علامهاى براى تمام اعصار
نويسنده:فرهنگ مهاجر
منبع:روزنامه رسالت
منبع:روزنامه رسالت
شامگاه دوشنبه، بيست و پنجم آبان ماه سال 1377 بود که اين خبر تاسفبار در همه جا پيچيد: “علامه محمدتقى جعفري، درگذشت” واقعا باورکردنش سخت بود که جهان اسلام يک روشنفکر و دانشمند بزرگ را از دست داده و چه بسا ساليان درازى بايد طول کشد تا بلکه چنين شخصيتى پا به عرصه وجود نهد.
علامه محمدتقى جعفرى در سال 1304 هـ.ش در يک خانواده مذهبى به دنيا آمد. زادگاه او شهر تبريز و يکى از محلات قديمى آن شهر بود. همگان اعتقاد داشتند که آن بزرگوار، کودکى با هوش و تواناست. به همين سبب هم دوران ابتدايى تحصيل را در آن شهر سپرى کرد اما به خاطر فقر و تنگدستى خانواده مجبور شد مدتى را به کار و کوشش بپردازد تا اينچنين چرخ خانواده به گردش درآيد اما اين کار روزانه نمىتوانست مانعى باشد در برابر روح جستجوگر علامه؛ چنانچه ايشان در همان اوان جوانى با مشکلات بسيارى راهى شهر تهران شد و در مدرسه دينى مروى به کسب علم پرداخت و از محضر اساتيد و علمايى چون آيتالله شيخ محمدرضا تنکابنى و ميرزامهدى آشتيانى بهرههاى فراوان برد.
از آنجا که شهر قم از ديرباز مرکز علم و دانش دينى بوده است، علامه محمدتقى جعفرى هم براى سيراب کردن روح تشنه خود راهى اين شهر شد. اما به خاطر شرايط پيش آمده در سال 1327 هـ .ش به سمت شهر نجف و حوزه علميه آنجا رهسپار شد و اين خود نقطه آغازى براى ايشان بود تا از درياى بيکران علوم و معارف اسلامى بهرههاى فراوان ببرد. پس تا آنجا که برايشان ميسر بود در محضر اساتيدى چون آيتالله خويى به تلمذ پرداخت و از مجالس درس آيتالله سيدهادى ميلانى نيز استفاده کرده و اينچنين بر غناى علمى و فکرى خود افزود.
سرانجام آن بزرگوار پس از کسب علوم دينى چون فقه، فلسفه و... در سال 1337 هـ .ش به ايران بازگشت. مدت کوتاهى را در شهر قم و در محضر آيتالله بروجردى بود اما به دلايلى به شهر مشهد رفت و با تلاش و کوشش بسيار به امر تدريس و تحقيق و تاليف پرداخت. بىترديد شخصيت علمى علامه جعفرى شخصيتى بىبديل استزيرا او در اغلب علوم زمانه تبحر و مهارت خاصى داشت؛ چنانچه از يک طرف ايشان عالم علوم دينى چون فقه، اصول، فلسفه و... بود، از آن طرف در هنر و زيباشناسى سخنان و نظراتى در حد و حدود جهانى داشت و در کنار تمام اينها در ادبيات بخصوص شعر کهن صاحب نظر بود؛ فىالمثل شرح پانزده جلدى استاد بر مثنوى معنوى مولوى از ابعاد گوناگون براى صاحبان فن ادبيات حائز اهميت است و جالب آنکه در بسيارى مواقع، همين شرح مثنوى معنوى علامه يکى از مراجع مهم ادبى در سطوح دانشگاهى است.
از استاد علامه جعفرى آثار و تاليفات بسيارى به يادگار مانده است که تعداد آنها به بيش از 100 جلد مىرسد و در اين ميان مجموعه بيست و هفت جلدى شرحى بر نهجالبلاغه که شرح کاملى بر خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امير مومنان علي(علیه السلام) است از جهات گوناگون درخور توجه و شايسته توجهات و مراجعات بسيارى است. از افتخارات ديگرى که علامه به جهان اسلام هديه کرد، مناظره ايشان با صاحبنظران و روشنفکران دنياى غرب است؛ آن طور که اکثر روشنفکران و اهالى قلم هنوز مناظرات استاد را با اشخاصى چون برتراندراسل، روژه گارودي، پروفسور عبدالسلام و... که در حدود هفتاد جلسه مىباشد به ياد دارند و از آن جلسات بهعنوان افتخارى براى جهان اسلام و علوم دينى و فکرى مسلمين ياد مىکنند. به هرحال هرچند علامه محمدتقى جعفرى در ميان ما نيست اما آثار گرانبهايش هماره در ميان همگان؛ بخصوص روشنفکران دينى از اهميت خاصى برخوردار است. پس لازم است بيش از پيش شرايطى پيش آيد تا نسل جوان جامعه با آثار قلمى اين عالم و دانشمند بزرگ بيشتر آشنا شوند و ضمن بهره بردن از نوشتههاى ايشان، بر خود ببالند که در سرزمين اسلامىمان چنين شخصيتهاى بزرگى رشد و نمو کردهاند.
علامه محمدتقى جعفرى در سال 1304 هـ.ش در يک خانواده مذهبى به دنيا آمد. زادگاه او شهر تبريز و يکى از محلات قديمى آن شهر بود. همگان اعتقاد داشتند که آن بزرگوار، کودکى با هوش و تواناست. به همين سبب هم دوران ابتدايى تحصيل را در آن شهر سپرى کرد اما به خاطر فقر و تنگدستى خانواده مجبور شد مدتى را به کار و کوشش بپردازد تا اينچنين چرخ خانواده به گردش درآيد اما اين کار روزانه نمىتوانست مانعى باشد در برابر روح جستجوگر علامه؛ چنانچه ايشان در همان اوان جوانى با مشکلات بسيارى راهى شهر تهران شد و در مدرسه دينى مروى به کسب علم پرداخت و از محضر اساتيد و علمايى چون آيتالله شيخ محمدرضا تنکابنى و ميرزامهدى آشتيانى بهرههاى فراوان برد.
از آنجا که شهر قم از ديرباز مرکز علم و دانش دينى بوده است، علامه محمدتقى جعفرى هم براى سيراب کردن روح تشنه خود راهى اين شهر شد. اما به خاطر شرايط پيش آمده در سال 1327 هـ .ش به سمت شهر نجف و حوزه علميه آنجا رهسپار شد و اين خود نقطه آغازى براى ايشان بود تا از درياى بيکران علوم و معارف اسلامى بهرههاى فراوان ببرد. پس تا آنجا که برايشان ميسر بود در محضر اساتيدى چون آيتالله خويى به تلمذ پرداخت و از مجالس درس آيتالله سيدهادى ميلانى نيز استفاده کرده و اينچنين بر غناى علمى و فکرى خود افزود.
سرانجام آن بزرگوار پس از کسب علوم دينى چون فقه، فلسفه و... در سال 1337 هـ .ش به ايران بازگشت. مدت کوتاهى را در شهر قم و در محضر آيتالله بروجردى بود اما به دلايلى به شهر مشهد رفت و با تلاش و کوشش بسيار به امر تدريس و تحقيق و تاليف پرداخت. بىترديد شخصيت علمى علامه جعفرى شخصيتى بىبديل استزيرا او در اغلب علوم زمانه تبحر و مهارت خاصى داشت؛ چنانچه از يک طرف ايشان عالم علوم دينى چون فقه، اصول، فلسفه و... بود، از آن طرف در هنر و زيباشناسى سخنان و نظراتى در حد و حدود جهانى داشت و در کنار تمام اينها در ادبيات بخصوص شعر کهن صاحب نظر بود؛ فىالمثل شرح پانزده جلدى استاد بر مثنوى معنوى مولوى از ابعاد گوناگون براى صاحبان فن ادبيات حائز اهميت است و جالب آنکه در بسيارى مواقع، همين شرح مثنوى معنوى علامه يکى از مراجع مهم ادبى در سطوح دانشگاهى است.
از استاد علامه جعفرى آثار و تاليفات بسيارى به يادگار مانده است که تعداد آنها به بيش از 100 جلد مىرسد و در اين ميان مجموعه بيست و هفت جلدى شرحى بر نهجالبلاغه که شرح کاملى بر خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امير مومنان علي(علیه السلام) است از جهات گوناگون درخور توجه و شايسته توجهات و مراجعات بسيارى است. از افتخارات ديگرى که علامه به جهان اسلام هديه کرد، مناظره ايشان با صاحبنظران و روشنفکران دنياى غرب است؛ آن طور که اکثر روشنفکران و اهالى قلم هنوز مناظرات استاد را با اشخاصى چون برتراندراسل، روژه گارودي، پروفسور عبدالسلام و... که در حدود هفتاد جلسه مىباشد به ياد دارند و از آن جلسات بهعنوان افتخارى براى جهان اسلام و علوم دينى و فکرى مسلمين ياد مىکنند. به هرحال هرچند علامه محمدتقى جعفرى در ميان ما نيست اما آثار گرانبهايش هماره در ميان همگان؛ بخصوص روشنفکران دينى از اهميت خاصى برخوردار است. پس لازم است بيش از پيش شرايطى پيش آيد تا نسل جوان جامعه با آثار قلمى اين عالم و دانشمند بزرگ بيشتر آشنا شوند و ضمن بهره بردن از نوشتههاى ايشان، بر خود ببالند که در سرزمين اسلامىمان چنين شخصيتهاى بزرگى رشد و نمو کردهاند.