مترجم: مهرداد وحدتی
دولت [چک اسلواکی] به منظور تضمین توسعهی فرهنگی جامعه با همکاری نهادهای قدرت مردمی و سازمانهای اجتماعی، بویژه اتحادیههای صنفی و سازمانهای جوانان، یک پایگاه وسیع مادی - فنی به منظور امکان پذیر ساختن خلق، اشاعه، معرفی و کسب ارزشهای فرهنگی و هنری ایجاد کرده است. در این مورد، ذکر این نکته لازم است که چک اسلواکی اولین اقدامات اساسی دموکراتیک سازی که در سال 1945، پس از آزادی چک اسلواکی صورت گرفت، به وسایل اشاعهی ارزشهای فرهنگی که در آن زمان گستردهترین پایگاه را داشت و عبارت بود از پخش (رادیو و تلویزیونی) فیلم، چاپ و صنعت تولید صفحه مربوط میشد. (2) البته تئاتر نیز از این زمره بود و به معنای دقیق کلمه به صورت هنر تودهها درآمد. شاهد این مدعا وجود وسیعترین شبکه تئاتر جهان در چک اسلواکی است که از نیمهی دوم دههی هفتاد به بعد فعالیت داشته است. در حال حاضر در چک اسلواکی 62 تئاتر دائمی با 88 صحنه برای اجرای نمایش، اپرا، باله، نمایشهای عروسکی و فعالیتهای دیگر وجود دارد. در کنار اینها استودیوهای تجربی و تئاترهای کوچک نیز موجود است. برای هر 172549 نفر اتباع چک اسلواکی یک صحنهی دائم وجود دارد و مدت بیش از 30 سال است که تعداد افرادی که به تئاتر میروند در سطح سالی 9 میلیون نفر ثابت مانده و کاهش اساسی نیافته است.
هدف اقداماتی که در فاصله سالهای 1945 تا 49 به عمل آمده، به طور ویژه، ملی کردن صنعت فیلم و تولید صفحات گرامافون (1945 و 46)، کنترل دولت بر پخش رادیویی و تلویزیونی (1948)، الغای فعالیت بخش خصوصی در زمینهی تئائر (1948)، قرار دادن آموزش بزرگسالان در اختیار سازمانهای مردمی (1945)، ملی کردن صنعت چاپ (1948)، اجرای قانون راجع به انتشار و توزیع کتاب، نتهای موسیقی چاپ شده بر روی صفحات بزرگ بدون جلد (3) و دیگر انتشارات غیر ادواری (1949) بوده است. تعداد زیادی از بناهای پر اهمیت تاریخی تحت مالکیت و حفاظت دولت قرار گرفته است. مجموعهی این اقدامات شرط لازم و قبلی برای دموکراتیک سازی وسیع فرهنگ بود و هنرمندان روشنفکر را از وابستگی مستقیم اقتصادی بر مالکیت خصوصی وسایل تولید در حوزهی فرهنگ به صورتی که در گذشته متداول بود بویژه وسایل تولید انبوه و معرفی محصولات آن آزاد کرد. بدین ترتیب، مهمترین منشأ تمایلات تجاری - که اگر به شکل اساسی حل نشوند بویژه همراه با صنایع به اصطلاح فرهنگی و گسترش و تولید وسیع اموال فرهنگی و آثار هنری، خطری در حال کمین برای توسعهی فرهنگی جامعه در آینده و ایجاد و اتخاذ ارزشهای انسانی فرهنگی به شمار خواهند رفت - از میان برداشته شد.
ویژگی توسعهی جامعهی معاصر چک اسلواکی در دوران سازندگی سوسیالیزم پیشرفته که در آن نتایج انقلابهای علمی و فرهنگی به وضعی خاص به شکل جدید روابط اجتماعی پیوند زده میشود، نگرشی جامع بر حل مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیکی آموزشی است. توسعه فرهنگ و هنر همراه با گسترش نقش آموزشی و فرهنگی حکومت که در آن نهادهای مختلف قدرت مردمی همگام با سازمانهای اجتماعی و حتی تولیدی شرکت دارند، نیازهای روز افزون کنترل علمی و برنامه ریزی شده و بلند مدت جریانهای فرهنگی را که شامل بهره برداری از فعالیتهای خودجوش فرهنگی و خلاقیت فرهنگی کارگران باشد، پیش میآورد.
مخاطبان هنرها و رسانهها
میزان عکس العمل خوانندگان، تماشاگران و شنوندگان نسبت به کارهای مختلف هنری به عنوان یک شرط قبلی مهم توسعهی آفرینندگی هنری، معیار شدت تأثیر آثار هنری و در عین حال، نشانهای بارز از سطح فرهنگی ساکنان یک جامعه است.تحلیل آماری تعداد کسانی که به تئاتر، تالارهای کنسرت، سینماها، نمایشگاهها و تالارهای هنری میروند و نیز تحقیقاتی که در مورد میزان مطالعه و گوش دادن به برنامههای هنری رادیو و تلویزیون به عمل آمده، نمایانگر علاقهی مداوم افراد جامعه به هنرهای دارای ساختار محکم و مشخص است. هرچند توسعهی سریع استفاده از تلویزیون در سالهای پایانی دههی 1950 و اوایل دههی 1960 تأثیر شدیدی بر تعداد سینماروها گذاشت، میتوان گفت که پس از این کاهش اولیه، تعداد سینماروها بار دیگر ثبات یافته است. حتی در وضعیت فعلی که هر خانه یک دستگاه تلویزیون دارد صنعت سینما میتواند روی تعداد رو به افزایش سینماروها، بویژه در میان جوانان، بخصوص تماشاگرانی با تقاضای فزاینده برای فیلمهای دارای ارزش هنری حساب کند. (4)
در بین جمعیت 15 میلیون نفری چک اسلواکی، میانگین تعداد تئاترروها 9 میلیون نفر، کنسرت روها حدود 2 میلیون نفر، افرادی که به موزهها، تالارهای هنری و نمایشگاهها میروند 18 میلیون نفر و سینماروها به 86 میلیون نفر میرسد. جوانان از لحاظ حضور در برنامههای هنری از همه فعالترند و در برخی رشتههای هنری 40 درصد بازدیدکنندگان را جوانان تشکیل میدهند.
البته اطلاعات آماری به هیچ روی، تنها نشانه سطح فرهنگی جامعه نیست و حتی مهمترین آنها نیز به شمار نمیرود. بنابراین، تحقیق علمی بویژه بر روی تحلیل نیازهای واقعی فرهنگی، علایق و فعالیتهای مردم متمرکز میگردد و سعی بر این است که نه تنها برای ارضا، بلکه برای تحریک و تکامل بیشتر آنها راههایی یافت شود. در کنار دیدگاههای جامعه شناختی، روان شناختی و زیبایی شناختی روشهای پیش بینی علمی نیز به گونهای فزاینده مورد استفاده قرار میگیرد. این پیش بینیها اهمیت علمی دارند؛ زیرا به استفاده از نتایج تحقیقات علمی در تنظیم برنامههای بلندمدت توسعهی فرهنگی جامعه کمک میکنند. (5) چشم اندازهای تازهای در برابر خود تحقیق علمی و نیز تلاش به منظور شناسایی قوانین مرحله فعلی توسعه فرهنگ و هنر کشور گشوده میگردد.
شرایط اقتصادی و اجتماعی هنرمندان حرفهای
نظامِ شرایط لازم برای پرورش استعدادهای هنری که به طور منظم و براساس برنامهای بلندمدت ایجاد شده، مبنای انتخاب افراد دارای خصوصیات و شرایط شخصی که آنها را آمادهی فعالیتهای آفرینندهی هنری میکند، میباشد. اعتبار و شخصیت بالای هنرمندان با تأمین مادی و اجتماعی متناسب با آن همراه است.هم هنرمندان و هم اجراکنندگان، عضو جبههی آفرینندگیاند که اتحادیههای هنرمندان، هستهی آن را تشکیل میدهند. اعضای این اتحادیهها برجستهترین آفرینندگان آثار هنری چک و اسلواکی هستند.
صندوقهای فرهنگی که هدف آنها «حمایت مترقی و هدفدار از فعالیتهای آفرینندهی ادبی، علمی و هنری دارای ارزش والای ایدئولوژیکی و مسلکی و اهمیت اجتماعی» (6) است، با همکاریهای اتحادیههای هنرمندان، بهبود شرایط زندگی و تولید هنرمندان را تضمین میکنند. این صندوقها نمایندهی تشکیلات اجرایی اتحادیههای هنرمندان بوده، در برابر وزارت فرهنگ که از احترام خاصی برخوردار است، مسئولند. (7) این صندوقها و بخشهای هر یک، توسط کمیتههایی که به دستور وزیر فرهنگ تأسیس میگردد، اداره میشوند. اعتبارات این صندوقها از طریق کمکهای دریافتی از دریافت کنندگان حق امتیاز یا ورودیه اجراهای هنری (2 تا 3 درصد، بسته به کل درآمد سالیانه) به اضافهی کمکهای وزارت فرهنگ که از محل سود حاصل از استفاده از کارهای علمی و فنی و نیز پول پرداخته شده توسط استفاده کنندگان از این کارها (13 درصد) تأمین میشود.
صندوقها در هر یک از دو جمهوری تشکیلات جداگانهای دارند؛ یکی در پراگ و دیگری در براتیسلاوا. سازمانهای حمایت از منافع مؤلفان و مؤسسات هنری نیز در اقدام به منظور تأمین شرایط مناسب برای زندگی و کار هنرمندان فعالیت میکنند. (شکل 1)
شکل 1. صندوقهای فرهنگی در چک اسلواکی
آفرینندگی هنری و رسانههای گروهی
بدون شک، موقعیت و نقش هنرمندان در دوران معاصر تحت تأثیر رسانههای گروهی، که از سالهای دههی 1950 به شکل نظامی تقریباً کامل درآمده و عملاً کلیهی راهها و وسایل تأثیر بر مردم بویژه رسانههای دید و شنودی را شامل شده، قرار گرفته است. این رسانهها سوای عملکرد اساسی خود، قادرند به گونهای بارز به توسعهی گستردهی ارزشهای هنری و فرهنگی کمک کرده، تا حدودی مددکار حفظ آنها باشند. اگر از کمال نسبی نظام رسانههای گروهی صحبت میشود صحبت دربارهی کمال نسبی نظام هنری یا هر یک از رشتههای هنری نیز درست است. در اینجا واقعاً با دو نظام مستقل سروکار داریم که بخشی از محتوی آن دو بر هم میافتد و ارتباطی کامل میان کارکرد آنها وجود دارد. این دو نظام هر دو پویا و در حال توسعهاند و کمال نسبی آنها مانع از آن نمیگردد که تا حدود زیادی پذیرای یکدیگر باشند. میتوان اطمینان داشت که در نتیجه تحول در علوم و فنون، وسایل جدید اشاعهی آثار هنری پیدا خواهد شد همان طور که در حال حاضر این کار در استفاده از انواع جدید ضبط و نوارهای مغناطیسی، ویدیوکاست، ویدیو سی. دی، و احتمال استفاده از هولوگرافی [= تمام نگاری] و مانند آن صورت میگیرد. همچنین انتظار میرود که تکامل رسانههای گروهی، در آینده موجب تبلور گونههای جدید هنری و حتی ظهور شاخههای جدید هنر شود؛ همان گونه در مورد فیلم و عکاسی هنری شد.ارتباط نزدیک این دو نظام، متکی بر یک زمینه وسیعتر اجتماعی است و قابل توسعه میباشد؛ [این امر] از یک سو در جهت برابرسازی سطح فرهنگی مردم، ساده سازی نیازهای روحی آنها و رشد کارپذیری در پذیرش ارزشهای فرهنگی و نیز راههای سپری کردن اوقات فراغت آنان صورت میگیرد؛ و از سوی دیگر، ممکن است موجب ایجاد زمینهای گسترده جهت ارتباطی چند جانبه و عمیقتر میان انسان و هنر، و جهت گیری قویتر و متمایزتر به سمت ارزشها، بدون کاهش مشارکت مردم در زندگی اجتماعی و فرهنگی گردد. آنچه در اینجا اهمیت دارد استفاده از یک خط مشی فرهنگی هدفدار در مورد رسانههای گروهی و کلام آخر، شرکت فعالانهی خود هنرمندان است.
در چک اسلواکی هنر جایگاه مهمی در ساختار رسانههای گروهی دارد. برنامههای هنری تلویزیونی یک سوم (37/9 درصد در سال 1978) و موسیقی و برنامههای ادبی - نمایشی رادیویی بیش از نصف (55/4 درصد و 10/9 درصد در همان سال) از زمان پخش را به خود اختصاص داده اند. تا آنجا که به تلویزیون مربوط میشود این درصد رو به افزایش است به عنوان مثال، درصد زمان برنامههای هنری به نسبت کل زمان پخش به قرار زیر بوده است:
درصد زمان برنامههای هنری به نسبت کل زمان پخش به قرار زیر است: در سال 1965 برابر 30/6 درصد، در سال 1970 برابر 27/5 درصد، در سال 1975 برابر 31/4 درصد، در سال 1978 برابر 37/9 درصد.
آنچه از این هم بارزتر است، سهم برنامههای هنری وارداتی است که 75 درصد زمان پخش را به خود اختصاص میدهد.
تحقیقاتی که بر روی شنوندگان و بینندگان انجام گرفته، نشان میدهد که برنامههای هنری تلویزیون جزء محبوبترین برنامههای تلویزیونی هستند و موفقترین آنها را 70 درصد کل جمعیت کشور تماشا میکنند (هر خانه عملاً یک دستگاه تلویزیون دارد). (8) در هر حال، مطالعات مقایسهای جامعه شناسی نشان میدهد که مطالعهی کتاب (توسط کل جامعه) و سینما رفتن (در میان جوانان) محبوبیت خود را حفظ کرده و کاملاً با محبوبیت تلویزیون قابل مقایسه است. برای مثال، در سال 1978 در چک اسلواکی نرخ انتشار کتاب 5/5 عنوان برای هر نفر بود، که 2/5 درصد آنها را داستان تشکیل میداد. (9) هر یک از افراد جمعیت فعال چک اسلواکی (بین 15 تا 60) سالانه به طور متوسط 25 مجلهی هنری یا علمی خریداری میکند، در حدود نیمی از خانوادههای چک اسلواکی کتابخانههای اختصاصی دارند که دست کم، دارای صد عنوان کتاب است.
در افزایش تولید صفحات گرامافون نیز جریان مشابهی به چشم میخورد و موسیقی وزین به طرزی چشمگیر ارائه میشود (بیش از نیمی از جمع کل زمان صفحات ضبط شده؛ نگاه کنید به جدول شماره یک).
|
1960 |
1965 |
1970 |
1975 |
1980 |
صفحات گرامافون برحسب |
|
|
|
|
|
زمان ضبط (دقیقه) |
5160 |
7431 |
10482 |
10215 |
13690 |
تعداد کل |
4751 |
5349 |
7453 |
7659 |
11204 |
درصد موسیقی جدی |
60 |
65 |
58 |
60 |
53 |
نوسان میان امور هنری و غیر هنری که از عمده ویژگیهای رسانههای گروهی است تا حدود زیادی بر هویت برنامههای هنری رادیویی و تلویزیونی تأثیر میگذارد. این حرکت یکی از خاستگاههای اصلی گونههای هنریای است که در چک اسلواکی پیدا میشود و از این طریق بر ساختار کلی هنر و موضوعات و مضمونهای آنها تأثیر میگذارد.
از هشت سال پیش تلویزیون چک اسلواکی در کار پخش برنامهای تحت عنوان Bakalari آماتورها) (11) بوده است این برنامه متکی بر توانایی روانی بینندگان است. استودیوهای پراگ، براتیسلاوا و برخی شهرهای منطقهای در فواصل معین یک موضوع یا انگیزهی بحث را که معمولاً یک جملهی کوتاه، ضرب المثل یا کلمهی قصار است اعلام میکنند و از بینندگان در سراسر کشور میخواهند تا در مورد موضوع مفروض به «نقل» داستانی که خود تجربه کردهاند یا در همسایگی آنها اتفاق افتاده است، بپردازند. (12) سه نامهی برتر از میان صدها نامهی دریافتی انتخاب، و برای تبدیل شدن به نمایش، به نمایشنامه نویسان حرفهای، کارگردانان و بازیگرانی که سعی میکنند اصالت پرداخت هنری را با اعتبار موضوع برگرفته از منبع گفتههای نوین مردمی درهم آمیزند، سپرده میشود.
کانون اصلی برنامههای هنری رسانههای گروهی، نمایشنامههای اصیل تلویزیونی، رادیویی و نمایشهای دیگری است که طبعاً شامل امکان اقتباس از برنامههای هنری چک اسلواکی و کارهای کشورهای دیگر (مجموعههای تلویزیونی مبتنی بر آثار بالزاک، گَلزوردی، تولستوی، نف و مانند آنها) نیز میشود. پخش نمایش از تئاتر یا پخش موسیقی از تالارهای کنسرت توسط تلویزیون، بخش کوچکی از برنامههای تلویزیون را تشکیل میدهد. در این مورد، تلویزیون بیشتر به پخش موسیقی از جشنوارههای مهم بین المللی، اجراهای شاد یا برنامههایی که در حمایت از فعالیتها و سنتهای هنری و فرهنگی محلی انجام میگیرد، میپردازد. همچنین رسانههای گروهی اقدام به تشکیل مجتمعها و سازمانهای خاص خود میکنند که نه تنها در برنامههای یک رسانهی خاص، بلکه در دیگر حیطههای زندگی هنری کشور نیز مشارکت میکنند. (13)
وضعیت شایان ذکر دیگر، اهمیت و تأثیر فزایندهی رسانههای گروهی از لحاظ استراحت و سرگرمی (14) است. رسانههای گروهی برای بخش قابل توجهی از جمعیت منبعی برای استراحت و سرگرمی است که اوقات فراغت آنها را پر میکند. اگر اجازه داده شود که این روند به طور خودجوش و بدون ضابطه رشد کند، ممکن است تأثیر منفی نسبتاً شدیدی بر محتوا برنامهها داشته باشد. از طرف دیگر، راه حل این مشکل کاستن یا از میان بردن نقش سرگرم کنندهی تلویزیون نیست؛ بلکه راه چاره، اعتلای معیارهای سرگرمی و درآمیختن نقش سرگرم کنندگی رسانههای گروهی با نقش هنری آنهاست.
جدول دو ساختار برنامههای تلویزیونی را از لحاظ نمایش برنامههای هنری و سرگرم کننده نشان میدهد.
نوع برنامه |
زمان پخش (درصد) |
خبر، تفسیرهای سیاسی، برنامههای آموزشی و ورزش |
47/1 درصد |
برنامههای هنری و سرگرم کننده |
46 |
برنامههای پرکننده فواصل برنامههای اصلی |
5/7 درصد |
(اعلامها، عکسهای ثابت، پخش از استودیوهای دیگر و امثال آنها) آگهی |
1/2 درصد |
به همین شکل، نفوذ هنر به حیطهی برنامههای موسوم به آموزشی که 11/1 درصد زمان پخش تلویزیونی در سال 1978 و 14/3 درصد زمان پخش رادیویی در همان سال را به خود اختصاص داده است، مشاهده میشود. افزون بر برنامههای زنجیرهای پردامنهای همچون Matematika prevazne vazne (ریاضیات غالباً جدی)، برنامهی مشابهی از همین نوع وجود دارد به نام Ceská filharmonie braje a hovori (ارکستر فیلارمونیک چک برنامه اجرا میکند و سخن میگوید) که به راهنمائی بینندگان، بویژه جوانان، در درک و دریافت ارزش هنری موسیقی وزین میپردازد. برنامههای ویژه دربارهی تالارهای هنری، موزه ها، بناهای تاریخی، محلهای حفاظت شدهی طبیعی و محلهای دیگر نیز اهمیت آموزشی مشابه و عمدتاً اهمیت هنری - آموزشی دارند. (15) به مرور، بسیاری از برنامهها مخاطبان خاص خود را پیدا میکنند، تا آنجا که اهداف اصلی آموزشی نقشی درجه دوم یافتهاند و میدان تازهای برای نمایش کارهای هنری درخواستی پدیدار گشته است. یک نمونه از این دست سلسله کنسرتهای طراز اول و تکنوازی است که تحت عنوان Hudba z respiria (موسیقی از Respiriom) سالهاست در پراگ پخش میشود.
تلویزیون همچنین دست به تحقیق میزند و انواع برنامهها را به صورت تجربی با هدف جلب بینندگان و شنوندگان به آفرینشگری ارائه میکند. یک نمونه از این برنامهها televinzi klub mladych (باشگاه تلویزیونی جوانان) است که نویسندگان و نیز شرک کنندگان آن را هنرمندان و مردم عادی نماینده نسل جوانتر تشکیل میدهند. نمونهی دیگر Navsteva V klubu (دیدار از باشگاه) است که به معرفی فعالیتهای هنری محلی در سطح آماتوری میپردازد.
به برخی نمونهها از تجربیات عملی رسانههای گروهی چک اسلواکی، بویژه تلویزیون، در استفاده از هنر در ساختار برنامهها اشاره کردیم. این نمونهها پاسخی نسبی به این پرسش است که آیا میان هنر (آفرینش و استعداد) و تولیدهای یکدست که ویژگی شاخص رسانههای گروهی است، تنشی وجود دارد یا خیر. نه تنها با ملاحظات نظری، بلکه در عمل، معلوم شده است که این تنش غیرقابل رفع نبوده و یک خط مشی فرهنگی فعال و ژرف نگرانه قادر است تمام مشکلات مربوط به جایگاه و نقش هنر در رسانههای گروهی را حل کند.
از آنجا که دلایل اصلی اقتصادی ایجاد کنندهی گرایشهای تجاری که معمولاً بر جایگاه هنر تأثیری منفی میگذارد، [در نظام اجتماعی کشور] وجود ندارد، هیچ گونه خصومتی ایجاد نخواهد شد و مشکل رابطهی میان آفرینندگی هنری، استعداد و تولید برنامههای پی در پی اساساً تا حد کیفیت برنامههای تلویزیونی، رادیویی و دیگر برنامههای هنری کاهش پیدا میکند. نیاز به بهبود کیفیت، بویژه با توجه به تأثیر کلیه انواع رسانههای دید و شنودی مدرن بر تودهها، اولویت مییابد. هدف اصلی از اشاعهی ارزشهای هنری و فرهنگی در میان مردم، ایجاد همهی شرایط لازم برای ارضا و تکامل نیازهای فرهنگی جامعه است، نه به صورتی که موجب همسانی معیارهای فرهنگی گردد، بل به گونهای که موجب غنای انواع علایق، فعالیتها و جهت گیری افراد نسبت به ارزشها گردد.
رسانههای گروهی حتی با وجود ارتباط ثمربخش خود با نهادهای سنتی و فرهنگی و رشتههای کاری، به خودی خود قادر به پاسخگویی به این نیاز نخواهند بود. به تجربه دریافتهایم کسی که تربیت شده (نه به صورت یک طرفه، بلکه با نگرشی وسیع و کلی) و توسط تجربیات هنری و نیز تحت تأثیر مستقیم آثار هنری پرورش یافته، مقاومت بیشتری در برابر گرایشهای ساده کنندهی ملازم رسانههای گروهی دارد و معیارهای سخت گیرانهتری را به کار میبرد و در انتخاب برنامهها هم بهتر قائل به تمایز میگردد. اگر این پس خوراند (16) درست کار کند، معیارهای عموم به طرزی مثبت و بارز تحت تأثیر ساختار برنامهها قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب، آن سطح از فرهنگ دموکراتیک که نیل به آن امکان پذیر گشته، یعنی منابع ارزشهای فرهنگی که تاکنون در دسترس مردم قرار گرفته و مردم پذیرای آن شدهاند، شرط قبلی برای کارکرد صحیح و مؤثر رسانههای گروهی، بویژه در برنامه ریزی فرهنگی و هنری است. افزایش دموکراتیک سازی فرهنگ یک روند جدالی (دیالکتیک) است که در آن گسترهی وسیع ارزشهای فرهنگی و هنری که در دسترس مردم قرار میگیرد، باید لزوماً همراه با فعالیتهای آفریننده متناسب مردم باشد زیرا آفرینندگی آگاهانهی مردم است که مهمترین عامل پویا در یک جامعهی پیشرفته است.
پینوشتها:
1. مدیر مؤسسهی پژوشهای فرهنگی پراگ
2. حتی در آن زمان چک اسلواکی تا از لحاظ مبنای مادی و فنی صنعت فیلم و شمار فیلمهای تولید شده در کشور، یکی از پیشرفتهترین کشورهای اروپایی بود.
3. sheet music
4. این علاقه با برپایی جشنوارههای فیلم کارگران در سرتاسر تقویت میشود. این جشنوارهها از سال 1948 در کلیهی شهرستانهای بزرگ کشور برگزار شده و تعداد شرکت کنندگان بیش از یک میلیون تَن در سال بوده است. و آنچه اصطلاحاً باشگاه سمینارها نامیده شده باعث میشود سمینارهای باریک بین با کارگردانان و تهیه کنندگان برجسته داخلی و خارجی، بازیگران فیلم، مکتبها و جریانهای فیلم سازی و جدیدترین فیلمهای سراسر جهان آشنا شوند.
5. هم اینک پژوهشی موسوم به "پیش بینی فرهنگ چک و اسلواکی تا سال 2000" در مؤسسه پژوهشهای فرهنگی پراگ و مؤسسه پژوهشهای فرهنگی براتیسلاوا در دست انجام است.
6. قانون مصوب 5 دسامبر 1969 جمهوری سوسیالیستی چک.
7. به علت ساختار فدرالی دولت، دو جمهوری، چک و اسلواکی وزارتخانههای فرهنگ مجزا دارند.
8. در پایان سال 1978 برای هر 3/8 نفر از اهالی یک دستگاه تلویزیون وجود داشت.
9. متونی که برای کودکان و نوجوانان تا گروه سنی 19 سالهها مورد محاسبه قرار گرفته، به چهار کتاب در سال برای هر نفر بالغ میگردد.
10. همچنین ترکیباتی از شیوههای متداول در رسانههای گروهی و هنرهای کلاسیک وجود دارد و شاهد آن لاترنا ماجیکای پراگ (تأسیس 1958) است که با استفاده از پردههای متعدد به ترکیب شیوههای سینما و تئاتر میپردازد.
11. Bachelors
12. وقتی در سال 1979 به مناسبت سال جهانی کودک مضمون «تجربه فراموش نشدنی من با یک کودک» به عنوان موضوع اعلام شد، پنج هزار نامه دریافت شد، به طور متوسط درباره هر موضوعی که اعلام میشود حدود 2000 نامه با داستانهای ادبی دریافت میشود.
13. به عنوان مثال میتوان از ارکستر سمفونیک رادیو چک اسلواکی، ارکستر رقص رادیو چک اسلواکی، ارکستر جاز رادیو چک اسلواکی، ارکستر موسیقی سنتی رادیو برنو، ارکستر تلویزیون چک اسلواکی، باله تلویزیون چک اسلواکی، ارکستر سمفونیک فیلم، ارکستر رادیو استراوا و امثال آنها نام برد.
14. recreation
15. ارزش یابی و علاقمند ساختن مردم به کارهای سینمایی و تلویزیونی درباره هنر، هدف جشنواره هنر فیلمسازی ARSFILM Festival است که از سال 1964 همه ساله در کرومریتس برگزار شده است.
16. feedback
صنايع فرهنگي مانعي بر سر راه آيندهي فرهنگ، (1380) گردآوری یونسکو، ترجمه مهرداد وحدتي، تهران: مؤسسهي پژوهشي نگاه معاصر، چاپ دوم