شفاي بيمار
نويسنده:محمد محمدي اشتهاردي
منبع:داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)
منبع:داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)
دانشمند و محدث بزرگ ، علي بن عيسي اربلي ، صاحب كتاب كشف الغمه نقل مي كند: سيد باقي بن عطوه ، براي من نقل كرد: پدرم عطوه در مذهب زيدي بود، بيمار شد، و بيماري او طول كشيد، و همه پزشكان عصر از درمان آن عاجز شدند، من و برادرانم كه پسران او بوديم به مذهب شيعه دوازده امامي ، تمايل داشتيم ، پدرم از اين جهت نسبت به ما دل خوشي نداشت ، و مكرر به ما مي گفت : من مذهب شما را نمي پذيرم مگر اينكه صاحب شما (حضرت مهدي عج) بيايد و مرا شفا دهد. اتفاقا شبي هنگام نماز عشاء همه ما در يكجا جمع بوديم ، كه شنيديم : پدرم فرياد زد: صاحب خود را در يابيد كه همين لحظه از نزد من بيرون رفت ما با شتاب از خانه بيرون پريديم ، هر چه دويديم و به اطراف نگريستيم ، او را نديديم ، برگشتيم و از پدر پرسيديم ، جريان چه بود؟ گفت : شخصي نزد من آمد و فرمود: اي عطوه ! گفتم : تو كيستي ؟
گفت : من صاحب پسران تو هستم ، آمده ام به اذن خدا تو راشفا دهم ، سپس دست كشيد و هماندم به طور كلي بيماريم بر طرف شد و كاملا سلامتي خود را باز يافتم.
گفت : من صاحب پسران تو هستم ، آمده ام به اذن خدا تو راشفا دهم ، سپس دست كشيد و هماندم به طور كلي بيماريم بر طرف شد و كاملا سلامتي خود را باز يافتم.