشتر خواهد بود. اما در اينجا انتظار مي رود که سکوها حداقل براي چند سال در سطوح بالاي زمين باقي بمانند. (23)
سکوهاي فضاي نزديک در مقايسه با ماهواره هايي که حتي مي توانند 30 سال يا بيشتر در مدار باقي بمانند دوام کمتري خواهند داشت. طبق برآوردها، هزينه ماهواره هاي ميکرو ( micro satellite ) يک درصد ماهواره هاي معمولي است و طول عمرشان مي تواند بين دو تا ده سال باشد. هنگامي که در زمينه ماهواره هاي ميکرو مقايسه صورت مي گيرد، انتظار مي رود که تکنولوژي فضاي نزديک اثربخشي – هزينه بيشتري داشته باشد.

کاربرد پذيري نظامي

با توجه به پاراگراف مذکور، بديهي است که تکنولوژي فضاي نزديک در حال تکامل است و مزايايي بيش از آنچه که تکنولوژي ماهواره هاي معمولي ارائه مي دهند دارد. تاکنون کارخانجات مهم توليد فضايي در اين زمينه سرمايه گذاري هاي چشمگيري کرده اند و در چند مورد اين تکنولوژي به مرحله طراحي نزديک شده است. در عين حال، « وابستگي فضايي براي برقراري امنيت » از نظر بسياري از ارتش ها کاملاً تکامل يافته است. طبيعي است که بسياري از دولت ها اين تکنولوژي را عاملي در برنامه هاي نظامي کنوني و آتي خود قرار مي دهند. از اين ديدگاه، درک کارايي اين تکنولوژي از زواياي مختلف براي ارتش ضروري است. در غير اين صورت، همانند آنچه براي ساير تکنولوژي ها اتفاق مي افتد، تکنولوژي هاي فضاي نزديک فقط براي تعداد محدودي قابل دسترسي خواهد بود. مهمتر آنکه دنبال کردن اين تکنولوژي امري ضروري است، زيرا اين خطر وجود دارد که تعدادي از دولت هاي علاقمند گرد هم آيند و به تنظيم نوعي مکانيزم قانوني لازم الاجرا بين المللي بپردازند که ممکن است هنگامي که اين تکنولوژي کاملاً توسعه يابد و به رکن مفيد تجاري و نظامي تبديل گردد، ارزشيابي ديگران به آن را محدود سازد. در طي بحث هاي غيررسمي، تعدادي از متخصصان غربي اشاره کرده اند که آنها علاقمند نيستند که اين تکنولوژي، تکنولوژي فضاي نزديک ناميده شود زيرا اين امر مي تواند دولت ها را مقيد سازد تا از قوانين و مقررات بين المللي قابل اجراي تکنولوژي هاي فضايي پيروي کنند. چنين ديدگاهي آشکارا نشان مي دهد که دولت هاي نظامي به علت اهميت زياد تکنولوژي هاي فضايي، به مواجه با توسعه و پيشرفت ديگران در اين زمينه علاقه اي ندارند. درک جنبه هاي مختلف اين تکنولوژي از ديدگاه نظامي لازم است.

پيش زمينه

سال ها پيش از اين که برادران رايت ( Wright Brothers ) هواپيما را اختراع کنند، بالن اولين شي ساخته دست بشر بود که مي توانست پرواز کند ( در قرن هفدهم )، پس از آن علم کشف کرد که برخي از گازها مانند هيدروژن از هوا سبکترند و نيز اگر هوا گرم شود، سبکتر مي شود. در قرن هفدهم، فرانسه در استفاده غير نظامي و نظامي از بالن پيشگام شد. بالن براي اولين بار به منظور اهداف نظامي در انقلاب فرانسه و جنگ هاي ناپلئون ( Napoleonic wars ) ( 1792 – 1815 ) مورد استفاده قرار گرفت. فرانسه در سال 1794 يک سپاه بالني که اروستييرز ( Aerostiers ) ناميده مي شد ساخت و حتي از بالن ها در بمباران هاي هوايي استفاده کرد. (24) بالن ها به زمين بسته مي شدند ( در باد بدون کنترل تکان مي خوردند ) و ديده بانان را در سبدهاي معلق براي رديابي حرکت لشگر دشمن حمل مي کردند. اين امر براي ارتش فرانسه خيلي مفيد بود و در بسياري از پيروزي هاي ارتش مشارکت داشت. پس ها نيز از اين روش در طي جنگ هاي داخلي آمريکا ( 65 – 1861 ) استفاده شد (25).
گسترش هواپيمايي و رشته هاي مرتبط مانند الکترونيک و مواد منفجره در طي قرن هاي نوزدهم و بيستم در سير تکاملي جنگ بسيار تأثيرگذار بود. در طي همان دوره تکنولوژي راکت ( rocket technology )، تکنولوژي قوي حامل سلاح، به وجود آمد ( در جنگ هاي ناپلئوني در سال 1807، شهر کپنهاگ توسط هزاران موشک که از کشتي هاي دريايي بريتانيا فرستاده مي شد به آتش کشيده شد ) که ممکن است دقيقاً به شکل امروزي که ما مي بينيم نباشد، اما قطعاً نشانه ها و خبرهايي درباره آينده اين تکنولوژي داشت (26). در طي چند دهه گذشته، اين تکنولوژي خيلي سريع از راکت هاي با برد کم به موشک هاي باليستيک داخل قاره اي با برد زياد گسترش يافت. موشک هاي بزرگتر و با سوخت مايع با حمل کردن و قراردادن ماهواره ها در فضاي خارج از جو زمين انقلابي را در صنعت مخابرات ايجاد کرد. در طي اين سالها، تکنولوژي ماهواره در جهت اهداف نظامي مختلفي از جمله ارتباطات، هواشناسي، ناوبري و جمع آوري اطلاعات نظامي به طور فزاينده اي استفاده مي شد.
به طور خلاصه مي توان چنين استدلال کرد که تکنولوژي اي مانند تکنولوژي بالن ( که به عنوان تکنولوژي فضاي نزديک قرن هفدهم نيز ناميده مي شد )، براي نيروهاي مسلح کاربرد چشمگيري در اوايل قرن هفدهم داشته است اما اين وعده خيلي زود از بين رفت و سپس به يک رکن فرعي تبديل شد.

کاربرد تکنولوژي

به ويژه پس از جنگ جهاني دوم، نيروهاي نظامي در سراسر جهان از تکنولوژي راکت و تکنولوژي ماهواره بيش از حد استفاده کردند و به سختي مي توان پي برد که جايگزين ارزان تر و مؤثرتري را به ويژه از لحاظ جمع آوري اطلاعات فضايي و گسترش مکانيزم ارتباطات از راه دور در نظر گرفته اند.
در حال حاضر به نظر مي رسد که پس از جنگ عراق در سال 2003، ارتش ها از تکنولوژي فضاي نزديک کمي بيش تر و جدي تر استفاده مي کنند.
سيستم هاي ارتباطي پيشرفته، رله هاي شبکه اي و قابليت هاي شناسايي و تجسسي هوشمند مي توانند از ناحيه فضاي نزديک به منظور برطرف شدن نيازهاي ميدان جنگي استفاده کنند. وسايل سبک تر از هوا که در فضاي نزديک به کار گرفته مي شوند مي توانند با سرعت زياد و با هزينه کم، قابليت هاي مورد تقاضاي سربازان و فرماندهان را در اختيار گذارند. سکوهاي فضاي نزديک که سيستم هاي مهم و حساس را به ناحيه هاي دور از جو انتقال مي دهند شامل بالن، سفينه هوايي يا هر وسيله ديگري است که مقاوم، اثربخشي – هزينه، بقاپذير در برابر دشمن و واکنشي مي باشد.
در سکوهاي فضاي نزديک پتانسيلي وجود دارد که بعضي از قابليت هاي يکسان را همانند سکوهاي مبتني بر فضا فراهم مي کند. هواپيماي شناسايي و تجسسي هوشمند نياز به هوا دارد و با بار دائمي سنگين دسترسي به منطقه دشمن برايش ميسر نمي باشد. در اينجا، مفهوم فضاي نزديک، محدوده کاملاً جديدي از احتمالات را براي نيروهاي مسلح مي گشايد. انتظار مي رود که فضاي نزديک بسياري از کارها را مؤثرتر و مداوم تر از خود فضا به انجام برساند (27).
مشاهده شده است که رله هاي بالن ارتفاع زياد مي توانند نقش مهمي در مأموريت هاي پشتيباني هواي نزديک ايفا کنند. معمولاً نيروهاي زميني دسترسي ماهواره اي ندارند، بنابراين براي اعلام حملات هوايي به ارتباط مستقيم با هواپيماهايي که در خط ديدشان عمل مي کنند نيازمندند. اين بدان معني است که هواپيماها بايد در نزديکي ميدان جنگ در حال پرواز باشند، که اين مسئله آسيب پذيريشان را افزايش مي دهد. بالن هاي ارتفاع زياد مي توانند براي کاهش اين آسيب پذيري مورد استفاده قرار گيرند. وسيله هاي حمل و نقل فضاي نزديک همچنين مي توانند مأموريت هاي راداري و تصويربرداري چند طيفي مانند ارتباط مخابراتي را انجام دهند ( ميني ميلستار – mini – Milstar )، يک رله تاکتيکي و استراتژيک ماهواره اي مي باشد و نيز يک سيستم ماهواره اي با اين نام وجود دارد که ارتباطات جهاني امن و مقاوم در برابر امواج مختل کننده را هنگام مواجه با نيازهاي زمان جنگ براي ارتش ايالات متحده را فراهم مي کند )، و در آينده حتي مي تواند اشعه ليزر را از يک منبع يا پايگاه زميني در مقابل مجموعه گسترده اي از اهداف رله کند.

سرمايه گذاري نظامي

در ايالات متحده کار بر روي نسل جديدي از وسايل نقليه سبکتر از هوا تحت نظارت راهنمايي هاي بسياري براي سالها در حال انجام است. از آنجايي که نيروي دريايي ايالات متحده تجارت نوعي بالن هوايي کوچک را در اواخر دهه 1950 کنار گذاشت، استفاده ارتش از اين وسيله حمل و نقل به وسايلي مانند رسانگرهاي سبکتر از هوا محدود شده است (28). در جنگ عراق ( 2003 )، چنين سيستمي براي زير نظر گرفتن منطقه محدود پايگاه هاي ايالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. همچنين از آنها براي حفاظت از مرزهاي زميني و دريايي ( costal radars ) معمولاً مورد استفاده قرار مي گرفتند (29).
از آغاز قرن بيست و يکم، به ويژه در ارتش ايالات متحده و نيروي هوايي هيجانات بسياري درباره فضاي نزديک و پتانسيل آن به وجود آمده است. USAF براي استفاده از بالن هاي شناور پر شده از گاز هليوم و هواپيماهايي مانند گلايدر که از راه دور براي حفاظت کاروان هاي ايالات متحده کنترل مي شود، رديابي نيروهاي خودي، ارزيابي خسارت جنگ و تقويت ارتباطات بين سربازان در نقاط خطرناک ارتش مانند افغانستان و عراق، فعالانه در جستجوي راه هايي است.
گزارش شده است که نيروي هوايي ايالات متحده ( USAF ) تقريباً در حال ارزشيابي 10 مفهوم مختلف براي هواپيما است که مي تواند براي شناسايي و تجسس هوشمند مورد استفاده قرار گيرد و شايد مجموعه اي از ماهواره هاي مکان يابي جهاني را که به دور زمين در حال چرخش هستند نيز به آن اضافه کنند (30).
پروژه هاي تحقيقاتي پيشرفته دفاعي دولت ايالات متحده ( DARPA ) در حال سرمايه گذاري در وسايل نقليه سنگين تر از هوا است که حمل و نقل هوايي را از طريق توسعه تکنولوژي هاي پيشرفته آيروديناميکي، حامل هاي رانشي و مديريت توليد گازهاي رانشي فراهم مي کند. آنها همچنين براي گسترش و ارزشيابي وسيله حمل و نقل هوايي خيلي بزرگ که هدفش انتقال بارهاي تا 1000 تن در فواصل بين المللي است برنامه ريزي مي کنند. اين وسيله مي تواند يک تيپ کامل را از پادگان نظامي تا منطقه جنگي حمل کند (31). در جنگ افغانستان، نيروهاي ناتو ( NATO ) براي دسترسي به منابع پشتيباني لجستيکي خود که از مسير زميني منتقل مي شد با مشکلاتي مواجه شدند. طالبان پاکستان بسياري از منابع پشتيباني لجستيکي آنها را نابود کرده بوده اند. در چنين شرايطي، واحدهاي پشتيباني لجستيکي فضاي نزديک مي تواند بسيار مفيد باشند. چنين شرايطي نياز مبرم به سرمايه گذاري بيشتر دولت ها در تحقيق و توسعه اين تکنولوژي را نشان مي دهد.
صرف نظر از گسترش سکوهاي سنگين وسيله حمل و نقل هوايي، DARPA نيز مشغول فعاليت براي ساخت وسيله حمل و نقل فضاي نزديک بدون بکارگيري آهن است. اين وسيله مي تواند به حسگرهاي مخصوصي مجهز شود و براي ماهها در فضا بماند. هنگامي که چنين وسيله حمل و نقلي کاملاً توسعه يافت در مرتفع کردن تقاضاها براي نظارت مستمر همکاري خواهد شد زيرا عملي کردن اين نياز با ماهواره هاي کنوني که در ارتفاع بالاي 300 کيلومتري در حال چرخش هستند مشکل است (32).
دولت ايالات متحده همچنين صنعت دفاعي خصوصي را براي سرمايه گذاري در فعاليت هاي مختلف فضاي نزديک دخيل مي کند. پس از گذشت دو سال در طراحي، يک بالن کوچک هوايي آزمايشي براي پرواز در « فضاي نزديک » طراحي شد تا با شناور شدن در « فضاي نزديک » به سيستم هاي هشدار دهنده آزمايش موشک ارتش ايالات متحده کمک کند. آژانس دفاعي موشکي ايالات متحده به يک پيمانکار حمل و نقل دفاعي به نام لاکهيد مارتين ( Lockheed Martin ) براي قرارداد ساخت نمونه اوليه سفينه فضايي ارتفاع زياد به طول 400 پا، بالن هوايي کوچک مجهز به سنسور و انرژي خورشيدي، 150 ميليون دلار آمريکا اعطا کرده است. انتظار مي رود که اين هواپيما در حاشيه هاي خارج از جو در بالاي هواي بد و جريان هوا شناور شود (33).
اولين پرواز اين سفينه فضايي به گونه اي طراحي شده است که در اواخر دهه اول قرن بيست و يکم عملي شود. اين سفيه فضايي قسمتي از برنامه ارتش ايالات متحده است که چگونگي خوب عمل کردن سفينه هاي فضايي مانند سکوهاي مقابل زمين براي سيستم هاي خبر دهنده موشکي با برد زياد و کم را آزمايش مي کند. يک سفينه هوايي با قابليت استفاده مجدد مي تواند به وسيله ارتباطات و شناسايي هوا، با پرواز در نزديکي زمين در 65000 پايي پايين تر از ماهواره ها اما بسيار بالاتر از ارتفاع پرواز اغلب هواپيماها کمک شاياني نمايد (34). مؤسسات نظامي به اين سکو نه فقط به عنوان سکو حسگر، بلکه براي انتقال محموله نيز مي نگرند. زيرا بالن هاي هوايي کوچک، ارزان تر و واکنش پذيرترند و از بسياري از وضعيت هاي ناگوار که سکوهاي معمولي مانند فضاپيما و هواپيما با آن مواجهند اجتناب مي کند.
USAF در نظر دارد که اداره اي مجهز به برنامه ريزي کامل براي خريد وسايل نقليه فضايي ارتفاع زياد را که بتواند خدمات ماهواره اي ارائه نمايند، تأسيس کند. فرماندهي فضايي براي تأمين اعتبار قابل ملاحظه فضاي نزديک به بودجه نظر دارد (35). براي USAF يک شرکت خصوصي داراي اعتبارنامه تأييد شده در توليد بالن هاي رله اطلاعات پروازي ( flying data – relay ) براي شرکت هاي نفت و گاز، نمونه اوليه يک وسيله حمل و نقل فضاي نزديک را که ماهواره جنگ آسماني ( combat skysat ) ناميده مي شود ارائه داده که در 14 – 17 مارس سال 2005 کاربردپذيري نظامي داشته است.
اساساً اين وسيله نقليه نمايشي بدون محدوديت بالني مملو از گاز هيدروژن هست که راديوي نظامي را با خود حمل مي کند. اين بالن با هدف خاصي با گاز هيدروژن پر شده است، زيرا اين گاز به آساني مي تواند از آب توليد شود و در نتيجه مشکلات پشتيباني يکساني را که ساير گازهاي سبکتر از هوا مانند هليوم تحميل مي کنند ندارد. کل سکو کمتر از 2/3 کيلوگرم وزن دارد. هزينه اجراي وسيله نقليه حدود 20/000 دلار آمريکا است، اما اعتقاد بر اين است که وقتي به توليد برسد ممکن است قيمتي حدود 2000 دلار آمريکا داشته باشند. مدل نمايشي اين وسيله نقليه براي مأموريت هاي پشتيباني هوايي نزديک بر روي کاربردپذيري رله هاي بالن هاي ارتفاع زياد، توجه دارد (36).

پي‌نوشت‌ها:

1. فضاي عميق منطقه اي است که بعد از شعاع 100000 کيلومتري از سطح زمين در نظر گرفته مي شود.
2. مفاهيمي مانند « تيرهاي سريع آسماني »، اشاره به ميله هاي تنگستن دارد که در ماهواره ها قرار مي گيرند و از فضا بر روي اهداف زميني شليک مي شوند.
3. « تسليحاتي کردن فضا » استفاده از تجهيزات فضايي به منظور کمک به اهداف نظامي مانند ارتباطات، ناوبري و جمع آوري اطلاعات نظامي است. کشورهايي که در رفت و آمد فضايي هستند، تجهيزات شان را براي اين اهداف و بدون نقص و تخلف از هنجارهاي بين المللي براي سال هاي زيادي استفاده مي کنند. به هر حال، « تسليحاتي کردن فضا » بدين معني است که از تسليحات فضايي يا زميني براي تخريب جنگ افزارهاي کشور ديگري استفاده شود. براي اين فعاليت، هيچ حمايتي از سوي ساير کشورها وجود ندارد؛ همچنين، هيچ سازو کار معاهده اي قابل قبول جهاني براي تحريم چنين سلاح هايي وجود ندارد.
4. در تکنولوژي KKV قطعه فلزي روي دماغه موشک نصب مي شود و سپس به سمت هدف شليک مي شود. در اينجا، هدف به علت اثر شديد و انرژي جنبشي اي که در حين فرايند توليد مي شود به تکه هاي کوچکي متلاشي مي گردد. هيچ مهماتي به تنهايي براي انجام اين کار مورد نياز نيست.
5. Taylor Dinerman, ‘Near Space: A New Area of Operations or a New Pentagon Buzzword?’ 20 September 2004, http://www. thespacereview. com/article/ 230/1.(accessed on 12 January 2007)
6. مدار پاييني زمين (LEO) به منطقه 100 تا 400 کيلومتري بالاي سطح زمين گفته مي شود. مدار مياني زمين (MEO) بالاتر از آن است و مدارهاي ماهواره اي ثابت مقابل زمين تقريباً در ارتفاع 36000 کيلومتري قرار گرفته اند.
7. شخصي که وسيله فضايي اش به ارتفاع 90 کيلومتري يا بالاتر برسد، شرايط لازم براي فضانورد بودن را داراست. هيچ توافق نظر پذيرفته شده جهاني براي آنچه به عنوان پايين ترين مرز فضا در نظر گرفته مي شود وجود ندارد. از آنجايي که شرايط لازم براي فضانورد شدن پرواز در بالاي 90 کيلومتري است؛ به طور کلي چنين تصور مي شود که منطقه بالاي 90 يا 100 کيلومتري را مي توان به عنوان ابتداي فضا در نظر گرفت.
8. Hampton Stephens, ‘Near – Space’, Air Force Magazine 88, no. 7 (2005). Http://www. afa.org/magazine/july2005/0705near.asp (accessed on 26 January 2007).
9. Paul Verhage, ‘Near Space: The Shore of our New Ocean’, http://www.hobbyspace.com/ NearSpace/ (accessed on 16 February 2006).
10. Lt Col Ed ‘Mel’ Tomme and Col Sigfred J. ‘Ziggy-’ Dahl, ‘Balloons in Today’s Military?’ Air & Space Power Journal, Winter 2005, www. airpower., Maxwell. af. mil/airchronicles/ apj/ apj05/win05/tome. html.
11. Edward B. Tomme, ‘The Paradigm Shift to Effects – Based Space: Near – Space as a Combat Space Effects Enabler’ (Research paper, Airpower Research Institute, Maxwell, 2005). 5.
12. Jennifer Thibault, ‘Developing the Near Frontier’, Millitary Aerospace Technology 4, no. 3 (2005) http://www.military-aerospace-technology.com/article.cfm? DocID=1210 (accessed on 26 December 2007).
13. L.Paul Verhage, ‘The Poor Man’s Space Program’, 27 October 2003, http://www. thespacereview. com/article/55/1/(accessed on 26 December 2007).
14. Taylor Dinerman, “Near Space: A New Area of Operations or a New Pentagon Buzzword? 20 September 2004, http://www. thespacereview .com/article/230/1 (accessed on 21 December 2007).
15. William B. Scott and Colorado Springs, ‘Near – Space Frontier’ Aviation Week and Space Technology ( 2005): 72.
16. Hampton Stephens, ‘Near – Space’, Air Force Magazine 88, no. 7 (2005), http://www. afa.org/magazine/july2005/0705near. asp (accessed on 26 December 2007).
17. ‘Air Force Revisiting Balloons for Missions’, 5 July 2005, http://www. foxnews. com/ story/ 0,2933,161534,00,html (accessed on 12 December 2007).
18. Jeremy Singer, ‘U.S. Air Force Prepares to Buy Near Space Vehicles,’ C4ISR Journal for Net-Centric Warfare, 6 May 2005, http://www. isrjournal. com/ story.php? F = 831726 (accessed on 21 December 2007).
19. Leonard David, ‘Sky Trek to the ‘Near Space’ Neighborhood’, 9 November 2005, http://www. space. com/ businesstechnology/051109_airships,html (accessed 24 February 2007).
20. Ibid.
21. Hampton Stephens, ‘Near-Space’ Air Force Magazine 88, no. 7 (2005), http://www. afa. org/ magazine/ july2005/0705near. asp (accessed on 26 December 2007).
22. بالن هوايي کوچک (Blimp) اصطلاح عاميانه اي است که براي سفينه هاي هوايي غير سخت (non – rigid) بکار مي رود. چنين سفينه هايي هيچ ساختار سفت و سختي ندارند که بتوانند به کيسه هاي هوايي شکل دهند. رسانگرهاي سبکتر از هوا به زمين بسته مي شوند در حالي که بالن هاي کوچک هوايي، سفينه هاي هوايي هستند که آزادانه پرواز مي کند.
23. Air Force Revisiting Balloons for Missions’, 5 July 2005, http://www. foxnews. com/ story/ 0,2933,161534,00.html (accessed on 12 December 2007).
24. ‘Balloons: The Beginnings of Aerial Transportation’, http://www. Aeragon. com/ air/ bal/ index. html (accessed on 26 December 2007).
25. K.V. Gopalakrishnan, Impact of Science and Technology on Warfare (New Delhi: National Book Trust, India, 2003), 72 – 73.
26. Ibid.
27. Edward H. Allen, ‘The Case for Near – Space’, Aerospace World (2005): 15.
28. رسانگر سبکتر از هوا (aerostat) نوعي بالن است که از زمين مهار شده است و معمولاً به شکل سفينه هوايي که با گاز هليوم پر شده است مي باشد. تفاوت رسانگرهاي سبکتر از هوا يا بالن ها و سفينه هاي هوايي از اين لحاظ است که آنها مي توانند آزادانه پرواز کنند ولي رسانگر سبکتر از هوا به زمين بسته شده است.
29. Taylor Dinerman, ‘Near Space: A New Area of Operations or a New Pentagon Buzzword?’ 20 September 2004, http://www. Thespacereview. com/ article/ 230/1 (accessed on 12 January 2007).
30. Andrea Shalal-Esa, ‘U.S. Air Force Excited about Near-Space Prospect’, January 2005, http://www. publicbroadcasting. net/ wmub/news. newsmain?
Action = article & ARTICLE _ ID=729021 (accessed on 10 March 2007).
31. Leonard David, ‘Sky Trek to the “Near Space” Neighborhood’, November 9, 2005, http://www. space. com/ businesstechnology/ 051109_airships. html (accessed 24 February 2007).
32. ‘Us Plans Spy Craft in Near Space Zone’, 15 December 2004, http://english. aljazeera. Net/ NR/ exeres/ CCE21042-9632-4D8B-9A15-5CD8B5468C4F.html (accessed on 22 December 2006).
33. اين جريان باد قوي 120 کيلومتر در ساعت يا بيشتر است که منطقه وسيع چند هزار کيلومتري را که تقريباً 10 تا 20 کيلومتري سطح زمين قرار گرفته است تحت پوشش قرار مي دهد.
34. Alex Gronke, ‘Blimps in Near Space’, 8 December 2005, http://www. redherring. com/ Article. aspx?a=14829&hed = Blimps + in+Near+Space+# (accessed on 12 December 2007).
35. Hampton Stephens, ‘Near-Space’, Air Force Magazine 88, no. 7 (2005), http://www.
Afa. org/ magazine/ july 2005/0705near. asp (accessed on 24 July 2007).
36. Jeremy Singer, ‘U.S. Air Force Prepares to Buy Near Space Vehicles’, C4ISR Journal for Net-Centric Warfare (2005), http://www. isrjournal. com/ story. php? F=831726 (accessed on 16 January 2007).

منبع مقاله :
لل، آجي، (1390)، تکنولوژي هاي استراتژيک براي نيروهاي انتظامي (راهگشاي مرزهاي جديد)، ترجمه: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي و فائزه مسعودي فر، تهران، نشر انديشمند، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط