محل زندگي حضرت مهدي (عليه السلام) در دوران غيبت كبري
نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت2-ص148 تا151
منبع: درسنامه مهدویت2-ص148 تا151
3. دوران غيبت کبرا
غيبت کبرا، به مدت زمان پنهانزيستي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) گفته ميشود که با وفات واپسين نايب خاص در سال 329 ق آغاز و همچنان ادامه دارد و فقط خداوند متعال است که پايان آن را ميداند. اين دوران، ويژگيهاي خاصي دارد که آن را به طور کامل از دوران غيبت صغرا متمايز ميسازد. از اين ويژگيها، کامل شدن غيبت آن حضرت است.
همانگونه که پنهانزيستي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين دوران به کمال ميرسد و نيابت و سفارت، همانند دوران غيبت صغرا وجود ندارد، محل زندگي آن حضرت نيز نامشخصتر ميشود. در اين دوران است که هرگز نميتوان به طور قطع مشخص کرد آن حضرت کجا زندگي ميکند. البته روايات در اينباره به محلهاي گوناگوني اشاره کردهاند که برخي از آنها از اين قرارند:
الف. مدينه منوره
همانطور که پيشتر نيز اشاره شد، برخي روايات ـ به صورت عام و بدون قيد زمان غيبت صغرا ـ مدينه را جايگاه آن حضرت در دوران غيبت ميداند.
ب. ناحيه ذيطوي
ناحيه ذي طوي در يکفرسخي مکه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانههاي مکه ديده ميشود. برخي از روايات، آن محل را مکاني معرفي ميكند که حضرت بخشي از زمان غيبت را در آن سپري ميکند.
امام باقر(عليه السلام) در اينباره فرمود:
صاحب اين امر را در برخي از اين درّهها غيبتي است (و با دست خود به ناحيه ذي طوي اشاره کرد).1
ج. دشتها و بيابانها
از برخي روايات نيز استفاده ميشود که آن حضرت در طول غيبت، محل خاصي ندارد و همواره در سفر به سر ميبرد.
از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است دربارة شباهتهاي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به پيامبران الهي، چنين فرمود:
... و اما شبهه من عيسي فالسياحة2؛
و اما شباهت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به حضرت عيسي(عليه السلام) پس جهانگردي ]نداشتن مکان خاص[ است.
همچنين، در توقيعي كه به نام شيخ مفيد صادر شده است ـ اگر صدور آن را بپذيريم ـ نيز به نامعلوم بودن مکان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره شده است. در آن نوشته چنين بيان شده است:
با اين که ما بر اساس فرمان خداوند و صلاح واقعي ما و شيعيان مؤمن خود تا زماني که حکومت در دنيا در اختيار ستمگران است در نقطهاي دور و پنهان از ديدهها به سر ميبريم.3
يادآوري اين مطلب لازم است که اين نامعلوم بودن محل زندگي آن حضرت در دوران غيبت کبرا، سبب شده است عدهاي به گمانهزنيهايي در مواردي سست و واهي بپردازند و به طرح محلهايي که اثبات آنها کاري بس مشکل است، روي آوردند.
افسانه جزيرة خضرا و مثلث برمودا و مانند آن، حکايتهايي است که در تاريخ پر فراز و فرود اين اعتقاد سترگ رخ نموده است؛ ولي همواره روشنگران اين عرصه، مردم را از فرو غلطيدن در کجراههها و بيراههها حفظ کردهاند.
البته پيش از آن نيز برخي مخالفان شيعه نسبت دادهاند که شيعيان بر اين باورند كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت در سرداب سامرا زندگي ميکند. در اين جا مناسب است اشارهاي کوتاه بدان نماييم.
از گذشته بيشتر خانهها در مناطق گرمسير عراق سرداب (زيرزمين) داشت، تا ساكنان خانه، از شدت گرماي تابستان در امان باشند4. خانه حضرت عسكري(عليه السلام) در سامرا نيز داراي سرداب بود. اين سرداب، محل زندگي و عبادت امام هادي، امام حسن عسكري و حضرت بقيةاللّه(عليهم السلام) بود و اغلب ديدارها با حضرت ولي عصر در عهد پدر در همين منزل و در همين سرداب انجام ميگرفت؛ به همين سبب شيعياني كه پس از رحلت امام حسن عسكري(عليه السلام)، براي زيارت قبر آن امام و پدر بزرگوارش وارد سامرا ميشدند، پس از زيارت قبر آن بزرگوار، در محل عبادت سه امام بزرگوار نماز ميخواندند و آنجا را زيارت ميكردند.
اما همانگونه که اشاره شد، متأسفانه برخي دشمنان متعصب، با نسبت دادن تهمتهاي ناروا، خواستهاند از اين موضوع بهرهبرداريهاي نادرست كنند. آنان به شيعه تاخته و معتقدان به غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به استهزا گرفتهاند؛ با اين كه ميدانند حتي يك نفر شيعه راستين را نخواهند يافت كه معتقد باشد حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سرداب پنهان شده يا در سرداب سكونت و اقامت گزيده است.
بنابراين زائران، فقط از آن جهت به اين مكان مقدس احترام ميگذارند كه محل سكونت، زندگي، عبادت، نيايش و تلاوت قرآن انسانهاي كامل بوده است. با اين بيان، آنجا مكان مقدس و خانه پر بركتي است كه خداوند اجازه داده است چنين مكاني، رفعت مقام يابد و در آنجا نام خدا به عظمت برده شود؛ به همين سبب مسلمانان پيرو مذهب خاندان وحي و رسالت، آنجا نماز ميخوانند و بر پيامبر و خاندانش(عليهم السلام) درود ميفرستند؛ آنجا را زيارت ميكنند و كسي بر اين عقيده نيست كه امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آن سرداب سكونت دارد يا اينكه از آنجا ظهور خواهد كرد.
غيبت کبرا، به مدت زمان پنهانزيستي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) گفته ميشود که با وفات واپسين نايب خاص در سال 329 ق آغاز و همچنان ادامه دارد و فقط خداوند متعال است که پايان آن را ميداند. اين دوران، ويژگيهاي خاصي دارد که آن را به طور کامل از دوران غيبت صغرا متمايز ميسازد. از اين ويژگيها، کامل شدن غيبت آن حضرت است.
همانگونه که پنهانزيستي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در اين دوران به کمال ميرسد و نيابت و سفارت، همانند دوران غيبت صغرا وجود ندارد، محل زندگي آن حضرت نيز نامشخصتر ميشود. در اين دوران است که هرگز نميتوان به طور قطع مشخص کرد آن حضرت کجا زندگي ميکند. البته روايات در اينباره به محلهاي گوناگوني اشاره کردهاند که برخي از آنها از اين قرارند:
الف. مدينه منوره
همانطور که پيشتر نيز اشاره شد، برخي روايات ـ به صورت عام و بدون قيد زمان غيبت صغرا ـ مدينه را جايگاه آن حضرت در دوران غيبت ميداند.
ب. ناحيه ذيطوي
ناحيه ذي طوي در يکفرسخي مکه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانههاي مکه ديده ميشود. برخي از روايات، آن محل را مکاني معرفي ميكند که حضرت بخشي از زمان غيبت را در آن سپري ميکند.
امام باقر(عليه السلام) در اينباره فرمود:
صاحب اين امر را در برخي از اين درّهها غيبتي است (و با دست خود به ناحيه ذي طوي اشاره کرد).1
ج. دشتها و بيابانها
از برخي روايات نيز استفاده ميشود که آن حضرت در طول غيبت، محل خاصي ندارد و همواره در سفر به سر ميبرد.
از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است دربارة شباهتهاي حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به پيامبران الهي، چنين فرمود:
... و اما شبهه من عيسي فالسياحة2؛
و اما شباهت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به حضرت عيسي(عليه السلام) پس جهانگردي ]نداشتن مکان خاص[ است.
همچنين، در توقيعي كه به نام شيخ مفيد صادر شده است ـ اگر صدور آن را بپذيريم ـ نيز به نامعلوم بودن مکان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اشاره شده است. در آن نوشته چنين بيان شده است:
با اين که ما بر اساس فرمان خداوند و صلاح واقعي ما و شيعيان مؤمن خود تا زماني که حکومت در دنيا در اختيار ستمگران است در نقطهاي دور و پنهان از ديدهها به سر ميبريم.3
يادآوري اين مطلب لازم است که اين نامعلوم بودن محل زندگي آن حضرت در دوران غيبت کبرا، سبب شده است عدهاي به گمانهزنيهايي در مواردي سست و واهي بپردازند و به طرح محلهايي که اثبات آنها کاري بس مشکل است، روي آوردند.
افسانه جزيرة خضرا و مثلث برمودا و مانند آن، حکايتهايي است که در تاريخ پر فراز و فرود اين اعتقاد سترگ رخ نموده است؛ ولي همواره روشنگران اين عرصه، مردم را از فرو غلطيدن در کجراههها و بيراههها حفظ کردهاند.
البته پيش از آن نيز برخي مخالفان شيعه نسبت دادهاند که شيعيان بر اين باورند كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت در سرداب سامرا زندگي ميکند. در اين جا مناسب است اشارهاي کوتاه بدان نماييم.
از گذشته بيشتر خانهها در مناطق گرمسير عراق سرداب (زيرزمين) داشت، تا ساكنان خانه، از شدت گرماي تابستان در امان باشند4. خانه حضرت عسكري(عليه السلام) در سامرا نيز داراي سرداب بود. اين سرداب، محل زندگي و عبادت امام هادي، امام حسن عسكري و حضرت بقيةاللّه(عليهم السلام) بود و اغلب ديدارها با حضرت ولي عصر در عهد پدر در همين منزل و در همين سرداب انجام ميگرفت؛ به همين سبب شيعياني كه پس از رحلت امام حسن عسكري(عليه السلام)، براي زيارت قبر آن امام و پدر بزرگوارش وارد سامرا ميشدند، پس از زيارت قبر آن بزرگوار، در محل عبادت سه امام بزرگوار نماز ميخواندند و آنجا را زيارت ميكردند.
اما همانگونه که اشاره شد، متأسفانه برخي دشمنان متعصب، با نسبت دادن تهمتهاي ناروا، خواستهاند از اين موضوع بهرهبرداريهاي نادرست كنند. آنان به شيعه تاخته و معتقدان به غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به استهزا گرفتهاند؛ با اين كه ميدانند حتي يك نفر شيعه راستين را نخواهند يافت كه معتقد باشد حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در سرداب پنهان شده يا در سرداب سكونت و اقامت گزيده است.
بنابراين زائران، فقط از آن جهت به اين مكان مقدس احترام ميگذارند كه محل سكونت، زندگي، عبادت، نيايش و تلاوت قرآن انسانهاي كامل بوده است. با اين بيان، آنجا مكان مقدس و خانه پر بركتي است كه خداوند اجازه داده است چنين مكاني، رفعت مقام يابد و در آنجا نام خدا به عظمت برده شود؛ به همين سبب مسلمانان پيرو مذهب خاندان وحي و رسالت، آنجا نماز ميخوانند و بر پيامبر و خاندانش(عليهم السلام) درود ميفرستند؛ آنجا را زيارت ميكنند و كسي بر اين عقيده نيست كه امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آن سرداب سكونت دارد يا اينكه از آنجا ظهور خواهد كرد.
پي نوشت ها:
1. نعماني، الغيبة، ص181.
2. طبري، دلائل الامامة، ص291.
3. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج53، ص174.
4. فخر الدين طريحی, مجمعالبحرين، ج 1، ص 467.