نویسنده: E. M. Senchenkova
مترجم: معشورهی عالی پور
مترجم: معشورهی عالی پور
[kliment ārkādievič timiryāzef]
Kliment Arkadievich Timiyazev
(ت. سن پترزبورگ، روسیه [لنینگراد کنونی]، 13 خرداد 1221/3 ژوئن 1843؛ و. مسکو، روسیه، 8 اردیبهشت 1299/ 28 آوریل 1920)، فیزیولوژی گیاهی.
تیمیریازف کوچکترین فرزند از هفت فرزند آرکادی سیمیونویچ، رئیس ادارهی کمرگ سن پترزبورگ، و ادلیدا کلمنتفنا، یک زن انگلیسی، بود. خانوادهی تیمیریازف از نظر مالی در رفاه نسبی بود، ولی پس از بازنشستگی پدر خانواده وضع مالی آنها تغییر چشمگیری یافت. دانستن چند زبان خارجی تیمریازف را قادر ساخت که به عنوان منقّد مطبوعات انگلیسی در روزنامهی Golos مشغول کار شود و با پرداختن به کار ترجمه های ادبی به خانوادهاش کمک کند.
تیمیریازف در زادگاه خود آموزش دید و در 1239 وارد دانشگاه سن پترزبورگ شد و در بخش علوم طبیعی دانشکدهی فیزیک و ریاضیات به تحصیل پرداخت. در 1241 به دلیل شرکت در اغتشاشات دانشجویی اخراج شد. پس از یک سال، تحصیل در دانشگاه را، این بار تنها به عنوان شنوندهای آزاد، از سر گرفت. او کار مترجمی را ادامه داد و نیز مقالهای دربارهی کتاب Origin of species («اصل انواع»، 1864) از داروین منتشر ساخت. تیمیریازف به پاس کاری که در مورد جگرگیا (liverwort) انجام داده بود (1244) به دریافت مدال طلا و درجهی «نامزدی در علوم» نایل آمد. پس از فارغ التحصیل شدن، تحت نظر میندیلیئیف در ایالت سیمبیرسک به کار پرداخت، و روشهای جدید مربوط به فنون کشاورزی را مورد پژوهش قرار داد. در مورد عمل نور ساخت (فوتوسنتز) نیز آزمایشهای کرد. در 1247، در «اولین کنگرهی طبیعیدانان و پزشکان»، گزارشی دربارهی تغذیهی با هوا و استفاده از نور مصنوعی عرضه کرد. در همان سال، به توصیهی بیکیئتف، «به منظور آمادگی برای مقام استادی» به خارج از کشور فرستاده شد. در سالهای 1247-1249، وی در آلمان با هلمهولتس، گ. کیرشهوف، بونزن، هوفمایستر، و در فرانسه با با برتلو، ژ. ب. بوسنگو، و کلود برنار کار کرد. تیمیریازف، پس از بازگشت به روسیه، در «مدرسهی جنگلبانی و کشاورزی پیتروف» (که اکنون فرهنگستان کشاورزی ک. آ. تیمیریازف مسکو نامیده میشود) به عنوان معلم گیاه شناسی به کار پرداخت. او از پایاننامهی فوق لیسانس خود در مورد تجزیهی طیفی سبزینه (کلوروفیل) دفاع کرد (1250) و استاد فوق العادهی فرهنگستان گردید. در 1254 از پایاننامهی دکتری خود در مورد جذب نور به توسط گیاهان دفاع کرد و استاد معمولی فرهنگستان شد. در 1256 به سمت استاد کالبدشناسی و فیزیولوژی گیاهی دانشگاه مسکو انتخاب شد.
زندگی علمی تیمیریازف توأم با درگیریهائی با دولت بود و در 1277 به عنوان مدرّس تمام وقت از دانشگاه مسکو اخراج شد. او بار دیگر به مدیریت آزمایشگاه گیاه شناسی رسید. تنها در 1296 بود که به عنوان استاد دانشگاه مسکو را از نو احراز کرد، اما به دلیل ناخوشی دیگر نتوانست به کار در آن بخش ادامه دهد. تیمیریازف آرمانهای انقلاب کبیر را با اشتیاق پذیرا شد.
پژوهشهای اصلی تیمیریازف در فیزویولژی گیاهی بود. در دههی 1240 کارهای تجربی و نظری مهمی در زمینهی عمل نورساخت انجام داد؛ در پایاننامههای فوق لیسانس و دکتری، و همچنین در یک سلسله از نوشتههای بعدی، ابتدا از تجزیهی طیفی برای مطالعهی دقیق خصوصیات نورشناختی سبزینه و وابستگی نورساخت به این خصوصیات و به انواع پرتوهای طیف خورشید استفاده کرد. تیمیریازف این نظریهی نادرست را که بیشترین نورساخت در پرتوهای سبز مایل به زرد صورت میپذیرد رد کرد و نشان داد که عمل نورساخت با بیشترین شدت در بخش قرمز طیف به وقوع میپیوندد. او کاربرد پذیری اولین قانون نوراشیمی و قانون بقای کارمایه در مورد عمل نورساخت را با دلیل و مدرک به اثبات رساند.
تیمیریازف مفهوم سبزینه را نه تنها به عنوان یک حسّاس کنندهی فیزیکی بلکه به منزلهی حسّاس کنندهی شیمیایی نیز، که سریعاً از تبدیل اوکسایش- احیا در جریان نورساخت تأثیر میپذیرد، بسط و توسعه داد. در سال 1269، وی یکی از اولین کسانی بود که وجود دومین نوار جذبی سبزینه و، در نتیجه، وجود دومین نوار جذبی نورساخت را تأیید کردند. او رابطهی بین عمل نورساخت و شدت نوردهی را بررسی کرد (1268) و اظهار داشت که اِشباع نور در نورساخت در اواسط جذب کامل نور خورشید صورت میگیرد؛ این نظریه اکنون همراه با نمودار در بین عموم شناخته شده است. در 1282، تیمیریازف نتایج اصلی پژوهشهای سی و پنج سالهی خود در مورد عمل نورساخت را در سخنرانی کرونی تحت نام «عملکرد کیهانی گیاه سبز» برای انجمن سلطنتی لندن بیان کرد. از 1253 تا 1282 تعدادی مقاله برای انتشار در مجموعهی Sun, Life, and Chlorophyll («آفتاب، زندگی، و سبزینه»، 1923) آماده کرد. زیربنای نظریای که او برای نیروشناسی نورساخت عرضه کرد هنوز به اعتبار خود باقی است، حتی اگر نظریهی کوانتومی نور جای نظریهی موجی را گرفته باشد.
موفقیت تیمیریازف در پژوهشهایش در مورد نورساخت تا حدود زیادی به دلیل توجه زیادش به تدوین روشهای جدید و مطالعهی فرآیندهای فیزیولوژیک در گیاهان است، و در این مورد خود دست به تهیهی ابزارها و شیوه هائی زد. وی نظریه هائی دربارهی تغذیهی معدنی گیاهان و آب دادن به آنها تنظیم و تدوین کرد. همچنین لزوم اجرای اصول داروینی، بویژه نظریهی انتخاب طبیعی، را برای تبیین فرایندهای فیزیولوژیک در گیاهان احساس میکرد؛ و برای توضیح این مسأله در ارتباط با عمل نورساخت و رنگ سبز سبزینه دست به آزمایش زد. تلاش در راه استفاده از نتایج موفقیت آمیز فیزیولوژی گیاهی در کشاورزی قسمت زیادی از وقت تیمیریازف را به خود اختصاص داد.
تیمیریازف در دفاع از نظریهی داروین و توسعهی آن، بویژه در روسیه، نقشی مؤثر داشت. زمانی که او دانشجوئی بیش نبود، با کتاب «اصل انواع» آشنا شد و توانست در نظریهی تکاملی آن اساس یک نظریهی کلی را در مورد جهان سازواره ها ببیند و شالودهی مادّه گرایانه اش را درک کند. کتابهای او با عنوانهای «طرحی کوتاه از نظریهی داروین» (1865) و «چالرز داروین و نظریهاش» در سالهای 1262 تا 1320 پانزده بار چاپ شدند عقاید داروین بخش اعظم کتاب «روش تاریخی در زیست شناسی» (1922) را، که پس از مرگ تیمیریازف انتشار یافت، به خود اختصاص داده است.
برخی از آثار او بدین قرارند: «über die relative Bedeutung von Lichtstrahlen verschiedener Berchbarkeit bei der kohlensäure zersetzung in Pflanzen»، در Bze، 27 (1896)، 169-175؛ Spektrahny analiz kholorofilla («تجزیهی طیفی سبزینه»، سن پترزبورگ، 1871)؛ «Sur l"action de la lumière dans la decomposition de l"acide carbonique par la granule de chloropylle»، در کتاب Atti de l Congress botanico internazionale (فلورانس، 1876)، 108-114؛ «sur le rapport entre l"intensité des radiations solaires et la decomposition de l"acide carbonique par les végétaux»، در GAS، 109 (1889)، 379-382؛ و «The Cosmical Function of the Green plant»، در PRS، 72 (1903)، 424-461، که سخنرانی کرونی او است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
Kliment Arkadievich Timiyazev
(ت. سن پترزبورگ، روسیه [لنینگراد کنونی]، 13 خرداد 1221/3 ژوئن 1843؛ و. مسکو، روسیه، 8 اردیبهشت 1299/ 28 آوریل 1920)، فیزیولوژی گیاهی.
تیمیریازف کوچکترین فرزند از هفت فرزند آرکادی سیمیونویچ، رئیس ادارهی کمرگ سن پترزبورگ، و ادلیدا کلمنتفنا، یک زن انگلیسی، بود. خانوادهی تیمیریازف از نظر مالی در رفاه نسبی بود، ولی پس از بازنشستگی پدر خانواده وضع مالی آنها تغییر چشمگیری یافت. دانستن چند زبان خارجی تیمریازف را قادر ساخت که به عنوان منقّد مطبوعات انگلیسی در روزنامهی Golos مشغول کار شود و با پرداختن به کار ترجمه های ادبی به خانوادهاش کمک کند.
تیمیریازف در زادگاه خود آموزش دید و در 1239 وارد دانشگاه سن پترزبورگ شد و در بخش علوم طبیعی دانشکدهی فیزیک و ریاضیات به تحصیل پرداخت. در 1241 به دلیل شرکت در اغتشاشات دانشجویی اخراج شد. پس از یک سال، تحصیل در دانشگاه را، این بار تنها به عنوان شنوندهای آزاد، از سر گرفت. او کار مترجمی را ادامه داد و نیز مقالهای دربارهی کتاب Origin of species («اصل انواع»، 1864) از داروین منتشر ساخت. تیمیریازف به پاس کاری که در مورد جگرگیا (liverwort) انجام داده بود (1244) به دریافت مدال طلا و درجهی «نامزدی در علوم» نایل آمد. پس از فارغ التحصیل شدن، تحت نظر میندیلیئیف در ایالت سیمبیرسک به کار پرداخت، و روشهای جدید مربوط به فنون کشاورزی را مورد پژوهش قرار داد. در مورد عمل نور ساخت (فوتوسنتز) نیز آزمایشهای کرد. در 1247، در «اولین کنگرهی طبیعیدانان و پزشکان»، گزارشی دربارهی تغذیهی با هوا و استفاده از نور مصنوعی عرضه کرد. در همان سال، به توصیهی بیکیئتف، «به منظور آمادگی برای مقام استادی» به خارج از کشور فرستاده شد. در سالهای 1247-1249، وی در آلمان با هلمهولتس، گ. کیرشهوف، بونزن، هوفمایستر، و در فرانسه با با برتلو، ژ. ب. بوسنگو، و کلود برنار کار کرد. تیمیریازف، پس از بازگشت به روسیه، در «مدرسهی جنگلبانی و کشاورزی پیتروف» (که اکنون فرهنگستان کشاورزی ک. آ. تیمیریازف مسکو نامیده میشود) به عنوان معلم گیاه شناسی به کار پرداخت. او از پایاننامهی فوق لیسانس خود در مورد تجزیهی طیفی سبزینه (کلوروفیل) دفاع کرد (1250) و استاد فوق العادهی فرهنگستان گردید. در 1254 از پایاننامهی دکتری خود در مورد جذب نور به توسط گیاهان دفاع کرد و استاد معمولی فرهنگستان شد. در 1256 به سمت استاد کالبدشناسی و فیزیولوژی گیاهی دانشگاه مسکو انتخاب شد.
زندگی علمی تیمیریازف توأم با درگیریهائی با دولت بود و در 1277 به عنوان مدرّس تمام وقت از دانشگاه مسکو اخراج شد. او بار دیگر به مدیریت آزمایشگاه گیاه شناسی رسید. تنها در 1296 بود که به عنوان استاد دانشگاه مسکو را از نو احراز کرد، اما به دلیل ناخوشی دیگر نتوانست به کار در آن بخش ادامه دهد. تیمیریازف آرمانهای انقلاب کبیر را با اشتیاق پذیرا شد.
پژوهشهای اصلی تیمیریازف در فیزویولژی گیاهی بود. در دههی 1240 کارهای تجربی و نظری مهمی در زمینهی عمل نورساخت انجام داد؛ در پایاننامههای فوق لیسانس و دکتری، و همچنین در یک سلسله از نوشتههای بعدی، ابتدا از تجزیهی طیفی برای مطالعهی دقیق خصوصیات نورشناختی سبزینه و وابستگی نورساخت به این خصوصیات و به انواع پرتوهای طیف خورشید استفاده کرد. تیمیریازف این نظریهی نادرست را که بیشترین نورساخت در پرتوهای سبز مایل به زرد صورت میپذیرد رد کرد و نشان داد که عمل نورساخت با بیشترین شدت در بخش قرمز طیف به وقوع میپیوندد. او کاربرد پذیری اولین قانون نوراشیمی و قانون بقای کارمایه در مورد عمل نورساخت را با دلیل و مدرک به اثبات رساند.
تیمیریازف مفهوم سبزینه را نه تنها به عنوان یک حسّاس کنندهی فیزیکی بلکه به منزلهی حسّاس کنندهی شیمیایی نیز، که سریعاً از تبدیل اوکسایش- احیا در جریان نورساخت تأثیر میپذیرد، بسط و توسعه داد. در سال 1269، وی یکی از اولین کسانی بود که وجود دومین نوار جذبی سبزینه و، در نتیجه، وجود دومین نوار جذبی نورساخت را تأیید کردند. او رابطهی بین عمل نورساخت و شدت نوردهی را بررسی کرد (1268) و اظهار داشت که اِشباع نور در نورساخت در اواسط جذب کامل نور خورشید صورت میگیرد؛ این نظریه اکنون همراه با نمودار در بین عموم شناخته شده است. در 1282، تیمیریازف نتایج اصلی پژوهشهای سی و پنج سالهی خود در مورد عمل نورساخت را در سخنرانی کرونی تحت نام «عملکرد کیهانی گیاه سبز» برای انجمن سلطنتی لندن بیان کرد. از 1253 تا 1282 تعدادی مقاله برای انتشار در مجموعهی Sun, Life, and Chlorophyll («آفتاب، زندگی، و سبزینه»، 1923) آماده کرد. زیربنای نظریای که او برای نیروشناسی نورساخت عرضه کرد هنوز به اعتبار خود باقی است، حتی اگر نظریهی کوانتومی نور جای نظریهی موجی را گرفته باشد.
موفقیت تیمیریازف در پژوهشهایش در مورد نورساخت تا حدود زیادی به دلیل توجه زیادش به تدوین روشهای جدید و مطالعهی فرآیندهای فیزیولوژیک در گیاهان است، و در این مورد خود دست به تهیهی ابزارها و شیوه هائی زد. وی نظریه هائی دربارهی تغذیهی معدنی گیاهان و آب دادن به آنها تنظیم و تدوین کرد. همچنین لزوم اجرای اصول داروینی، بویژه نظریهی انتخاب طبیعی، را برای تبیین فرایندهای فیزیولوژیک در گیاهان احساس میکرد؛ و برای توضیح این مسأله در ارتباط با عمل نورساخت و رنگ سبز سبزینه دست به آزمایش زد. تلاش در راه استفاده از نتایج موفقیت آمیز فیزیولوژی گیاهی در کشاورزی قسمت زیادی از وقت تیمیریازف را به خود اختصاص داد.
تیمیریازف در دفاع از نظریهی داروین و توسعهی آن، بویژه در روسیه، نقشی مؤثر داشت. زمانی که او دانشجوئی بیش نبود، با کتاب «اصل انواع» آشنا شد و توانست در نظریهی تکاملی آن اساس یک نظریهی کلی را در مورد جهان سازواره ها ببیند و شالودهی مادّه گرایانه اش را درک کند. کتابهای او با عنوانهای «طرحی کوتاه از نظریهی داروین» (1865) و «چالرز داروین و نظریهاش» در سالهای 1262 تا 1320 پانزده بار چاپ شدند عقاید داروین بخش اعظم کتاب «روش تاریخی در زیست شناسی» (1922) را، که پس از مرگ تیمیریازف انتشار یافت، به خود اختصاص داده است.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
نوشتههای اصلی تیمیریازف با عنوان Sochinenia در 10 جلد انتشار یافتند (مسکو، 1937-1940)؛ برای آگاهی از فهرست آثار او در زمینههای فیزیولوژی گیاهی، آیین داروین، و موضوعهای عمومی علوم طبیعی، جلد یکم، 475-495. گزیدهی آثار او با عنوان Izbrannye sochinenia در 4 جلد منتشر شد (مسکو، 1948-1949).برخی از آثار او بدین قرارند: «über die relative Bedeutung von Lichtstrahlen verschiedener Berchbarkeit bei der kohlensäure zersetzung in Pflanzen»، در Bze، 27 (1896)، 169-175؛ Spektrahny analiz kholorofilla («تجزیهی طیفی سبزینه»، سن پترزبورگ، 1871)؛ «Sur l"action de la lumière dans la decomposition de l"acide carbonique par la granule de chloropylle»، در کتاب Atti de l Congress botanico internazionale (فلورانس، 1876)، 108-114؛ «sur le rapport entre l"intensité des radiations solaires et la decomposition de l"acide carbonique par les végétaux»، در GAS، 109 (1889)، 379-382؛ و «The Cosmical Function of the Green plant»، در PRS، 72 (1903)، 424-461، که سخنرانی کرونی او است.
دوم. خواندنیهای فرعی.
دربارهی تیمیریازف و آثارش، (که به ترتیب تاریخی تنظیم شده اند): kliment Arkadievich Timiryazev، از و. ل. کماروف، ن. آ. ماکسیمف، و ب. گ. کوسنیتسوف (مسکو، 1945)، با فهرستی از خواندنیهای فرعی، 198-211؛ Mirovozzrenie k. A. Timiryazev («جهان نگری تیمیریازف»)، از گ. و. پلاتونف (مسکو، 1952)، 468-478؛ kliment Arkadievich Timiryazev, Zhizn tvorchestvo (« ... زندگی و فعالیت»)، از آ. ا. کورچاگین، چاپ سوم (مسکو، 1957)؛ و K. A. Timiryzev I uchenie o fotosinteze («... و نظریهی نورساخت»)، از ا. م. سنچنکووا (مسکو، 1961).منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست