پيامدهاي حديث سبعة احرف

از جمله پيامدهاي حديث سبعة احرف، جمع آوري قرآن در زمان عثمان است. زيرا مسلماً در زمان عثمان حديث سبعة احرف مطرح و مورد استناد بوده است و مصاحف متعددي بر اساس قراآت متعدد، مبني بر سبعة احرف رواج مي يافت.
چهارشنبه، 19 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پيامدهاي حديث سبعة احرف
 پيامدهاي حديث سبعة احرف

 

نويسنده: دکتر سيدرضا مؤدب





 

جمع آوري قرآن توسط عثمان

از جمله پيامدهاي حديث سبعة احرف، جمع آوري قرآن در زمان عثمان است. زيرا مسلماً در زمان عثمان حديث سبعة احرف مطرح و مورد استناد بوده است و مصاحف متعددي بر اساس قراآت متعدد، مبني بر سبعة احرف رواج مي يافت. از طرفي در زمان عثمان، مصحف معين و الگوي مشخصي در سرزمين هاي مسلمين وجود نداشت و با گذشت زمان، مصاحف متعددي فراهم مي شد و زمينه ي اختلاف قراآت مجدداً رو به رشد بود.
مصاحف تهيه شده هرکدام بر اساس قرائت خاصي بود و قراآت قرّائي چون ابيّ بن کعب و عبدالله بن مسعود و... با يکديگر متفاوت بود و اختلاف قراآت تا آن جا رو به گسترش نمود که ممکن بود قراآت، دستخوش پريشاني واقع شده و گاه کلمات هم معني جايگزين يکديگر شود و هر کدام از قرا، قرائت خويش را به استناد حديث سبعة احرف، قرآن مي دانست. در هر بلادي، قرائت خاصي مورد نظر بود و برخي افراد که قرائت متفاوتي را ياد مي گرفتند با يکديگر در ستيز بودند و در مواردي به تکفير يکديگر مي پرداختند.
لذا عثمان فردي را نزد حفصه دختر عمر فرستاد و مصاحفي که با تصدّي ابوبکر تهيه شده و نزد وي بود، به امانت گرفت و گروهي را به سرپرستي زيد بن ثابت، معين نمود تا از بين آن مصاحف، مصحف الگو را بر اساس قرائت واحد، استنساخ نمايد. از آن مصحف الگو، نسخه هايي تهيه و به شهرهاي مختلف فرستاده شد و دستور داده شد که هرگونه مصحف ديگري را بسوزانند. (1) جمع آوري قرآن در زمان عثمان، در واقع، جمع و تدوين اصل قرآن نبود، بلکه توحيد مصاحف در جهت قراآت بود. سيوطي به نقل از حارث محاسبي مي گويد:
گرچه مشهور است که گردآورنده ي قرآن عثمان بوده است؛ ليکن چنين نبوده است و تنها کار عثمان اين بود که مردم را بر قرائت واحد که مورد توافق او و مهاجران شاهد قراآت بود، ملزم نمود. اما قبل از عثمان مصاحف داراي وجوهي از قراآت بودند که بر اساس حروف سبعه، شکل گرفته بود و قرآن بر آن حروف سبعه، نازل شده بود. (2)
عثمان هر مصحفي را همراه قاري معيني به بلاد فرستاد تا قرائت آن ها، يک سان باشد. زيرا گرچه مصحف او بر اساس واحدي بود، ليکن اِعراب و نقطه نداشت. در مورد اعتبار مصحف عثمان، نقل شده که، مورد تأييد اکثر صحابه و حتي حضرت علي (عَليهِ السَّلام) بوده است. سيدبن طاووس در مورد مصحف عثمان مي گويد: عثمان قرآن را به رأي علي (عَليهِ السَّلام) جمع آوري نمود و با نظارت و تصويب آن حضرت، صورت گرفت. (3) سيوطي هم از حارث محاسبي نقل مي کند که علي (عَليهِ السَّلام) فرموده است: « لو ولَيتُ لعملتُ بالمصاحفِ التي عَمِلَ بها عثمان؛ (4) اگر من نيز عهده دار اين کار بودم، همان کاري را مي کردم که عثمان انجام داد. »
لذا ترتيب آيات قرآن در مصحف عثمان - که همان ترتيب موجود است - از همان ترتيب زمان پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) ناشي شده است. و نيز موافقت حضرت علي (عَليهِ السَّلام) با عمل عثمان در جمع آوري و توحيد مصاحف، منشأ موافقت شيعه با مصاحف عثماني مي باشد؛ که از زمان وي تاکنون به همان صورت مورد استفاده تمام مسلمين از شيعه و سني بوده است.
علماي شيعه هم همواره قرآن موجود را که بر اساس همان ترتيب زمان عثمان است، مورد تأييد قرار داده اند و قرائت آن را همان قرائت واحد متعارف بين مسلمين مي دانند و معتقدند که عثمان، مردم را از قرائت هاي ديگر که بر اساس احرف سبعه بود، بازداشت. آية الله خوئي در مورد مصحف عثمان مي نگارد:
عثمان مسلمين را بر قرائت واحد واداشت و آن، قرائت متعارف بين مسلمين بود که به تواتر از پيامبر دريافت شده بود. او مردم را از قراآت ديگري که مبتني بر احاديث نزول قرآن بر هفت حرف بود، بازداشت و عمل وي مورد انتقاد احدي از مسلمان ها قرار نگرفت. زيرا اختلاف در قرائت، به اختلاف در بين مسلمين منجر مي شد... بلکه به تکفير يکديگر مي انجاميد. (5)
حضرت علي (عَليهِ السَّلام) حتي در زمان خلافت و حکومت 5 ساله ي خود، با قرآن عثمان، مخالفتي نورزيد و مصحف موجود را پذيرفت. (6) مصاحف عثماني داراي 114 سوره و عاري از هرگونه علايم نگارش اعم از اِعراب و نقطه گذاري بود. خط آن، شکلِ بسيار ساده و ابتدايي داشت و چون عرب باديه نشين، فصيح سخن مي گفت، کمتر دچار لغزش مي شد و نياز به اِعراب گذاري و نقطه نبود. ولي با گسترش فتوحات و ايجاد معاشرت اَعراب با ملت هاي بيگانه و تغيير لهجه ها، ضرورت اِعراب و نقطه گذاري، روشن گشت.
به دستور حضرت علي (عَليهِ السَّلام) قواعد زبان عربي با تلاش ابوالاسود دوئلي ( م 69 هـ. ق ) شکل گرفت و نخستين بار توسط ابوالاسود، قرآن با رنگي متفاوت از متن آن نشانه گذاري شد. سپس توسط دو شاگرد وي، نصر و يحيي، نشانه گذاري تکميل گرديد. نقطه و اِعراب گذاري قرآن گرچه در ابتدا امري ناخوشايند بود ولي بعدها به لحاظ صيانت نص قرآن از هرگونه قرائت نامناسب، امري پسنديده و مجاز گرديد.

جمع آوري قرآن بر کدام حرف بود؟

از جمله مباحث مطرح در جمع آوري قرآن اين بود که اگر قرآن - بر اساس آن چه گفته شده - بر هفت حرف نازل شده باشد، آيا جمع آوري قرآن توسط عثمان بر کدام حرف بوده است؟ آيا بر همه حروف سبعه بوده يا بر حرف واحد بوده است؟ اگر بر يک حرف بوده است، آيا حروف ديگر نسخ شده اند و از بين رفته اند؟ يا قرآن بر اساس تمامي حروف جمع آوري شده است؟ چگونه و چرا؟
از جمله ابهام هايي که دامن گير دانشمندان اهل سنت شده، همين موضوع است که رابطه مصحف عثمان با احرف سبعه در چيست؟ و چگونه مصحف عثمان جمع آوري شد؟ لذا براي آنها معرکه ي آرا شده و هر کدام ديدگاهي را بيان داشته اند. جمعي که برداشتشان از روايت سبعة احرف، هفت معنا و هفت بطن بوده است، پاسخ داده اند که قرآن عثمان مشتمل بر هفت حرف بوده و هست. ولي آنان که معتقد به هفت لغت يا لهجه يا قرائت يا کلمات مترادف و... باشند، چه پاسخي در مورد قرآن کنوني که منطبق بر قرآن عثماني است، دارند؟ آيا بر اساس يک لهجه و يک قرائت و يک حرف است، يا بيشتر؟ اگر بر اساس يک لهجه و يک قرائت و يک حرف است، بقيّه حروف چه شده اند؟ در بررسي اين که مصحف عثمان بر کدام حرف بوده است در ميان دانشمندان اهل سنت، سه ديدگاه وجود دارد؛ که به اختصار، بررسي مي شود:
1. مصاحف عثماني مشتمل بر يک حرفند.
2. مصاحف عثماني مشتمل بر هفت حرفند.
3. مصاحف عثماني مشتمل بر عرضه ي اخير است.

اشتمال مصاحف عثماني بر يک حرف

نخستين دانشمندي که معتقد شده، مصاحف عثماني بر يک حرف نوشته شده، طبري است. وي در معناي روايت سبعة احرف، معتقد به لغات هفت گانه بود. او بر اين باور است که عثمان در هنگام جمع آوري مصاحف و نثر مصحف واحد، آنها را بر حرف واحد نگارش و جمع آوري نمود. هدف عثمان، نجات امت از اختلاف در قراآتي بود که امت اسلامي به آن دچار شده بود و لذا امر نمود تا مصاحف، يک سان و بر يک حرف باشند تا اختلافي در آينده در ميان مسلمين رخ ندهد.
از ديگر اهداف عثمان از نظر طبري، جلوگيري از تکذيب در برخي از حروف سبعه و جدال در آنها بود که مورد نهي پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) بود. زيرا در حديث نبوي آمده است که اِنزِل القرآنُ علي سبعةِ أحرفٍ فالمراء في القرآن کفرٌ؛ قرآن بر هفت حرف نازل شده و مراء و جدال در آن کفر است ( پس در آن جدال نکنيد ). (7)
بر اين اساس عثمان، امت اسلامي را بر مصحف واحد و بر حرف واحد، استوار داشت و خواستار از بين رفتن بقيّه مصاحف شد و اين کار را به صلاح مسلمين و موجب هدايت مسلمانان مي دانست. لذا آنها را از قرائت بر احرف ستّه ديگر، بازداشت؛ تا آن جا که اين حروف نزد امت اسلامي مندرس شد. طبري مي گويد:
عثمان، امام مسلمين و اميرالمؤمنين، مسلمين را به جهت نظر لطف و محبتي که نسبت به آنها داشت، بر حرف واحد متفق نمود... آنان را بر مصحف واحد و حرف واحد جمع نمود و بقيه ي مصاحف را از بين برد... و اين کار را سبب رشد و موجب هدايت مسلمين مي دانست. لذا قراآت با حروف ستّه ديگر که امام مسلمين مصمّم بر ترک آنها بود، نزد مسلمين ترک شدند، تا آن که از شناخت آنها نزد امت خبري نبود و آثار آنها محو شد. (8)
طبري در پاسخ به اين سؤال که امت به چه مجوّزي، قراآتي که پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) آنها را قرائت نموده بود، رها کردند؟ مي گويند: امر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) بر آن حروف سته ديگر، امر ايجابيّ نبود، بلکه امري مباح بود که حکايت از رخصت آنها داشت. در تفسير او آمده است که:
امر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) بر آنها ( حروف سته ترک شده )، امر وجوبي نبود؛ بلکه امر مباح بود. (9)
طبري در پاسخ به اين سؤال که آيا آنها نسخ شده اند؟ مي گويد:
آنها نسخ نشده اند؛ بلکه به آسمان رفته اند و امتي که مأمور حفظ آن بوده آن را ضايع نساخته است. امت به حفظ قرآن فرمان داده شده و در قرائت و حفظ آن به يکي از آن حروف هفت گانه مخيّر شده است. (10)
امام ابوعبدالله حارث محاسبي ( متوفي 243 هـ. ق ) که خود از رجال صوفيه است، نيز معتقد به همين مطلب است که عثمان قرآن را بر يک حرف جمع نمود و مي گويد:
عثمان مردم را بر يک قرائت و بر وجه واحد ملتزم نمود؛ قرائتي که بين او و بين جمعي از حاضران مهاجر و انصار مورد اتفاق بود و اين کار او به جهت ترس از فتنه ي توسعه ي اختلاف بين عراق و شام در حروف قرائت و قرآن بود. ليکن قبل از آن مصاحف بر وجوهي از قراآتي که بر اساس حروف سبعه نازل شده بود، شکل گرفته بودند. (11)
اما آن چه تأمل برانگيز است اين است که مي بايد از طبري و حارث محاسبي و... پرسيد که آيا حروف ديگر، قرآن بوده يا نه؟ اگر قرآن بوده اند، کوتاهي در حفظ آنها، گناهي نابخشودني است که صحابه مرتکب آن شده اند. حال آن که شأن صحابه اجلّ از ارتکاب چنين گناهي است. پس يا قرآن عثماني موجود بر همه ي حروف است، و يا نزول قرآن بر هفت حرف، سخني بي اساس است! طبري بر اساس چه دليل و مجوزي مي گويد: « امت اسلامي بر حفظ آن ملزم نبوده و مخيّر بر حفظ يک حرف بوده اند. » آيا عدم حفظ حروف ستّه ي ديگر موجب تحريف در قرآنيت قرآن نيست و حال آنکه هيچ مسلماني تحريف قرآن را نمي پذيرد. پس نزول قرآن بر سبعة احرف، سخني بي اساس است.

اشتمال مصاحف عثماني بر همه ي حروف

گروه ديگري از دانشمندان اهل سنت براي گريز از اشکال هاي سخن پيشين، معتقد شده اند که قرآن عثماني مشتمل بر همه ي حروف سبعه است. ابن جزري مي گويد:
جماعاتي از فقها و قرا و متکلمان معتقد شده اند که مصاحف عثماني مشتمل بر همه ي حروف سبعه است. زيرا بر امت رخصت داده نشده بود تا در نقل چيزي از حروف سبعه - که قرآن بر آنها نازل شده است - کوتاهي نمايد. (12)
اين سخن را جمع بيشتري پذيرفته و گفته اند: بر امت پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) جايز نبود که در حفظ وحي کوتاهي نمايد، بلکه مي بايد حريص بر حفظ وحي و ابلاغ آن به طور کامل باشد. دکتر عتر به نقل از باقلاني در ردّ اين اتهام شيعه که عثمان حروف سبعه را ترک نموده و آنها را سوزانده است، مي گويد:
امر آن چنان که شما [ شيعيان ] ترسيم نموده ايد، نيست. زيرا قوم در حروف مشهور ( حروف سبعه ) اختلافي نداشتند بر اين که آنها از پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) روايت شده و قبل از ارتحال ايشان، ثابت گرديده که از دين او هست... و همانا اختلاف در قرائت وجوهي بود که ثبوت آنها نسبت به پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) قطعي نبود. (13)
دکتر عتر و باقلاني، ظاهراً به مبناي شيعه در سبعة احرف، واقف نيستند. اساساً دانشمندان معروف و بزرگ شيعه، مانند شيخ طوسي و طبرسي در اصل سبعة احرف و نزول قرآن بر آن، ترديد مي نمايند و آن چه را درباره ي عثمان مي گويند، به جمع آوري مصاحف و تحريق مصاحف ديگر مربوط مي شود. قاضي ابي بکر هم معتقد شده که قرآن عثمان مشتمل بر هفت حرف است. زرکشي در اين مورد مي گويد:
شهاب الدين أبوشامه مي گويد: آيا مصحف موجود، مشتمل بر أحرف سبعه است که قراآت بر آنها استوار است؟ يا بر حرف واحد است؟ ميل و رأي قاضي ابي بکر بر اين است که مصحف موجود ( مصحف عثمان ) مشتمل بر همه ي حروف سبعه است. ليکن طبري و غالب دانشمندان پس از او معتقد شده اند که بر حرف واحد است. شيخ شاطبي در مورد جمع آوري قرآن توسط ابوبکر و مصحف او معتقد است که بر همه ي حروف سبعه بوده است. ولي در مورد مصحف عثمان، قول طبري را برگزيده اند؛ يعني بر حرف واحد بوده است. (14)

اشتمال مصاحف عثماني بر عرضه ي اخيره

گروه ديگري ( غالب دانشمندان اهل سنت ) نه نظريه ي اول ( اشتمال بر حرف واحد ) را و نه نظريه ي دوم ( اشتمال بر همه حروف ) را پسنديده اند. اينان نظريه ي سومي را ارائه نمودند که در آن گريزي نيز از اشکال هاي قول اول و دوم هست و معتقد شده اند که قرآن عثماني مشتمل بر عرضه ي اخيره از نزول است؛ يعني قرآن در چندين مرحله ( يا چندين عرضه ) بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) نازل مي شد، و قرآن عثماني بر اساس آخرين عرضه که کل قرآن بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) مجدداً نازل شده، تنظيم شده است و اين عرضه ي اخير خود، حروف سبعه را داراست. اين ديدگاه - گرچه برخي از اشکال هاي نظريه ي اول و دوم را پاسخ مي دهد - خود نظريه ي مبهم، مجمل و نيازمند دليل مي باشد. افزون بر همه ي اينها اشکال هاي ديگري نيز به آن وارد مي شود. ابن جزري مي گويد:
جمهور علما از قبل و بعد و ائمه ي مسلمين معتقد شده اند که مصاحف عثماني مشتمل بر شکلي است که همه ي احرف سبعه را فرا مي گيرد و آن، جامع عرضه ي اخيري است که جبرئيل بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) عرضه داشته است که فراگير همه حروف سبعه مي باشد و چيزي از آنها ترک نشده است. اين قول، ديدگاه صحيح و درستي است؛ زيرا احاديث صحيح و آثار مستفيضه بر آن دلالت دارد. (15)
بر اساس اين رأي، مصاحف عثماني مشتمل بر آخرين عرضه ي نزول قرآن بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) هستند که فراگير تمام حروف سبعه است؛ يعني از حروف قرآن چيزي کاسته نشده و صحابه در حفظ آن کوتاهي نکرده اند. لذا مصاحف عثمان به گونه اي سامان يافته است که قرائت بر حروف سبعه را برمي تابد.
اين ديدگاه خود داراي ابهاماتي است که اثبات آن مشکل و نيازمند دليل است. زيرا نخست بايد پرسيد: جمع حروف سبعه در يک عرضه که همه ي حروف را فراگيرد، چگونه ممکن است؟ اگر منظور از سبعة احرف لغات است، چگونه قابل جمع در يک عرضه هست؟ و اگر منظور از سبعة احرف، لهجات باشد، باز هم چگونه قابل جمع در يک عرضه خواهد بود؟ و اگر منظور، معاني متقارب کلمات، در درون آيه يا پايان آيات و يا تغيير اعراب و صورت اداي کلمات و شکل ظاهري آيات باشد، چگونه ممکن است مصحف واحدي، متضمن همه ي آنها باشد؟ به ويژه آن که قرآن بعدها اِعراب و نقطه گذاري شده است، کدام حرف و کدام قرائت ثابت مانده است؟
اگر منظور از سبعة احرف، قرائت باشد که نظر غالب است، کدام قرائت را، از حروف سبعه، در مصحف موجود مي توان خواند؟ بيان نزول قرآن بر عرضه ي اخير، خود مشکلي را حل نکرده است. زيرا آيا عرضه ي اخير، خود عرضه ي جديدي است و حروف سبعه به حروف ثمانيه رسيده است و در موارد نزول قرآن بر هفت حرف - کل قرآن يا برخي از آيات - عرضه ي اخير، خود نزول جديدي است تا مجزّا از آنها بشود يا برخي از آنهاست؟ عرضه هاي قبلي کدام بوده است؟ و معيار تقسيم عرضه هاي نزول به اخير و قبلي چيست؟
چه دليلي بر نزول قرآن بر عرضه اخير هست؟ چه دليلي بر اشتمال احرف سبعه در عرضه ي اخير است؟ آيا در عرضه هاي قبلي نقصي وجود داشته است، که در عرضه ي اخير کامل شده است؟ يا عرضه ي اخير در صورت اثبات، تکرار و نزول مجدّد است؟ اگر چنين است، آيا هر نزول مجدّد، خود بر هفت حرف بوده است؟ معناي عرضه هاي قرآن بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) چيست؟ اگر جبرئيل در هر سال يک مرتبه يا بيشتر بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) فرود مي آمد و کل قرآن را بر او نازل مي کرد، آيا آنها نزول هاي جديدي بودند؟ آيا در هر عرضه يک نزول متفاوت با ديگر نزول ها را بيان مي داشت، تا در عرضه ي هفتم نزول هفتم محقق شد؟
آيا مگر چه مقدار از آيات قرآن، نزول هاي هفت گانه را دارا بوده است؟ چه دليلي وجود دارد که جبرئيل در هر عرضه، يک نزول را مي آورده است؟ دليل و معناي سخن ابوعمر بن عبدالله چيست که مي گويد: « جبرئيل در هر عرضه حرف واحدي را بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) وارد مي نمود، تا اين که به هفت حرف رسيده است »؟ (16)
در هر حال، گرچه با بيان کلي عرضه اخير، مشکلات نظريه ي اول و دوم تاحدودي برطرف مي شود، ليکن تبيين آن خود مشکل جديد و مهم تري پيش مي آورد. آيا سزاوار نيست که بر وهن ديدگاه نزول قرآن بر هفت حرف معترف شد و خويش را از اين همه ابهامات نجات داد؟ چه مانعي دارد که معتقد شويم قرآن اساساً بر يک حرف نازل شده و قرآن موجود نيز بر همان حرف واحد است؟!

پي‌نوشت‌ها:

1. سفينة البحار، ج2، ص 414 و صحيح بخاري، کتاب فضائل القرآن، باب سوم، و الاتقان في علوم القرآن، ج1، ص 208.
2. الاتقان في علوم القرآن، ج1، ص 211.
3. زنجاني، تاريخ قرآن، ترجمه ي فارسي، ص 82، به نقل از ابن طاووس، سعدالسعود.
4. الاتقان، ج1، ص 221.
5. البيان في تفسير القرآن، ص 258.
6. علامه طباطبائي، قرآن در اسلام، ص 132.
7. تفسير طبري، ج1، ص 35، حديث 7.
8. همان، ص 50.
9. همان، ص 51.
10. همان، ص 48.
11. زرکشي، البرهان في علوم القرآن، ج1، ص 238 -239.
12. ابن جزري، النشر في القراآت العشر، ص 31.
13. دکتر عتر، الاحرف السبعة و منزلة القراآت منها، ص 276.
14. البرهان في علوم القرآن، ج1، ص 223.
15. ابن جزري، النشر في القراآت العشر، ج1، ص 31.
16. البرهان في علوم القرآن، ج1، ص 220.

منبع مقاله :
مؤدب، سيدرضا؛ ( 1392 )، نزول قرآن و رؤياي هفت حرف، قم: مؤسسه بوستان كتاب ( مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميّه قم )، چاپ سوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فربد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرشید و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آلما و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سدنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم نادیا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ونداد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریدون و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرخ و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فراز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جعفر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فریبرز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فیروز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان هامون کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری