كردها در ايران

بعد تاريخي هويت ملي را مي توان آگاهي و دانش نسبت به پيشينه ي تاريخي و احساس تعلق خاطر و دلبستگي بدان دانست. تعلق خاطر تاريخي به معناي وجود احساسات و عواطف مثبت و منفي نسبت به حوادث، وقايع و شخصيت هاي
يکشنبه، 17 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كردها در ايران
 كردها در ايران

 

نويسنده: جعفر يوسفي




 

بعد تاريخي هويت ملي را مي توان آگاهي و دانش نسبت به پيشينه ي تاريخي و احساس تعلق خاطر و دلبستگي بدان دانست. تعلق خاطر تاريخي به معناي وجود احساسات و عواطف مثبت و منفي نسبت به حوادث، وقايع و شخصيت هاي تاريخي است كه نتيجه آن برخورد غرورآميز و افتخارآميز با آن يا موفق دانستن فعاليت ها و اقدامات شخصيت هاي مؤثر و مثبت در تاريخ كشور، يا ناراحتي، سرافكندگي و تحقير شدن است. شايد اولين عنصر تشكيل دهنده هويت ايراني، تعلق خاطر به تاريخ چندين هزار ساله باستاني است كه به صورت توجه به زبان هاي باستاني و فرهنگ عاميانه ظهور مي يابد. به طور كلي تاريخ مشترك اقوام ساكن در ايران سرگذشت ملت ايران است.

قبل از اسلام

برخي منابع از قبيل گزنفون درباره كردهاي ساكن زاگرس كه در ارتش هخامنشيان عضويت داشته و با لشكريان اسكندر جنگ و ستيز مي كردند مطالبي مطرح كرده اند و نيز استرابون جغرافي دان يونان باستان و اراتسن دبير اسکندر در باره ي مبارزه طوايف کُرد بارزاني با لشکريان اسكندر كه در حال عقب نشيني بودند سخن گفته اند. از مجموع گفتارهاي گزنفون معلوم مي شود كه كُردها در جلوگيري از دشمنان شاهنشاه ايران جهدي بليغ داشته اند ( ياسمي، 1363، 148-157 ). همچنين استرابون جايگاه كُردها را در قسمتي از كشور پهناور ماد نشان مي دهد و از حيث مكاني، زماني و حوادث تاريخي كُردها را جزء مادها معرفي مي كند ( همان، 160 ).
در زمان ساسانيان منطقه امروزي عراق را ناحيه آسورستان يا دل ايرانشهر مي ناميدند و طبق تقسيمات كشوري ايران آن زمان، آسورستان به دوازده استان و شصت تسو ( شهرستان ) تقسيم شده بود. بيشتر بخش شرقي منطقه امروزي كردستان عراق در زمان ساسانيان در استان شاد پيروز قرار داشت. شمال غربي كردستان عراق، استان بالا نام داشت. شهرهاي بزرگ آن دوره در اين منطقه، اربيل، گرميان ( كركوك امروزي ) و آشب ( عماديه امروزي ) بودند. كردها براي حفظ اوضاع ساساني از هيچ فداكاري اي مضايقه نداشتند. آن ها از جمله مدافعان تاج و تخت سلسله ساساني به شمار مي رفتند(همان ).
آثار بسيار زياد و ارزشمندي مانند طاق بستان، كتيبه بيستون و معبد آناهيتا در استان كرمانشاه و قلعه ها، پل هاي تاريخي، عمارت هاي اعياني و غارهاي باستاني از جمله غار معروف كرفتو در محدوده استان كردستان كه از مهم ترين و باستاني ترين غارهاي ايران به شمار مي آيد و ساختمان آن را به دوران اشكاني و حدود قرن سوم پيش از ميلاد نسبت مي دهند و در روي كتيبه هاي اين غار متوني نقش بسته كه اين غار را معبد هراكلوس ( هركول ) معرفي كرده و نيز سد باستاني شو در بانه كه در نزديكي روستاي « شو » واقع شده است و يا تپه قلعه زيويه در سقز كه نمايانگر عظمت معماري در سه هزار سال پيش در اين منطقه مي باشد و نيز سنگ نبشته معروف اورامانات كه در سينه كوه زينانه و در طاق نمايي به ارتفاع صد و هفتاد و پهناي صد و پنجاه سانتيمتر قرار گرفته، همگي از آثار دوره ي ماقبل اسلامي است كه به نوعي پيوند دهنده تاريخ مشترك اقوام مختلف ايراني مي باشد.

بعد از اسلام

پس از اينكه كُردها همراه با ديگر ايرانيان دين مبين اسلام را پذيرفتند تا زمان عباسيان، تابع خلفاي وقت بودند. با آغاز قيام عباسيان عليه امويان ايرانيان از جمله كردها تحت فرماندهي ابومسلم خراساني به حمايت از عباسيان برخاستند ( رضايي، 1379، 237 ). براي مدت كوتاهي، كردستان در قلمرو حكومت شيعي ايراني آل بويه قرار گرفت كه از گيلان در شمال ايران ظهور كردند و دامنه ي نفوذ سياسي آن ها تا بغداد گسترش يافت. در اين دوران كردهاي قبيله برزيكاني به وسيله حسن ويح بن حسن با تسلط بر كردستان شرقي، دينور، همدان و نهاوند را فتح كرده و حكومت حسنويه به پايتختي سرماج ( نزديكي بيستون ) را تشكيل دادند ( ياسمي، 182-183 ).
با هجوم غزنويان و پس از آن سلجوقيان، قوم كرد مانند ساير اقوام، مصائب زيادي را تحمل كرد. اما دوران سلجوقيان از دو جهت در تاريخ كردها مهم و مورد توجه است، نخست: در زمان آخرين پادشاه بزرگ سلجوقي، سلطان سنجر، براي اولين بار ايالتي به نام كردستان تأسيس شد. حمدالله مستوفي در كتاب نزهة القلوب در سال 740هـ ، نخستين كسي بود كه اسم كردستان و شانزده ايالت آن را اين چنين معرفي كرده است: « كردستان و آن شانزده ولايت است و حدودش به ولايات عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربايجان و دياربكر پيوسته است؛ آلاني، اليشتر، بهار، خفتيان، دربند، تاج خاتون، دربند رنگي، دزبيل، دينور، سلطان آباد، چمچال، شهرزور، كرمانشاه ( قرميسين )، هرسين، وسطام ». دوم: ظهور سردار كُرد، صلاح الدين ايوبي است. وي با كمك نيروهاي ترك و كرد حملات سختي را عليه صليبي ها انجام داد. پس از گذشت دوران خوارزمشاهيان، كردستان و ساير نقاط ايران مورد هجوم مغول ها قرار گرفت. زكي بيگ مورخ كُرد درباره موقعيت كُردها در دوره هاي قرن 11 تا 16 م. مي نويسد: « كردان هرگز تلاش نكردند سلطه و اقتدار مستقلي از خود برحكومت ها اعمال كنند و تعجب آور نيست كه كُردها فعال ترين و علاقه مندترين افراد در صحنه كارزار در خدمت سلاطين ترك يا خلفاي ( عباسي ) و پشت و پناه آنان در روزگار سختي بودند » ( به نقل از: رضايي، 1379، 238 ). مناطق كُردي در زمان حمله مغول همانند ساير نقاط مختلف ايران از قتل و غارت مصون نماند. در زمان تيمور و تركمانان قره قريونلو و آق قويونلو، كردستان و دياربكر ميدان تاخت و تاز سپاهيان تيمور و تركمانان شد.

دوره صفويه

در قرن پانزدهم سرزمين هاي ايران كه كردستان در آن جاي داشت. پس از هزاران سال دچار تحول ( تجزيه از خاك ايران ) شد. كردستان از سال 612 قبل از ميلاد تا قرن 15 پس از ميلاد، يعني چيزي در حدود 200 سال بخشي جدانشدني از ايران بود، اما از اين دوره به بعد تعرض بيگانگان باعث جدايي برخي بخش هاي آن از ايران گرديد. اولين تجاوز اشغالگرايانه از سوي امپراتوري عثماني بود. منطقه كُردنشين ايران به واسطه هم مرزي با امپراتوري عثماني و با توجه به خصومت و دشمني آن با دولت صفوي دچار دسيسه هاي تجزيه طلبانه آن ها گرديد. در ابتدا دولت عثماني با خط مشي زيركانه اي، سعي كرد تا اين بخش از سرزمين ايران را به امپراتوري عثماني منضم نمايد. سپس در جنگ چالدران كه بين نيروهاي شاه اسماعيل اول صفوي و سلطان سليم اول عثماني در سال 1514 م. صورت گرفت بر اثر شكست ايران، بخشي از سرزمين كردستان از ايران جدا و نصيب عثماني ها گرديد. هرچند در اين جنگ سران كردها تقريباً موضع بي طرفي گرفتند يا برخي از واحدهاي ايلي كرد در كنار عثماني ها قرار گرفتند ( احمدي، 1382، 85 )، اما بيشترين ضرر متوجه آنان گرديد، زيرا حاكميت ايران بر نيمي از مناطق كردنشين از ميان رفت و اولين تجزيه كردستان در اين دوره اتفاق افتاد. با اين حال نبايد از اين نكته غافل بود كه در اين دوره بخش اعظم سپاه شاه عباس صفوي را اكراد ( كردها ) تشكيل مي دادند و سردار مشهور وي الله وردي خان از اكراد بود ( رضايي، 1379، 238 ).
شهرهاي اشغال شده ي ايران در كردستان تركيه پس از نبرد چالدران بين شاه اسماعيل صفوي و تركان عثماني در سال 1514 م. بدين قرار مي باشند: دياربكر ( آمد)- وان- غازي عينتاب ( ديلوك )- بينگول ( هزار گل )- آديامان ( سمسور )- سيواس- اسكندرون- ارزروم- ارزنجان- قارص- تاتوان- مرعش- الازيغ ( خارپوت )- باتمان- تونجلي ( درسيم )- ماردين- مالاتيا- دوغو بايزيد- حكاري ( جولاميرگ )- شرناخ- بوتان. امپراتوري عثماني سال ها بر بخش جداشده ي سرزمين كردستان در جنگ چالدران سلطه داشت تا اينكه با پايان جنگ جهاني اول بخش جداشده سرزمين كردستان از ايران، در نقشه جغرافياي امروزي در سه كشور تركيه، عراق، و سوريه قرار گرفت كه در سال 1923 تأسيس شدند (ظهيري نژاد، 1379، 264 ). با اين حال پيدايش دولت صفوي در زندگاني سياسي و اجتماعي اكراد، تأثير بسيار داشت. اين تأثيرات از سوي محققان به گونه هاي مختلفي بيان گرديده از جمله واقعيت ها اين است كه نبود دولت مقتدر در ايران همواره مرزهاي ايران و اقوام ساكن در پيرامون آن را در معرض ناامني و تهديد قرار مي داد. به همين جهت طوايف و ايل هايي مانند ايل زنگنه كه تا قبل به واسطه نبودن حكومت واحد در ايران مجبور بودند در برابر حمله هاي پي در پي ترك تاتار...، با هر دولت مقتدر خارجي بر ضد مهاجمان بسازند، با حكومت مركزي ايران در روزگار شاه اسماعيل صفوي صاحب قدرت و عظمت گرديد، لذا اقوام كرد از جمله عشاير زنگنه كه از ديرباز انتظار چنين موقعيتي را داشتند، به همدردي با دولت ايران قد علم كردند و در برابر تجاوزات همسايه غربي همه جا مردانه از حقوق خود و ايران دفاع كردند.
ايل زنگنه از آغاز حكومت صفويان از جان سپاران يكدل اين خاندان بودند و در اغلب لشكركشي ها، خان ها و امراي زنگنه، رشادت ها از خود نشان داده اند و از اين رو، همواره مورد محبت شاهان صفوي بوده اند ( افشار سيستاني، 1371، 1219 ). در اين دوران بود كه شاه عباس به كردها دستور داد تا براي محافظت از مرزهاي ايران در مقابل مهاجمان ازبك و تركمن به شمال شرق ايران كوچ كنند ( احمدي، 1382، 87 ).

دوره افشاريه و زنديه

با روي كار آمدن نادرشاه، مناطق كُردنشين ايران، آذربايجان و همدان از اشغال عثماني ها خارج شد. در اين دوران كردها به دو دسته تقسيم گرديدند: گروهي به حمايت از حكومت مركزي پرداختند؛ گروهي ديگر نيز جانب عثماني ها را گرفتند. اين وضعيت تا زمان زنديه ادامه يافت ( ‌ظهيري نژاد، 1379، 264 ). كُردها در زمان نادرشاه افشار حاضر شدند براي دفاع از ايران در برابر قواي روسيه تزاري به كرانه هاي كوهستاني سفيدرود بروند.

دوره قاجار

در اين بي كفايتي پادشاهان قاجار به ويژه فتحعلي شاه و محمدشاه قاجار و دسايس استعمار انگليس و روسيه سبب شد بخش هاي وسيعي از كردستان و ميان رودان ( از جمله كربلا، نجف و بغداد ) مجدداً از قلمرو ايران جدا شده و به عثماني محلق شوند. پس از انقلاب مشروطيت براساس قانون مصوب 1325/2/14 هجري قمري طبق قانون تشكيل ايلات و ولايات و دستورالعمل آن، ايران به چهار ايالت و بيست و سه ولايت جديد تقسيم گرديد كه كردستان اردلان به دليل حكومت خاندان اردلان ( يكي از خاندان هاي كرد ) بر آن، به آن نام خوانده شد. در اوايل دوره قاجاريه ايران از نظر تقسيمات اداري و حكومتي به پنج حكمراني و چهارده حكومت نشين تقسيم مي شد. يكي از پنج حكمراني، حكمراني ايالتين كردستان- كرمانشاهان و سرحد عراقين بود كه لرستان نيز هميشه در جمع آن بوده است ( افشار سيستاني، 1371، ج1، 755 ). در سال 1303 تقسيمات عمده كشور ايران بر شش منطقه بود كه غرب، شامل ولايت هاي كرمانشاهان، كردستان، لرستان و خوزستان مي شد ( همان، 758 ).

دوره پهلوي

ايران در دوره پهلوي به ده استان تقسيم شد و ايلام، شاه آباد، كرمانشاه، سنندج، ملاير و همدان جزء استان پنجم بود ( همان، 759). رضاخان براي تشكيل يك حكومت مركزي مقتدر، سياست سركوب عشاير و مخصوصاً سران آنان را در تمام مناطق ايران به اجرا گذاشت و فشارهاي متعددي را بر گروه هاي قومي ايران اعمال نمود. وضعيت مناطق كردنشين در اين دوران از يك سو مانند ساير مناطق در معرض سياست هاي تضعيف فرهنگ قومي، غربي كردن و يكسان سازي فرهنگي، تبعيض و بي عدالتي و سركوب بود و از سوي ديگر بي توجهي رژيم پهلوي به اين مناطق، محروميت مضاعفي را بر مردمان آن تحميل كرده بود. به همين جهت اين مناطق از تمام شاخص هاي توسعه و رفاه بي بهره بودن. به عنوان نمونه شاخص هاي بهداشتي و درماني استان هاي كردنشين به ويژه كردستان در سال هاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي به قدري پايين بود كه مشكلات فراواني را براي مردم به وجود آورده بود. در اواخر دوران حاكميت پهلوي، در شهرهاي استان كردستان شصت و پنج درصد و در روستاها هشتاد و پنج درصد از مردم بي سواد بودند.

دوره انقلاب اسلامي

كُردها و مناطق كُردنشين پس از انقلاب اسلامي شرايط جديد و بسيار متفاوتي نسبت به قبل از آن پيدا كردند. اساساً اين تفاوت ريشه در نوع نگاه رهبران انقلاب اسلامي به مقوله اقوام و نحوه ي مديريت جامعه اسلامي داشته و دارد، چنان كه حضرت آيت الله خامنه اي، رهبر انقلاب اسلامي نگاه نظام اسلامي به مسئله تنوع اقوام را نگاهي برخاسته از متن اسلام خواندند و افزودند: « در نگاه ما، تنوع اقوام فرصت بزرگي است تا اجزاي پيكره ملت ايران با مراودات صحيح، همزيستي و اتحاد كامل بتوانند با استعدادها و ظرفيت هاي مختلف يكديگر را تكميل كنند.» ايشان تأكيد كردند: « نگاه ما به استان كردستان، نگاهي لبريز و متكي به محبت، برادري، اتحاد و همدلي است و هركس با اين نگاه مخالف است، برخلاف سياست نظام رفتار مي كند. » (1)
اساس سياست امنيتي جمهوري اسلامي در كردستان علي رغم اقدامات ضدانقلاب در مناطق كُردنشين، بر پايه اين جمله رهبر انقلاب اسلامي امام خميني (ره) كه: « حساب مردم كُرد از ضدانقلاب جدا است » بود، يعني با مردم رأفت و با ضدانقلاب شدت. به عبارت ديگر دولت در اوج ناامني هاي كردستان، موظف شد خدمتگزار مردم كرد باشد، براي آن ها امنيت ايجاد كند و به امور رفاهي آن ها برسد. مردم كُرد نيز نگاه متفاوتي به انقلاب اسلامي نسبت به دوره طاغوت دارند. در صحبت با مردم كردستان به صراحت مي توان ريشه هاي انقلاب اسلامي را در اين استان شناسايي كرد.
مردم از دوران طاغوت در كردستان خاطرات تلخي از زندگي خود به ويژه در روستاها دارند. وجود تبعيض بين افراد شهري و روستايي و بين طبقات مختلف در برخورداري از امكانات اوليه زندگي، اكثريت مردم استان كردستان را تشنه اجراي عدالت كرده بود به گونه اي كه مردمان اين استان نظام جمهوري اسلامي را باني اجراي عدالت دانستند و با تمام وجود براي ظهور و حفظ نظام جمهوري اسلامي قهرمانانه جان فشاني كرده اند. با اين حال به بخشي از دستاوردها و خدمات جمهوري اسلامي در مناطق كردنشين مانند كردستان، كرمانشاه و ايلام به عنوان نمونه اشاره مي شود:
كردستان: اگرچه ناامني هاي ابتداي انقلاب، جنگ تحميلي و درگيري مستقيم گروه هاي ضدانقلاب در مناطق كردنشين در مدت هشت سال، روند توسعه و آباداني را كند كرد و بيشتر اعتبارات و توان اجرايي دولت در اين استان صرف تأمين امنيت شد، اما پس از جنگ و با ايجاد آرامش در اين مناطق، سير توسعه رو به افزايش نهاده و اين استان را به استاني پيشرو و آباد در عرصه هاي مختلف عمراني، اقتصادي و اجتماعي تبديل كرده است.
به عنوان نمونه در استان كردستان كشاورزي از جمله زمينه هاي توسعه و آباداني است و اين استان در طول سال هاي پس از انقلاب به قطب توليد بسياري از محصولات كشاورزي همچون گندم، جو، كلزا، توت فرنگي، سيب زميني، خيار، گردو و برخي ديگر از محصولات باغي و صيفي تبديل شده است. ميزان اراضي آبي در استان كردستان تا قبل از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي هفتاد و نه هزار و دويست و پنجاه هكتار بود، اما به بركت نظام جمهوري اسلامي ايران، اين ميزان به صد و بيست و يك هزار و صد و شش هكتار افزايش يافته كه از رشد بيست و شش درصدي برخوردار است. اكنون يازده هزار نفر بهره بردار در اين استان از چاه هاي آب كشاورزي استفاده مي كنند كه با برق دار كردن اين چاه ها و افزايش استفاده از روش هاي نوين آبياري از جمله آبياري باراني ضمن صرفه جويي حداكثري در مصرف آب هاي زيرزميني و انرژي، اين استان يكي از بزرگ ترين صادركنندگان محصولات كشاورزي در كشور محسوب مي شود.
دامپروري و شيلات به عنوان بخش هاي اساسي كشاورزي استان از رشد مناسبي برخوردار شده است. در زمينه پرورش و توليد ماهي رتبه اول را در ميان استان هاي غيرساحلي كشور كسب كرده است. توجه جدي به ايجاد و توسعه زيرساخت ها از زيربنايي ترين خدمات انقلاب اسلامي در استان كردستان است. ساخت و بهره برداري از هشت سد و در حال اجرا بودن طرح هشت سد ديگر از خدمات شاخص نظام اسلامي در كردستان است به طوري كه اجراي طرح هاي متعدد، نهضت سدسازي را در اين استان موجب شده است و اين امر جهش عظيم در توسعه كشاورزي، گردشگري، تأمين آب شرب و ايجاد اشتغال را به همراه داشته و دارد. اين در حالي است كه تا قبل از انقلاب تنها يك سد در استان وجود داشت.
در بخش حمل و نقل وجود دو پرواز روزانه در فرودگاه سنندج و نيز در حال ساخت بودن فرودگاه سقز از خدمات شاخص نظام در استان است. در كنار آن، احداث خط آهن سنندج- همدان- تهران طرحي زيربنايي ديگر براي توسعه استان كردستان به شمار مي رود. راه سازي بعد ديگري از زيرساخت هاي ايجاد شده در استان كردستان مي باشد. ساخت بزرگراه سنندج به همدان كه صد و سي كيلومتر آن در استان كردستان قرار دارد و نيز ساخت بزرگراه كرمانشاه به مياندوآب كه بخش اصلي آن معادل دويست و هشتاد و سه كيلومتر در استان كردستان واقع است از مهم ترين طرح ها در اين زمينه است. ساخت پنج هزار و هفتصد كيلومتر راه روستايي كه بيش از هزار و سيصد كيلومتر آن آسفالت شده و نيز ساخت بيش از هزار و پانصد كيلومتر راه آسفالته فرعي و دويست و سي و هشت كيلومتر راه آسفالته اصلي از ديگر فعاليت هاي راه سازي در استان كردستان پس از انقلاب شكوهمند اسلامي است.
توسعه روستايي از ديگر خدمات شاخص انقلاب اسلامي در استان كردستان محسوب مي شود، به گونه اي كه از مجموع هزار و ششصد و شصت و شش روستاي داراي سكنه استان اكنون نهصد و پنجاه و چهار روستا داراي طرح هادي روستايي هستند. گازرساني به دويست و هشت روستاي استان باعث شد بيست و هشت درصد جمعيت روستايي كردستان از نعمت گاز برخوردار شوند. در عين حال، گازرساني به چهارصد روستاي ديگر در دستور كار قرار دارد كه عمليات آن ها تا پايان سال 1390 به پايان خواهد رسيد. برخورداري حدود نود و هشت درصد از روستاهاي استان از نعمت برق، بهره مند شدن نود و شش درصد از روستاهاي استان از امكانات مخابراتي و تلفني از ديگر خدمات شاخص در زمينه توسعه روستايي كردستان است.
توسعه شهري نيز پس از انقلاب اسلامي در استان كردستان شتاب قابل توجهي داشته است و ارتقاي سرانه هاي مسكوني، بهداشتي، آموزشي، ارتباطي و فضاي سبز، همگي گوياي اين تحول چشمگير است. اكنون جاذبه ها و افزايش امكانات اقامتي و پذيرايي، استان كردستان را به يكي از مقاصد اصلي گردشگري كشور تبديل كرده است، به طوري كه شمار گردشگران ورودي به استان در نوروز 1388 از يك ميليون نفر گذشت. وجود چهارده بيمارستان و بيش از صد و سي و پنج مركز بهداشتي و درماني، شاخص سلامت و بهداشت عمومي را به استاندارد مطلوب در استان رسانده است.
ارتقاي فعاليت هاي آموزش عالي از ديگر شاخص هاي توسعه استان كردستان است تا جايي كه پنجاه هزار دانشجو مشغول تحصيل در دانشگاه هاي استان هستند و دانشگاه هاي كردستان، علوم پزشكي، آزاد اسلامي، پيام نور، جامع علمي كاربردي و تربيت معلم توسعه آموزشي استان را شتاب بخشيده اند. در اين زمينه فعاليت واحدها و شعبه هاي مختلف دانشگاه ها در شهرستان هاي استان نيز از خصوصيات بارز توسعه علمي و آموزشي به شمار مي رود.

توسعه صنعتي از ديگر دستاوردهاي انقلاب اسلامي در استان كردستان است و اكنون صنايع بزرگي چون ذوب آهن غرب كشور در قروه، كارخانه تراكتورسازي كردستان در سنندج، كارخانه سيمان بيجار، نساجي كردستان، صنايع سنگ و صنايع غذايي و هشت شهرك صنعتي با استقرار دويست واحد صنعتي در آن ها در استان فعال است. مجموع خدمات و دستاوردهاي انقلاب اسلامي در استان كردستان توسعه و آباداني را بر چهره و سيماي اين استان نشانده و اكنون اين استان در مسير هموار توسعه يافتگي قرار گرفته و به بركت انقلاب اسلامي شاخص هاي رفاهي و معيشتي استان به نحو شايسته اي ارتقا يافته است. ( تارنماي واحد مركزي خبر، 1388 ).

افزايش نرخ بي سوادي در اين استان يكي ديگر از تلاش هاي انقلاب جهت ارتقا و توسعه اين استان محروم بوده است. براساس سرشماري سال 1355 كه آخرين سرشماري قبل از انقلاب است، ميزان باسوادي استان كردستان 30/04 درصد بوده كه اين ميزان با توجه به نتايج سرشماري سال 85 به 77/47 درصد رسيده است.
كرمانشاه: توسعه و خدمات جمهوري اسلامي در استان كرمانشاه نيز در مقايسه با قبل از انقلاب غيرقابل انكار است. پيشرفت و توسعه در اين استان نيز علي رغم جنگ تحميلي در ابعاد مختلف صورت گرفت كه به بخش هايي از آن اشاره مي شود:
در بخش كشاورزي هم اكنون اين استان يكي از قطب هاي كشاورزي كشور محسوب مي شود، به گونه اي كه سالانه چهار ميليون تن محصولات كشاورزي را به بازار عرضه مي كند و در بخش دامپروري نيز وجود يك ميليون و يكصد و نوزده هزار هكتار مراتع و پانصد و بيست و هفت هزار هكتار جنگل سبب شده است كه دامداران اين استان سالانه بيش از شصت و يك هزار تن از فرآورده هاي گوشتي مورد نياز كشور را تأمين كنند. طرح ساخت هفده سد در استان بعد از انقلاب و بهره برداري از سدهاي مهم گاوشان در كرمانشاه، سد گيلان غرب، سد شيان در اسلام آباد و سد سليمان شاه در سنقر و كليايي نويدبخش تحول عمده اي در بخش كشاورزي استان و شكوفايي اقتصادي استان به ويژه در مناطق روستايي است.
در بخش بازرگاني تأسيس بازارچه هاي متعدد مرزي از جمله شوشمي در پاوه، شيخ صله در جوانرود و پرويزخان در قصر شيرين علاوه بر شكوفايي اقتصادي موجب شده است بازرگانان استان با صادرات سالانه به ارزش هفتصد ميليون دلار حضور چشمگيري در بازار كشور عراق و به خصوص اقليم كردستان عراق داشته باشند.
در بخش صنايع هم بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ساخت سه مجتمع بزرگ پتروشيمي در استان، مجتمع كشت و صنعت ماهيدشت، كارخانه سيمان سامان، مجتمع نورد فولاد و نيروگاه حرارتي بيستون تنها بخشي از رشد صنعتي استان است. در حال حاضر واحدهاي صنعتي استان بالغ بر هفتصد و پنجاه واحد، نوزده هزار نفر شاغل دارد. طرح هاي جديد مانند احداث پالايشگاه در اين منطقه نيز از ديگر دستاوردهايي است كه شتاب توسعه را در استان سرعت بيشتري خواهد بخشيد.
در بخش آموزش عالي نيز افزايش رشته هاي تحصيلي دانشگاهي و ارتقاي مقاطع تحصيلي تا سطح دكترا و فوق تخصص موجب شده دانشگاه هاي رازي، علوم پزشكي، آزاد اسلامي، پيام نور و علمي كاربردي، با پذيرش و تربيت سالانه پنجاه و هشت هزار دانشجو نقش مؤثري در توليد علم و جنبش نرم افزاري كشور ايفا كند. همچنين ساخت بيمارستان ها و مراكز درماني جديد مانند بيمارستان هاي امام رضا (عليه السلام )، امام حسين(عليه السلام )، امام علي(عليه السلام ) و ايجاد سه هزار و دويست و نود و شش تخت بيمارستاني، استان كرمانشاه را به قطب پزشكي غرب كشور تبديل كرده كه علاوه بر تأمين نيازهاي درماني استان، به استان هاي همجوار چون همدان، كردستان و ايلام و حتي اقليم كردستان عراق خدمات درماني و پزشكي ارائه مي كند.
در بخش راه و ترابري و حمل و نقل جاده اي علاوه بر ساخت بزرگ ترين پايانه مرزي كشور در مرز بين المللي خسروي، با بهره گيري از پيشرفته ترين تجهيزات براي ارائه خدمات به زائران عتبات عاليات و بازرگانان، ساخت دويست و شصت كيلومتر از بزرگراه كربلا، بهره برداري از هشت هزار كيلومتر راه آسفالت بين شهري و روستايي استان، گسترش فرودگاه شهيد اشرفي اصفهاني كرمانشاه و تلاش براي اجرايي كردن راه آهن غرب كشور موجب تحول عظيمي در حمل و نقل استان شده است.
افزايش درآمدهاي عمومي استان به نهصد و هفتاد و نه ميليارد ريال، افزايش صد و پنجاه و هفت درصدي سرمايه گذاري در برنامه چهارم توسعه، كاهش ميزان بيكاري از بيست و سه درصد به ده درصد، گازرساني به واحدهاي مسكوني دويست و بيست و شش هزار خانوار شهري و روستايي، افزايش بيمه شدگان تأمين اجتماعي تا سقف ششصد و هفتاد و هشت هزار نفر، تصويب هشتصد و هشتاد هزار ميليارد تومان تسهيلات در قالب بنگاه هاي زودبازده، برخورداري صد درصدي مردم شهرها و نود و شش درصدي روستاها از آب آشاميدني سالم، برق و تلفن گوشه هايي از خدمات نظام جمهوري اسلامي بعد از پيروزي انقلاب در استان كرمانشاه است.
ايلام: خدمات رساني و شتاب دادن توسعه در استان هاي محروم يكي از دغدغه هاي رهبران انقلاب اسلامي پس از انقلاب بوده و همين امر باعث شد تا يكي از اهداف مهم نظام جمهوري اسلامي، تلاش براي زدودن فقر و محروميت در اين استان ها باشد، به گونه اي كه اين موضوع در استان ايلام نيز كاملاً مشهود است. بعد از جنگ تحميلي و شروع بازسازي مناطق جنگ زده، طرح هاي بزرگي در دستور كار مسئولان قرار گرفت كه بعد از مراحل مطالعاتي، ساخته و اجرا شدند. از مهم ترين آن ها مي توان به طرح هاي بزرگ پتروشيمي، پالايشگاه گاز، كارخانه سيمان ايلام، ساخت و توسعه فرودگاه ايلام، ساخت و بهره برداري از سدهاي بزرگ ايلام ( چم گردلان و بدوله ) و پيشرفت قابل توجه سدهاي هندميني، سازبن، كنگير، دويرج و مولاب كه در توليد برق و تأمين آب آشاميدني و كشاورزي كاربرد دارند اشاره كرد. كارخانه سيمان دهلران كه در حال ساخت است از مهم ترين طرح هاي عمراني و خدماتي در طول سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي بوده است.
ساخت شهرك هاي صنعتي در همه شهرستان هاي استان، طرح هاي آبرساني، گازرساني، توسعه شبكه برق رساني، ساخت راه هاي ارتباطي در مناطق شهري و روستايي و ساخت چند تونل طولاني در محورهاي ارتباطي ايلام- مهران و ايلام- كرمانشاه كه اين مسيرها را بسيار كوتاه تر مي كند، نيز از ديگر طرح هاي بهره برداري شده در استان است. ساخت پايانه بين المللي مرزي و توسعه گمرك مهران و توسعه تجهيزات مرز بين المللي مهران باعث شده است اين استان از نظر جغرافيايي از بن بست خارج شود و زمينه هاي توسعه اقتصادي استان را فراهم كند.
- فعاليت هاي حوزه فرهنگي و اجتماعي: در اين حوزه نيز فعاليت هاي گسترده و متعدد انجام شده است. بيش از شانزده هزار متر مربع فضاي كتابخانه و بالغ بر سيصد هزار جلد كتاب در كتابخانه هاي استان وجود دارد، كه نزديك به نود و پنج درصد اين خدمات مربوط به بعد از پيروزي انقلاب اسلامي است. ساخت دانشگاه هاي ايلام و علوم پزشكي ايلام، پيام نور، علمي كاربردي، دانشگاه آزاد اسلامي و مركز تربيت معلم از ديگر خدمات نظام مقدس جمهوري اسلامي است كه در اين دانشگاه ها بيش از سي و دو هزار دانشجو و نزديك به هزار عضو هيئت علمي و استاد مدعو مشغول تحصيل و تدريس و پژوهش هستند.
افزايش سوادآموزان استان كه امروز ميزان باسوادي بيش از هشتاد و دو درصد را نشان مي دهد، مرمت آثار و ابنيه تاريخي كه بخش عمده آن به دوران اسلام و پيش از اسلام مربوط است و باعث رونق چشمگير صنعت توريسم در استان شده است، تنها بخشي از خدمات سي ساله نظام در استان است.
- فعاليت هاي حوزه سياسي: مهم ترين نكته كليدي تعهد و ميزان علاقه مندي مردم اين خطه به نظام مقدس جمهوري اسلامي است كه بايد آن را در مشاركت حداكثري مردم در انتخابات مختلف جستجو كرد. در اين استان بالاترين ميزان شركت در انتخابات ( بيش از هشتاد درصد ) ثبت شده است. مشاركت مردم در سرنوشت خود از طريق شوراهاي اسلامي شهر و روستا نيز نمودي ديگر از رغبت مردم به نظام مقدس جمهوري اسلامي است كه حركت پرشتاب به سوي توسعه در حوزه هاي شهري و روستايي نتيجه آن است. راه اندازي شبكه استاني ايلام كه به واسطه آن بيش از دوازده ساعت راديو و هفت ساعت سيما به پخش برنامه مبادرت مي كند و نيز سطح پوشش برنامه هاي صد درصدي راديو و بيش از نود و هفت درصدي تلويزيون استان نيز قابل توجه است.
همچنين بايد به گسترش مطبوعات محلي كه تعدادشان به بيش از سي نشريه مي رسد، اشاره كرد. تعداد احزاب سياسي، گروه هاي صنفي، گروه هاي مردم نهاد و غيره كه در چهارچوب قانون اساسي فعاليت مي كنند و زمينه توسعه اقتصادي، سياسي و فرهنگي را فراهم مي كنند از ديگر نمادها و نشانه هاي پويايي و پيشرفت نظام سياسي كشورمان است كه در سي سال اخير رشد چشمگيري داشته است.
- فعاليت هاي حوزه ورزشي: ساخت بيش از ده ها ورزشگاه و سالن ورزشي در سطح استان و تشكيل و گسترش فعاليت هيئت هاي ورزشي كه باعث جذب نوجوانان، جوانان و بزرگسالان شده، از جمله مهم ترين خدمات نظام مقدس جمهوري اسلامي در استان بوده است، به گونه اي كه برخي از هيئت هاي ورزشي مانند هيئت هاكي، باستاني و پهلواني، جودو، تكواندو و بسكتبال جانبازان هرساله مقام اول تا سوم كشوري را دارا هستند.

پي‌نوشت‌:

1.بيانات رهبر انقلاب اسلامي در جمع مردم كرد در سنندج، سه شنبه 22 ارديبهشت 1388.

منبع مقاله :
يوسفي، جعفر، ( 1391)، قوم كُرد، تهران، اميركبير، اول 1391



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط