گرد آورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)
این اختلافات سر چیست؟ سر دنیا هست؟ شما که دنیا نداشتهاید؛ ما و شما که دنیا نداریم که سر دنیا این اختلافات را داشته باشید. همه زندگیهای ما را که روی هم بریزند، به مرتبه زندگی اشخاص مرفه نیست. برای یک امر خیلی مبتذل و خیلی پیش پا افتاده آیا لازم است که آقایان قیام بکنند و با هم جبهه بندی کنند؟ و خوف این برود که سه دسته از آقایان در بعضی موارد بریزند به جان هم؟ شما احتمال نمیدهید که یک دستی در کار باشد برای این که این حوزهها را مفتضح کند؟ از این مفتضح تر؟ شما احتمال نمی دهید که دشمن دنبال این مطلب باشد و دست نداشته باشد در این مسائل، به طوری که شما ملتفت نشوید. از پشت یک حجابی باشد، با آن زرنگیهایی که آنها دارند و سیاستی که آنها دارند و دغدغه ها و فریبی که آنها دارند، یک دستی دنبال این مطلب باشد، دست ناپاکی، و بخواهد شما را در جامعه مفتضح کند و بعد از افتضاح از بین ببرد، و مردم تشکر کنند بر این که این آخوندها از بین رفتند. احتمال این معنی نمی رود به صورت دیانت، به صورت عرض میکنیم که مقدسی، به صورت ظاهرالصلاح، اشخاصی وارد بشوند در بین شما؛ یا اشخاصی اشخاص دیگری را که از خود شما هستند اغفال کنند؛ یا این اغفال شده ها در بین شما بیایند و یک مطلبی را پخش بکنند که به واسطه این مطالب یک مفسده هایی پیدا بشود؟(1)من همهاش خوف- خیلی خوف- از این مطلب دارم که یک اشخاصی در بین این جمعیتها پیدا میشود، پیدا شده باشد. ممکن هم هست که این جا توی مدرسهها نباشد، توی مدرسهها ممکن است اصلاً نباشد، همه اشخاص مهذب و خوب باشند لکن او به وسایط، وسایط به واسطه، واسطه به واسطه برسد به این که تکلیف شرعی درست کنند! تکلیف شرعی من این است که باید چه بکنم، تکلیف شرعی او هم او این است که باید چه بکند! با این تکلیف شرعی یک فسادی در حوزه نجف ایجاد بکنند. آنها از آدم میترسند؛ میخواهند این آدمها ساقط بشوند. آنها میخواهند آدمها را ساقط کنند. آن دستها بیاید حوزهها را این طور کند که اگر یک جوانی که برای آتیه اسلام مفید هست یا اشخاصی برای آتیه اسلام مفید هستند، اینها ساقط بشوند در جمعیت که نتوانند دیگر فایده بدهند به اسلام و مسلمین. شما باید فایده بدهید به اسلام؛ والاّ یک موجود بی فایده ای که در این جا باشد و نه درس بخواند نه درس بدهد نه هیچ، این چه اثری دارد؟ اینها اگر چنانچه تحصیل کردهاند چه کردهاند، آنهایی که این جا هیچ کاری ندارند، خوب، بروند مشغول کار بشوند؛ مشغول تهذیب مردم بشوند.(2)
وقتی بنا شد که یک عالمی مفسد جو باشد و یک حوزه را در معرض خطر قرار بدهد، این گندش یک حوزه را بلکه یک ملت را میگیرد؛ و همین گند است که الآن شامه ما درست نمی تواند ادراک کند؛ وقتی که در جهنم رفتیم- خدای نخواسته- آن جا ادراک میکند شامهها. و این گندی که از این عالم بلند شده است و در دنیا این طور کرده، آن جا مردم را متأذی میکند. و در همین روایت است که اشدُّ الناس حسرةً آنهایی هستند که دعوت میکنند اشخاص را به صلاح و خیر و آنها استجابت میکنند و عمل میکنند به قول این آدم ها و آنها در بهشت میروند، و خود این آدم عالمی است که به علم خودش عمل نمی کند و در جهنم میرود! آن شاید میبیند آنها را که آن بقال بود که به واسطه ارشاد من و به واسطه امر و نهی من الآن وارد شده است و در نعیم مقیم، و این منم که به واسطه این که عمل نکردم به علم خودم وارد شدم در این. این چقدر حسرت دارد!
(3)
راهبردهای تصریحی:
1- در هر زمان میبایست مراقب افراد ظاهر الصلاح بود.2- افراد ظاهرالصلاح در پی ایجاد تکالیف شرعی کاذب هستند تا اوضاع را به هم بریزند.
3- گاه دشمن با چند واسطه، مطلبی را به یک نفر ظاهر الصلاح یا اغفال شده القاء میکند تا اختلاف ایجاد کند.
نکته استنباطی:
1. دشمن همواره در صدد است تا به بهره گیری از افرادی که دارای چهرهی موجه هستند به مقاصد خود برسد و بهتر بتواند مردم را بفریبد.پینوشت:
1. صحیفه امام (ره)، ج2، صص 14و 15.
2. صحیفه امام(ره)، ج2، صص 26و 27.
3. صحیفه امام(ره)، ج2، صص17و18.
گردآوری: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت،(1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی(ره)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول