مترجمان: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي، فائزه مسعودي فر
در رابطه با گسترش محيط امنيتي
محدوديت ها و مزاياي تکنولوژي
مزاياي تکنولوژي فضاي نزديک فراوان است و براي ارتباطات در سراسر مناطق خاص جهان، راه حل خيلي ارزاني ارائه مي دهند. وسايل نقليه نظامي فضاي نزديک که در بالاي جو فعاليت مي کنند طبيعتاً نامرئي هستند و تقريباً در بالاي محدوده تمام تهديدات پرواز مي کنند.مهمتر از همه اين که، اين تکنولوژي دسترسي ارزان تر و سريع تر به شرايطي مانند فضا را هنگامي که با راه اندازي در مدار مقايسه مي شود، ميسر مي سازد. دوربين هايي که در آن ارتفاعات زياد بکار مي روند مي توانند چندين هزار مايل دورتر از آنچه را که با عکاسي هوايي مشاهده مي شود ببينند و نيز دسترسي به منطقه مورد نظر، انعطاف پذيرتر از پروازهاي گاه گاهي است که با ماهواره هاي کنترل از راه دور انجام مي شود (1).
سکوهاي فضاي نزديک هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح کاربرد دارند. چنين سکوهايي مي توانند براي ارتباطات امن، کنترل و نظارت مرزي، وظايف امنيتي، کنترل از راه دور زمين و نظارت، کنترل جنگ و نيز در تهديدات غيرنظامي مانند مشکل گرم شدن کره زمين مورد استفاده قرار گيرند.
تکنولوژيست هاي نظامي بر اين باورند که نيروهاي مسلح مي توانند وسيله نقليه فضاي نزديکي بسازند که قادر باشد در بيش از يک نقطه در ارتفاع تقريباً 23 مايلي سطح زمين پرواز کند. اين وسيله مي تواند براي ماهها در محل مأموريت خيلي بيشتر از وسيله نقليه هوايي بدون سرنشين و مدت زماني که تقريباً با دوره مأموريت برخي از ماهواره ها يکسان است بماند. اين امر مي تواند جايگزين ارزان قيمتي براي صورت فلکي ماهواره هاي در مدار پايين، که احتمالاً 40 يا 50 ماهواره در آن قرار گرفته اند، شود (2).
رله هاي بالن ارتفاع زياد مي تواند نقش مهمي در مأموريت هاي نزديک پشتيباني هوايي ( CAS ) داشته باشد. چنين مأموريت هايي، هواپيماي جنگي ( هواپيماي جنگنده مانند F-16 ميراژ و su-30 ) را بکار مي گيرند تا از واحد نظامي در انجام موفقيت آميز وظايفشان حمايت شود و به آن کمک کند. معمولاً واحدهاي نظامي زميني در سراسر منطقه تاکتيکي جنگي، دسترسي به ماهواره ندارند و بنابراين بايد مستقيماً با هواپيماي در برد - ديد ارتباط برقرار کنند تا براي انجام حملات هوايي اقدام نمايند. اين بدين مفهوم است که هواپيما بايد در نزديکي ميدان جنگ به آهستگي حرکت کند که آسيب پذيري آنها را افزايش مي دهد. استفاده از بالن هاي ارتفاع زياد مي تواند اين آسيب پذيري را کاهش دهد. نتايج آزمايش هاي فني در اين عرصه رضايت بخش است. آزمايش ها نشان مي دهد که نيروهاي زميني مي توانند محدوده ارتباطاتشان را با هواپيما از 13 کيلومتري تا تقريباً 320 کيلومتري افزايش دهند (3).
آسيب پذيري وسايل نقليه فضاي نزديک در برابر آتش دشمن نگراني زيادي ندارد. شناسايي بالن ها با استفاده از حسگرهاي مادون قرمز و رادار و در ارتفاعاتي که بالاي محدوده هواپيماي جنگنده فعاليت مي کنند دشوار است. امکان اين که موشک هاي زميني بالن هاي رله ارتفاع زياد را نابود کنند وجود دارد، اما اين امر يک راه حل اثربخشي - هزينه نخواهد بود (4).
از آنجايي که اين تکنولوژي هنوز در حال تکامل است، چالش هاي فني ناشي از آن هنوز کاملاً شناخته نشده اند. خيلي از ايده ها فقط احتمالات تئوريک هستند و هنوز در سطح مفهومي هستند. به نظر مي رسد که مانع اصلي اين سيستم ها، هوا و شرايط جوي غالب در آن نقطه زماني باشد. حتي اگر احتمال دارد اين سيستم ها در ناحيه هاي بدون هوا باقي بمانند، آنها بايد در مقابل اشعه فرابنفش شديد و ساير شرايط محيطي سخت از جمله کنترل اثرات تخريب اوزن مقاومت کنند. باد يکي ديگر از عواملي است که استفاده از بالن رله ارتفاع زياد را با محدوديت مواجه مي کند (5). مسئله اي که از اهميت خاصي برخوردار خواهد بود جريان هوا است. اين بادها جريان هواي مداوم، مقاوم، کم عرض و با سرعت بيش از 120 کيلومتر در ساعت هستند. در هر صورت، چنين جريان هوايي تنها در عرض هاي جغرافيايي خاص حضور دارند و داراي تغييرات فصلي مي باشند.
مشکل اصلي وسيله حمل و نقل فضاي نزديک عدم توانايي در شارژ مجدد منبع انرژي وسيله نقليه هوايي است. شارژ مجدد غيرفعال باتري ها، بار الکترونيکي مورد نياز را مرتفع نمي کند. اين مشکل حاد مي شود، زيرا تکنولوژي سوخت سلولي هنوز بطور کامل پيشرفت نکرده است و باتري هاي ليتيوم آهن باعث اضافه وزن بالن هاي هوايي کوچک مي شوند. در ضمن، تکنولوژي شارژ مجدد نيروي وسيله حمل و نقل هوايي از طريق منبع ليزري در حال گسترش است و وعده بزرگي را نويد مي دهد (6).
مشکلات متعدد ديگري از جمله وزني که بر چارچوب اصلي بالن ( terra firma ) بايد قرار داده شود، مقاومت وسيله نقليه هوايي، شارژ مجدد انرژي و چندين مشکل ديگر وجود دارد که بايد برطرف شوند (7). به طور کلي چند وضعيت مبهم در رابطه با سودمندي سيستم به خصوص براي اهداف کاربرد نظامي نيز وجود دارد. اين امر مي تواند به علت تبليغات و پشتيباني کمي باشد که تاکنون دريافت کرده است و ممکن است دليل اين مسئله باشد که چرا تعداد کمي تحقيق و توسعه اصلي در اين زمينه صورت گرفته است. همچنين بايد موضوعاتي مانند چگونگي اقدام احتمالي متقابل که در برابر اين تکنولوژي شکل گرفته است مطرح شود. از طرف ديگر توسعه دهندگان تکنولوژي بايد به فکر نمونه هايي از تکنولوژي مقاوم سازي براي اين سکوها باشند تا از اثرات سوء تصادم هوايي فضاي نزديک دو يا چند سکو جلوگيري شود. همچنين در مورد تعبيه تجهيزاتي به منظور مقابله، اغفال و فرار از آتش دشمن نيز بايد راه حل هايي پيشنهاد گردد.
استفاده از اين تکنولوژي احتمال نقض نرم هاي بين المللي را به همراه دارد. معمولاً نيروهاي هوايي، برخلاف فضاي مداري که متعلق به همه است، ارتفاعات فضاي نزديک را به عنوان بخشي از فضاي مستقل کشورشان در نظر مي گيرند. بنابراين اگر ارتش بدون اجازه بالن هاي جاسوسي را براي جمع آوري اطلاعات به کشورهاي ديگر بفرستد، از قوانين و شيوه هاي پذيرفته شده بين المللي تخطي خواهد کرد (8). همچنين، احتمال دارد که وسيله حمل و نقل فضاي نزديک فرود کنترل نشده اي در کشور دشمن يا کشور بي طرفي که در مجاورت منطقه جنگ است داشته باشد. به طور کلي احتمال دارد که پذيرش تکنولوژي در قوانين فضايي و به طور خاص در پيمان نظامي (9) فضاي خارج از جو زمين مذاکراتي را به همراه داشته باشد.
فضاي نزديک: سرمايه اي براي کشورهاي در حال توسعه
به غير از ايالات متحده روسيه و آژانس فضايي اروپا، چند کشور ديگر مانند چين، هند و برزيل هوشمندانه در برنامه هاي فضايي مختلف که ماهيتاً غيرنظامي هستند، سرمايه گذاري مي کنند. اما تکنولوژي اي که در اصل کاربرد دوگانه اي دارد، معمولاً پيامدهاي نظامي براي اين کشورها به همراه دارد. چنين کشورهاي در حال توسعه اي از لحاظ سرمايه گذاري در زمينه فضايي محدوديت هاي مالي و بنيادي دارند. از طرف ديگر، آنها از منابع نظامي جهاني مانند ايالات متحده برخوردار نيستند. از اين رو، توقعات نظامي آنها از تکنولوژي هاي فضايي به منطقه جغرافيايي خاصي محدود مي شود. سرمايه گذاري در تکنولوژي فضايي نظامي عمدتاً براي به دست آوردن ارتباطات و قابليت هاي ISR محدود مي شود. براي انجام تجزيه و تحليل کلي از کاربردپذيري هايي که تکنولوژي فضاي نزديک مي تواند به کشورهاي در حال توسعه که بر روي تکنولوژي هاي فضايي سرمايه گذاري مي کنند ارائه دهد، نمونه اي از مطالعه موردي هند به انجام رسيده است.مطالعه موردي: هند
از برنامه فضايي هند به علت حرفه اي بودنش، با سابقه تقريباً چهار دهه در سطح جهاني تقدير مي شود. بنا بر اظهارات يک پژوهشگر چيني: « برنامه فضايي هند در تکنولوژي فضايي، استقامت يک دونده مسافت هاي طولاني را نشان مي دهد و در سال هاي اخير دستاوردهاي بزرگي به دست آورده است و به طور مستمر رکوردهاي خود را سالانه افزايش مي دهد » (10).برنامه فضايي هند در اصل غيرنظامي است. با کمال تعجب، علي رغم وجود برنامه فضايي غيرنظامي با کيفيت بالا، هند به عنوان يک کشور بر روي برنامه کاملاً فضايي نظامي سرمايه گذاري نکرده است. در طي اين سال ها نيروهاي مسلح هند مزاياي محدودي از گسترش فضاي هند، به ويژه در زمينه ارتباطات، هواسنجي و غيره به دست آورده است. دلايلي که هند بر اين پس چهارم جنگ سرمايه گذاري نکرده است مي تواند بي شمار باشد، اما براي هند نابخردانه خواهد بود که با دانستن ارتباط روزافزون تکنولوژي هاي فضايي با نيروهاي مسلح، به علت انقلاب در تکنولوژي و نيز تغيير ماهيت جنگ، اين پس فضايي را ناديده بگيرد.
به هر حال، اين بدان معني نيست که دولت هند اهميت فضا را کاملاً ناديده گرفته است. زير نظر ستاد ارتش ( IDS ) يک واحد يا گروه فضايي در وزارت دفاع تشکيل شده تا احتياجات فضايي نيروهاي مسلح هند را مرتفع سازد. با توجه به نيروي هوايي هند ( IAF ) انتظار مي رود که IAF بتواند از گسترش تکنولوژي هوايي با روش هاي زير استفاده کند (11):
1- ايجاد آگاهي موقعيتي آني از طريق ارتباطات و حسگرهاي فضايي
2- پيوند دادن رادار و ساير شبکه هاي ارتباطي در کل محدوده کشور
3- کمک به دفاع موشک باليستيک
4- جمع آوري اطلاعات نظامي آني از هواپيماي دشمن، موشک و تهديدات فضايي
5- جلوگيري از دشمن در استفاده دارايي هاي فضايي از طريق ايجاد اختلال
همچنين ديد استراتژيک IAF « فضا » را عامل مهمي مي پندارد. پيش بيني شده است که جنگ هاي آينده مهلک و سريع ( fast - paced ) است و بايد در تصميم گيري و اجرا تسريع شود. اين مسئله مفهوم جنگ متمرکز NCW ( net centric warfare ) را مطرح مي سازد. IAF مي داند که به غير از نقش ارتباطات و شناسايي، قابليت هاي فضايي مي تواند گسترش چشمگيري در سرعت عمل، دقت در تحويل سلاح و انعطاف پذيري در عمليات داشته باشد (12). به غير از نيروي هوايي، ارتش و نيروي دريايي هند براي استفاده دارايي هاي فضايي در جهت احتياجات شخصي شان و نيز براي همه احتياجات نظامي استدلال خودشان را دارند.
با فرض داشتن زمينه درباره اين واقعيت ها، مي توان استدلال کرد که احتمالاً نيروي مسلح هند وابستگي بيشتري به تکنولوژي هاي فضايي در سال هاي آينده دارد. احتمال دارد که نيروهاي مسلح هند براي اهداف ارتباطي، نظارت، شناسايي، هواسنجي و ناوبري کاربردپذيري پيشرفته اي از تکنولوژي هاي فضايي داشته باشند. همچنين انتظار مي رود که ارتش بيشتر در جهت استفاده از ابزار فضايي سيستم اطلاعاتي جغرافيايي ( GIS ) سرمايه گذاري کند.
سازمان پژوهش فضايي هند ( ISRO ) چند ماهواره کنترل از راه دور که کاربري نظامي دارند، راه اندازي کرده است. يک ماهواره نقشه برداري به نام کارتوست -1 ( CARTOSAT - 1 ) در طي سال 2005 راه اندازي شد. همچنين پس از آن کارتوست -2 ( CARTOSAT - 2 ) در سال 2007 و کارتوست -2A ( CARTOSAT - 2A ) در سال 2008 به وجود آمدند. در طي سال 2006، IAF هواپيماي قديمي شناسايي استراتژيک ( MIG - 25 ) را کنار گذاشت، زيرا آنها نه هزينه - اثر بخشي بودند و نه براي هند استفاده استراتژيک داشتند. اکنون، هند در نظر دارد که از ماهواره هاي چند منظوره INSAT 2B, استفاده کند تا نقشي را که با اين هواپيماها اجرا مي شود بر عهده بگيرد (13). تمامي اين پيشرفت ها نشان مي دهد که پديده استفاده از دارايي هاي فضايي به منظور اهداف امنيتي به تازگي در هند آغاز شده و نياز بيشتري نيز براي سرمايه گذاري در تکنولوژي هاي نوپديد وجود دارد تا حداکثر مزيت را براي همه دستگاه هاي امنيتي هند فراهم سازد.
احتمالاً هند تا به امروز عمداً و به انتخاب خود بر روي برنامه هاي فضايي ارتش سرمايه گذاري وسيعي نکرده است. در همين مدت، محدوديت هاي فني و دلايل مالي نيز مي توانسته نقش به سزايي براي دنبال نکردن برنامه فضايي ارتش داشته باشد. اما اکنون که هند خود به عنوان عامل اصلي در عرصه فضايي غيرنظامي مشهور شده است، در جبهه نظامي با چالش هاي مشکل تغيير ماهيت جنگ مواجه مي شود و بايد براي دلايل امنيتي بيشتر در تکنولوژي هاي فضايي سرمايه گذاري کند. تکنولوژي هاي فضاي نزديک مي توانند بهترين گزينه سودمند و اقتصادي را به هند ارائه دهند.
در حال حاضر، تفکر جهاني درباره فضا اساساً توسط ايالات متحده ديکته مي شود، زيرا در استفاده از فضا رهبران جهان محسوب مي شود. به هر حال، حتي براي ايالات متحده، مشخصه هاي جنگ سرد از برنامه هاي فضايي موجود آنها، توانايي هايشان را براي حفظ برتري فضا که در محيط استراتژيک متغير امروزي مورد نياز است محدود مي کند. به ويژه هيئت اعزامي که به طور وخيمي از جنگ سرد رشد کرد و هزينه هاي بسيار زياد پيچيدگي آنها، قابليت هاي خيلي زياد سيستم هاي فضايي، منجر به شکست هاي زيادي شد. لزوم استراتژي کاهش خطر در اين رابطه، مزيت با بارهاي قابل حمل طولاني مدت، سنگين، گران و چند منظوره مي باشد. چنين بارهاي سنگيني ايجاب مي کند که از سکوهاي پرتاب گران قيمتي استفاده شود.
همچنين گاهي قابليت هاي تاکتيکي و عملياتي صرفاً به عنوان اقدام پسي در نظر گرفته مي شوند (14). دولت هند تاکنون سرمايه گذاري هاي کلاني در عرصه فضاي نظامي کرده است. به ويژه وسايل کنترل از راه دور دولت به نظر مي رسد که در نقش ديگري با توجه به اهداف دفاعي بکار گرفته مي شوند. در نبودن ماهواره هاي اختصاصي شبکه ارتباطي نظامي، به نظر مي رسد که شبکه هاي پيشين مي تواند براي اهداف نظامي بکار گرفته شوند. با توجه به اين مسئله، هند مي تواند براي سرمايه گذاري در تکنولوژي هاي فضاي نزديک که مي تواند کاربري نظامي مستقيمي براي اهداف ارتباطات تاکتيکي و مشاهده زمين داشته باشد، برنامه ريزي کند.
همچنين لازم به تأکيد است که نيروي فضايي محدوديت هايي دارد:
1) هواپيماي هوانوردي براي اهداف نظامي خيلي گران است.
2) ترکيب پيچيدگي و هزينه منجر به توليد هواپيماي کوچکتر مي شود.
3) احتياط ايجاب مي کند که اسکلت هواپيماهاي نسبتاً کمياب و گران و خدمه هواپيما بايد در خظر قرار بگيرند و سلاح هاي گران قيمت فقط بايد در برابر اهداف سودآور بکار گرفته شوند.
4) مهمترين آسيب پذيري در نيروي فضايي هنگامي اتفاق مي افتد که هواپيما محيط عملياتي اش را ترک مي کند، و بدين معني است که وقتي آنها مشغول اقدامات متهورانه و قهرمانانه زميني هستند، بايد از آنها مانند پناهگاه هاي مقاوم محافظت شود (15).
همچنين در طول سالها مشاهده شده است که تکنولوژي هاي فضايي محدوديت هاي متفاوتي دارند. عمليات راه اندازي پيچيده، زمانبر، پرهزينه و نيازمند نيروي کاري قوي است. بسياري از ماهواره ها ميدان ديد مستمر فراهم نمي کنند (16).
بر اساس اين پيش زمينه، براي کشورهاي در حال توسعه اي مانند هند، اگر تکنولوژي هاي فضاي نزديک قادر باشند حتي 10 درصد از بار مأموريت هاي شناسايي را بگيرند و همچنين بتوانند نفوذ اطلاعاتي را براي فرماندهان نظامي تضمين کنند و براي عمليات نظامي اطلاعات محيطي را فراهم کنند، آنگاه مي توانند به عنوان يک سرمايه گذاري هوشمندانه در نظر گرفته شود. همچنين، آسيب پذيري مأموريت هاي نزديک پشتيباني هوا مي تواند در سراسر منطقه جنگي تاکتيکي به علت شبکه هاي ارتباطي پيشرفته کاهش يابد.
تعداد بسياري، گروه ماهواره هاي ميکرو و نانو را به عنوان پردوام ترين و اقتصادي ترين گزينه در نظر گرفته اند. به علاوه، از آنجايي که هند هنوز تکنولوژي پرتاب آماده فرمان ( launch on demand ) را ندارد، انتخاب ديگرش مي تواند تکنولوژي فضاي نزديک باشد. به هر حال، در اين زمينه، هند نيز بايد اول در عرصه تحقيق و توسعه سرمايه گذاري کند. بزرگترين مانع اين تکنولوژي مي تواند اين مسئله باشد که تکنولوژي زمان کافي براي آزمايش ( time - tested ) نيست.
بديهي است که براي گسترش چنين تکنولوژي اي چالش هاي بسيار زيادي مي تواند وجود داشته باشد. خوشبختانه، پيشرفت هاي اخير در مهندسي ميکروالکترونيک و ميکرومکانيک اين امکان تأمين لوازم ضروري را که فقط چند صد گرم از وزن ميکرو ماهواره ها را در بر مي گيرد را فراهم مي سازد (17).
تکنولوژي مشابهي ممکن است متناسب با ويژگي هاي تکنولوژي هاي فضاي نزديک گسترش يابد. يکي از دلايلي که با وجود امکانات، تکنولوژي هاي فضاي نزديک نمي تواند بالن را به لايه هاي بالايي هوا کره اي بفرستد، مي تواند عدم حضور حسگرهاي سبک و تکنولوژي هاي باتري باشد.
در همسايگي هند، چين به عنوان يک قدرت فضايي مهم در حال ظهور است و به درستي پيش بيني شده بود که مخفيانه در سلاح هاي ASAT سرمايه گذاري کرده است (18). پاکستان قدرت جانبي ديگري است اما احتمال دارد که در آينده نزديک وارد برنامه فضايي چين شود (19). براي چين منطق استراتژيک براي گسترش قابليت هاي ASAT وجود دارد. تصميم چين براي اجراي ASAT دليلي از هدف استراتژيک بلند مدتش براي تضعيف امتياز انحصاري آمريکا در قابليت هاي فضايي نظامي است. چين ممکن است براي مقابله با اين سلطه بر روي سلاح هاي نامتقارن از جمله ASAT تمرکز کند (20). آزمايش ASAT چين در ژانويه سال 2007 ثابت کرده است که حتي اگر ماهواره ها به آساني مورد هدف قرار نمي گيرند، اما مي توانند مورد حمله واقع شوند. آمادگي چين ممکن است هند محور نباشد، اما قطعاً براي هند حايز اهميت است. مي توان گفت که قابليت ASAT گسترش قابليت هاي موشک باليستيک و در همسايگي هند، پاکستان، قابليت موشک هاي باليستيک را دارا مي باشد. سرمايه گذاري هاي فضاي نزديک مانعي براي ASAT نيست، اما جايگزيني براي ماهواره هاي مدار پايين زمين مي باشد. به طوري که در وضعيت کنوني تکنولوژي، تنها ماهواره هاي LEO مي توانند هدف قرار داده شوند. از اين رو، وسايل نقليه فضاي نزديک مي تواند مواردي را که در آن کشورهاي دشمن LEO را هدف قرار مي دهند کاهش دهند. اين بدان معني نيست که سکوهاي فضاي نزديک اهداف موفق و سودمندي نخواهند بود. به هر حال، عامل هزينه و توانايي تکنولوژي پرتاب آماده فرمان با چنين سکوهايي به کشورها اجازه مي دهد که در صورت از دست دادن هر يک از سکوهاي قبلي، نسبت به راه اندازي سکوي جديد اقدام نمايد.
قابليت هاي فضايي بيشترين اهميت را براي هر سيستم دفاعي موشک دارد. به طور کلي وضعيت و سرنوشت تکنولوژي دفاعي موشکي توسط سياست و در بسياري از موقعيت ها عامل هزينه، تصميم گيري مي شود. در مورد هند، علي رغم شايستگي هاي مشهودش، دنبال کردن دفاع موشکي به دلايل مختلفي به واقعيت نخواهد پيوست. در هر صورت، دولت بايد حداقل اقداماتي را براي محافظت مردم خودش در برابر خطر کوچک عمل نکردن بازدارنده، بر اثر اشتباه، اتفاق يا طراحي غيراصولي انجام دهد. بدين منظور، دفاع موشکي محدود براي حفاظت از اين اهداف مهم ( شهرها، تأسيسات هسته اي ) مطلوب است (21). از ديدگاه هند، از آنجايي که برنامه هاي ماهواره اي گران قيمت هستند و معمولاً پيش از اين که به قابليت هايشان پي برده شود بايد زمان زيادي بر روي آن صرف شود، سرمايه گذاري در تکنولوژي هاي فضايي به عنوان بخشي از هر معماري دفاعي موشکي که مي تواند به مراتب سودمندتر باشد امري محتاطانه است.
در پايان مي توان استدلال کرد که کشوري مانند هند که توسط کشورهاي همسايه هسته اي اش احاطه شده است، به مصيبت تروريسم دچار شده است، فاقد نظارت بر خطوط انرژي که از طريق عرصه وسيعي از اقيانوس هند مي گذرند، مستعد به بلاهاي طبيعي مکرر است و توسط مشکلات امنيت داخلي آسيب مي بيند، براي حفاظت از امنيت بايد به سرمايه گذاري فضايي روي آورد. ابزارهاي فضاي نزديک راه حل هاي اثربخشي - هزينه با تکنولوژي کاربردي و مناسبي را در اين خصوص فراهم کرده اند.
نتيجه گيري
امروزه روند مشخصي در نقش رو به رشد تکنولوژي هاي فضايي در جنگ هاي روز مدرن وجود دارد و بدون شک، استفاده تکنولوژي هاي فضايي دو منظوره، اساساً معماري امنيت جهاني را تغيير مي دهند. جنگ هاي خليج ( 1991 و 2003 )، چالش هايي در افغانستان و کوزوو به وضوح تأثير سيستم هاي فضايي در جنگ هاي روز مدرن را تأييد کرده است.با اين حال، لازم به يادآوري است که رشد تکنولوژي هاي فضايي محدود به دانش و منابع مالي چند کشور مي شود. هزينه هاي مالي براي نگه داشتن تسلط فضا فوق العاده زياد است، به طوري که حتي ابرقدرت هاي فضايي مانند ايالات متحده نگهداري شرايط موجود خودشان را دشوار مي يابند و مأموريت هاي فضايي را هم در حوزه نظامي و هم غيرنظامي پيشنهاد مي کنند. با توجه به قابليت سوددهي اقتصادي، سکوهاي فضاي نزديک اين ظرفيت را دارند که فضاهاي خالي را پر کنند و مي توانند به عنوان جايگزين « مناسبي » براي سرمايه گذاري هاي کلان در تکنولوژي هاي فضايي در نظر گرفته شوند. در چنين حالتي، وسايل نقليه نسبتاً ارزان که در محيط هاي فضاي نزديک پرواز مي کنند مي توانند مکمل ماهواره ها و وسايل نقليه هوايي بدون سرنشين باشند.
هر چند تکنولوژي فضاي نزديک در مرحله ابتدايي است و کاملاً راه اندازي نشده است، اما از پتانسيل هاي آن نمي توان چشم پوشي کرد. در حال حاضر، چند تحليلگر پيشنهاد مي کنند که بنابر موضوعات عملي که توسط فرماندهان جنگ تعريف شده است، نياز مبرم به توسعه علم و استراتژي تکنولوژي وجود دارد. ماهيت متغير جنگ همچنين خواستار انتقال سريع اطلاعات به سربازان زميني است که امکان دارد هميشه با دارايي هاي فضايي موجود ميسر نباشد. بنابراين، سکوهاي فضاي نزديک مي توانند مهم و حياتي باشند.
در طي سال ها، سرمايه گذاري عمده اي در سکوهاي فضاي نزديک صورت نگرفته است. دلايل مختلفي مي تواند براي اين مسئله وجود داشته باشد.
1) بالن در مقايسه با هواپيما و فضاپيما جذاب و مهيج نيست، که مي تواند يکي از دلايل ناديده گرفتن فضاي نزديک باشد. اين مسئله خواستار تغيير ذهنيّت رهبران سياسي و مديران نظامي است.
2) صنعت ممکن است منافع واگذار شده اي براي جلوگيري از رشد اين تکنولوژي به علت عوامل هزينه کم، حجم کم بازار و حاشيه سود داشته باشد.
3) تکنولوژي فضاي نزديک، تکنولوژي غيرپيچيده و قابل تهيه است. اين مسئله امتياز انحصاري چندين کشور در زمينه فضا را از بين مي برد. به طور طبيعي، چنين کشورهايي ممکن است آسيب پذير باشند و اين امر مي تواند آنها را وادار به توقف هرگونه پيشرفتي در اين زمينه کند ( در دسترس بودن اين تکنولوژي براي کشورهايي مانند ايران را در نظر بگيريد ).
4) حتي اين احتمال نيز مي تواند وجود داشته باشد که تعدادي از کشورها در تلاش هستند تا در مورد اين تکنولوژي مبالغه کنند و ممکن است واقعاً اين تکنولوژي به اندازه ادعاي آنها کاربردپذيري نداشته باشد. علي رغم تمام اين دلايل، موفقيت تجاري اين تکنولوژي پيشرفت خوبي را در چند سال گذشته نشان داده است. اين امر به وضوح نشان مي دهد که تکنولوژي فضاي نزديک توان بسيار بالايي براي کاربردپذيري نظامي دارد.
سکوهاي فضاي نزديک مانند ماهواره ها کاربردپذيري دو منظوره خاصي دارند. همان که قبلاً براي اهداف ارتباطي با چند مؤسسه خصوصي مورد استفاده قرار مي گرفتند و پيش بيني شده است که امکان دارد راهگشاي چند مسير اصلي براي تجارت هايي مانند گردشگري فضاي نزديک و صنعت هتل باشد. احتمال دارد که اين تکنولوژي درآمدزايي اپراتورهاي تلفن همراه را کم کند. تکنولوژي تماشاي تلويزيون مستقيم از ماهواره ( DTH ) کاملاً به تکنولوژي ماهواره بستگي دارد. به هر حال، اين احتمال ممکن است وجود داشته باشد که اين تکنولوژي حداقل در مناطق محدود جايگزين قابل دوامي را ارائه مي دهد. همچنين گروه هاي مختلف غيرحرفه اي و سازمان هاي غيردولتي مي توانند از اين تکنولوژي براي معروف کردن علم استفاده کنند. همچنين اپراتور راديويي هم ( Ham ) که معمولاً نقش به سزايي در هنگام حوادث ناگوار ايفا مي کند، مي تواند از اين تکنولوژي بهره مند شود.
سرانجام اين عقيده درست است، براي نيروهاي مسلح کشورهايي مانند هند که با چالش هاي امنيتي چند بعدي مواجه مي شوند، بکارگيري استراتژي فضايي ضروري است. هزينه مي تواند يکي از موانعي باشد تا هند در تکنولوژي هاي فضايي نظامي سرمايه گذاري نکند. اگر سکوهاي فضاي نزديک به دقت بررسي شوند، به راه حل هزينه - اثربخشي با قابليت ارتقاء زيربنايي فضايي موجود تبديل مي شوند. با در نظر گرفتن سودي که از بکارگيري تکنولوژي فضاي نزديک به دست مي آيد، پذيرش تدريجي اين تکنولوژي با برنامه ريزي و پژوهش خوب طراحي شده و دقيق در نيروهاي مسلح ضرورت دارد. نياز کنوني آن است که فکر جديدي خارج از محيط فکري فعلي داشته باشيم.
پينوشتها:
1. Paul Verhage, ‘Near Space: The Shore of Our New Ocean’, www.hobbyspace.com/ NearSpace/ (accessed on 16 February 2007).
2. Hampton Stephens, ‘Near-Space’, Air Force Magazine 88, no. 7 (2005), http://www.afa.org/ magazine/ july 2005/0705near.asp (accessed on 24 July 2007).
3. Jeremy Singer, ‘U.S. Air Force Prepares to Buy Near Space Vehicles’ , C4ISR Journal for Net - Centric Warfare, 6 may 2005, http://www.isrjournal.com/ story.php? F=831726 (assessed on 16 January 2007).
4. Ibid.
5. بادها در ارتفاع 65000 پايي تا 80000 پايي نسبتاً پايين و معمولاً کمتر از 20 مايل در ساعت هستند، اما در زمان صعود بالن و گاهي اوقات حتي در جو فضاي نزديک شديد مي شوند.
6. Alex Gronke, ‘Blimps in Near Space’ , 8 December 2005, http:// www.redherring.com/ Article. aspx? a=14829& hed=Blimps+ in+near +Space+# (accessed on 12 December 2007).
7. Leonard David, Sky Trek to the ‘‘Near Space’’ Neighborhhood‘ , 9 November 2005, http:// www.space.com/ businesstechnology/051109 - airships. html (ccessed 24 February 2007).
8. ‘Air Force Revisiting Balloons for Missions’, 5 July 2005, http:// www.foxnews.com/
Story/0,2933,161534,00.html (accessed on 12 December 2007).
9. معاهده فضاي خارج از جو زمين، چارچوب اساسي قانون فضايي بين المللي را که آغازش از سال 1966 بود فراهم مي کند. ضمناً فضاي خارج از جو زمين که فقط فضا ناميده مي شود به مناطق نسبتاً خالي از جهان، خارج از جو صور فلکي اشاره دارد. فضاي خارج از جو زمين براي تمايز بين فضا (و مکان هاي زميني) بکار مي رود. فدراسيون بين المللي هوانوردي خط کارمان را در ارتفاع 100 کيلومتري (62 مايلي) به عنوان يک تعريف عملي براي مرز بين جو و فضا تأسيس کرده است. ايالات متحده افرادي را که به بالاي اين محدوده، آب هاي ساحلي و به طور کلي هر بخش خاصي از جو سفر مي کنند معين کرده است. John J. Kelin, Space Warfare (London: Routledge, 2006), 6.
10. Tang Yun, ‘India Dreams of Being a Space Giant’, Beijing Review (2003): 16.
11. K.K. Nair, Space the Frontiers of Modern Defence (New Delhi: Knowledge World, 2006), 179.
12. Air Chief Marshal S.P. Tyagi, ‘Indian Air Force in the Evolving Security Environment’, Defence Digest (March - April 2006): 6-7.
13. India to Replace Ageing Spy Planes with Satellites’, I May 2006, http://www.
Forbes.com/finance/feeds/afx/2006/05/01/afx2709565.html (accessed on 12 November 2006).
14. A. K. Cebrowski and J.W. Raymond, ‘Operationally Responsive Space: A New Defence Business Model’, Parameters (2005): 71.
15. Dennis M. Drew, ‘The Essence of Aerospace Power: What Leaders Need to Know’, Air Power Journal 1, no. 1 (2004): 48 - 49.
16. ‘Space support to Army Operations’, Document No. FM 110 - 18, 20 July 1995, United States Army, http://www.Fas.org/spp/military/docops/army/fm100-18/59 (accessed on 24 march 2006).
17. W. Gouveia Jr, ‘An Assessment of Anti-satellite Capabilities and Their Strategic Implications’, Astropolitics (2 July 2005): 175.
18. The Military Power of the People’s Republic of China 2005, Annual Report to congress (Washington: Office of the Secretary of Defense, 2005), 36 and Cheng Ho, ’China Eyes Anti-Satellite System’ ,Space Daily, 8 January 2001.
19. Ajey Lele, ‘Pakistan’s Space Capabilities’ , Airpower Journal 2, no. 1 (2005): 143, 148.
20. W. Gouveia Jr, ‘An Assessment of Anti - satellite Capabilities and Their Strategic Implications’ , Astropolitics (2 July 2005): 176.
21. Rajesh M. Basrur, ‘Missile Defence and South Asia: An Indian perspective’ , in The Impact of US Ballistic Missile Defenses on Southern Asia, eds, Michael Krepon and Chris Gagne (Washington: Henry L. Stimson Center, Report No. 46, 2002): 19.
لل، آجي، (1390)، تکنولوژي هاي استراتژيک براي نيروهاي انتظامي (راهگشاي مرزهاي جديد)، ترجمه: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي و فائزه مسعودي فر، تهران، نشر انديشمند، چاپ اول