زنجیرهای نامرئی یهود

اخبار و حوادث فراوانی که این روزها جهان و مردم جهان را در خود گرفته، به ویژه بحران‌های بزرگ و فتنه‌های بی‌نظیر سیاسی، اجتماعی که مستضعفان و مسلمانان را مبتلا ساخته، در کنار زلزله‌ها و آتش فشان‌ها، گوش‌های بسیاری
يکشنبه، 17 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زنجیرهای نامرئی یهود
 زنجیرهای نامرئی یهود

 

نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی




 
اخبار و حوادث فراوانی که این روزها جهان و مردم جهان را در خود گرفته، به ویژه بحران‌های بزرگ و فتنه‌های بی‌نظیر سیاسی، اجتماعی که مستضعفان و مسلمانان را مبتلا ساخته، در کنار زلزله‌ها و آتش فشان‌ها، گوش‌های بسیاری از مردم سراسر جهان را برای شنیدن اخبار آخرالزّمانی تیز کرده است؛ حتّی برخی از شبکه‌های خبری با تطبیق برخی احادیث با شرایطی که در منطقه‌ی « خاورمیانه » و شرق اسلامی می‌گذرد، سعی در مصداق سازی و شناسایی علائم حتمیّه‌ی یاد شده در روایات و اخبار رسیده از سوی حضرات معصومان (علیهم السَّلام) می‌کنند. این همه به جای خود نیکوست؛ امّا از چند نکته هم نمی‌توان غفلت ورزید؛ چنان که این کندوکاو به افراط کشیده شود، به شرط تطبیق درست این شرایط با اخبار اعلام شده در میان روایات - پیش از موعد مقرّر ملاحظه و همه‌ی آنچه که در دایره‌ی تشخیص امام معصوم (علیه السَّلام) وارد است - موجب افشای راز، هوشیار شدن خصم آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آماده شدن بیش از پیش آنها برای سرکوب دوستان و یاران حضرت می‌شود و به طور قطع امر ظهور به تعویق افتاده و در آن بداء اتّفاق می‌افتد.
به موازات آن، چنان که این تطبیق و مصداق سازی، نادرست و عجولانه از آب در آید، انفعال، یأس و سرخوردگی مستضعفان را در پی خواهد داشت و حتّی ممکن است، آنان را در سراشیبی بی‌خیالی و تباهی چنان بغلطاند که در آینده، همه‌ی آمادگی را برای تجربه‌ی حوادث و وقایع جدّی و همراهی با آن شرایط تا دیدار امام (علیه السَّلام) از دست بدهند.
این تذکّر دوستانه به جمله‌ی شیفتگان ظهور مقدّس را مقدّمه ساختم تا عرض کنم، بخش عمده‌ی تلاش و سرمایه گذاری خصم آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) در همه‌ی سال‌های گذشته و همین امروز، مصروف آلوده ساختن جسم و جان مستضعفان می‌شود تا آنان همه‌ی استعداد شنیدن کلام حق، دفاع از امام حق و همراهی با ایشان را از دست بدهند.
پوشیده نیست که امام منتظَر برای مردم منتظِر و همراه با اهل انتظار به اذن الله، مراتب و مراحل ظهور تا تأسیس دولت کریمه را پیش می‌برند؛ مردمی که مستعدّ استماع کلام امام خود و اجرای فرمان ایشان هستند.
بی‌تردید عموم شیعیان در ماجرای جان گداز عاشورا خوانده یا از قول سخنرانان شنیده‌اند که امام حسین (علیه السَّلام) در دومین سخنرانی خود در روز عاشورا، مردم را مخاطب خود ساخته و پرده از راز شگفتی برداشتند. آن راز، راز مُهر شدن قلب‌های مردم و از دست دادن استعداد شنیدن و پذیرش کلام امام زمان و حاضر در میدان بود. کلام کوبنده‌ی امام با عبارت « ویلکم ما علیکم؛ وای بر شما » آغاز می‌شود.
در این باره ؛ خوارزمی می‌گوید:
دومین سخنرانی امام (علیه السَّلام) در روز عاشورا بدین صورت بود:
پس از آنکه هر دو سپاه کاملاً آماده گردید و پرچم‌های لشکر عمر سعد برافراشته شد و صدای طبل و شیپورشان طنین افکند و سپاه دشمن از هر طرف خیمه‌های حسین بن علی (علیه السَّلام) را احاطه کردند و مانند حلقه‌ی انگشتری در میان خود گرفتند، آن حضرت از میان لشکر خویش بیرون آمد و در برابر صفوف دشمن قرار گرفت و از آنان خواست تا سکوت کنند و به سخنان وی گوش فرا دهند؛ ولی آنان همچنان سر و صدا و هلهله می‌کردند که حسین بن علی (علیه السَّلام) با این جملات به آرامش و سکوت دعوتشان نمود و فرمود: « ویلکم ما علیکم أن تنصتوا الی فستمعوا قولی...؛
وای بر شما !
چرا گوش فرا نمی‌دهید تا گفتارم را بشنوید که هر کس از من پیروی کند، خوشبخت و سعادتمند است و هر کس عصیان و مخالفت ورزد، از هلاک شدگان است و همه‌ی شما سرکش هستید و با دستور من مخالفت می‌کنید و به گفتارم گوش فرا نمی‌دهید.
آری، در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و در اثر غذاهای حرام و لقمه‌های نامشروعی که شکم‌های شما از آنها انباشته شده، خدا این چنین بر دل‌های شما مُهر زده است! وای بر شما، چرا ساکت نمی‌شوید! »
دشمنان حق، به خوبی دریافته بودند، ساده‌ترین طریق دور ساختن مردم از امام و قفل ساختن دل‌ها و گوش‌هایشان از شنیدن حق و تأثیر پذیرفتن از آن، آلوده ساختن غذای آنهاست. شاید تأکید کلام وحی که فرموده است: « فلینظر الأنسان إلی طعامه؛ پس انسان به غذایی که می‌خورد، نظر کند. » ناظر بر همین معنا باشد.
آنچه که به خورد جسم و جان خلق عالم داده می‌شود، سرنوشت آنان را هم رقم می‌زند. به عبارت دیگر، این تأمین کننده‌ی خوراک جسم و جان مردم است که سرنوشت آنها را معلوم می‌سازد. بگردید تا دریابید سرنوشت مردم و حتّی زمینه سازی یا سدسازی در مقابل حادثه‌ی شریف ظهور را چه کسی یا چه کسانی تعیین می‌کنند. این خوراک، تنها غذای جسم را شامل نمی‌شود، خوراک جان که همان علم و معرفت است، مهم‌تر است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تقسیم علم فرمودند:
« العلم علمان، علم الأبدان و علم الأدیان؛ علم دو گونه یا دو دسته است، علم بدن‌ها و علم ادیان. »
یعنی یکی آنچه که مربوط به جسم می‌شود و دیگری آنچه مربوط به جان می‌شود. « خوراک جسم و جان » مردم را باید دریافت.
ایشان در حدیث دیگری می‌فرمایند:
« العلم اکثر من أن یحصی فخذ من کلّ شیء أحسنه؛
علوم بیشتر و گسترده‌تر از این است که شمارش شود، پس وظیفه‌ی شماست که از هر چیزی دنبال بهترین آن باشید. »
گمان می‌کنید آنچه که یهود، تابعان و یاران دانسته و ندانسته‌ی یهود در انبان جسم و جان مردم و مستضعفان سراسر جهان ریخته‌اند و همچنان نیز می‌ریزند، دلی و گوش برای کسی باقی گذاشته که در هنگامه‌ی خوف و خطر مثل روز سخت عاشورا، مستمع کلام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، همراهی و رزم در میدان پیشکش!
در هنگام شادی و برخورداری و امنیّت، همه‌ی خلق عالم شجاع و سخی و عفیف می‌نمایند.
اگر کسی یا کسانی قصد گفت و گوی مهدوی و انتظار دارند، لاجرم باید همه‌ی همّت خود را صرف تطهیر جسم و جان مردم از غذای آلوده کنند تا گوش‌ها و دل‌ها آزاد و رها شده و مستعدّ شنیدن دعوت امام و اعلام لبّیک به ایشان گردند.
در عصر ما، یهودیان دو صنعت بزرگ خوراک سازی برای جسم و جان مردم را در اختیار گرفته‌اند و با کنترل کامل، به آن جهت می‌دهند.
اگر چیزی هم از دست آنها خارج مانده، عوامل بی‌جیره و مواجب منفعل آنها در کشورهای مستضعف نشین، آن همه را در مسیر و راستای خواست یهود قرار می‌دهند.
از دست کاری ژنتیکی دانه‌ها و موادّ غذایی که به صورت جدّی و سازمان یافته انجام می‌شود، بگیرید تا حلقه‌های آخر آن، یعنی فست فودها یا همان غذاهای آماده و....
این زنجیره‌ی ‌غذای جسم مردم است، آمیخته با چاشنی گزنده‌ی حرام و شبهه و ربا و... که بحث مستقلی می‌طلبد.

زنجیره‌ی دوم مربوط به خوراک جان مردم است. همان که مجموعه‌ای از کمپانی‌های رؤیاساز هالیوودی، خبرگزاری‌های جهانی، شبکه‌های ماهواره‌ای، اینترنت و بالأخره و دست آخر، روزنامه‌ها و نشریات زرد و کتب ترجمه شده و منتشر شده، آزاد از هر امر و نهی آنها از تدارک می‌بینند.

چند سال قبل در سفری که به « فرانسه » داشتم، از نزدیک ناظر عملکرد سازمانی بودم که وظیفه‌اش کنترل کامل رسانه‌های شنیداری و دیداری فرانسه و پالایش برنامه‌های آنها از آثار آمریکایی بود. شبانه روز در این سازمان بزرگ، کارشناسان خبره و دستگاه‌های مدرن برنامه‌های کلّیه‌ی شبکه‌های شنیداری و دیداری را کنترل می‌کردند تا مبادا لحظه‌ای از قوانین و مقرّرات وضع شده درباره‌ی پخش آثار آمریکایی که بسیار هم محدود کننده بود، عدول شود. این برنامه‌ها شامل موسیقی، فیلم، خبر و... می‌شد.
در حالی که همه‌ی جهان از آثار غربی و اروپایی می‌نالند، فرانسوی‌ها از آثار آمریکایی و هالیوودی می‌نالند و با تمهیداتی دست به کنترل و تصفیه می‌زنند.
ساکنان کشورهای شرقی و مسلمان، محصولات کمپانی‌های رؤیاساز هالیوود و امثال آن را تنها وسیله‌ی سرگرمی و تفنّن می‌شناسند، از همین رو، تماشای فیلم در میان آنها تداعی کننده‌ی تخمه و ساندویچ و همه‌ی اسباب بی‌خیالی، بی‌وضعی و انفعال است. درست در همین اوقات بی‌وضعی، محصولات سینمایی، کتب داستانی، موسیقی و غیره کار خود را می‌کنند.
همه‌ی تعاریف از بودن، زیستن و نحوه‌ی گذران حیات را جابه جا می‌کنند و تمامی نمونه‌ها و نمادهای دلخواه رؤیاسازان را جایگزین می‌سازند تا همه‌ی ساکنان زمین، آن چنان که آنها می‌خواهند و مطلوب خود و حافظ منافع خود می‌شناسند، عمل کنند، بیاندیشند و در مسیر تعیین شده، مشی کنند. در نقاط عطف مهم، همین آموزه‌های جایگیر شده در ناخودآگاه، کار خود را می‌کند.
نکته‌ی قابل توجّه این است که همه‌ی اهداف و خاستگاه صلیب و صهیون را که دستگاه‌های سیاسی و نظامی دنبال نمی‌کنند؛ بلکه بسترساز اجرای کلّیه‌ی استراتژی‌های سیاسی نظامی غرب، رسانه‌های غربی‌اند. این اسباب به ظاهر فرهنگی، همه‌ی مستضعفان را برای راحت‌تر خورده شدن و با پای خویش به دام فرو غلطیدن مهیّا می‌سازند.
کمتر کسی از جایگاه، اهمیّت و نقش تعیین کننده‌ی فرهنگ و فعّالیت‌های فرهنگی آگاهی کامل دارد. مدیران اجرایی، محصولات فرهنگی را به مثابه فرهنگ می‌گیرند. از این رو سخت بسته‌ی صورت محصولانند. به همین دلیل هماره در اندیشه‌ی وارد ساختن این محصولات به قیمت ارزان از فروشگاه بزرگ غربی‌اند.
گاهی در وقت تصمیم گیری نیز همه‌ی همّت خود را مصروف کپی برداری محصولات چند رسانه‌ای غربی، در صورت و محتوا می‌سازند.
گاه دیگر نیز این عمل نابخردانه را با این توجیه همراه می‌کنند که چون مردم از موسیقی و آثار لس‌آنجلس استقبال می‌کنند و از بازار آزاد، کالای مورد نیازشان را می‌خرند، خود با تولید مشابه این آثار، بازار و ذهن مردم را تحت کنترل می‌گیریم. از همین جا موسیقی مشابه، خوانندگان مشابه و فیلم‌های مشابه فراوان داریم که همگی با پروانه، آرم و نشان اسلامی تولید می‌شوند و از آنجا که این آثار بسیار بد و کلیشه‌ای ساخته می‌شوند، باعث مضحکه و خنده نیز می‌گردند.
در جایی یا اثری با خبر شدم که شجاع الدّین شفا، فراماسونر و سرسپرده‌ی دستگاه ماسونی پهلوی، گفته بود که ما مأموران خود را چنان پرورده و در دستگاه کاشته‌ایم که خلاصی از دست ما و اهداف ما به این سادگی ممکن نیست. سخنی با این مضمون نقل شده بود. درست یا غلط بودن این نقل قول مهم نیست. مهم آن است که بسیاری از محصولات فرهنگی ما، ردّ و نشان این مأموران دانسته یا ندانسته را بر ملا می‌سازند.
انتشار عناوین بی‌شماری از کتب ضالّه و مضلّه‌ی فرقه‌ها و نحله‌ها، رمان‌ها و داستان‌ها و... را که قفسه‌های کتابفروشی‌ها را مملو ساخته‌اند، از کجا و چگونه سر بر آورده‌اند؟ آیا انتشار آثاری شناخته شده از نویسندگانی چون دون براون که توسط چندین ناشر به طور هم زمان ترجمه و منتشر می‌شود، حاصل یک اتّفاق ساده است؟
آیا ترجمه و دوبله‌ی آخرین آثار روز سینمایی هالیوود را که جملگی با جهت گیری خاصّ فرهنگی و حتّی سیاسی، اجتماعی علیه مستضعفان ساخته شده‌اند، باید به عنوان یک سوء تفاهم شناخت؟
هر کس که اطّلاعات اندکی از رسانه، پروپاگاندا و نقش حیرت انگیز نمادها در انتقال غیرمستقیم، امّا مؤثر آموزه‌های مورد نظر کارگردانان و صاحبان کمپانی‌های رؤیاساز داشته باشد، به خوبی در می‌یابد که همه‌ی ابتذال در صورت و سینه‌ی زنان هنرپیشه، منحصر نمی‌شود که بتوان با چند دستگاه کامپیوتر و چند تکنسین آن را پوشاند یا صحنه‌های مورد نظر را از میان فیلم برداشت. این سخن بس کودکانه است، اگر گفته شود وقتی مردم این آثار را می‌بینند یا از کنار خیابان با قیمت اندکی می‌خرند، دیگر چه باک!
عذر بدتر از گناه که نمی‌توان آورد. از کاهلی و عدم نظارت و کنترل ماست که بازار مکّاره‌ی فیلم و موسیقی به صحن کلّیه‌ی خوار و بار فروشی‌های شهر و روستا کشیده شده است. سرمایه گذاری کلان برای بازسازی صحنه‌ها و ترجمه و دوبله‌ی سریال‌های تلویزیونی آمریکایی، همچون « لاست » و... با هیچ دلیل و برهانی پذیرفته نیست؛ چنان که برخی شواهد حکایت از آن دارد که مقدّمات این خدمت به اهالی فرهنگ با رقمی قریب به یکصد میلیون تومان فراهم آمده است.
به همان سان که تمدید اعتبار مجوّز فعالیت حمایت کنندگان شبکه‌ی صهیونیستی « فارسی وان » که به گزارش شبکه‌ی اطلاع رسانی « جهان » این رقم حمایتی بالغ بر 500 هزار دلار در ماه می‌شود، پذیرفته‌ی هیچ کس نیست.
بی گمان چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید!
والسّلام
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، زنجیرهای نامرئی، تهران: هلال، چاپ اول



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.