12 فرمان کثیف
توجه! راست بایستید! آنها را حریصانه ببلعید! خوب است. حالا آمادهاید؟! اگر میخواهید در مبارزات خیابانی جان خود را نجات دهید، بهتر است به 12 فرمان من توجه کنید. پس از به دست آوردن کمربندهای مشکی هنرهای رزمی فیلیپین، ژاپن، هاوایی و آزمایش کردن آن مهارتها طی 30 سال به علاوه سالهای خدمت در ارتش و نیروی پلیس، ویراستاران مجله کمربند مشکی مرا با کفایت و شایسته دانستهاند تا این حکمتها را به دیگران هم منتقل کنم. حالا خوب گوش کنید!1- احمق نباشید
روش بوسه (kiss) را به خاطر دارید؟ میدانید که گفته میشد، آن را ساده و احمقانه نگه دارید. حالا فراموشش کنید. من همیشه از این عبارت مبتذل و بدون فکر متنفر بودهام، زیرا واژه "احمق" بخشی از آن است. این عبارت تلویحاً اشاره میکند که مربی شما میخواهد احمق باقی بماند و میخواهد شما هم احمق و کند ذهن باشید. حالا این احمقانه است! اینشتین یک بار گفت: "آن را ساده نگه دارید ... اما نه خیلی هم ساده. " این عبارت هوشمندانهتر به نظر میرسد، این طور نیست؟ شما به هوش و ذکاوت خود برای درک و اجرای بقیه فرامین نیاز دارید.2- اصل و ماهیت مبارزه را یاد بگیرید و آن را درک کنید
هنرهای رزمی در بسته بندیهای گوناگونی ارائه میشوند. اگر آنها را دنبال کنید، بسیاری از تکنیکها و راهبردهای یکسان و مشابه را در میان آنها خواهید یافت. مبارزهای را تماشا کنید که یک متخصص سیلات اندونزیایی، یک استاد ژاپنی جوجیتسو و یک مبارز ساواته فرانسوی در آن دخیل هستند، اگرچه لباسهای متفاوتی به تن دارند و ممکن است به روشهای متفاوتی به یک چهارمهای بسته نزدیک شوند، اما وقتی زمان پرتاب به روی زمین فرا میرسد، مراحل و گامهای فیزیکی آنها مشابه هستند. آن شباهتها، تاکتیکهای عمومی و جهانی هستند که اصل و ماهیت مبارزه را تشکیل میدهند.3- از معایب ورزش آگاه باشید
هر هنر رزمی موهبتها و معایبی دارد، اما اگر هدف اصلی شما یادگیری دفاع شخصی واقعی است، این را بدانید که بعضی از سبکهای ورزشی معایب بیشتری نسبت به موهبتهایشان دارند. مثلاً، بوکس یا مشت زنی مهارتهای فوق العاده و خوب دست و کار با پا را آموزش میدهد. اما استفاده از دستکش در آن بسیار زیاد است و دست به یقه شدن و گلاویز شدن را اصلاً به کار نمیبرد. در یک مبارزه خیابانی، اجرای ضربات مشت به سبک بوکس بدون دستکش باعث خردشدن و شکستن دست شما میشود همان طور که اجرای تکنیک بلوکه سازی بوکس چنین است.مثال دیگر جودوست. اگرچه این هنر ژاپنی تعدادی از مهارتهای مؤثر و بسیار مفید گلاویزشدن را آموزش میدهد، اما بر کوبیدن و ضربه سریع به تشک هنگام افتادن یا پرتاب شدن، تأکید میکند. در یک پیاده روی بتونی در شهری امریکایی یا یک زمین سنگی در میدان جنگ افغانستان، این حرکت (کوبیدن خود به تشک، یا در اینجا زمین) باعث میشود شما زیر پای دشمن به شکم روی زمین بخوابید و لحظاتی بی دفاع بمانید یا ممکن است هدیهای کوچک به شما اعطا کند: یک ضربه دست یا ساعد خرد کننده.
4- دست یافتن به هدفهای ممنوع
شما از دانشکده دفاع شخصی با ممنوعیت اصلی در حملات چشمها، گردن، کشاله ران و بالای پا و مهارت و، ممنوعیتهای فرعی در پیچ دادن، خم کردن و شکستن انگشتها، فارغ التحصیل میشوید. آن مهارتها روزی که من از تکنیک خفه سازی روی زمین با شکستن انگشت کوچک مهاجم، فرار کردم، برایم بسیار شفاف شدند.اخیراً در کلاسی شرکت کردم که در آن مبارزه امریکای جنوبی در سطح بالا یک داوطلب را به روی تشک خواند تا به عنوان حریف نمایشی او عمل کند. در همان غلتیدن اول، تازه کار به صورت تصادفی با انگشت خود به چشم استاد ضربه زد. استاد به سرعت به اتاق اورژانس برده شد و ماهها نتوانست تدریس کند و نهایتاً مجبور شد از چشم بند استفاده کند. تجربه شانزده سالهاش مغلوب یک ضربه به چشم از سوی یک تازه کار شد. این گواهی برای کارایی حملات به چشم است همچنین شاهد اینکه چرا باید از تکنیکهای مبارزه روی زمین اجتناب کنید که میتوانند به سادگی با یک ضربه و سک زدن مغلوب شوند. (متأسفانه این مهارتها از بیشتر برنامههای درسی و آموزشی حذف شده است).
5- نظریه مبارزه تقلیل یافته را بیاموزید
من نمیتوانم در پرتاب بیسبال 100 مایل در ساعت موفق شوم، اما میتوانم در یک حرکت موفق شوم و ضربه بزنم. اگر بتوانم کاری کنم که پرتاب کننده انرژی خود را بسوزاند تا زمانی که به پرتابهای 50 مایل در ساعت کاهش یابد، شاید بتوانم گل بزنم.همین حالت در مبارزه هم وجود دارد. بسیاری از تاکتیکهایی که مربیان بی تجربه ادعا میکنند غیرممکن هستند، در واقع، فرصتی برای عمل کردن دارند. اگر دشمن خسته یا گیج شود، میتوان دستی که چاقو در آن قرار دارد را چنگ زد و محکم گرفت. چاقو را میتوان دور کرد. آیا شما این طور فکر نمیکنید؟ اجازه دهید ابتدا یار تمرینی شما برق از کلهتان بپراند، آنگاه خواهید دید که چقدر ساده میتواند چاقو را از چنگ شما دربیاورد.
وقتی افسر پلیس بودم، چاقوکش را به زمین پرتاب کردم و چند تا از دندههایش را شکستم، اما نتوانستم او را خلع سلاح کنم. آن زمان بود که فهمیدم، خلع سلاح کردن و گرفتن چاقو از حریف، تکنیکهای فانتزی و خیالی نیستند، بلکه هر روزه در سراسر دنیا با موفقیت استفاده میشوند. معمولاً توسط افراد آموزش ندیده افرادی که مخالف هستند دوست دارند با حملات وحشیانه و عبارت مختصری مانند "سعی کن اینو بگیری" شما را بترسانند. در این میان شما باید آنها را گیج کنید.
همه حریفها بروس لی نیستند که سه فنجان قهوه خورده باشد. من در طول مدت حرفه و شغل خود در نیروی پلیس بیش از 1500 نفر را دستگیر کردهام که بیشترشان همکاری نمیکردند، آموزش ندیده بودند، تناسب اندام نداشتند و یا تحت تأثیر مواد مخدر و ... بودند. اگر تعلیم ببینید، چیزهای عجیب و غریب به نفع شما هستند. هیچگاه یک حریف را دست کم نگیرید و اجازه ندهید که ترس بر روح و روان شما تأثیر بگذارد.
6- تعلیم و آموزش بر اساس وضعیتها
موضوع اصلی در کلاسهای هنرهای رزمی اولویتهای غیرمتعادل هستند. تمرینها و آموزشهای بسیار زیادی صرف وقایع و مسابقاتی میشوند که وقوع آنها غیرمتحمل است. مبارزه کنندگان با چاقو دوئل میکنند، کاراته کارها مشت و لگدهای زیادی رد و بدل میکنند و کشتیگیرها خیلی زیاد کشتی میگیرند. شاگردان بسیار اندکی در دفاع شخصی، زمان کافی برای شلیک سلاحهای گرم میگذارند. حتی تعداد کمتری زمان کافی برای مطالعه روان شناسی خشونت صرف میکنند.تلاش کنید چیزهایی را یاد بگیرید که احتمال وقوع آن بیشتر از هر چیز دیگری است و اول برای آن آموزش ببینید و تمرین کنید. سپس برای سلسله پیوستهای از احتمالات کار کنید.
تمرینها را انجام دهید اما نه خیلی زیاد. برای هر تاکتیکی که یاد میگیرید، یک یا دو تا انجام دهید، اما متخصص یک تمرین نشوید. به جای آن متخصص مبارزه شوید. یاد بگیرید بین این دو تمایز قائل شوید. من افراد بسیاری را میشناسم که میتوانند هزاران تمرین زیبا را اجرا کنند، اما وقتی با سرعت یک مرد وحشی مواجه میشوند، خرد میشوند و شکست میخورند.
7- از زشت بودن نترسید
وقتی صحبت از حرکات زیبا میشود مردم اغلب تلاش میکنند بسیار باشکوه به نظر برسند و تکنیکهای زیبا اجرا کنند. در واقعیت، اگر شما حین مبارزه خوب به نظر برسید، باید تصادفی باشد. تکنیکهای شما باید ترسناک، شوک دهنده و زشت به نظر برسند. مردم باید زمانی که شما در حین عمل میبینند خود را عقب بکشند و بلرزند و نباید بگویند که "اوه چقدر آرام هستید! "8- درک کنید که مبارزهها با سرعتی ویران کننده اتفاق میافتند
در یک مبارزه، یا شما حریف خود را نابود میکنید یا او شما را ویران میسازد. اگر هیچ برخوردی وجود نداشته باشد، مبارزهای هم وجود ندارد. فقط دو نفر هستند که در اطراف جست و خیز میکنند و با هم مواجه میشوند و درباره ضربه زدن صحبت میکنند. در حال کوبیدن و نابود کردن، جایگاه مبارزه ثابتی نمیتواند وجود داشته باشد. فقط قدرت و تعادل در عمل وجود دارد.جایگاههای مبارزه فقط برای دو چیز مناسبند. 1- برای ایجاد و تأیید حضور فرماندهی برای ترساندن دشمن. دپارتمان عدالت امریکا گزارش کرد که وقتی مدافعان با تفنگ یا چاقو شجاعانه در مقابل یک جانی و تبهکار میایستادند، فرد شرور در 65% از موارد از پیشروی باز میماند. یک جایگاه و حالت ایستادن جدی مبارزه، ممکن است به صورت حالت پیشدستی و قبضهای عمل کند. 2- نقطه شروع برای تمرین است. اما به محض آنکه مبارزه واقعی و کوبیدنها شروع شود، این جایگاه ناپدید میشود. شما باید فوراً بتوانید با یک سلاح در مقابل یک سلاح روی پا یا زانوی خود روی یک صندلی یا روی زمین، عمل کنید. فقط شایسته بودن در چهار حوزه مهم نیست، بلکه باید در هر محیطی شایسته باشید و بتوانید از یک حالت به حالت دیگر تغییر کنید.
9- بتوانید در حالت هرج و مرج پیروز شوید
اگر سربازی باشید که کیلومترها دور از خانه خود خدمت میکنید، یا افسر پلیس که در قسمت متروک شهر راه میروید و یا شهروندی در حال صحبت کردن و قدم زدن در پارک، اگر به شما حمله و یورش شود، این شمایید که در مقابل هجوم قرار دارید. همه چیز به سرعت به هرج و مرج و بی نظمی تبدیل میشود. به قول معروف، شیرتوشیر، میشود.به گفته مایک تایسون، "هر کسی طرح و نقشهای دارد؛ آن وقت مشتی به دهانش میخورد. " نقشه شما باید اجتناب ناپذیری از هرج و مرج باشد. برای آن تمرین کنید. یاد بگیرید که در آن موفق شوید. در آنجا هرج و مرج و دیوانگی جریان دارد، اما بخت با کسی یار است که آمادگی داشته باشد.
10- بدانید که اندازه مهم است
کتک کاریهای خیابانی، حملات خانگی و کمین کشیدنها در کوچه پشتی، از نظر وزن طبقه بندی نمیشوند. این طبقه بندیها برای رویدادهای ورزشی است. به همین علت است که بیشتر تاکتیکهایی که در کلاسهای هنرهای رزمی یاد میگیرید به بهترین شکل در مقابل حریفی کار میکنند که حدوداً هم اندازه و هم قد و قواره شماست، وزن و قدرتی همانند شما دارد. اگر شما %20 زیر سطح مهاجم و حریف خود باشید، باید 20% سریعتر و قویتر شوید، حتی اگر عجیب و غریب باشد. اکنون به باشگاه بروید. اگر وقت ندارید همه این کارها را انجام دهید. فرمان یازدهم برای مبارزه را به خاطر داشته باشید.11- فریب و حقه
در ارتش ما مثلی داریم با این مضمون: اگر در مبارزه هستید و برای آن به اندازه کافی آماده نشدهاید، اولین نفری باشید که کلک میزنید و آخرین کاری که میکنید باز هم کلک باشد. فراموش نکنید در میانههای مبارزه هم حقه بزنید. آخرین جاهایی که با آن مبارزه میکنید باید دستهایتان باشد. از هر سلاحی استفاده کنید: صندلی، لامپ، زیرسیگاری و سنگی که دستتان به آن میرسد.واژه کلک، بار معنایی منفی در جامعه ما دارد، اما وقتی مهاجمی به شما حمله میکند، هیچ توجیه منفیای در مورد بقا و نجات خود و وابستگانتان وجود ندارد. هر کاری انجام دهید تا از این مبارزه پیروز بیرون بیایید. آخرین اخطار برای شما، زمان آخر است.
12- به ماشین یا دستگاه کشتار تبدیل نشوید
گاه گرفتار تروریستها یا مجرمان میشوید و باید آنها را تا زمان رسیدن پلیس خنثی و منفعل نگه دارید. گاهی هم مجبور میشوید آنها را بکشید. به هر طریق، باید اخلاقی و بر اساس اصول و قواعد قانونی و اخلاقی عمل کنید که بر اساس کلیّت و جامعیت شرایط هستند. نمیتوانید با هر گدا یا مهاجمی همچون کماندوی نازی رفتار کنید که باید سریعاً کشته شود. با هر قاتلی مانند یک روح سرگردان و گمشده رفتار کنید که باید به جایگاه خود بازگردانده شود. از راهنماییها استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که شما یک فرد محترم و انسان خوب و شریف هستید، پس مانند آن عمل کنید.موشکافی در مورد هدفها
بهترین هدفها برای ایجاد درد و وارد کردن ضربه فنی عبارتند از چشمها، گردن، کشاله ران، قسمت بالایی پا و قوزک پاها. حتی یکی از این هدفها و اغلب 2 یا 3 تا از آنها، همیشه در دسترس هستند تا در مبارزه یک چهارمهای بسته از آنها استفاده کنید.در مورد نقاط فشار به هدفها، زیاد بحث شده است. اگر بخواهید تمرینهای خود را به سوی آنها متمایل سازید، نظر پزشکان را هم بپرسید و فقط به نظریات رزمی کاران استفاده نکنید.
منظورم پزشکان واقعی است که تحصیلات دانشگاهی دارند نه اینکه از مدرسه جادوگری و گیاهان دارویی قرون وسطی دکتر چانگ نمره و مدرک گرفته باشند. بسیاری از رزمیکاران در مورد تکنیکهای مشکوک نقطه فشار هیپنوتیزم میشوند و سپس آن را باور میکنند.
هاک چیم میگوید که تکنیکهای ساده عموماً ایده خوبی هستند، اما نباید روش خود برای دفاع شخصی را بیش از حد ساده کنید.
ماهر و متخصص بودن در دفاع شخصی به معنای توانایی در پیروز شدن در هرج و مرج و به هم ریختگی است. در اینجا نقشه هاک توسط مشتی به شکم و رودهها متوقف میشود. بنابراین، پس از بهبودی حریف خود را با یک تکنیک به زمین زدن با یک پا، به زمین میاندازد.
فرو کردن انگشت در چشم- چه عمدی و چه تصادفی- میتواند روز هر کسی را خراب کند. رزمی کار عاقل و خردمند سعی میکند از تکنیکهای مبارزه روی زمین که او را در مقابل چنین حملاتی آسیب پذیر میسازد اجتناب میکند.
اگر به آمارها نگاه کنید، خواهید دید که دوئل با چاقو به ندرت رخ میدهد. بنابراین، زمان تمرین و تعلیمات شما با یک چاقو باید روی دفاع در مقابل چاقو متمرکز باشد. برای نشان دادن توالی عملیاتی، هاک (چپ) با حریف خود، رندی روبرسون، که مسلح به چاقوی تعلیمی است مواجه میشود. هاک از مسیر سلاح خارج میشود و بعد دست حریف را به دام میاندازد او کار را با کوبیدن آرنج به صورت دنبال میکند و دومین آرنج را به دستی میکوبد که چاقو در آن است و باعث میشود حریف چاقوی خود را بیندازد.
به محق آنکه مبارزه آغاز میشود، جایگاه و حالت اولیه از بین میرود. شما باید بتوانید از هر موقعیتی، در هر محیطی و با هر سلاحی مبارزه کنید.
منبع مقاله :
نشریهی دنیای رزمی، شمارهی 127.
/ج