انواع تربيت دينى
منبع:فصلنامه معرفت
تربيت دينى در مقام اجرا، به دو شكل رسمى و غير رسمى در قالب نهادهاى آموزشى رسمى، خانه و جامعه انجام مىگيرد و هر كدام نقش اساسى در تدين فرد دارد.
1. رسمى: از «تربيت دينى رسمى» اين است كه تربيت دينى با برنامهريزى مدون و از پيش تنظيم شده به وسيله افراد خاصى در نهادهاى آموزشى انجام شود. محيط مدرسه جايى است كه شخصيت دينى و مذهبى فرد پس از خانواده در آن شكل مىگيرد. مدرسه ابتدايى بيش از ديگر نهادهاى آموزشى در تربيت دينى متربى مؤثر است; زيرا متربى در اين مرحله از زندگى، گيرنده است و هر چه به او القا شود، مىپذيرد. در محيط مدرسه، نه تنها معلم و مربى در تربيت دانشآموز مؤثرند، بلكه ساير كارمندان و مسؤولان و فضاى آموزشى نيز بر ابعاد تربيتى او تاثير مىگذارند.
دو نهاد خانه و مدرسه مكمل يكديگرند، بر هم تاثير متقابل دارند و هر يك نقش خاصى در تربيت كودك ايفا مىكند; چرا كه رابطه كودك و افراد پيرامون او در ا ين دو محيط متفاوت است; يعنى: روابط در خانواده، فردىتر و عاطفىتر، ولى در محيط مدرسه، جمعىتر و منطقىتر است. براى دستيابى به تربيت مطلوب، به خصوص در زمينه مذهبى همكارى اين دو نهاد ضرورى است. مدرسه علاوه بر تكميل آموختههاى دينى كودك از محيط خانواده، مىتواند آموزشهاى تازهاى در زمينههاى دينى با شيوههاى جديد به وى ارائه دهد (14) .
اگر اين دو كانون تربيتى (خانه و مدرسه) در محور تربيت دينى از قبيل القاء ارزشها، ارائه الگوهاى مناسب و دستورات لازم به كودكان، به صورت يكسان و هماهنگ عمل كنند، بدون ترديد، نتيجه مطلوبى به دستخواهد آمد. از اينرو، برقرارى روابط عميق ميان اين دو نهاد تربيتى ضرورى است و در ا ين زمينه، انجمن اوليا و مربيان نقش اساسى دارد. وظيفه مهم اين انجمن فراهم ساختن شرايط مناسب تربيتى و ايجاد هماهنگى لازم ميان خانه و مدرسه است كه در صورت انجام آن، زمينه شكوفايى استعدادهاى مذهبى كودكان فراهم مىگردد.
2. غير رسمى: اين نوع از تربيت دينى در قالب دو نهاد خانه و جامعه بدون طرح و برنامه پيشين انجام مىگيرد. پس از خانه و مدرسه، جامعهاى كه كودك در آن زندگى مىكند به عنوان يك عامل مؤثر در تربيت دينى وى ايفاى نقش مىكند; زيرا كودك تمامى آداب و رسوم اجتماعى و بيشتر نگرشهاى دينى و مذهبى را از اجتماع فرا مىگيرد. اگرچه در زمينه تربيت دينى كودك در جامعه، طرح و برنامهريزى قبلى پيشبينى نمىشود، ولى آنچه در جامعه مىگذرد، اعم از فرهنگ عمومى مردم، روابط اجتماعى، مسائل سياسى و برداشتهاى دينى، بدون شك، بر ابعاد جسمى و روحى متربى تاثير مىگذارد. به عنوان مثال، اگر فضاى حاكم بر اجتماع و محل زندگى فضاى دينى و معنوى باشد و هر روز برنامههاى نماز جماعت و ديگر مراسم دينى و مذهبى در آن برقرار شود، كودكى كه در چنين جامعهاى پرورش مىيابد به احتمال بسيار قوى، متدين خواهد بود. به عكس، در جوامع آلوده به انواع انحرافات و بىبند و بارىهاى فكرى و عملى بعيد است افراد صالح و متعهد به ارزشهاى دينى و اسلامى پرورش يابند.
1. رسمى: از «تربيت دينى رسمى» اين است كه تربيت دينى با برنامهريزى مدون و از پيش تنظيم شده به وسيله افراد خاصى در نهادهاى آموزشى انجام شود. محيط مدرسه جايى است كه شخصيت دينى و مذهبى فرد پس از خانواده در آن شكل مىگيرد. مدرسه ابتدايى بيش از ديگر نهادهاى آموزشى در تربيت دينى متربى مؤثر است; زيرا متربى در اين مرحله از زندگى، گيرنده است و هر چه به او القا شود، مىپذيرد. در محيط مدرسه، نه تنها معلم و مربى در تربيت دانشآموز مؤثرند، بلكه ساير كارمندان و مسؤولان و فضاى آموزشى نيز بر ابعاد تربيتى او تاثير مىگذارند.
دو نهاد خانه و مدرسه مكمل يكديگرند، بر هم تاثير متقابل دارند و هر يك نقش خاصى در تربيت كودك ايفا مىكند; چرا كه رابطه كودك و افراد پيرامون او در ا ين دو محيط متفاوت است; يعنى: روابط در خانواده، فردىتر و عاطفىتر، ولى در محيط مدرسه، جمعىتر و منطقىتر است. براى دستيابى به تربيت مطلوب، به خصوص در زمينه مذهبى همكارى اين دو نهاد ضرورى است. مدرسه علاوه بر تكميل آموختههاى دينى كودك از محيط خانواده، مىتواند آموزشهاى تازهاى در زمينههاى دينى با شيوههاى جديد به وى ارائه دهد (14) .
اگر اين دو كانون تربيتى (خانه و مدرسه) در محور تربيت دينى از قبيل القاء ارزشها، ارائه الگوهاى مناسب و دستورات لازم به كودكان، به صورت يكسان و هماهنگ عمل كنند، بدون ترديد، نتيجه مطلوبى به دستخواهد آمد. از اينرو، برقرارى روابط عميق ميان اين دو نهاد تربيتى ضرورى است و در ا ين زمينه، انجمن اوليا و مربيان نقش اساسى دارد. وظيفه مهم اين انجمن فراهم ساختن شرايط مناسب تربيتى و ايجاد هماهنگى لازم ميان خانه و مدرسه است كه در صورت انجام آن، زمينه شكوفايى استعدادهاى مذهبى كودكان فراهم مىگردد.
2. غير رسمى: اين نوع از تربيت دينى در قالب دو نهاد خانه و جامعه بدون طرح و برنامه پيشين انجام مىگيرد. پس از خانه و مدرسه، جامعهاى كه كودك در آن زندگى مىكند به عنوان يك عامل مؤثر در تربيت دينى وى ايفاى نقش مىكند; زيرا كودك تمامى آداب و رسوم اجتماعى و بيشتر نگرشهاى دينى و مذهبى را از اجتماع فرا مىگيرد. اگرچه در زمينه تربيت دينى كودك در جامعه، طرح و برنامهريزى قبلى پيشبينى نمىشود، ولى آنچه در جامعه مىگذرد، اعم از فرهنگ عمومى مردم، روابط اجتماعى، مسائل سياسى و برداشتهاى دينى، بدون شك، بر ابعاد جسمى و روحى متربى تاثير مىگذارد. به عنوان مثال، اگر فضاى حاكم بر اجتماع و محل زندگى فضاى دينى و معنوى باشد و هر روز برنامههاى نماز جماعت و ديگر مراسم دينى و مذهبى در آن برقرار شود، كودكى كه در چنين جامعهاى پرورش مىيابد به احتمال بسيار قوى، متدين خواهد بود. به عكس، در جوامع آلوده به انواع انحرافات و بىبند و بارىهاى فكرى و عملى بعيد است افراد صالح و متعهد به ارزشهاى دينى و اسلامى پرورش يابند.