تربیت (آموزش- پرورش) کودک و نوجوان

در بحث از تربیت (آموزش- پرورش) رسمی و غیررسمی، توجه داریم به اینکه: = به فرد کمک کنیم استعدادهایش را شکوفا کند و فعال سازد، = رفتارهای موجود فرد را به چه شکلی درآوریم، با چه خاصیتهای اکتسابی (آموخته) را در او ایجاد کنیم که او بتواند:
سه‌شنبه، 12 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تربیت (آموزش- پرورش) کودک و نوجوان
 تربیت (آموزش- پرورش) کودک و نوجوان

 

نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد




 

در بحث از تربیت (آموزش- پرورش) رسمی و غیررسمی، توجه داریم به اینکه:
= به فرد کمک کنیم استعدادهایش را شکوفا کند و فعال سازد،
= رفتارهای موجود فرد را به چه شکلی درآوریم، با چه خاصیتهای اکتسابی (آموخته) را در او ایجاد کنیم که او بتواند:
* استعدادهای گوناگون خود را عملاً مورد استفاده مطلوب قرار دهد و شخصاً برای رشد و پرورش آنها بکوشد.
* محیط یا جهانی را که خود جزئی از آن است، به خوبی بشناسد.
* روابط سالمی میان خود و خالق و مردم برقرار کند.
* نیازهای خود را از راهها و به روشهای معقول و مطلوب انسانی ارضا کند.
* رغبتهای سودمند را در خویشتن ایجاد و گسترش دهد.
* میان خود و دیگران محبت و احترام متقابل برقرار کند، به طوری که از بودن با همدیگر خوشحال باشند.
* برای قبول مسئولیتهای اجتماعی، و ایفای نقشهای مؤثر و سودمند در جامعه و جهان، شایستگی لازم را به دست آورد.
* مهارتهای ضروری برای تأمین معاش و اداره زندگی خویش در حد مطلوب را بیاموزد.
* ارزشهای معرفت و علم و هنر را در زندگی انسان دریابد و برای کسب و گسترش آنها در خویشتن بکوشد.
* خود را، با همه ویژگیهایی که دارد، بپذیرد و از خود کم بینی یا خودبرتربینی، به دور باشد.
* مسئولیت کیفیت زندگی خویش را شخصاً بپذیرد و موفقیتها و شکستهای خود را همواره به دیگران نسبت ندهد.
* از یادگیری مداوم و دست یافتن به تجارب دیگران و معارف تازه در موارد و امور گوناگون زندگی، لذت ببرد و عملاً به این واقعیت معتقد باشد که پیشرفت یک فرد یا یک جامعه با کم و کیف یادگیری او یا آن، همبستگی مستقیم دارد. به عبارت دیگر، شخص یا ملتی که یادگیری را به محیط مدرسه (مقدماتی و عالی) محدود کند و هنگام فراغ از تحصیلات رسمی، با کتاب و مطالعه هم وداع کند نباید انتظار پیشرفت و استقلال داشته باشد.
* از همیاری و همکاری با مردم در حل مسائل زندگی لذت ببرد و مؤثرانه شرکت کند.
* یاد بگیرد که چه چیز را؟ چگونه؟ از چه منابعی؟ باید یاد بگیرد.
* از اندیشه تحلیل گر و انتقادگر برخوردار باشد و از تقلید کورکورانه پندار و گفتار و کردار دیگران، خودداری کند.
* همیشه این واقعیت روان شناختی را به یاد داشته باشد و واقعاً بپذیرد که رفتار خودش و دیگران، معلول است، یعنی علتی (انگیزه ای یا محرکی) دارد که باعث پیدایش آن رفتار شده است.
* روشهای درست استفاده از طبیعت را بداند و بپذیرد و باور کند.
* تولید کننده و مصرف کننده معقولی باشد.
* بتواند خانواده سالم تشکیل دهد و فرزندان سالمی به بار آورد.
* از زندگی سالم و لذت بخش برخوردار باشد.
* و سرانجام، بتواند با محیط طبیعی و اجتماعی موجودش سازگاری کند.
آموزش- پرورش یا تربیت به این معنا و برای کمک به پیدایش، تکمیل و گسترش خصایص مذکور در کودکان و نوجوانان، طبعاً عملی است بر مسئولیت که مستلزم آشنایی با شرایط، عوامل، وسایل، و روشهای خاص است. خصوصاً در قرن 21، که زندگی آدمی پیچیدگیهای متعدد و متنوع دیگری پیدا می کند؛ دیگر نمی توان «تربیت» را به یک عده عملیات خانگی یا مدرسه ای مشخص، محدود ساخت. به عبارت دیگر، جهان نو دربرگیرنده ی انسان نو خواهد شد؛ و انسان نو طبعاً مسائل نو خواهد داشت؛ و مسائل نو مستلزم راه حلهای نو خواهند بود؛ و چون تربیت، هدفی جز کمک به انسان در حل مسائل زندگی ندارد بنابراین، باید به شکل و روشهای نوین و متناسب زمان انجام گیرد وگرنه مؤثر و موفق نخواهد شد. (1)
از جمله مهم ترین و مؤثرترین، و شاید هم، پرارزش ترین وسایل و عوامل سودمند در تربیت کودکان نوجوانان، به ویژه در عصر حاضر، ادبیات کودکان و جوانان است که موضوع اصلی این کتاب می باشد. اما با توجه به ضرورت شناخت کودک و نوجوان، که جز از راه مطالعه روان شناسی مخصوص آنها امکان ندارد، لازم است چگونگی رشد و تکامل کودک و نوجوان را، هرچند به اختصار، مورد مطالعه قرار دهیم تا بتوانیم از «ادبیات کودک و نوجوان» به عنوان وسیله ارزشمند در جهت رشد و تکامل طبیعی و سالم کودکان و نوجوانان و کمک به برخورداری ایشان از زندگی سالم و مطلوب، بهره جوییم. (2)
مطالعه رشد و تکامل کودک با شناخت و پذیرفتن وحدت و فردیت کودک آغاز می شود؛ بدین معنا که بدانیم و واقعاً بپذیریم که هر کودک یا نوجوان، خود فردی است یگانه، بی همتا، و مستقل. کودک، برخلاف تصور گذشتگان یا حتی عده زیادی از معاصران، مینیاتور یا کوچک شده بزرگسال نیست، بلکه شخصی است که نیازها، امیال، و استعدادهای ویژه خود را دارد. و حتی دو کودک همسان (دوقلو) نیز عین و کلیشه یکدیگر نیستند، اگرچه هر دو از یک پدر و مادر یا از یک نطفه بار آمده اند.
همچنین، از مطالعه رشد و تکامل آدمی به این واقعیت روان شناختی بسیار مهم در امر تربیت پی می بریم که هر فرد، یک سیستم است و بین رشد و نمو جنبه های گوناگون او (بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی، و ...) تعامل مداوم وجود دارد. به این معنا که:
* رشد و تکامل جنبه های گوناگون، به شرط سلامت، هماهنگ انجام می گیرد.
* وضع رشد و تکاملی هر جنبه در اوضاع رشدی سایر جنبه ها اثر می گذارد.
* تقسیم رشد و تکامل آدمی به بدنی، روانی یا ذهنی، عاطفی، و اجتماعی صرفاً قراردادی و برای آسانی مطالعه است.
* تقسیم رشد و تکامل به مراحل مختلف: کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، سالمندی، و ... نیز صرفاً برای تسهیل مطالعه و تحقیق انجام می گیرد و نیز برای اینکه مربیان را در کیفیت برخورد با کودکان و نوجوانان راهنمایی کند.
* رشد و تکامل از اصول و قانونهای خاص و تقریباً مشخص پیروی می کند که هدف از مطالعه رشد و نمو، پی بردن به همین اصول و قوانین و رعایت آنها در تربیت است.
بنابراین، باید از تقسیم رشد و تکامل کودک به حالات گوناگون و جدا انگاشتن آنها در امر تربیت جداً خودداری کنیم. و از سوی دیگر، چنان که اشاره شد، اصول و قوانین حاکم بر رفتار و رشد و تکامل آن را در تربیت کودکان و نوجوانان دقیقاً رعایت کنیم و مورد استفاده قرار دهیم.
* روان شناسی، در واقع، به مطالعه تفاوتهای فردی میان مردم می پردازد. و مطالعه تفاوتهای فردی کودکان و نوجوانان در رشد و نمو، مربیان و معلمان را راهنمایی می کند به اینکه بدانند:
- از هر کودک یا نوجوان در هر سن، یا مرحله رشد و نمو، چه انتظاراتی می توان داشت؟
- ویژگیهای مشترک میان کودکان یا نوجوانان کدام اند؟
مثلاً معلم کلاسهای ابتدایی، که با روان شناسی رشد و کودک آشنا باشد، آن گونه کتابهای آزاد (غیردرسی) را برای دانش آموزانش انتخاب و پیشنهاد خواهد کرد که از یک طرف، رغبتهای خویشتن بینی یا «خودمحوری» کودک یا نوجوان را ارضا کنند؛ از سوی دیگر، به رشد و تربیت اجتماعی او کمک کنند. همچنین، معلم متوجه خواهد شد که کودکان دبستانی از شنیدن و خواندن داستانهایی درباره محیط مستقیم و زندگی روزانه خوشحال می شوند و لذت می برند. و نیز درخواهد یافت که کودکان از خواندن آنچه می فهمند، و با نیازهای فعلی ایشان ارتباط دارد یعنی برای ایشان معنادار است، لذت می برند. یا به این واقعیت روان شناختی پی خواهد برد که رغبت و عادت خواندن در کودکان و نوجوانان نیز، برحسب مراحل و قالبهای رشد و تکامل، تغییر می یابند. مثلاً کودکی که از آزادی و استقلال در خواندن بهره مند است، به احتمال زیاد، یک کتاب خوان علاقه مند خواهد شد.
به علاوه، مطالعه رشد و تکامل انسان نشان می دهد که ارضای نیازهای اساسی (یا اولیه)، پایه و شرط اصلی ادامه رشد و نمو طبیعی و سالم است مثلاً فرد باید از تغذیه سالم، خواب سالم، هوای سالم، تفریح و تحرک سالم و سلامت عمومی بدنی و روانی برخوردار باشد و نیز باید بتواند از راه فعالیتهای آزاد و سودمند، وجود یا ذات خود را تحقق بخشد و ارزشمندی احساس کند. یا برای آنکه در محیط خویش، اطمینان و آرامش خاطر احساس کند نیازمند است متوجه شود و عملاً دریابد که (3):
خواندن، رنج کشیدن نیست، بلکه آمادگی برای پذیرایی از میهمان است.
اطرافیانش او را دوست می دارند و او را درمی یابند و آن چنان که هست او را می پذیرند.
- در فعالیتهایش، موفق می شود و به تأثیر و ارزش کار و نقش خود پی می برد.
- عضو گروهی است که افرادش برای او ارزش و اهمیت قائل هستند.
- در کسب تجربه های تازه و افزایش اطلاعات خود آزاد است.
- معلوماتی که مؤسسات آموزشی از راه مدرسه (کودکستان، دبستان، دبیرستان، و دانشگاه) و وسایل ارتباط جمعی (رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و مجله ها و ...) به او می دهند تقریباً درست و قابل استفاده در زندگی هستند و می توان به آنها اعتماد کرد.
علاوه بر آنهایی که گفتیم، هر کودک نیاز دارد که در موارد زیر به او کمک شود:
- رشد و تکامل «خودپنداری» یا «خودشناسی» رضایت بخش و کافی.
- آموختن همراهی و همکاری با همسالان.
- آموختن نقش جنس (sex) مناسب خویش.
- رشد و تکامل مهارتهای خواندن، گفتن، نوشتن، گوش دادن، نگاه کردن، و حساب کردن.
- رشد و گسترش دامنه مفاهیم علمی و اجتماعی ضروری برای زندگی عملی و واقعی روزانه.
- رشد و گسترش دامنه ارزشها و گرایشهای اخلاقی.
- تکامل و توسعه «خودرهبری» (self- direction) یا راهنمای خویشتن.
به بیان دیگر، هر فرد در طول زندگی خویش، به خصوص دوران کودکی و نوجوانی، نیاز دارد که خود را بشناسد، خود را دوست بدارد و از خود راضی باشد. (4) یعنی هرگز خود را موجودی زاید و به دردنخور تصور نکند، و این پندار غلط را به ذهن خود راه ندهد که دیگران از نعمتهای گوناگون زندگی بهره مندند و او بی بهره و بدبخت است. همچنین، کودک نیازمند است یاد بگیرد که با همسالان و همکلاسانش چگونه همراهی و همکاری کند و برای خودش مقام و منزلتی میان ایشان به دست آورد. کودک نیاز دارد که مهارت گوش دادن، نگاه کردن، گفتن، خواندن، نوشتن، و حساب کردن را بیاموزد که دو مهارت نخستین، پایه آموختن مهارتهای دیگر است. سابقاً مهارتهای اساسی یا ابتدایی را، که همه کودکان باید یاد بگیرند، در 3R (خواندن= reading و نوشتن= writing و حساب کردن= arithmetic) خلاصه می کردند ولی در دهه اخیر متوجه شدند که شخص، همان قدر که به این مهارتها نیاز دارد، به مهارت اندیشیدن استدلالی یا «استدلال» (reasoning)، و حتی بیشتر، نیازمند است. از این رو، R چهارم را به آن افزودند و آموزش و یادگیری 4R را توصیه کردند.
یکی از دانشمندان معاصر 7R را پیشنهاد می کند که میان نژادها، ادیان و مذاهب، طبقات اجتماعی، و اختلاف رنگها در دنیای امروز پل می زند از این قرار:
رابطه محترمانه R= respect
مسئولیت و مسئولیت پذیری R= responsibility
خودداری و کنترل خویشتن R= restraint
معامله به مثل، عمل متقابل R= reciporocity
حرمت نفس R= reverence
خردمندی R= reason
مصالحه و آشتی R= reconciliation
شاید یکی از علتهای پیشداوریها و داوریهای شتابزده نادرست بیشتر ما ناتوانی در مهارتهای گوشت دادن و نگاه کردن است زیرا غالباً چنین می پنداریم که چون دستگاههای حسی شنوایی و بینایی را به طور طبیعی دارا هستیم پس حتماً به صورت طبیعی هم می توانیم از آنها استفاده کنیم غافل از اینکه دستگاههای حسی، مخصوصاً بینایی و شنوایی، به تربیت و تمرین نیاز دارند و مربیان (والدین و معلمان) باید روش و شیوه خوب گوش کردن و خوب نگاه کردن (و کارکرد مطلوب سایر حواس) را به کودکان بیاموزند و به رشد و گسترش آنها کمک کنند. (5)
کودکان و نوجوانان نیاز دارند مفهومهای اجتماعی و علمی مورد نیاز روزانه شان را یاد بگیرند و آنها را اصلاح و کامل کنند؛ به ارزشهای اجتماعی جامعه خویش پی ببرند؛ حقوق و وظایف خود را دقیقاً بشناسند و رعایت کنند. و به این وسیله، بینش ها و گرایشهای دینی و اخلاقی خود را رشد و گسترش دهند. و سرانجام، این توانایی را پیدا کنند که شخصاً مشکلات و مسائل زندگی خود را دریابند و حل کنند و دیگر در برخورد با یک مشکل، به والدین و مربیان پناه نبرند، یا از دیگران انتظار نداشته باشند مسائل آنها را حل کنند.
ادبیات کودکان و نوجوانان، در واقعیت یافتن این هدفهای اساسی و مهم تربیتی، نقش مؤثری دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. در این مورد، مطالعه کتاب مبانی روان شناختی تربیت از همین مؤلف، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1375 و روان شناسی تربیت و تدریس از انتشارات مؤسسه اطلاعات، 1387 اکیداً توصیه می شود.
2. برای شناخت علمی کودک و نوجوان باید به کتابهای روان شناسی رشد و روان شناسی کودک از جمله روان شناسی رشد از همین مؤلف، انتشارات مؤسسه اطلاعات، 1386 (چاپ هجدهم) مراجعه کرد.
3. با توجه به اهمیت حیاتی نیازهای انسان، ضرورت دارد انواع و میزان تأثیر هر کدام از آنها را در سلامت زندگی هر شخص در کتابهای روان شناسی عمومی مطالعه کنیم. برای مطالعه بیشتر درباره ی نیازهای سنی کودکان به کتابهای «روان شناسی رشد و تکامل» از جمله روان شناسی رشد از همین مؤلف مراجعه فرمایید.
4. خود را دوست داشتن یا از خود راضی بودن غیر از «خودپسندی یا غرور» است زیرا در حالت دوم، شخص 1) بیش از آنچه هست خود را برتر می داند، 2) دیگران را کم ارزش تر از خود می پندارد، 3) به تدریج به بیماری «خودشیفتگی» (نارسیسم) مبتلا می شود، 4) از برقراری روابط سالم با دیگران درمی ماند و 5) همیشه از دیگران طلبکار است. به همین سبب، دین مقدس اسلام، مسلمانان را به خودداری از هرگونه تکبر و خودشیفتگی توصیه می کند.
5. به بعضی از روشهای تربیت حواس کودکان در کتاب روان شناسی رشد از همین مؤلف، از انتشارات مؤسسه اطلاعات، 1386 اشاره شده است.

منبع مقاله :
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط