او فراتر از زمان بود
منبع:پرسمان شماره 9
چهاردهم خرداد بهانهای است كه امام (ره) را از منظر شخصیتها و رسانههای مهم جهان نظاره كنیم:
محمد حسنین هیكل، نویسنده و روزنامه نگار معروف عرب: «گویی شخصیتی از شخصیتهای آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنة الكبری) با معجزهای به دنیا بازگشته تا پس از پیروزی امویان و به خون غلتیدن شهیدان اهل بیت (ع)، سپاه علی (ع) را رهبری كند .»
كلیم صدیقی، رئیس وقت پارلمان مسلمانان انگلیس: «امام خمینی تجلی منحصر به فرد مبارزهطلبی اسلام در قبال استیلای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی غرب بود» .
استاد شهید مرتضی مطهری: «امروز تمامی قشرها و طبقات مختلف ملت ایران در روحانیت تجسم پیدا كرده است و روحانیت در آن شخص بسیار بسیار بزرگ تاریخی كه نامش و یادش قلب مرا به لرزه میآورد یعنی استاد بزرگوار ما آیتالله العظمی آقای خمینی تجسم یافته است .»
روبین وود زورث، خبرنگار آمریكایی: «زمانی كه امام خمینی از در وارد میشد احساس میكردم كه از لابه لای آن گردبادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت . گویا در ورای آن عبای قهوهای، عمامه مشكی و ریش سفید روح زندگی جریان داشت; به طوری كه همه بینندگان را محو تماشای خود كرد . در آن هنگام حس كردم كه با حضور او همه ما كوچك شدهایم و گویا در سالن كسی جز او باقی نمانده است .
. زمانی كه بر روی صندلی خود نشست، احساس كردم كه نیرویی از وجودش ساطع میشود، نیرویی به سان یك گردباد كه اگر با دقت نگاه میكردی در مییافتی كه نوعی «آرامش مطلق» در درون آن نهفته است، چرا كه [امام] خمینی بسیار جدی و استوار و مسلط بود .»
نشریه پروفیل، چاپ اتریش: «پیام امام (ره) در میان مسلمانان نه فقط شیعیان (بلكه) در همه منطقه و جهان طنین افكند .»
«روبین وود زورث» : «او مسیح معاصر بود و دقیقا اشعه صلابت و سازش ناپذیری عیسی بن مریم - علی نبینا و آله و علیه السلام - بود» .
پروفسور ویلیام بیمان، از دانشگاه براون آمریكا: «باعقاید مذهبی كه غرب آنها را كهنه و قرون وسطایی میدانست جهان را تكان داد» .
محمد العاصی امام جماعت مسجد واشنگتن: «شرق و غرب را لرزانید و میراثی بر جای گذاشت كه هنوز زنده و فعال است» .
لنسر پرفسور اتریشی: «انقلاب امام خمینی (ره) حتی سیر تطوری انسان را تغییر داد» .
محمد حسنین هیكل: «او هم چون گلولهای بود كه از صدر اسلام شلیك شده و بر قلب قرن بیستم نشسته بود» .
احمد هوبر محقق سوییسی: «ایشان از گذشته آمده بود و در حال زندگی میكرد ولی بیانگر و نمایانگر آینده بود» .
میخاییل گورباچف: «او فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مكان نمیگنجید .»
هنری پراكت، كاردار سیاسی و نظامی سفارت آمریكا در ایران (72 - 1978) : «تردیدی نمیباشد كه ایشان یكی از مردان بزرگ تاریخ در این قرن بود كمتر كسی را امروز میتوان یافت كه از جاذبه و نفوذی همانند آنچه كه نه تنها در ایران بلكه در جهان اشتبرخوردار باشد و توجه قدرتهای بزرگ را تا این حد به خود معطوف دارد .»
هنری كسینجر، مشاور رئیس جمهوری آمریكا در دهه 70 میلادی: «آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه كرد، تصمیمات او آن چنان رعدآسا بود كه مجال هر نوع تفكر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت .
هیچ كس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده در دنیا سخن میگفت و عمل میكرد . گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیت الله خمینی باغرب برگفته از تعالیم الاهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت .»
نشریه نیوزویك چاپ سوئیس: «امام خمینی (ره) با چهرهای جدی، سمبل بنیادگرایی در ایران بود . وی كسی بود كه شاه را از تخت طاووس به زیر كشید، شیطان بزرگ را از كشور راند، آمریكائیان را در سفارتشان گروگان گرفت و فتوای قتل یك نویسنده را كه به اسلام اهانت كرده بود، صادر كرد .»
روزنامه داگلبات چاپ نروژ: «آیتالله خمینی (ره) شخصیتی بود استوار و در سختیها به آرامی تصمیم میگرفت، وی مطمئن بود كه همیشه خدا با اوست . سخن وی قانون بود و قانون او قرآن .»
تلویزیون نروژ: «آیتالله خمینی (ره) رهبر و شخصیتی بود كه طی ده سال بارها آمریكا را تحقیر كرد و آبروی آن كشور را برد .»
آبزرور: «ثبات رای و فسادناپذیری این روحانی صالح اندیش و مصمم، موجب حیثیت، پیام وی برای مردم جهان، خلوص عقیده و پیروی از سادگی در مقابل پیچیدگیها و آلودگیهای غرب بود و این رمز توفیق وی و احساس افتخار پیروان اوست .»
آرموند اروبن پونته، خبرنگار آرژانتینی: «امام خمینی (ره) یك بار دیگر اسلام را در جهان به حركت درآورد و همین امر نیز باعث وحشت رهبران غرب از ایشان شده بود .»
گئوركی سانیكیدزه: «دفاع از مستضعفان و محرومان در سرلوحه سیاست امام خمینی (ره) قرار داشت و بحثهای سیاسی ایشان بر این اصل مهم استوار بودند و همین امر با موعظههای صرفا اخلاقی اكثر رهبران مذهبی مغایرت داشت . بدینسان تمام افرادی كه قربانی نظام امپریالیستی بودند و در فقر و فلاكت زندگی میكردند، در اشتغالات فكری و بحثهای نظری حاكمان و دیگر مسؤولان حكومتی دوباره عزت نخستین را به دست آوردند و این یك تغییر اساسی در فلسفه حكومت محسوب میشود.
محمد حسنین هیكل، نویسنده و روزنامه نگار معروف عرب: «گویی شخصیتی از شخصیتهای آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنة الكبری) با معجزهای به دنیا بازگشته تا پس از پیروزی امویان و به خون غلتیدن شهیدان اهل بیت (ع)، سپاه علی (ع) را رهبری كند .»
كلیم صدیقی، رئیس وقت پارلمان مسلمانان انگلیس: «امام خمینی تجلی منحصر به فرد مبارزهطلبی اسلام در قبال استیلای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی غرب بود» .
استاد شهید مرتضی مطهری: «امروز تمامی قشرها و طبقات مختلف ملت ایران در روحانیت تجسم پیدا كرده است و روحانیت در آن شخص بسیار بسیار بزرگ تاریخی كه نامش و یادش قلب مرا به لرزه میآورد یعنی استاد بزرگوار ما آیتالله العظمی آقای خمینی تجسم یافته است .»
روبین وود زورث، خبرنگار آمریكایی: «زمانی كه امام خمینی از در وارد میشد احساس میكردم كه از لابه لای آن گردبادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت . گویا در ورای آن عبای قهوهای، عمامه مشكی و ریش سفید روح زندگی جریان داشت; به طوری كه همه بینندگان را محو تماشای خود كرد . در آن هنگام حس كردم كه با حضور او همه ما كوچك شدهایم و گویا در سالن كسی جز او باقی نمانده است .
. زمانی كه بر روی صندلی خود نشست، احساس كردم كه نیرویی از وجودش ساطع میشود، نیرویی به سان یك گردباد كه اگر با دقت نگاه میكردی در مییافتی كه نوعی «آرامش مطلق» در درون آن نهفته است، چرا كه [امام] خمینی بسیار جدی و استوار و مسلط بود .»
نشریه پروفیل، چاپ اتریش: «پیام امام (ره) در میان مسلمانان نه فقط شیعیان (بلكه) در همه منطقه و جهان طنین افكند .»
«روبین وود زورث» : «او مسیح معاصر بود و دقیقا اشعه صلابت و سازش ناپذیری عیسی بن مریم - علی نبینا و آله و علیه السلام - بود» .
پروفسور ویلیام بیمان، از دانشگاه براون آمریكا: «باعقاید مذهبی كه غرب آنها را كهنه و قرون وسطایی میدانست جهان را تكان داد» .
محمد العاصی امام جماعت مسجد واشنگتن: «شرق و غرب را لرزانید و میراثی بر جای گذاشت كه هنوز زنده و فعال است» .
لنسر پرفسور اتریشی: «انقلاب امام خمینی (ره) حتی سیر تطوری انسان را تغییر داد» .
محمد حسنین هیكل: «او هم چون گلولهای بود كه از صدر اسلام شلیك شده و بر قلب قرن بیستم نشسته بود» .
احمد هوبر محقق سوییسی: «ایشان از گذشته آمده بود و در حال زندگی میكرد ولی بیانگر و نمایانگر آینده بود» .
میخاییل گورباچف: «او فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مكان نمیگنجید .»
هنری پراكت، كاردار سیاسی و نظامی سفارت آمریكا در ایران (72 - 1978) : «تردیدی نمیباشد كه ایشان یكی از مردان بزرگ تاریخ در این قرن بود كمتر كسی را امروز میتوان یافت كه از جاذبه و نفوذی همانند آنچه كه نه تنها در ایران بلكه در جهان اشتبرخوردار باشد و توجه قدرتهای بزرگ را تا این حد به خود معطوف دارد .»
هنری كسینجر، مشاور رئیس جمهوری آمریكا در دهه 70 میلادی: «آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه كرد، تصمیمات او آن چنان رعدآسا بود كه مجال هر نوع تفكر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت .
هیچ كس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده در دنیا سخن میگفت و عمل میكرد . گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیت الله خمینی باغرب برگفته از تعالیم الاهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت .»
نشریه نیوزویك چاپ سوئیس: «امام خمینی (ره) با چهرهای جدی، سمبل بنیادگرایی در ایران بود . وی كسی بود كه شاه را از تخت طاووس به زیر كشید، شیطان بزرگ را از كشور راند، آمریكائیان را در سفارتشان گروگان گرفت و فتوای قتل یك نویسنده را كه به اسلام اهانت كرده بود، صادر كرد .»
روزنامه داگلبات چاپ نروژ: «آیتالله خمینی (ره) شخصیتی بود استوار و در سختیها به آرامی تصمیم میگرفت، وی مطمئن بود كه همیشه خدا با اوست . سخن وی قانون بود و قانون او قرآن .»
تلویزیون نروژ: «آیتالله خمینی (ره) رهبر و شخصیتی بود كه طی ده سال بارها آمریكا را تحقیر كرد و آبروی آن كشور را برد .»
آبزرور: «ثبات رای و فسادناپذیری این روحانی صالح اندیش و مصمم، موجب حیثیت، پیام وی برای مردم جهان، خلوص عقیده و پیروی از سادگی در مقابل پیچیدگیها و آلودگیهای غرب بود و این رمز توفیق وی و احساس افتخار پیروان اوست .»
آرموند اروبن پونته، خبرنگار آرژانتینی: «امام خمینی (ره) یك بار دیگر اسلام را در جهان به حركت درآورد و همین امر نیز باعث وحشت رهبران غرب از ایشان شده بود .»
گئوركی سانیكیدزه: «دفاع از مستضعفان و محرومان در سرلوحه سیاست امام خمینی (ره) قرار داشت و بحثهای سیاسی ایشان بر این اصل مهم استوار بودند و همین امر با موعظههای صرفا اخلاقی اكثر رهبران مذهبی مغایرت داشت . بدینسان تمام افرادی كه قربانی نظام امپریالیستی بودند و در فقر و فلاكت زندگی میكردند، در اشتغالات فكری و بحثهای نظری حاكمان و دیگر مسؤولان حكومتی دوباره عزت نخستین را به دست آوردند و این یك تغییر اساسی در فلسفه حكومت محسوب میشود.