شناسایی مزاج سال های عمر و شناختن مرگ طبیعی
عمر انسان را به چهار مرحله عمده تقسیم می کنند:مرحله ی نخست:
از تولد تا پانزده یا شانزده سالگی.مرحله ی دوم:
رسیدگی و تازگی که حدود سی سالگی است. پس از آن روزگاری اندک است که تا حد سی و پنج سالگی و در بعضی افراد به حد چهل سالگی می رسد، که تا این دوران، دوران جوانی برجاست.مرحله ی سوم:
روزگار کهنسالی است که در این زمان بهری از قوت جوانی با وی باشد و این تا مدت شصت سالگی است.مرحله ی چهارم:
دراین مرحله روزگار پیری فرا می رسد و دراین روزگار سستی قوت ها تا آخر عمر پدیدار می شود.
شرح حال مزاج سرد و گرم در این چهار مرحله
مرحله ی نخست:
مزاج انسان عموماً گرم و تر است.مرحله ی دوم:
تری کمتر می شود و گرمی تا آخر جوانی پا برجا می ماند. پس در روزگار جوانی مزاج گرم و خشک است. دراین سالها تری کم می شود و گرمی و خشکی حاکم می گردد، ولی در دوران کودکی تری غالب است. پس از سی و پنج سالگی گرمی کمتر می شود.مرحله ی سوم:
فرد چون به روزگار رسد، گرمی و تری هر دو بسیار کمتر می شود و این حال تاحدود شصت سالگی ادامه دارد.مرحله ی چهارم:
پس از شصت سالگی که فرد به روزگار پیری برسد، باقی گرمی و تری خرج و کمتر می شود و تا آخر عمر همین طور ادامه دارد؛ زیرا قوت ها لختی به حرکات و کارها که مردم انجام دهند، می گدازد و خرج می شود و لختی به حرکات و کارها که مردم انجام دهند، می گدازد و خرج می شود و لختی به اندیشه ها و غم ها خشک می شود ومقداری هم به شادی ها تحلیل می پذیرد و پراکنده می شود. در این زمان گوارش طعام کمتر می شود و چون گواریدن کمتر شود، بدن آنچه را که خرج کرده باشد؛ حاصل نمی کند و به جایگاه اصلی باز نمی گردد. بدین سبب تن همیشه پایدار نیست و به مرور تحلیل می رود و به قول طبیبان مرگ فرا می رسد که آن را مرگ طبیعی می گویند.شناسایی مزاج مردان و زنان (1)
مزاج مردان در قیاس با مزاج زنان گرم و خشک است و بدین سبب قوت های مردان در انجام کارها نسبت به زنان بیشتر است. هر گاه که مزاج گرم و تر باشد، کارها به راحتی انجام می شود؛ زیرا قوت طبیعی دراین نوع افراد بیشتر است. قوت طبیعی، قوت پروردن و بالیدن و غذا پذیرفتن را می گویند. این قدرت از کبد بر می خیزد. به جهت آن که مزاج پسران در سال های طفولیت و کودکی گرم و تر است، در این سال ها پسران بهتر رشد و پرورش می یابند.مزاج دختران در سال های کودکی سرد و تر و در سال های جوانی گرم و تر است، لذا ایشان در سال های جوانی بهتر رشد می نمایند و شاداب ترند و درهمه ی سال ها از نظر قوت حیوانی و نفسانی، مردان سر حال تر از زنانند که این قوت حیوانی، قوت حرارت و حرکت رگ ها را می گویند، این قوت از دل بر می خیزد. قوت حس و حرکت و قوت تفکر و تدبیر را قوت نفسانی می گویند. این قوت از دماغ بر می خیزد. مزاج زنان به قیاس با مزاج مردان سرد و تر است و بدین سبب به قوت حیوانی و نفسانی از مردان ضعیف ترند.
عروق زنان باریک تر و عضلات ایشان ضعیف تر و مایه های خام در تن زنان بیشتر است. ولی مردان به خاطر مزاج های گرم تر و خشک تر، قوت های حیوانی و نفسانی فزون تری دارند و رگ های ایشان فراخ تر و تدبیر و اندیشه های ایشان بیشتر و خلط های خام در بدن مردان نسبت به زنان کمتر است.
شناسایی مزاج چاقی و لاغری (2)
تن ها و بدن های مردان بعضی چاق و بعضی لاغرند و بعضی معتدل و میانه اند. جسم برخی از انسان ها دارای گوشت سخت تر و در بعضی شل تر است، اما چاقی دو گونه است: یکی از بسیاریِ گوشت و دیگری از بسیاریِ پیه و چربی، آن کس که فربهی اش از گوشت باشد، مزاج او گرم و تر است و آن که از بسیاری پیه و چربی باشد، مزاج او سرد و تر است.لاغری هم دو گونه است: یکی از کم گوشتی و دیگری از کمیِ پیه و چربی. اما آن کس که گوشت کمتر دارد، سردی و خشکی بر مزاج او غلبه دارد و آن کس که پیه و چربی کمتر دارد، گرم و خشکی بر مزاج او غالب است. در فربهی مادر زادی، سردی و تری بر مزاج غالب است و رگ ها درتن وی باریک تر و خون در وی کمتر است. به این سبب درگرسنگی صبر ندارد.
هم چنین کسی که مزاج او گرم و پیه بر تن او کم باشد و رگ های او فراخ تر و خون در وی بسیار باشد، بر گرسنگی صبر تواند کرد؛ زیرا چربی خون او به سبب گرمی مزاج، غذای او می گردد. کسی که از رنج یا غم پیه او گداخته گردد، رگ های او باریک شده و خون اندکی در تن او جریان دارد، بر گرسنگی صبر ندارد و کسی که گوشت او سخت باشد، مزاج او به سردی میل می کند یا به خشکی تمایل می یابد یا به هر دو. کسی که گوشت او نرم بوده و سخت و آکنده نباشد یا گرمی بر مزاج او غلبه دارد یا تری و یا هر دو را داراست. درتن های معتدل گوشت بیشتر از پیه است و گوشت درسخنی و نرمی معتدل است.
شناسایی مزاج اندام ها به ترتیب اولویت
بدان که ایزد توانا به هر جاندار، اندامی با مزاجی خاص بخشیده که به آن سزاوار است و این مزاج با توان و تحمل وی سازگار و با احوال و کردارش متناسب می باشد. خداوند حکیم برخی از اندام ها را گرم، بعضی را سرد، عده ای را خشک و تعدادی را مرطوب آفریده است.کلید:
هر انسانی درعالم خلقت حالت خاص خود را داشته، بادیگری متفاوت می باشد. برای سالم زیستن بهترین روش این است که طبع و مزاج خود را خوب بشناسیم و بر مبنای این اصل تغذیه کنیم، با این روش دو هدف را دنبال کرده ایم:1. پیشگیری از بیماری های مختلف و سالم زیستن و از زندگی لذّت بردن.
2. در صورت عدم رعایت و بیمار شدن، با رعایت کردن اصل تغذیه به بهبودی سریع و آسان دست یافته، از پرداخت هزینه های گزاف و بی مورد در امان می مانیم.
توجه:
اگر دچار کسالت شدید، از صرف هر غذایی که هوس کردید پرهیز کنید. به نظر نگارنده اگر در حالت نشاط و سلامتی بودید، از تناول غذاهایی که هوس می کنید؛ خودداری نکنید. با رعایت کلید بیان شده همیشه سالم و تندرست باشید.اندام های با مزاج گرم به ترتیب اولویت (3)
1. گرم ترین اندام های جسم، روح است و قلب که خاستگاه آن است.2. خون با وجودی که منشأ آن از کبد است، به مناسبت پیوستگی و اتصال دائم با قلب از کبد گرم تر است.
3. کبد که شبیه خون لخته شده است.
4. گوشت ( لَحم) که به سبب آمیختگی اش با عصب سرد، گرمی اش کمتر از کبد است.
5. ماهیچه ها که گرمی آن ها به سبب آمیزش با اعصاب و زردپی ( رباط ) از گوشت ساده کمتر است.
6. طحال که خون در آن به رنگ تیره است.
7. کلیه که خون در آن زیاد نیست.
8. شریان ها که گرمی آنها نه به آن علت است که ذاتاً رگ هستند، بلکه از این لحاظ است که گرمی خون و روح در آن ها جریان دارد.
9. وریدها که گرمی آن ها از وجود خون است.
10. پوست کف دست که معتدل است.
کلید:
شرائین را سرخرگ و ورید را سیاهرگ می گویند.همه ی انسان های روی زمین با همدیگر متفاوت اند و به همین سبب بهتر است که شناخت کافی درمورد طبع و مزاج خود داشته باشند.
اندام های دارای مزاج سرد به ترتیب اولویت (4)
1. بلغم2. پیه
3. چربی
4. مو
5. استخوان
6. غضروف
7. زردپی (رباط)
8. وتر
9. غشاء (شامه)
10. عصب
11. نخاع
12. مغز
13. پوست
اندام های دارای مزاج مرطوب به ترتیب اولویت (5)
1. بلغم2. خون
3. چربی
4. پیه
5. مغز
6. نخاع
7. گوشت پستان و بیضه ها
8. شش ها
9. کبد
10. طحال
11. کلیه ها
12. ماهیچه ها
13. پوست
کلید:
نظریه ی نگارنده این است که برای پیشگیری از بیماری این اندام ها، غذاهای سرد و تر کمتر استفاده شود، چون موجب بیماری های اتوایمیون می شود.اندام های دارای مزاج خشک (6)
1. مو2. استخوان
3. غضروف
4. زردپی
5. وتر
6. غشاء (شامه)
7. شریان (رگ های ضربان دار)
8. وریدها
9. عصب حرکتی: این عصب سردتر و خشک تر از حد اعتدال است.
10. قلب.
11. عصب حسی: این عصب سردتر از حد اعتدال است.
12. پوست
کلید: نگارنده بر این باور است که برای جلوگیری از بیماری های اعصاب باید از مصرف غذاهای سردی بخش جداً خودداری شود؛ چون همه ی بیماری های عصبی از نظر مزاج سردند. تحقیقات نگارنده نشان می دهد که اگر موارد بیان شده را به طور دقیق رعایت نکنیم، دچار بیماری های اتوایمیون مانند پلی میوپاتی و MS و به مرور دچار آتروفی عضلانی و...خواهیم شد.
مزاج مراحل مختلف عمر
1. سن نمو که آن را سن آغازی می نامند و این مرحله تا نزدیک سی سالگی است.2. سن وقوف یا رکود که آن را سن جوانی می خوانند و تا مرز سی و پنج سالگی و چهل سالگی ادامه دارد.
3. سن فرودی که با بقای قوه قرین است و آن سن نوپیران است و تا مرز شصت سالگی دوام دارد.
4. سن فرودی که با پیدایش ناتوانی قرین است و آن سن پیری تا پایان زندگی است.
کلید:
با شناخت طبع و مزاج و رعایت تغذیه می توان به بهترین وجه از مراحل عمر استفاده کرد و سلامتی و نشاط را به ارمغان آورد.سن نمو پنج مرحله دارد که عبارتند از:
1. سن طفولیت (بچگی):
زمانی است که نوزاد هنوز قدرت برخاستن و حرکت دادن اندام ها را ندارد.2. سن صباوت ( خردسالی):
در آن طفل پا می گیرد ولی هنوز استوار نیست و آن زمانی است که هنوز افتادن دندان ها ( شیری ) و روییدن دندان های دائمی شروع نشده است.3. سن نشو و نما:
مرحله ای بعد از نیرو گرفتن و رویش دندان ها و پیش از بلوغ است.4. سن نوجوانی:
تا زمانی است که جوش در صورت ظاهر می شود.
5. سن جوانی: بعد از نوجوانی است تا زمانی که نمو متوقف می شود.
شناسایی مزاج هر یک از اندام ها (7)
در شناختن مزاج های دماغ
1. دماغ معتدل:
اگر سر بزرگ و شکل او طبیعی باشد و با بزرگی سر، گردن ستبر و سینه پهن باشد و استخوان های مهره ی پشت قوی باشد، حالت دماغ نیک است. شخصی با این اوصاف زیرک است و مسائل را زود در می یابد و کارها و اندیشه های صواب و درست دارد. اگر سر کوچک باشد، نهاد دماغ در وی به آن شکل نباشد که باید، حال چنین شخصی بد است. اگر با بزرگی سر، گردن و سینه و مهره پشت نباشد، حال دماغ بد است. مزاج معتدل به تحقیق از شناختن مزاج های دماغ شناخته می شود.2. دماغ گرم:
رنگ و روی شخص و رنگ چشم به سرخی می گراید و رگ های چشم برجسته و پیداست و موی سر بعد از تولد زود رشد می کند و رنگ آن یا نیک سرخ است یا سیاه. اگر بسیار گرم نباشد، رنگ موی نخست سرخ است و هر چه بزرگ تر گردد، به سرخی می گراید یا به سیاهی باز آید و در پیری اصلع (8) می شود. صاحب دماغ گرم، ازهوای گرم و آفتاب و طعام و نوشیدنی گرم، سردرد می گیرد و خواب او سبک است.3. دماغ سرد:
موی سر راست و ناشکسته است و رنگ او به زردی و سپیدی می گراید و از هوای سرد و بوهای سرد و شراب و طعام سرد، رنجو می شود و از سر او تری ها می پالاید و دچار زکام و نزله بسیار می شود و رنگ چشم او هیچ سرخی ندارد. رگ ها باریک و پوشیده و خواب او سنگین و زیاد است.4. دماغ خشک:
از سر شخص هیچ تری نمی پالاید و حواس او تیز است، چنان که آوازهای زیر و بوها و طعم های اندک و زودگذر را در می یابد و خواب او اندک است و موی سرش زود بر می آید و کثیف ( ضخیم ) می شود و به جعدی میل می کند و زود اصلع می شود.5. دماغ تر:
حواس تر: حواس کند می باشد و از دماغ تری ها بسیار می پالاید و دارای خواب سنگین است.6. دماغ گرم و خشک:
از این دماغ هیچ تری نمی پالاید و حواس شخص تیز و خواب بسیار اندک است. موی بسیار و جعد و سیاه است و زود بر می آید. رنگ و روی سرخ یا گندم گون باشد و زود اصلع شود.7. دماغ گرم و تر:
تری ها که از دماغ می پالاید، به قوام و به رنگ اثر پختگی دارد و رنگ و روی شخص خوب و روشن و رگ های چشم پیدا، موی سر ناشکسته یا کم شکن است و به سرخی می گراید و از اثر چیزهای گرم، سر او اندکی سنگینی می کند و پالودن تری ها فزونی می گیرد و تا حال او این گونه باشد. در گرمی و تری از اعتدال بسیار دور نیست.هر گاه از اعتدال بسیار دور باشد، باد جنوب و گرمابه و همه ی چیزهای گرم و تر برای او بسیار زیان دارد و سر او دچار بیماری های زیاد می شود و تری بسیار می پالاید و کمتر می تواند بیدار بماند و اگر بخواهد به خواب رود، خواب خوشی نخواهد داشت و کابوس و خواب های آشفته بسیار می بیند و حواس او کند است. اگر حرارت غلبه دارد، نشانه های حرارت پیدا می شود و اگر تری غلبه دارد نشانه های تری آشکار می گردد.
8. دماغ سرد و خشک:
رنگ و روی چهره تیره است و برای او همه ی چیزهای سرد زیان دارد. در جوانی دارای حواس تیز است و پس از آن تیرگی درحواس پدیدار و موی سر ضعیف می شود و رنگ آن به زردی می گراید و زود سپید می شود و اگر خشکی بر سردی غلبه دارد، زود اصلع می شود.9. دماغ سرد و تر:
هر چه در مزاج سرد و در مزاج دماغِ تر گفته شد، بسیار قوی است.کلید:
برداشت و نظر نگارنده این است که این نوع افراد باید شدیداً از مصرف غذاهای سردی بخش خودداری نمایند، چون به سرعت دچار بیماری صرع خواهند شد، زیرا ترشح مایعات مغزی زیاد می شود و در صورت ازدیاد مایعات مغزی، جذب آن کمتر و به مغز فشار وارد می شود.توجه:
علاوه بر این مسئله بیماری های دیگری نیز به سراغ شخص خواهد آمد که در علم طب امروز این بیماری ها را، بیماری های اتوایمیون می نامند. در حال حاضر متأسفانه برای این گونه بیماری ها درمانی درعلم طب جدید وجود ندارد.پیشنهاد:
بهترین روش این است که ابتدا طبع و مزاج خود را بشناسیم، سپس طبع و مزاج غذاهای مصرفی خود را بدانیم و در آخر به مزاج فصل و مزاج ساعت ( شب یا روز بودن ) توجه کنیم. یا هماهنگی این سه مزاج از انواع بیماری ها پیشگیری خواهیم کرد.شناسایی مزاج های چشم (9)
1. چشم گرم:
حرکات چشم تند و سریع، رگ های آن پیدا و نمایان است و رنگش به سرخی گرایش دارد.2. چشم سرد:
هر گاه بر خلاف موارد بالا باشد، چشم سرد است.3. چشم خشک:
چشم کوچک بوده و اکش و رمص (10) ندارد.حرکت آن سبک و آرام است و به درد چشم کمتر گرفتار می شود و رگ های چشم باریک است.
4. چشم گرم و تر :
چشم بزرگ و رمص بسیار دارد و اشک آن معتدل است.شناسایی مزاج های دل یا قلب (11)
1. دل گرم:
نبض و نفس هر دو عظیم و سریع و متواتر است و صاحب آن شجاع است و نشاط کار کردن دارد و هیچ کسالت و خستگی احساس نمی کند. اگر فرد با پهنی سینه، سر کوچک داشته باشد، نشان از دل بسیار گرم دارد. تنگی سینه با بزرگی سر نشانه ی آن است که مزاج دل، سرد است. هر گاه که دل، گرم باشد همه ی تن نیز گرم است. اگر دل بسیار گرم باشد، شخص دچار شتاب زدگی می شود، متهور است و زود خشمگین می گردد و بر سینه و حوالی آن موی بسیار می روید.2. دل سرد:
نبض و نفس صغیر و متفاوت اند و شخص بد دل و در کارها کسل و سینه اش از موی برهنه است. هر گاه که دل سرد باشد همه ی تن سرد می گردد، مگر آن که مزاج کبد گرم باشد و با سردی دل برابری کند.3. دل خشک
نبض صلب و مرد آهسته باشد، با همه ی آهستگی هنگامی که خشمناک شود، به دشواری ساکن می گردد. اگر تری جگر با خشکی دل برابر نکند، لجوج است و همه ی تنش خشک است.4. دل تر:
نبض نرم است و شخص از هر کاری زود متغیر می شود و زود خشم می گیرد و فوراً ساکن می شود و همه ی تن وی نرماست، اگر خشکی جگر یا تری دل برابری نکند.5. دل گرم و خشک:
نبض صلب، عظیم، سریع و متواتر است و نفس نیز عظیم و سریع و متواتر است. بر سینه و حوالی آن موی سیاه می روید و شخص در کارها سبک و جلد است و لجوج و زود خشم است و دیر ساکن و آرام می شود؛ هرگاه که سینه پهن باشد و دل گرم و خشک باشد، نفس در بزرگی و سرعت و تواتر از حد بیرون است.6. دل گرم و تز:
نبض و نفس هر دو عظیم است و سریع و متواتر نیست و سبکی و جلدی درکارها از مزاج گرم و خشک کمتر است و موی بر سینه لختی کمتر می روید. زود خشم می گیرد و زودساکن می شود.7. دل سرد و تر:
نبض نرم و شخص بددل و کسل است و او بر سینه موی ندارد. سازگار است و از لجاجت دوری می کند.8. دل سرد و خشک:
نبض صلب و صغیر و نفس معتدل است و بر سینه موی نبوده و به اندازه ی مزاج سرد و تر کسلی ندارد. کمی سبک سر است، اما زیاد چالاک نیست و در وی نشاطی نمی باشد و کمتر خشمناک می شود ولی اگر خشم گیرد کینه ای می شود.شناسایی مزاج های کبد (12)
1. کبدگرم:
هر گاه کبد گرم باشد، عروق کبدی فراخ گشته و صفرای بسیار تولید می کند و خون و همه ی اندام ها نیز گرم می باشند، اگر قلبِ سرد با آن برابری نکند ( یعنی سردی قلب مانع آن نشود ) کبد گرم در سال های کهلوت سودای زیاد تولید می کند و بر شکم، خاصه بر نیمه ی راست، موی بیشتری می روید.2. کبد سرد:
عروق جگر تنگ و باریک گشته و رطوبت در آن بسیار شده و خون، سرد می گردد. همه ی اندام ها نیز سردند، اگر قلب گرم با آن برابر نکند، برشکم هیچ مویی نمی روید.3. کبد خشک:
خون آن غلیظ یعنی ستبر و اندک و عروق آن محکم می باشد و تن، خشک است.4. کبد تر:
خون بسیار و وریدها نرم است. اگر خشکی دل با وی برابری نکند، همه ی اندام ها نیز نرم هستند.5. کبد گرم و خشک:
موی بسیار بر شکم می روید و خون بسیار غلیظ و اندک است و صفرای بسیار تولید می شود و بیش از همه ی مزاج ها در کهنسالی سوداوی می شود. وریدها فراخ و صلب می گردد و همه ی اندام ها چنین می باشند.6. کبد گرم و تر:
خون این مزاج بر همه ی مزاج ها فزونی دارد و رویش موی تا اندازه ای کمتر از مزاج گرم و خشک است و همه ی اندام ها گرم و نرم هستند و کیموس های بد تولید و موجب بسیاری از بیماری ها می شود. هر گاه گرمی بر تری غلبه کند، کیموس های بد کمتر خواهد بود.7. کبد سرد و تر:
حوالی شکم و کبد از موی عاری است و اگر حرارت قلب غلبه نکند، خون با رطوبت آمیخته و وریدها باریک و اندام ها سرد می گردند.8. کبد سرد و خشک:
خون اندک و وریدها باریک است و اگر حرارت قلب غلبه نکند، درناحیه ی کبد و شکم موی نخواهد رویید و اندام ها سرد می شوند.شناسایی مزاج های معده (13)
1. معده ی گرم:
هضم طعام بیش از آرزو ( اشتها ) می باشد و اغذیه که در دیگر معده ها دیر گوارش می یابد. دراین نوع معده به خوبی هضم می شود و طعام هایی که در دیگر معده ها زود گوارش می یابد در این نوع معده می سوزد و شاید موجب سردرد شود.2. معده ی سرد:
آرزوی طعام فزون از گوارش است و طعام ترش می شود و آروغ ترش بر می آید و آرزوی اغذیه ی سرد می کند و به آن نوع غذاها بیشتر علاقه نشان می دهد که با خوردن آن ها دچار رنج و مشقت می شود و ناراحت می گردد.3. معده ی تر:
دچار تشنگی اندک است و چیزهای تر آرزو می کند.4. معده ی خشک:
دچار تشنگی بسیار است و اندکی آب آن را کفایت می کند و اگر آب بسیار بنوشد، بر وی گران می آید و خوردنی های خشک آرزو می کند که بسیاری آن زیان آور است.شناسایی مزاج های بیضه ها و منی
1. بیضه ی گرم:
صاحب بیضه در ناحیه ی زهار و حوالی آن موی پرپشت دارد و جماع بسیار می کند و فرزندانش بیشتر نرینه اند.2. بیضه ی سرد:
احوال او بر خلاف آن باشد.3. بیضه ی تر:
دارای منی بسیار باشد.4. بیضه ی خشک:
صاحب آن دارای منی بسیار غلیظ است و زود خواب بیند ( محتلم می شود ) و بر جماع حریض و بسیار فرزند است و بر زهار و حوالی آن موی بسیار می روید، لیکن درجماع زود از کار باز می ماند و اگر بر این حال خویش اصرار ورزد، سخت زیان می کند.5. بیضه ی گرم و تر:
دارای منی بسیار باشد و قوام آن تنک باشد و درشهوت جماع بیشتر از صاحب مزاج گرم و خشک نیست، لیکن در بسیار جماع کردن، کمتر زیان می بیند و موی در حوالی زهار آن به اندازه باشد.6. بیضه ی سردو تر:
صاحب چنین بیضه ای دیر بالغ می شود و شهوت بر او دیر غلبه می کند و بر جماع حریص نیست و منی او بسیار و رقیق؛ یعنی تُنک و باریک است و حوالی زهارش خالی از موی باشد و فرزند کمتر دارد که غالباً دخترند.7. بیضه ی سرد و خشک:
در همه احوال با مزاج خشک برابر است، با این تفاوت که منی او اندک و غلیظ است.کلید:
با در نظر گرفتن مزاج های مختلف بیضه ها، می توانید برای تنظیم حالت های مزاجی خود، نوع غذایی را انتخاب کنید که به شما نشاط بیشتری می دهد، تا از زندگی خویش بیشترین لذت و بهره را ببرند.هم چنین در زندگی و روابط زناشویی موفق شوید که این امر بزرگ ترین موفقیت زندگی شما محسوب خواهد شد. در این امر حسن خلق و نظافت شخصی و زمان هم بستری را در نظر داشته باشید و آن را حتماً رعایت کنید تا بیشتر لذت ببرید. پر خوری نکنید و با شکم پر هم بستر نشوید که زیان خواهید دید؛ از جمله این زیان ها می توان به زود انزالی و عدم رضایت طرف مقابل و در نهایت ورم پروستات اشاره کرد.
پینوشتها:
1. همان باب چهارم ازگفتار دوم، ص9.
2. همان باب پنجم ازگفتار دوم، ص18.
3. قانون، ج 1، ص22.
4. همان، ص 23.
5. همان، ص 24.
6. همان، ص25.
7. ذخیره، باب هشتم از گفتار دوم، ص 10.
8. اصلع: کسی که موهای جلوی سرش ریخته باشد.
9. همان، ص 11.
10. رمص: چرک خشک کنج چشم.
11. همان، ص 11
12. همان، ص 11
13. همان، ص 12.
خدادادی، جمشید، (1391)، خلاصه ی کلید ورود به طب قدیم، تهران: مؤسسه نشر شهر، چاپ چهارم.
/ج