نویسنده:Pierre Speziali
مترجم: فریبرز مجیدی
مترجم: فریبرز مجیدی
[žul tāneri]
Jules Tannery
(ت. مانت سور سِن، فرانسه، 4 فروردین 1227/ 24 مارس 1848؛ و. پاریس، فرانسه، 20 آبان 1289/ 11 نوامبر 1910)، ریاضیات.
تانری كوچكترین فرزند از سه فرزند دلفن تانری بود؛ دلفن به عنوان مهندس با شركت راه آهن غرب همكاری میكرد. بزرگترین فرزند او دختر بود و دومین فرزندش پوْل تانری، مهندس و نگارندهی تاریخ علم، بود. خانوادهی او ابتدا به ردوْن، در ایل اِ ویلن، رفتند كه در آنجا پدر خانواده بر احداث یك خط راه آهن نظارت میكرد، و سپس به موْندویل نزدیك كان [در شمال فرانسه]، نقل مكان كردند.
ژول، در دبیرستان شهر كان، دانش آموز بسیار خوبی بود و در مسابقهی ورودی عمومی چندین جایزه بدست آورد. برادرش، كه به فلسفه و رسوم باستانی یونان علاقهای عاشقانه داشت، ذوقی برای درك این موضوعات به او بخشید. در 1245 تانری با موقعیتی ممتاز به بخش علمی دانشسرای عالی و، در همان زمان، به مدرسهی پوْلی تكنیك راه یافت. او تصمیم داشت كه به دانشسرا وارد شود، و در 1248 در مسابقهی صلاحیت معلمی (aggregation) به مقام اول رسید؛ سپس تدریس ریاضیات در دبیرستان شهر رِن به او واگذار شد، و در 1250 به مقامی در دبیرستان شهر كان، كه همكلاس قدیمی او امیل بوترو نیز در آن تدریس میكرد، منصوب گردید.
طی این دوره تانری بحرانی مذهبی را از سر میگذرانید كه از میل ژرف او به تحسین بیتأسف بت پرستی عهد باستان، آیین عقل، و عقاید لوكرتیوس ناشی میشد.
تانری در 1251 به عنوان دستیار استاد ریاضیات در دانشسرا به پاریس بازگشت. او، به تشویق اِرمیت، كار بر سر رسالهای را آغاز كرد كه از آثار فوكس الهام گرفته بود («خواص انتگرالهای معادلات دیفرانسیئل خطی در ضریبهای متغیر»)، و در 1253 از آن دفاع كرد. دو سال بعد سردبیر Bulletin des sciences mathématiques («خبرنامهی علوم ریاضی») شد، كه در آن تا زمان مرگ با داربو، اوْئوئل، و پیكار همكاری داشت. او تعداد زیادی نقد بر كتاب برای آن مجله نوشت، كه تنها در فاصلهی 1284 تا 1289 شمارشان از 200 متجاوز بود. این نقدها و بررسیها، كه با روحِ نقّادی دقیق و سبك عالی مشخص میشوند، هم از حیث صورت و هم از حیث محتوا در نوع خود سرمشقهائی بشمار میروند.
تانری در دبیرستان سن لوئی ریاضیات عالی تدریس میكرد و در سوْربوْن جانشین استاد مكانیك فیزیكی و تجربی شد. در 1260 برای تصدی مقام «استاد تنظیم كنندهی سخنرانیها» در دانشسرا و، اندكی پس از آن، در دانشسرای زنان واقع در سِور [sevr] معرفی گردید. از 1263 تا آخر عمر به عنوان دستیار مدیر پژوهشهای علمی در دانشسرا خدمت كرد؛ در این مقام حد كامل قابلیتهایش را نشان داد. در همین زمان، از 1282، استاد حساب فاضل و جامع (دیفرانسیئل و انتگرال) دانشكدهی علوم پاریس بود.
تانری، كه عضویت چندین كمیسیون آموزشی و شورای عالی آموزش همگانی را برعهده داشت، نقش مهمی در اصلاحات آموزشی فرانسه در آغاز قرن بیستم ایفا كرد. این معلم با استعداد، با تدریس و ایفای وظایف نظارت در دانشسرا، به بسیاری از دانشجویان راهنماییهای ارزشمند میكرد و به عدهی زیادی از آنان [مثلاً پوْل پَنلوِه، ژول دراك، و امیل بوْرل] الهام بخشید كه راه زندگی علمی را پیش گیرند. تانری، در 20 اسفند 1285، به جانشینی پوْل براوردل [bruārdel] به عضویت آزاد فرهنگستان علوم برگزیده شد.
تانری از موهبتهای شایان توجهی در نویسندگی برخوردار بود. سبك ناب و ظریف اشعاری كه در ساعات فراغت میسرود بروشنی نشانههائی از حساسیتی به سبك قدیم (كلاسیك) را نمایان میساخت. فرهنگ وسیع، نجابت شخصیت، و حس فطری پایبندی او به اخلاقی كه بر بنیاد عقل استوار بود، در هریك از Pensées («تفكرات») او، كه مجموعهای است از اندیشههای وی دربارهی دوستی، هنرها، و زیبایی، انعكاس داشت. غالباً این تفكرات حس طنز بسیار لطیفی را نمایان میسازند.
از میان نوشتههای علمی او كتاب Introduction à la théorie des fonctions dune variable («مقدمه بر نظریهی توابع یك متغیره») تأثیر فوق العاده زیادی بر نسلهای جوانتر ریاضیدانان برجای نهاد. امیل بوْرل میگفت كه این كتاب اثری است عمیق، دقیق، و ظریف، كه چگونگی اندیشیدن را به وی آموخته است. تانری در كتاب دیگری، كه با همكاری ژول موْلك نگاشت، نتایج كاربرد قضیههای فوكس را بر معادلهی دیفرانسیئل خطیای كه دورههای تناوب تابعی بیضوی را تعریف میكند عرضه كرد. وی همچنین معادلهی اوْیلر را به صورت تازهای بسط داد. در جبر، تانری به پیروی از راهی كه ارمیت گشوده بود، به تحقیقاتی دربارهی تبدیلهای متشابه صورتهای درجهی دوم، صورتهای متفاوت درجهی سوم، و تابعهای متقارن پرداخت. در هندسه، او پژوهش را بر صفحهی بوسای معادلات چاوله (قناص) درجهی سوم و بر سطح درجهی چهارمی كه خطهای كوتاهترین فاصله (ژئوْدزیك) بین دو نقطهی آن حالت جبری دارند متمركز نمود. پوانكاره بر تانری ارج بسیار مینهاد و با نظر مساعد بر نوشتههایش شرح مینوشت. آثار تانری در كشورهای خارج، بخصوص در آلمان، شناخته شده بود، و از كتاب Notions de mathématiques («مفهومهائی از ریاضیاتِ») او در 1288 ترجمهای به زبان آلمانی انتشار یافت.
در 1259 وایرشتراس مقالهی «دربارهی نظریهی توابع» را منتشر كرد و در آن به بررسی همگرایی رشتهای پرداخت كه جملههایش تابعهای گویای یك متغیر بشمار میروند. تانری، با خواندن این مقاله، راه حلهائی را كه به روشی سادهتر، با بهره گیری از قضایای مقدماتی نظریهی توابع، بدانها دست یافته بود برای وایرشتراس فرستاد. وایرشتراس نامهی تانری را به آلمانی ترجمه كرد و آن را در Monatsberichte der königlich preussischen Akademie der Wissenschaften zu Berlin («ماهنامهی فرهنگستان سلطنتی علوم پروس در برلین»، 1881، 228-230) بچاپ رسانید.
تانری دربارهی نقش عدد در علم بسیار میاندیشید، و در پی نشان دادن این نكته بود كه چگونه میتوان كل موضوع تحلیل ریاضی را صرفاً بر بنیاد مفهوم عدد صحیح استوار ساخت. او به هنگام اندیشیدن دربارهی مفهوم «بی نهایت» به این نتیجه رسید كه بینهایت هم ارز است با امكان سادهی جمع نامعیّن. و سرانجام، علاقهی او به تاریخ علم- كه بیتردید ملهم از برادرش بود- او را به چاپ دستنوشتههای چاپ نشدهی گالوا و مكاتبات لیوویل و دیریكله رهنمون شد.
گالوا دستنوشتههایش را به دوستش اوْگوست شوالیه سپرده بود، و شوالیه آنها را به لیوویل داد. شخص اخیر كتابخانهاش را برای یكی از دامادهایش به نام سلستن بلینیئر (1202-1284)، شاگرد سابق مدرسهِ پوْلی تكنیك و یكی از هواداران اوْگوست كنت، به ارث گذاشت. بانو بلینیئر، دختر لیوویل، به نوبهی خود، نوشتههای گالوا، همراه با مكاتبات پدرش با دیریكله، را به تانری داد.
امیل پیكار در نوشتهای با عنوان Éloge et discource académiques («ستایشنامه و گفتار فرهنگستانی») (صفحهی 101)، میان ژول و پوْل تانری مقایسهای كرده است:
آنان در همهی عمر فوق العاده به یكدیگر نزدیك بودند. این دو برادر، كه طبایع بسیار متفاوتی داشتند، یكدیگر را تكمیل میكردند. پوْل از معتقدات مثبت گرایانهی (پوْزیتیویستی) خود آرامش خاطری مییافت. او كه زبان شناس و دانشمندی با تبحر فوق العاده بود در پی آن بود، كه در یادداشتها و مقالات بیشمار، سیر تكامل تاریخی علم را از دورهی باستانی یونان تا پایان قرن هفدهم دنبال كند. از سوی دیگر، فلسفهی ژول او را از بند اضطراب فكری رها نمیساخت. نگرش وی جامعیتی كمتر از نگرش برادرش داشت، اما عمیقتر بود. او هم از ذهن موشكاف یك متخصص فلسفهی ماوراءالطبیعی برخوردار بود و هم از بصیرت اخلاق گرائی كه بند پندارها را گسیخته باشد.
مقالههای تانری بدین قرارند:« Sur l’équation différentielle linéaire qui relie au module la fonction complète de première espèce»، در CHS، 86 (1878)، 811-812؛ «Sur quelques proprétiés des fonctions complètes de première espèce»، همان، 950-953؛ «Sur les intégrals eulériennes»، همان، 94 (1882)، 1698-1701؛ و «Sur les fonctions symétriques des différences des raciness d`une équation»، همان، 98 (1884)، 1420-1422؛ «Les Mathématiques dans l`Enseignement secondaire»، در LRP، 4 (1900)، 619-641؛ «Principes fondamentaux de l`arithmétique» با همكاری ژ. موْلك در Encyclopédie des sciences mathématiques، بخش1، یكم (پاریس، 1904)، 1-62؛ «Sur l`aire du parallelogramme des périods pour une fonction pu donnée»، در BSMa، 28 (1904)، 108-117؛ «Paul Tannery»، در Comptes rendus du IIe congrès international de philosophie (ژنو، 1905) 775-797؛ «Manuscrites et papiers inédits de Galois»، در BSMa، 30 (1906)، 226-248، 255-263، و 31 (1907)، 275-308؛ «Correspondance entre Liouville et Dirichlet»، همان، 32، (1908)، 47-62، 88-95، و 33(1909)، 47-64؛ «Discours pronouncé à Bourg la-Reine» (در مراسم افتتاحیهی نهادن لوحهای در خانهای كه گالوا در آن زاده شده بود)، همان، 33 (1909)، 158-164؛ «Pour la science livresque»، در RMM، 17 (1909)، 161-171؛ و«Pensées» در RM، 11 (1911)، 257-278، 399-435.
یك كتاب كوچك 140 صفحهای زیرعنوان En souvenir de Jules Tannery MCMXII، از طریق پرداخت حق اشتراك در 1291/ 1912 به وسیلهی دوستان تانری انتشار یافت، كه شامل خطابهای است از ارنست لاویس، مدیر دانشسرا، مقالهای زندگینامگی به قلم امیل بوترو، و منتخبی از «Pensées» تانری. نیز -«La vie et l’oeuvre de Jules Tannery member de l`Academie»، از امیل پیكار، در MAS، 58 (1926)، یك- سی و دو؛ همین مقاله، با چند تجدیدنظر، به نام «Un géométre philosophe:Jules Tannery»، در RDM، 31 (1926)، 858-884، و در Éloges et discours accademiques پیكار (پاریس، 1931)، 51-104، بچاپ رسید.
نیز - پوْگندوْرف، سوم، 1324؛ چهارم، 1476؛ پنجم، 1242؛ و «Paul,Jules et Marie Tannery»، از ج. سارتن، در Isis، 38 (1948-1947)، 33-51، كه علاوه بر آن در صفحات 47-48 شامل فهرستی از آثار ژول تانری است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Jules Tannery
(ت. مانت سور سِن، فرانسه، 4 فروردین 1227/ 24 مارس 1848؛ و. پاریس، فرانسه، 20 آبان 1289/ 11 نوامبر 1910)، ریاضیات.
تانری كوچكترین فرزند از سه فرزند دلفن تانری بود؛ دلفن به عنوان مهندس با شركت راه آهن غرب همكاری میكرد. بزرگترین فرزند او دختر بود و دومین فرزندش پوْل تانری، مهندس و نگارندهی تاریخ علم، بود. خانوادهی او ابتدا به ردوْن، در ایل اِ ویلن، رفتند كه در آنجا پدر خانواده بر احداث یك خط راه آهن نظارت میكرد، و سپس به موْندویل نزدیك كان [در شمال فرانسه]، نقل مكان كردند.
ژول، در دبیرستان شهر كان، دانش آموز بسیار خوبی بود و در مسابقهی ورودی عمومی چندین جایزه بدست آورد. برادرش، كه به فلسفه و رسوم باستانی یونان علاقهای عاشقانه داشت، ذوقی برای درك این موضوعات به او بخشید. در 1245 تانری با موقعیتی ممتاز به بخش علمی دانشسرای عالی و، در همان زمان، به مدرسهی پوْلی تكنیك راه یافت. او تصمیم داشت كه به دانشسرا وارد شود، و در 1248 در مسابقهی صلاحیت معلمی (aggregation) به مقام اول رسید؛ سپس تدریس ریاضیات در دبیرستان شهر رِن به او واگذار شد، و در 1250 به مقامی در دبیرستان شهر كان، كه همكلاس قدیمی او امیل بوترو نیز در آن تدریس میكرد، منصوب گردید.
طی این دوره تانری بحرانی مذهبی را از سر میگذرانید كه از میل ژرف او به تحسین بیتأسف بت پرستی عهد باستان، آیین عقل، و عقاید لوكرتیوس ناشی میشد.
تانری در 1251 به عنوان دستیار استاد ریاضیات در دانشسرا به پاریس بازگشت. او، به تشویق اِرمیت، كار بر سر رسالهای را آغاز كرد كه از آثار فوكس الهام گرفته بود («خواص انتگرالهای معادلات دیفرانسیئل خطی در ضریبهای متغیر»)، و در 1253 از آن دفاع كرد. دو سال بعد سردبیر Bulletin des sciences mathématiques («خبرنامهی علوم ریاضی») شد، كه در آن تا زمان مرگ با داربو، اوْئوئل، و پیكار همكاری داشت. او تعداد زیادی نقد بر كتاب برای آن مجله نوشت، كه تنها در فاصلهی 1284 تا 1289 شمارشان از 200 متجاوز بود. این نقدها و بررسیها، كه با روحِ نقّادی دقیق و سبك عالی مشخص میشوند، هم از حیث صورت و هم از حیث محتوا در نوع خود سرمشقهائی بشمار میروند.
تانری در دبیرستان سن لوئی ریاضیات عالی تدریس میكرد و در سوْربوْن جانشین استاد مكانیك فیزیكی و تجربی شد. در 1260 برای تصدی مقام «استاد تنظیم كنندهی سخنرانیها» در دانشسرا و، اندكی پس از آن، در دانشسرای زنان واقع در سِور [sevr] معرفی گردید. از 1263 تا آخر عمر به عنوان دستیار مدیر پژوهشهای علمی در دانشسرا خدمت كرد؛ در این مقام حد كامل قابلیتهایش را نشان داد. در همین زمان، از 1282، استاد حساب فاضل و جامع (دیفرانسیئل و انتگرال) دانشكدهی علوم پاریس بود.
تانری، كه عضویت چندین كمیسیون آموزشی و شورای عالی آموزش همگانی را برعهده داشت، نقش مهمی در اصلاحات آموزشی فرانسه در آغاز قرن بیستم ایفا كرد. این معلم با استعداد، با تدریس و ایفای وظایف نظارت در دانشسرا، به بسیاری از دانشجویان راهنماییهای ارزشمند میكرد و به عدهی زیادی از آنان [مثلاً پوْل پَنلوِه، ژول دراك، و امیل بوْرل] الهام بخشید كه راه زندگی علمی را پیش گیرند. تانری، در 20 اسفند 1285، به جانشینی پوْل براوردل [bruārdel] به عضویت آزاد فرهنگستان علوم برگزیده شد.
تانری از موهبتهای شایان توجهی در نویسندگی برخوردار بود. سبك ناب و ظریف اشعاری كه در ساعات فراغت میسرود بروشنی نشانههائی از حساسیتی به سبك قدیم (كلاسیك) را نمایان میساخت. فرهنگ وسیع، نجابت شخصیت، و حس فطری پایبندی او به اخلاقی كه بر بنیاد عقل استوار بود، در هریك از Pensées («تفكرات») او، كه مجموعهای است از اندیشههای وی دربارهی دوستی، هنرها، و زیبایی، انعكاس داشت. غالباً این تفكرات حس طنز بسیار لطیفی را نمایان میسازند.
از میان نوشتههای علمی او كتاب Introduction à la théorie des fonctions dune variable («مقدمه بر نظریهی توابع یك متغیره») تأثیر فوق العاده زیادی بر نسلهای جوانتر ریاضیدانان برجای نهاد. امیل بوْرل میگفت كه این كتاب اثری است عمیق، دقیق، و ظریف، كه چگونگی اندیشیدن را به وی آموخته است. تانری در كتاب دیگری، كه با همكاری ژول موْلك نگاشت، نتایج كاربرد قضیههای فوكس را بر معادلهی دیفرانسیئل خطیای كه دورههای تناوب تابعی بیضوی را تعریف میكند عرضه كرد. وی همچنین معادلهی اوْیلر را به صورت تازهای بسط داد. در جبر، تانری به پیروی از راهی كه ارمیت گشوده بود، به تحقیقاتی دربارهی تبدیلهای متشابه صورتهای درجهی دوم، صورتهای متفاوت درجهی سوم، و تابعهای متقارن پرداخت. در هندسه، او پژوهش را بر صفحهی بوسای معادلات چاوله (قناص) درجهی سوم و بر سطح درجهی چهارمی كه خطهای كوتاهترین فاصله (ژئوْدزیك) بین دو نقطهی آن حالت جبری دارند متمركز نمود. پوانكاره بر تانری ارج بسیار مینهاد و با نظر مساعد بر نوشتههایش شرح مینوشت. آثار تانری در كشورهای خارج، بخصوص در آلمان، شناخته شده بود، و از كتاب Notions de mathématiques («مفهومهائی از ریاضیاتِ») او در 1288 ترجمهای به زبان آلمانی انتشار یافت.
در 1259 وایرشتراس مقالهی «دربارهی نظریهی توابع» را منتشر كرد و در آن به بررسی همگرایی رشتهای پرداخت كه جملههایش تابعهای گویای یك متغیر بشمار میروند. تانری، با خواندن این مقاله، راه حلهائی را كه به روشی سادهتر، با بهره گیری از قضایای مقدماتی نظریهی توابع، بدانها دست یافته بود برای وایرشتراس فرستاد. وایرشتراس نامهی تانری را به آلمانی ترجمه كرد و آن را در Monatsberichte der königlich preussischen Akademie der Wissenschaften zu Berlin («ماهنامهی فرهنگستان سلطنتی علوم پروس در برلین»، 1881، 228-230) بچاپ رسانید.
تانری دربارهی نقش عدد در علم بسیار میاندیشید، و در پی نشان دادن این نكته بود كه چگونه میتوان كل موضوع تحلیل ریاضی را صرفاً بر بنیاد مفهوم عدد صحیح استوار ساخت. او به هنگام اندیشیدن دربارهی مفهوم «بی نهایت» به این نتیجه رسید كه بینهایت هم ارز است با امكان سادهی جمع نامعیّن. و سرانجام، علاقهی او به تاریخ علم- كه بیتردید ملهم از برادرش بود- او را به چاپ دستنوشتههای چاپ نشدهی گالوا و مكاتبات لیوویل و دیریكله رهنمون شد.
گالوا دستنوشتههایش را به دوستش اوْگوست شوالیه سپرده بود، و شوالیه آنها را به لیوویل داد. شخص اخیر كتابخانهاش را برای یكی از دامادهایش به نام سلستن بلینیئر (1202-1284)، شاگرد سابق مدرسهِ پوْلی تكنیك و یكی از هواداران اوْگوست كنت، به ارث گذاشت. بانو بلینیئر، دختر لیوویل، به نوبهی خود، نوشتههای گالوا، همراه با مكاتبات پدرش با دیریكله، را به تانری داد.
امیل پیكار در نوشتهای با عنوان Éloge et discource académiques («ستایشنامه و گفتار فرهنگستانی») (صفحهی 101)، میان ژول و پوْل تانری مقایسهای كرده است:
آنان در همهی عمر فوق العاده به یكدیگر نزدیك بودند. این دو برادر، كه طبایع بسیار متفاوتی داشتند، یكدیگر را تكمیل میكردند. پوْل از معتقدات مثبت گرایانهی (پوْزیتیویستی) خود آرامش خاطری مییافت. او كه زبان شناس و دانشمندی با تبحر فوق العاده بود در پی آن بود، كه در یادداشتها و مقالات بیشمار، سیر تكامل تاریخی علم را از دورهی باستانی یونان تا پایان قرن هفدهم دنبال كند. از سوی دیگر، فلسفهی ژول او را از بند اضطراب فكری رها نمیساخت. نگرش وی جامعیتی كمتر از نگرش برادرش داشت، اما عمیقتر بود. او هم از ذهن موشكاف یك متخصص فلسفهی ماوراءالطبیعی برخوردار بود و هم از بصیرت اخلاق گرائی كه بند پندارها را گسیخته باشد.
كتابشناسی
یكم. كارهای اصلی.
كتابهای تانری بدین قرارند: Introduction à la théorie des fonction d`un variable (پاریس، 1886)، چاپ دوم، 2 جلد (1904-1910)؛ Eléments de la théorie des fonctions elliptiques ، 4 جلد (پاریس، 1893-1902، با همكاری ژول موْلك)؛ Lecons d`arithmétique théorique et pratique (پاریس، 1894؛ چاپ هفتم، 1917)؛ Introduction à l’étude de la théorie des nombres et de lalgèbre supériure، چاپ امیل بوْرل و ژول دراك (پاریس، 1895)، مستخرج از سخنرانیهای تانری در دانشسرای عالی؛ Notice sur les travaux scientifiques de m Jules Tannery (پاریس، 1901)؛ Notions de mathematiques (پاریس، 1903)، ترجمهی آلمانی (لایپ تسیش، 1909)، با یادداشتهای تاریخی به قلم پوْل تانری؛ Lecons d`algébra et d`analyse à lusage des classes de mathematiques spéciales، 2 جلد (پاریس، 1906)، با همكاری پوْل تانری؛ List des travaux de Paul Tannery (بوْردوْ، 1908)، كه به وسیلهی پ. دوئم تهیه شد و سوكنامه هائی كه به قلم دوئم و ژول تانری نوشته شده بودند مقدم بر آن قرار داشتند؛ و Science et philosophie (پاریس، 1912)، همراه با مقالهای مختصر به قلم امیل بوْرل.مقالههای تانری بدین قرارند:« Sur l’équation différentielle linéaire qui relie au module la fonction complète de première espèce»، در CHS، 86 (1878)، 811-812؛ «Sur quelques proprétiés des fonctions complètes de première espèce»، همان، 950-953؛ «Sur les intégrals eulériennes»، همان، 94 (1882)، 1698-1701؛ و «Sur les fonctions symétriques des différences des raciness d`une équation»، همان، 98 (1884)، 1420-1422؛ «Les Mathématiques dans l`Enseignement secondaire»، در LRP، 4 (1900)، 619-641؛ «Principes fondamentaux de l`arithmétique» با همكاری ژ. موْلك در Encyclopédie des sciences mathématiques، بخش1، یكم (پاریس، 1904)، 1-62؛ «Sur l`aire du parallelogramme des périods pour une fonction pu donnée»، در BSMa، 28 (1904)، 108-117؛ «Paul Tannery»، در Comptes rendus du IIe congrès international de philosophie (ژنو، 1905) 775-797؛ «Manuscrites et papiers inédits de Galois»، در BSMa، 30 (1906)، 226-248، 255-263، و 31 (1907)، 275-308؛ «Correspondance entre Liouville et Dirichlet»، همان، 32، (1908)، 47-62، 88-95، و 33(1909)، 47-64؛ «Discours pronouncé à Bourg la-Reine» (در مراسم افتتاحیهی نهادن لوحهای در خانهای كه گالوا در آن زاده شده بود)، همان، 33 (1909)، 158-164؛ «Pour la science livresque»، در RMM، 17 (1909)، 161-171؛ و«Pensées» در RM، 11 (1911)، 257-278، 399-435.
دوم. خواندنیهای فرعی..
نخستین سوكنامهها در مورد تانری خطابههائی است كه از طرف پ. پنلوه و ا. پیكار در 22 و 23 آبان 1298/ 13 و 14 نوامبر 1910، در BSMa، 34 (1910)، 194-197، درج گردید. به دنبال آنها چند گفتار دیگر انتشار یافتند، بدین قرار:« Jules Tannery,24mars 1848-11 novembre 1910»، از ا. بوْرل، در RM،11 (1911)، 5-16؛ «Jules Tannery»، از امیل هوْولاك، در LRP، 1 (1911)، 305-322؛ و «Jules Tannery»، از آ. شاتله، در EM، 13 (1911)، 56-58.یك كتاب كوچك 140 صفحهای زیرعنوان En souvenir de Jules Tannery MCMXII، از طریق پرداخت حق اشتراك در 1291/ 1912 به وسیلهی دوستان تانری انتشار یافت، كه شامل خطابهای است از ارنست لاویس، مدیر دانشسرا، مقالهای زندگینامگی به قلم امیل بوترو، و منتخبی از «Pensées» تانری. نیز -«La vie et l’oeuvre de Jules Tannery member de l`Academie»، از امیل پیكار، در MAS، 58 (1926)، یك- سی و دو؛ همین مقاله، با چند تجدیدنظر، به نام «Un géométre philosophe:Jules Tannery»، در RDM، 31 (1926)، 858-884، و در Éloges et discours accademiques پیكار (پاریس، 1931)، 51-104، بچاپ رسید.
نیز - پوْگندوْرف، سوم، 1324؛ چهارم، 1476؛ پنجم، 1242؛ و «Paul,Jules et Marie Tannery»، از ج. سارتن، در Isis، 38 (1948-1947)، 33-51، كه علاوه بر آن در صفحات 47-48 شامل فهرستی از آثار ژول تانری است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول