دولت اخلاقي و دکترين مهدويت
منبع:سايت انتظار
يکي از مباحث بنيادين در "دکترين مهدويت"، شناخت خواسته ها، مشکلات و نيازهاي واقعي و اساسي انسان ها و يافتن پاسخ و راهکاري مناسب و فراگير براي حلّ آنها است، يکي از تعاليم و انگاره هاي مهم در اين دکترين، توجّه به دولت مهدوي و محوريت آن در برطرف ساختن دشواري ها و کاستي هاي زندگي بشري است.در اين راستا روشن شدن ماهيت، هدف و برنامه اصلي و محوري اين دولت ـ و به تبع آن شناخت برنامه ها و عملکردهاي مختلف و فرعي آن ـ از اهميت به سزايي برخوردار است. مقاله پيش رو، عهده دار تبيين بخشي از دکترين مهدويت ـ با توجه به انگارة دولت اخلاقي امام مهدي عجل الله فرجه الشريف ـ است.
پيشگفتار
از ديدگاه شيعه، آينده جهان، بسيار روشن و خوشبينانه است. تاريخ، براى رسيدن به جامعه مطلوب و آرمانى (تحقق يافتنى و حتمى هر چند با طى فراز و نشيبها و كژتابىهاى گوناگون) در حركت است. اين مدينه فاضله در زمين به دست حق پرستان و به رهبرى مصلح موعود و با يارى امدادهاى الهى و او اداره آن را در دست خواهد گرفت. اين جامعه پايان حركت تاريخ و آغاز حياتى متكامل و بدون كاستى و نقص است. سياست در اين جامعه، "فاضله" و "الهى" است و دولت بر اساس نظام امامت شكل مىگيرد. مردم - به خصوص مستضعفان و صالحان - نقش اساسى در اداره و كنترل امور دارند و صاحبان زر و زور و تزوير از بين مىروند. دور نماى اين "جامعه موعود" را اين چنين مىتوان تصوير كرد: دولت مهدوى بر سراسر دنيا سيطره و برترى خواهد داشت و شرق و غرب عالم را فرا خواهد گرفت. حكومت او، بر اساس جهان بينى الهى و آموزه هاي اسلام خواهد بود. دين مورد قبول خدا (اسلام) و آيين يكتا پرستى و توحيد، همگانى شده و معنويت و اخلاق، در همه جا گسترش خواهد يافت. "ولايت و امامت" مهدى مورد پذيرش همه بشر قرار گرفته و آنان طعم خوش عدالت، امنيت و سعادت را خواهند چشيد. مردم به كمال نهايى و هدف غايى خود خواهند رسيد و روح عبادت و عبوديت بر جوامع حاكم خواهد شد.ترس و ناامنى از بين رفته و امنيت و آرامش همه جا را فرا خواهد گرفت. فساد، ستم و تباهى از جهان ريشه كن و از قسط و دادگرى آكنده خواهد شد. بركتهاى بىشمار آسمان، نازل و نعمتهاى بىكران زمين، آشكار شده و گنجينهها و معادن آن استخراج خواهد شد. علوم، صنعت و فن آورى پيشرفت خارق العادهاى يافته و خرد و عقل مردم كامل خواهد شد.
كشورها و شهرها آباد و زمين خرّم خواهد شد. ديگر ويرانى و عقب ماندگى در آن وجود نخواهد داشت. كشاورزى رونق يافته و دشتها و مزارع سرسبز و پر محصول خواهد شد و كشاورزان و دهقانان، از كشت و زرع خود، چند برابر گذشته، محصول درو خواهند كرد. اقتصاد جوامع پيشرفت كرده و ثروت و درآمدها، عادلانه توزيع خواهد شد. فقيران و تهى دستان، غنى و بى نياز گرديده و بسيارى از امور كشور در دست مستضعفان و صالحان خواهد بود.
علم طب و بهداشت و درمان، رشد يافته و بيمارىها ريشه كن خواهد شد. كارگزاران امور، از افراد با ايمان و كاردان انتخاب شده و آنان خدمتگزاران مردم خواهند بود. بشر به آرزوى ديرينه خود مبنى بر حكومتى عادلانه، جامعهاى اخلاقمدارانه، آيينى خداپرستانه و رفاه و امنيتى جاودانه خواهند رسيد.اين "انگاره"، ديدگاه روشن قرآن و آرمان و خواسته اصيل و متكامل اسلام است. اين بشارت و وعده حتمى خداوند به يكتاپرستان و حق باوران و هدف و مسير روشن تاريخ در چشم انداز اديان الهى است. توضيح و تبيين نظام مند، جامع، فراگير و واقع گرايانه اين اصل و آموزه؛ مي تواند ذيل "دکترين مهدويت" صورت گيرد.
دکترين مهدويت و انگارة دولت
"دكترين مهدويت" تصوير و طراحي جامع و فراگير جامعه موعود و بيان ويژگيها، برنامهها، اهداف، استراتژي، خط مشيها و تعاليم و آموزههاي گوناگون آن است. گفتني است: ارائه و طرح نقش جامعه آرمانى، نه مضّر است و نه لغو، مشروط به اينكه داراى سه ويژگى باشد:- يك. كاملاً واقع بينانه باشد و حقايق زيست شناختى، روان شناختى و جامعه شناختى را از نظر دور ندارد.
- دو. همراه با ارائه طريق باشد؛ يعنى، فقط جامعه آرمانى را تصوير نكند، بلكه راه روشن رسيدن به آن را نيز نشان دهد.
- سه. اهدافى را اعّم از هدف اصلى و نهايى و هدفهاى واسط و فرعى براى جامعه آرمانى تعيين كند كه داراى مراتب باشد.
مهمترين و اساسىترين اقدام امام مهدى عجل الله فرجه الشريف پس از پيروزى و سيطره بر سراسر جهان، تشكيل دولت و به دست گرفتن حكومت و فرمانروايى دنيا است. مردم جهان در عين حال كه شاهد نابسامانى، جنگها، فساد، بىعدالتى، ناامنى و الحادگرايى در جهان بودهاند؛ دولتها، احزاب و سازمانهاى بسيارى را نيز ديدهاند كه مدعى خدمت به جهانيان و ايجاد آرامش، صلح و امنيت و بهبود وضع اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى در دنيا بودهاند! اما در عمل چيزى جز تباهى و ستم و جنگ مشاهده نكردهاند؛ با اين حال روزگارى فرا مىرسد كه معنويت و عدالت، به دست تواناى مرد الهى و در دولت كريمه اهل بيت? برقرار مىشود و رفاه، امنيت، عدل و يكتاپرستى در همه جاى عالم گسترش مىيابد. روشن است كه اين تنها با تشكيل دولت و انسجام در امور، به دست مىآيد. امام باقر در تفسير آيه ( الذين ان مكناهم فى الارض...( مىفرمايد:
اين آيه در حق آل محمد صلي الله عليه و آله، حضرت مهدى عجل الله فرجه الشريف و ياران او است كه خداوند آنها را مالك شرق و غرب جهان نموده، آيين اسلام را پيروز مىكند و بدعتها و باطلها را به دست او و يارانش نابود مىسازد ـ چنان كه [قبلاً] سفيهان حقّ را لگدمال كرده باشند ـ تا اينكه از ستم نشانهاى نمىماند.
اين دولت بهترين، كاملترين و مردمىترين دولتها ـ پس از نابودى و پايان فرصت دولتهاى ديگر ـ خواهد بود. در اين زمينه روايتى آمده است:
همانا دولت ما آخرين دولتها است و براى هيچ خاندانى دولتى نيست؛ مگر اينكه قبل از ما حكومت كند؛ تا هنگامى كه ما به قدرت رسيديم كسى نگويد ـ وقتى روش حكومتى ما را ديدند ـ اگر ما نيز به قدرت مىرسيديم، اين چنين رفتار مىكرديم. و اين گفتار خداوند است كه: عاقبت براى تقوا پيشگان است.
از بررسى اهداف، كارويژهها وعملكردها، پيامدها، نتايج مثبت، ويژگىها وشاخصها وبرنامههاى دولت مهدى عجل الله فرجه الشريف، به دست مىآيد كه پس از قيام وپيروزى بر گروه باطل ونابودى آنها، ظلم وستم از بين رفته وامنيت برقرار مىشود. اما براى تغيير در بينش، روش ومنش ناسالم مردم ـ كه ساليان سال با آن خو گرفتهاند ـ حضرت مهدى عجل الله فرجه الشريف؛ رشد وكماليابى انسانها را سرلوحه برنامههاى خود قرار داده وبر تزكيه نفوس، تتميم مكارم اخلاقى، دعوت به خيرات عامه وفضايل (عدالت، راستى، قسط، پاكى و...) اقدام خواهد نمود. و اين تنها در سايه تشكيل دولت اخلاقي مبتني بر ساختار امامت امكان پذير است؛ يعني، دولتي كه رشد اخلاقي و عقلي مردم را هدف اصلي خود قرار داده و آنها را به كمال مطلوب و واقعي ميرساند.
در نتيجه مردم به آن غايت اصلى وبنيادين خود (عبادت وعبوديت) وتقرّب به خداوند سوق داده مىشوند و در پرتو آن، به زدودن رذايل وآراستن فضايل، موفّق خواهند شد. اين دولت، سياست، اجتماع، اقتصاد وفرهنگ را به سمت فضيلتهاى اخلاقى و خيرات مىكشاند و با پيوند ميان سياست و اخلاق، در تعالى وتكامل اخلاقى و عقلي مردم مىكوشد. در اين راستا، علم، دانش، صنعت وتكنولوژى در مسير درست خود قرار مىگيرد و رابطه مردم با خدا، با خود، با ديگران و با طبيعت تصحيح مىشود و قدرت نيز در خدمت آنان قرار مىگيرد. در اين عصر سرچشمه اخلاق، دين و وحى الهى و شريعت آسمانى است كه تكليف و وظيفه مردم را به شكل مطلوبى تبيين مىكند و... .
دولت اخلاقي
دولت اخلاقى امام مهدى عجل الله فرجه الشريف، بدين معنا است كه هم خود جامع تمام فضايل، نيكىها ومحاسن اخلاقى وعقلى است وهم در مقام عمل واجرا، همه آنها را در جامعه محقّق مىسازد. هم مدافع وحامى ارزشها وهنجارهاى اخلاقى ودينى است وهم ابزار زندگى صنعتى وعلمى بشر را براى تحقّق كمالات انسانى (عبادت وعبوديت وتقرّب به خدا) به كار مىگيرد و جامعه را زنده و انسانيت انسان را احيا مىكند. معيار مشترك اين دولت در سر تا سر جهان، "رشد اخلاقي و عقلي" مبتنى بر دين و تكامل و تعالى انسان ها و آزادي او است.دولت اخلاقى امام مهدى عجل الله فرجه الشريف، فقط پيشبينى و الگوسازى براى آينده نيست؛ بلكه مدل و الگوى زندگى امروزين نيز مىباشد. اين ايده، هم نظر به حال دارد وهم نظر به آينده وما مىتوانيم از الگوهاى اخلاقى ـ دينى آن دولت، براى رفع كاستىها و نابسامانىهاى گوناگون جوامع استفاده كنيم و در تربيت و پرورش نفوس از آن بهره بگيريم.
"دولت اخلاقى"؛ يعنى، "دولتى مبتنى بر نظام امامت كه جامعه را در تمامى ابعاد وجنبهها، به سمت رشد اخلاقى وكمال مطلوب انسانى، هدايت وراهبرى مىكند وباورها ورفتارهاى مردم را اصلاح مىنمايد و آزادي واقعي آنان را تأمين مي کند". به عبارت ديگر، دولت امام مهدى، وظيفهدار تأمين سعادت حقيقى و حداكثر كمال و رشد اخلاقى و عقلي مردم و تربيت و احياى نفوس مرده است. تا انسان به اوج كمال ذاتى نرسد، محال است به سعادت حقيقى نائل آيد وچون تحقّق سعادت حقيقى، تنها در عصر حضرت ولى عصر عجل الله فرجه الشريف امكانپذير است، انسان به يقين به اوج "كمال" خواهد رسيد و كمال او عبارت است از: كمال خلقى، عقلى و اجتماعى.
بر اين اساس دولت اخلاقى امام مهدى عجل الله فرجه الشريف احياي نفوس، بصيرت بخشي و تأمين معنويت، عقلانيت وعدالت را بر عهده دارد تا جامعه به سمت "تعالى و تكامل"، "تعادل" و "پيشرفت و رفاه" سوق داده شود.در دولت اخلاقى امام مهدى عجل الله فرجه الشريف همه امور ورهيافتها، فاضله والهى است؛ يعنى، از يك سياست فاضله شروع وبه يك هدف فاضله (الهى) ختم مىشود. اين شاخص، در ساختار نظام امامت جاى مىگيرد و به غير از آن امكان تصوير و عملياتى كردن چنين چيزي وجود ندارد. در اين ساخت، "كمال واقعي انسان" (عبادت و عبوديت) در مركز قرار مىگيرد و با كمك و راهنمايى وحى، هدفمندى نظام هستى و تجربه بشرى، رابطه انسان با خدا، با خود، با ديگران و حتى با طبيعت اصلاح مىشود.
بر اساس اين مبنا، دولت اخلاقى، كارآمدى وكارآيى خود را در همه شؤون وابعاد زندگى انسانى، بروز مىدهد. در واقع اخلاق متعالى وتصحيح رابطه انسان با همه چيز، باعث تغيير و تكامل رفتار و طرز تلقى و باورهاى او و استفاده درست و بهينه از همه چيز مىشود. در دولت اخلاقى، همه چيز بر پايه معنويت و عقلانيت است و برآمد آن، سياست اخلاقى، اقتصاد اخلاقى، فرهنگ اخلاقى و جامعه اخلاقى است. در نتيجه مردم خود خواهان و عامل عدالت، امنيت، پيشرفت مادي و معنوي، صلح، قسط و... خواهند بود؛ چون به رشد اخلاقي و عقلي و آزادي از قيد و بندهاي مادي و ظاهري دست مييازند. پس در طراحي دکترين مهدويت ـ براساس آموزه هاي ديني ـ بايد روشن شود که مشکل و نياز اصلي بشر چيست؟ آيا عدالت است يا امنيت، پيشرفت، صلح و...؟ اگر خواست اصلي او فراتر از اينها باشد ـ که هست ـ بايد چه انگاره اي را بيشتر مورد توجّه قرار داد؟ پاسخ اين نوشتار اين است که کاستي اصلي زندگي بشر نبود معنويت و بصيرت است و اگر اين دو حاصل شود (رشد اخلاقي و عقلي)؛ مشکلات ديگر به راحتي حل مي شود.
بايستگي دولت اخلاقي
در عصر ظهور ودوران حاضر، تنها "دولت اخلاقى" مورد نياز و فايدهبخش است؛ دولتى كه كار ويژه اصلى آن تأمين كمال مطلوب انسانى و رشد و بالندگى فضايل اخلاقى ـ در تمامى شؤون زندگى ـ و فزوني خردورزي است. جامعهاى كه به شدّت دچار انحراف، فساد، حيرت وسرگردانى، پوچى وبىهدفى است و بيشتر اعضاى آن، داراى فساد عقيده، عمل و اخلاق هستند؛ نياز به دولتى دارد كه در رأس آن انسان كامل قرار گرفته ودر صدد تكميل مكارم اخلاقى واز بين بردن آلودگىها و فسادها و از بين بردن موانع خردورزي و انديشه است تا بشر به کمال نهايي خود (عبادت و عبوديت) دست يازد.روايات مختلف در اين موضوع ـ به خصوص حديث "اكمل به اخلاقهم" ـ دلالت بر اهميت و محوريت اخلاق و كمال يابي واقعي و رشد و بالندگى معنوى و عقلاني انسانها در دولت مهدوى دارد:امام باقر? مىفرمايد:
"اذا قام قائمنا، وضع يده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم واكمل به اخلاقهم".
"چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان مىگذارد وعقول آنها را متمركز ساخته واخلاقشان را به كمال مىرساند".
در روايت ديگرى آمده است:
"اذا قام قائمنا وضع يده على رؤوس العباد فجمع به عقولهم وكملت به احلامهم...".
"وقتى قائم ما قيام كند، دست [عنايتش] را بر سر بندگان مىنهد وبدين وسيله عقل آنها زياد شده وفهمشان بالامىرود (كامل مىگردد)."
پيامبر صلي الله عليه و آله مىفرمايد:
"... يملأ قلوب العباد عبادة و يسعهم عدله".
"... دلهاى بندگان را پر از عبادت مىكند وعدلش فراگير مىشود".
همچنين:
"... أن يصلح امة بعد فسادها".
"او اين امت را پس از آنكه تباه [و فاسد] شدهاند، اصلاح مىكند".
بر اساس اين روايت اصلاح مردم بعد از فساد اخلاقى آنان وتغيير بنيادين رفتارها، گفتارها وپندارهاى غير اخلاقى وآلوده آنها، مهمترين ودرخشانترين اقدام دولت امام مهدى عجل الله فرجه الشريف خواهد بود و اين احياگرى و اصلاح و نوسازى معنوى، مطلق و فراگير است و پس از آن فساد و انحرافى وجود نخواهد داشت و زمين نورانى و پر از صفا و معنويت خواهد شد:
"و تُشرق الارض بنور ربّها".
"زمين با نور پروردگارش منوّر مىشود".
و "ان قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربّها واستغنى الناس".
"چون قائم ما قيام كند، زمين به نور پروردگارش روشن مىگردد ومردم همگى بىنياز شوند".
دولت اخلاقي و دکترين مهدويت
دولت امام مهدى عجل الله فرجه الشريف، دولتى کمال گرا، احياگر و فضيلتگرا است و آموزههاى بنيادين اسلام بر آن حاكم است. دولتى غير اقتدارگرا وغير استبدادى است؛ بلكه رضايت و خشنودي مردم و كمال مادى و معنوى آنان را در اولويت قرار مىدهد. تربيت دينى وپروش اخلاقى و رشد فکري و علمي مردم در رأس قرار مي گيرد. جهانى و فراگير است و ارزشها و هنجارهاى اخلاقى را جهانى مىكند. نمونه كامل دولت نبوى صلي الله عليه و آله و دولت علوى? است. انسانها را از قيد و بندهاى نفسانى و استثمار و استعمار قدرتمندان آزاد مىكند. دولت علم و دانش و انديشه و خردورزى است. پايان بخش دولتهاى سكولار و ليبراليستى و احياگر دولت دينى است. همه كس وهمه چيز را به كمال نهايى خود مىرساند. تحقق آرمانهاى بشرى وتشكيل مدينه فاضله اسلامى است.اين دولت سعادت واقعى بشر وخيرات عمومى را تأمين مىكند. رابطه انسان را با خدا تصحيح و انسان را به خودشناسى وخودسازى اخلاقى دعوت مىكند. اقتدار و نفوذ فراوان و فراگيرى دارد و ريشه ظلم و ستم و فساد را از بين مىبرد. مبتنى بر برهان و استدلال عقلى، دلايل وحجّتهاى دينى و حكمت و دانش است. كاملترين خلافت الهى بر روى زمين بوده و رهبر و پيشواى آن، منصوب از سوى خدا است. با مردم رابطهاى دوستانه و ولايت مدارانه دارد و با آنها بر اساس كرامت ذاتى و اخلاق انسانى برخورد مىكند. دولتى فراملّى و فرامرزى است و تمامى امكانات منابع و خدمات را در اختيار همگان قرار مىدهد. دولتى ظلم ستيز، كفر ستيز و ضد فساد و خشونت است.
دولتى فرهنگى وارزشى است ودر آن علم وهنر ودانش در راستاى تعالى بشر، به كمال مىرسد. حامى محرومان، مستضعفان، تهى دستان و صالحان است و ثروت و قدرت و شهرت در آن جايى ندارد. عدالت محور است و در همه زمينههاى قضايى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى عدالت را برقرار مىكند. ارشاد، هدايت و امر به معروف را در اولويت قرار مىدهد. محصول انديشه بشرى نيست؛ بلكه پاسخگويى به نيازها، مشكلات، كاستىها و ناراستىهاى زندگى است. دولتى كارآمد، كامل، اخلاق محور، و كمالگرا است و... .
امام مهدي عجل الله فرجه الشريف در اين راستا به عنوان زعيم سياسى ـ دينى، اختيارات و مسؤوليتهاى گستردهاى براى مديريت و هدايت امور گوناگون مردم برعهده دارد و وظايف مختلفى مانند حفظ دين، اصلاح مردم، احياى سنّت، اقامه حدود، گسترش عدالت، جهاد، عزل و نصب كارگزاران، توزيع بيت المال، تأمين حقوق و... برعهده امام است و او ولايت، اختيارات و شؤون مختلفى دارد. البته همة اينها فرع بركار اصلي آن حضرت (احيا گري) است. کارکردهاي مهم دولت مهدوي عبارت است از:
1. کارکرد سياسي و اجتماعي
وظايف و كاركردهاى سياسى و اجتماعى دولت مهدوى براى تأمين عدالت فراگير، اداره سياسى جهان با تدبّر و عقلانيت، قضاوت و داورى عادلانه، قانون گذارى الهي، تأمين صلح و امنيت و احياى دين و اصلاح امور است. دولت ايشان در تمامى زمينهها، موفّق و كارآمد بوده و همه امور سياسى و اجتماعى را تحت پوشش قرار خواهد داد.2. کارکرد فرهنگي و ديني
كاركرد فرهنگى و دينى دولت ايشان در راستاى تربيت دينى مردم، تتميم مكارم اخلاقى و زدودن آلودگىها و مفاسد، گسترش و احياى آموزههاى اسلام، تثبيت آيين توحيد و يكتاپرستى، رشد دانش و علم بشرى، شكوفايى افكار و انديشهها، رشد و ترقى صنعت و فن آورى و پيشرفت شگفتانگيز در زمينههاى ارتباطات، اطلاعات و اختراعات است. البته دولت مهدوى عجل الله فرجه الشريف، بيشترين اهميت را به برنامههاى فرهنگى ـ دينى داده و در رشد و تعالى اخلاقى انسانها و تزكيه و تهذيب نفوس اهتمام جدّى خواهد داشت.3. کارکرد اقتصادي و عمراني
كاركرد اقتصادى و عمرانى دولت مهدوى در جهت استفاده صحيح از موهبتهاى طبيعى (گنجها و معادن)، عمران و آبادانى شهرها و كشورها، بى نيازى و استغناى مردم، كمك به بدهكاران و فقيران، توزيع عادلانه امكانات و بيت المال، ايجاد اقتصاد سالم، رونق كشاورزى و دامپرورى و... است. دولت ايشان در زمينه اقتصاد و عمران موفقيتهاى كاملى كسب خواهد كرد و در عين حال بر اخلاقى بودن فعاليتهاى اقتصادى و استفاده صحيح از طبيعت و گسترش عدالت تأكيد خواهد نمود.دستاورد اين دولت عبارت است از: "معنويت، عدالت، عقلانيت و توسعه". اينها انگارههايى است كه دولت مهدوى عجل الله فرجه الشريف در تمامى زمينهها و برطبق شاخصها و معيارهاى ذيل به آنها دست مىيابد:- 1. بهبود ارتباط فرد با خداى خود؛
- 2. توجّه به شايستگىها، استعدادها و ارزشهاى فردى؛
- 3. استفاده صحيح از موهبتهاى الهى؛
- 4. روابط دوستانه و صلحآميز با ديگران.
بشر پس از قرنها و سالها چشم انتظارى و اميد به اصلاح امور و تحقّق بشارت الهى، به سعادت و كمال مطلوب نائل خواهد آمد و در پرتو دولت مهدوى، در تمامى جنبههاى زندگى به رفاه، آسايش، آرامش، صلح و تعالى و تكامل دست خواهد يازيد و همة اين امور، در جهت رسيدن او به کمال نهايي (عبادت و عبوديت خداوند) خواهد بود.براين اساس مي توان از تعاليم و آموزه هاي ديني، فلسفي، کلامي، سياسي، فلسفة تاريخ و در توضيح و تبيين دولت اخلاقي امام مهدي عجل الله فرجه الشريف بهره مند شد و نظريه اي علمي، نظام مند و فراگير از انديشة مهدويت ارائه داد.
انگاره هاي زير هر کدام متکفّل تبيين و تصوير ابعاد مختلف دکترين مهدويت مي باشند:
- 1. فلسفة تاريخ، براي شناخت هدف و غايت حرکت تاريخ؛
- 2. فلسفة سياسي، براي شناخت و معرفي بهترين و بايسته ترين غايت و سامان سياسي؛
- 3. کلام سياسي، براي تبيين آموزه هاي اعتقادي ـ ديني مهدويت؛
- 4. علم سياست، براي شناخت ماهيت دولت و تناسب آن با غايت و هدف بنيادين مهدويت و...
پي نوشت:
1. تفسير قمي، ج2، ص87؛ تأويل الآيات، ص339.
2. كتاب الغيبة، ص 473؛ الارشاد، ج2، ص385.
1. سعيد بن هبةاللَّه راوندى، الخرائج والجرائح، ج 2، ص 841، ح 71؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 336، ح 71؛ لطف اللَّه صافى گلپايگانى، منتخب الاثر، ص 482.
2. محمّد بن يعقوب كلينى، كافى، ج1، ص25، ح1؛ محمّد بن حسن حرّ عاملى، اثباة الهداة، ج3، ص495.
3. محمد بن حسن شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 179؛ محمد بن جرير طبرى، دلائل الامامة، ص 259؛ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 74، ح 24.
4. على بن عيسى اربلى، كشف الغمّة، ج 2، ص 473؛ سليمان قندوزى حنفى، ينابيع المودّة، ج 2، ص 538.
1. محمد بن على بن بابويه (شيخ صدوق)، كمال الدين، ج 2، ص 345، ح 31؛ على بن عيسى اربلى، كشف الغمة، ج 2، ص473؛ فضل بن حسن طبرسى، اعلام الورى، ص 391.
2. ابى جعفر محمد بن حسن شيخ طوسى، كتاب الغيبة، ص 468؛ محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد)، الارشاد، ج 2، ص381؛ محمد بن جرير طبرى، دلائل الامامة، ص 260.