شيمي سبز: پيشگيري از آلودگي در سطح مولكولي
نويسنده:آقاي حسن سالاري
منبع:Anastas, P. T.; Warner, J. C. Green Chemistry
منبع:Anastas, P. T.; Warner, J. C. Green Chemistry
شيمي نقشي بنيادي در پيشرفت تمدن آدمي داشته و جايگاه آن در اقتصاد، سياست و زندگيروزمره روز به روز پر رنگتر شده است. با اين همه، شيمي طي روند پيشرفت خود، كه همواره با سود رساندن به آدمي همراه بوده، آسيبهاي چشمگيري نيز به سلامت آدمي و محيط زيست وارد كرده است. شيميدانها طي سالها كوشش و پژوهش، مواد خامي را از طبيعت برداشت كردهاند، كه با سلامت آدمي و شرايط محيط زيست سازگاري بسيار دارند، و آنها را به موادي دگرگونه كردهاند كه سلامت آدمي و محيط زيست را به چالش كشيدهاند. همچنين، اين مواد بهسادگي به چرخهي طبيعي مواد باز نميگردند و سالهاي زيادي به صورت زبالههاي بسيار آسيبرسان و هميشگي در طبيعت ميماند.
بارها از آسيبهاي مواد شيميايي به بدن آدمي و محيط زيست شنيده و خواندهايم. اما، چارهي كار چيست؟ آيا دوري و پرهيز از بهرهگيري از مواد شيميايي ميتواند به ما كمك كند؟ تا چه اندازهاي ميتوانيم از آنها دوري كنيم؟ كدامها را ميتوانيم به كار نبريم؟ كداميك از فرآوردههاي شيميايي را ميتوان يافت كه با آسيب به سلامت آدمي يا محيط زيست همراه نباشد؟ داروهايي كه سلامتي ما به آنها بستگي زيادي دارد، خود با آسيبهايي به بدن ما همراهاند. آيا ميتوانيم آنها را به كار نبريم؟ آيا ميتوان آب تصفيه شده با مواد شيميايي را ننوشيم؟ پيرامون ما را انبوهي از مواد شيميايي گوناگون فراگرفتهاند كه در زهرآگين بودن و آسيبرسان بودن بيشتر آنها شكي نداريم و از بسياري از آنها نيز نميتوانيم دوري كنيم.
بيگمان هر اندازه كه بتوانيم از به كارگيري مواد شيميايي در زندگي خود پرهيز كنيم يا از رها شدن اين گونه مواد در طبيعت جلوگيري كنيم، به سلامت خود و محيط زيست كمك كردهايم. اما به نظر ميرسد در كنار اين راهكارهاي پيشگيرانه، كه تا كنون كارآمدي چشمگيري از خود نشان ندادهاند، بايد به راههاي كارآمدتري نيز بيانديشيم كه دگرگوني در شيوهي ساختن مواد شيمايي در راستاي كاهش آسيبهاي آنها به آدمي و محيط زيست، يكي از اين راههاست. امروزه، از اين رويكرد نوين با عنوان شيمي سبز ياد ميشود كه عبارت است از: طراحي فرآوردهها و فرآيندهاي شيميايي كه بهكارگيري و توليد مواد آسيبرسان به سلامت آدمي و محيط زيست را كاهش ميدهند يا از بين ميبرند.
گروه ديگري از شيميدانهاي سبز ميكوشند بهرهوري اتمي را افزايش دهند. طي يك واكنش شيميايي شماري اتم آغازگر واكنش هستند و در پايان بيشتر واكنشها با فراوردههايي رو به رو هستيم كه شمار اتمهاي آنها از شمار همهي اتمهاي آغازين بسيار كمتر است. بيگمان آن اتمها نابود نشدهاند، بلكه در ساختمان فرآوردههاي بيهوده و اغلب آسيبرسان به طبيعت رها ميشوند و سلامت آدمي و ديگر جانداران را به چاش ميكشند. هر چه بتوانيم اتمهاي بيشتري در فرآوردههاي بگنجانيم، هم به سلامت خود و محيط زيست كمك كردهايم و هم از هدر رفتن اتمهايي كه به عنوان مواد اوليه براي آنها پول پرداخت كردهايم، پيشگيري ميكنيم.
بازطراحي واكنشهاي شيميايي نيز راهكار سودمند ديگري براي پيشگيري از پيامدهاي ناگوار مواد شيميايي است. در اين بازطراحيها از مواد آغازگر سالمتر بهره ميگيرند يا روندهايي را طراحي ميكنند كه با واكنشهاي مرحلهاي كمتر به فراورده برسند. همچنين، روندهايي را طراحي ميكنند كه به مواد كمكي كمتر، بهويژه حلالهاي شيميايي، نياز دارند. گاهي نيز واكنشهاي زيستشيمي و شيمي را به هم گره ميزنند و روند سالمتري و كارآمدتري را ميآفرينند. بازطراحي روند داروها ميتواند همراه با افزايش كارآمدي آنها به هر چه سالمتر شدن آنها بينجامد و اثرهاي جانبي آنها بر روندهاي زيست شناختي بدن، تا جايي كه امان دارد، كاهش دهد.
در ادامه به نمونههايي از كوششها و دستاوردهاي شيميدانهاي سبز اشاره مي شود.
با اين همه، سوخت هيدروژن با چالش بزرگي روبهرو است. فراهم آوردن هيدروژن از آب با فرآيند الكتروليز انجام ميشود كه براي پيشبرد آن به الكتريسيته نياز هست و اكنون نيز بيشتر الكتريسيته از سوختن اندوختههاي فسيلي به دست ميآيد. شايد روزي با بهكاربردن برخي كاتاليزگرها بتوانيم از انرژي خورشيدي به جاي سوختهاي فسيلي در پيش بردن روند الكتروليز بهره گيريم، اما هنوز راهكار كارآمدي براي توليد ارزان هيدروژن پيشنهاد نشده است و به نظر نميرسد در آيندهاي نزديك به چنين تواني دست پيدا كنيم. با اين همه، برخي دانشمندان اميدوارند بتوانند خواستگاه زيستي براي هيدروژن به وجود آورند.
گروهي از پژوهشگران در سال 2000 ميلادي گزارش كردند كه توانستهاند از جلبكهاي سبز براي آزاد كردن هيدروژن از مولكولهاي آب، به همان اندازه كه از الكتروليز به دست ميآيد، بهره گيرند. اما نور خورشيد براي اين رويكرد گرفتاري درست ميكند، چرا كه جلبك طي فرآيند فتوسنتز اكسيژن نيز توليد ميكند. اين اكسيژن از كار آنزيم توليدكنندهي هيدروژن جلوگيري ميكند و در نتيجه هيدروژن اندكي به دست ميآيد دانشمندان ميكوشند با تغييرهايي كه در اين فرايند طبيعي ميدهند، بازدهي توليد هيدروژن را بالا ببرند. شايد يك روز آبگير كوچكي كه از جلبك پوشيده شده است، خواستگاه هيدروژن خودروهاي ما باشد.
در رويكرد ديگر كه مورد توجه است، از روغنهاي گياهي به عنوان خواستگاهي براي تهيهي سوخت جايگزين بهره ميگيرند. براي تهيهي اين نوع سوخت، كه با عنوان بيوديزل شناخته مي شود، پس ماندهي روغن آشپزي را نيز ميتوان به كار گرفت. هر چند از سوختن اين نوع سوخت نيز مانند ديگر سوختهاي فسيلي گاز گلخانهي آزاد ميشود، اما به اندازهاي توليد ميشود كه گياهان طي فرآيند فتوسنتز آن را براي توليد قند به كار ميگيرند. از سوي ديگر، روغنها گياهي نوشدني هستند و از سوختن آنها گوگرد و آلايندههاي آسيبرسان ديگري آزاد نميشود. از سودمنديهاي ديگر اين نوع سوخت اين است كه گليسرين، مادهاي كه در صابون، خميردندان، مواد آرايشي و جاهاي ديگر به كار ميرود، از فرآوردههاي جانبي روند توليد آن است. همچنين، چون طي روند توليد اين سوخت، به آن اكسيژن افزوده مي شود، بهتر از سوخت نفتي در موتور ميسوزد. به روغنكاري موتور نيز كمك ميكند و بر درازي عمر آن ميافزايد.
در سال هاي اخير، كوششهاي قانوني براي جلوگيري از دورريزي پلاستيكهاي تجزيه ناشدني، افزايش يافته است. اين كوششها صنعتگران پلاستيك را واداشته است تا در پي پلاستيكهايي باشند كه پيامدهاي زيستمحيطي كمتري دارند. پلاستيكهاي نشاستهاي تجزيهپذير و پلاستيكهاي ميكروبي از دستاورد كوششهاي چند سالهي پژوهشگران اين زمينهي در حال پيشرفت و گسترش است.
در پلاستيك هاي نشاستهاي، قطعههاي كوتاهي از پلياتيلن با مولكولهاي نشاسته به هم ميپيوندند. هنگامي كه اين پلاستيكها در جاهاي به خاكسپاري زباله ها، دور ريخته ميشود، باكتريهاي خاك به مولكولهاي نشاسته يورش ميبرند و قطعههاي پلياتيلن را براي تجزيهي ميكروبي رها ميسازند. اين گونه پلاستيكها اكنون در بازار وجود دارند و به ويژه براي پلاستيكها جابهجايي و نگهداري مواد عذايي و ديگر وسايل يكبار مصرف بسيار سودمند هستند. با اين همه، كمبود اكسيژن در جاهاي به خاكسپاري زبالهها و اثر مهاري قطعههاي پلياتيلن بر عملكرد باكتريها، بهرهگيري استفاده از اين پلاستيكها را محدود ساخته است.
در سال 1925 ميلادي گروهي از دانشمندان كشف كردند كه گونههاي زيادي از باكتريها ، بسپار پليبي هيدروكسي بوتيرات(PHB) ميسازند و از آن به عنوان اندوختهي غذايي خود بهره ميگيرند. در دهه ي 1970، پژوهشهاي نشان داد كه PHB بسياري از ويژگيهاي پلاستيكهاي نفتي(مانند پلياتيلن) را دارد. از اين رو، كم كم گفت و شنود پيرامون بهرهگيري از اين بسپار به عنوان جايگزيني مناسب براي پلاستيكهاي تجزيهناپذير كنوني آغاز شد. سپس در سال 1992، گروهي از پژوهشگران ژنهاي درگير در ساختن اين بسپار را به گياه رشادي(Arabidopsis thaliana) وارد كردند و به اين ترتيب گياهي پديد آوردند كه پلاستيك توليد ميكند.
سال پس از آن، توليد اين پلاستيك سبز در گياه ذرت آغاز شد و براي اين كه توليد پلاستيك با توليد مواد غذايي رقابت نكند، پژوهشگران بخشهايي از گياه ذرت (برگها و ساقهها) را ، كه به طور معمول برداشت نميشوند، هدف قرار دادند. پرورش پلاستيك در اين بخشها به كشاورزان امكان ميدهد كه پس از برداشت دانههاي ذرت، زمين را براي برداشت ساقهها و برگهاي داراي پلاستيك درو كنند. پژوهشگران دربارهي افزايش مقدار پلاستيك در گياهان، پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند. با اين همه، هنوز دشواريهايي براي رسيدن به نتيجهي مناسب وجود دارد.
كلروپلاستهاي برگ بهترين جا براي توليد پلاستيك به شمار ميآيند، اما چون كلروپلاستهاي جاي جذب نور هستند، مقدار زياد پلاستيك ميتواند فتوسنتز را مهار كند و بازدهي محصول را كاهش دهد. بيرون كشيدن پلاستيك از گياه نيز دشوار است. اين كار به مقدار زيادي حلال نياز دارد كه بايد پس از بهرهگيري، بازيافت شود. بر اساس تازهترين تخمينها, توليد يك كيلوگرم PHB در گياه ذرت در مقايسه با پلياتيلن به سه برابر انرژي بيشتري نياز دارد. كشت انبوه ميكروبهاي پلاستيك ساز نيز به همين ميزان انرژي نياز دارد.
توجه به اقتصاد اتم نيز كمك زيادي ميكند. براي مثال، پژوهشگران توانستهاند اقتصاد اتمي را در روند توليد ايبوپورفن، تركيبي كه در بسياري از آرامشبخشها به كار ميرود، از 40 درصد به 77 درصد برسانند و اين يعني، اتمهاي بيشتري كه شركت داروسازي براي آنها هزينه پرداخته است، به صورت مولكول پر فروشي در ميآيند و فراوردههاي بيهوده، كه ميتوانند به محيطزيست آسيب برسانند، كمتر توليد ميشوند.
بشر از ساليان دور از چندسازههاي طبيعي بهره گرفته است. كاه كه براي ساختن نخستين چندسازهها به كار ميرفت، خود نوعي چندسازه است. ابزارهاي چوبي، كفش و لباسي كه از پوست جانوران تهيه ميشود، همه چندسازههاي طبيعياند. به خاطر اين گوناگوني و ويژگيهاي بيمانند، موادشناسان تلاش ميكنند از اين مواد براي سختي بخشيدن به چندسازههاي ساختگي(مصنوعي) بهره گيرند تا از پيامدهاي زيست محيطي ناگوار ناشي از مواد ساختگي بكاهند. انويرون ( environ ) نمونهاي از اين چندسازههاست كه از 40 درصد كاغذ روزنامه، 40 درصد گرد سويا و 20 درصد تركيبهاي ديگر (از جمله رنگدهندهها و كاتاليزگري كه در حضور آب كارا ميشود و گرد سويا را به رزين دگرگونه ميكند) ساخته ميشود. فراوردهي كار، يك چندسازهي زيستي است كه ظاهري سنگ مانند دارد، اما مانند چوب ميتوان آن را بريد. از اين چندسازه ميتوان هر نوع ابزار چوبي را با ظاهري سنگ مانند ساخت.
بارها از آسيبهاي مواد شيميايي به بدن آدمي و محيط زيست شنيده و خواندهايم. اما، چارهي كار چيست؟ آيا دوري و پرهيز از بهرهگيري از مواد شيميايي ميتواند به ما كمك كند؟ تا چه اندازهاي ميتوانيم از آنها دوري كنيم؟ كدامها را ميتوانيم به كار نبريم؟ كداميك از فرآوردههاي شيميايي را ميتوان يافت كه با آسيب به سلامت آدمي يا محيط زيست همراه نباشد؟ داروهايي كه سلامتي ما به آنها بستگي زيادي دارد، خود با آسيبهايي به بدن ما همراهاند. آيا ميتوانيم آنها را به كار نبريم؟ آيا ميتوان آب تصفيه شده با مواد شيميايي را ننوشيم؟ پيرامون ما را انبوهي از مواد شيميايي گوناگون فراگرفتهاند كه در زهرآگين بودن و آسيبرسان بودن بيشتر آنها شكي نداريم و از بسياري از آنها نيز نميتوانيم دوري كنيم.
بيگمان هر اندازه كه بتوانيم از به كارگيري مواد شيميايي در زندگي خود پرهيز كنيم يا از رها شدن اين گونه مواد در طبيعت جلوگيري كنيم، به سلامت خود و محيط زيست كمك كردهايم. اما به نظر ميرسد در كنار اين راهكارهاي پيشگيرانه، كه تا كنون كارآمدي چشمگيري از خود نشان ندادهاند، بايد به راههاي كارآمدتري نيز بيانديشيم كه دگرگوني در شيوهي ساختن مواد شيمايي در راستاي كاهش آسيبهاي آنها به آدمي و محيط زيست، يكي از اين راههاست. امروزه، از اين رويكرد نوين با عنوان شيمي سبز ياد ميشود كه عبارت است از: طراحي فرآوردهها و فرآيندهاي شيميايي كه بهكارگيري و توليد مواد آسيبرسان به سلامت آدمي و محيط زيست را كاهش ميدهند يا از بين ميبرند.
بنيادهاي شيمي سبز
1. پيشگيري از توليد فراوردههاي بيهوده
2. اقتصاد اتم، افزايش بهرهوري از اتم
3. طراحي فرايندهاي شيميايي كمآسيبتر
4. طراحي مواد و فراوردههاي شيميايي سالمتر
5. بهرهگيري از حلالها و شرايط واكنشي سالمتر
6. افزايش بازده انرژي.
7. بهرهگيري از مواداوليهي نوشدني
8. پرهيز از مشتقهاي شيميايي.
9. بهرهگيري از كاتاليزگرها
10. طراحي براي خراب شدن
11. تحليل در زمان واقعي براي پيشگيري از آلودگي
12. كاهش احتمال رويدادهاي ناگوار
كوششها و دستاوردهاي شيمي سبز
گروه ديگري از شيميدانهاي سبز ميكوشند بهرهوري اتمي را افزايش دهند. طي يك واكنش شيميايي شماري اتم آغازگر واكنش هستند و در پايان بيشتر واكنشها با فراوردههايي رو به رو هستيم كه شمار اتمهاي آنها از شمار همهي اتمهاي آغازين بسيار كمتر است. بيگمان آن اتمها نابود نشدهاند، بلكه در ساختمان فرآوردههاي بيهوده و اغلب آسيبرسان به طبيعت رها ميشوند و سلامت آدمي و ديگر جانداران را به چاش ميكشند. هر چه بتوانيم اتمهاي بيشتري در فرآوردههاي بگنجانيم، هم به سلامت خود و محيط زيست كمك كردهايم و هم از هدر رفتن اتمهايي كه به عنوان مواد اوليه براي آنها پول پرداخت كردهايم، پيشگيري ميكنيم.
بازطراحي واكنشهاي شيميايي نيز راهكار سودمند ديگري براي پيشگيري از پيامدهاي ناگوار مواد شيميايي است. در اين بازطراحيها از مواد آغازگر سالمتر بهره ميگيرند يا روندهايي را طراحي ميكنند كه با واكنشهاي مرحلهاي كمتر به فراورده برسند. همچنين، روندهايي را طراحي ميكنند كه به مواد كمكي كمتر، بهويژه حلالهاي شيميايي، نياز دارند. گاهي نيز واكنشهاي زيستشيمي و شيمي را به هم گره ميزنند و روند سالمتري و كارآمدتري را ميآفرينند. بازطراحي روند داروها ميتواند همراه با افزايش كارآمدي آنها به هر چه سالمتر شدن آنها بينجامد و اثرهاي جانبي آنها بر روندهاي زيست شناختي بدن، تا جايي كه امان دارد، كاهش دهد.
در ادامه به نمونههايي از كوششها و دستاوردهاي شيميدانهاي سبز اشاره مي شود.
1. سوختهاي جايگزين
با اين همه، سوخت هيدروژن با چالش بزرگي روبهرو است. فراهم آوردن هيدروژن از آب با فرآيند الكتروليز انجام ميشود كه براي پيشبرد آن به الكتريسيته نياز هست و اكنون نيز بيشتر الكتريسيته از سوختن اندوختههاي فسيلي به دست ميآيد. شايد روزي با بهكاربردن برخي كاتاليزگرها بتوانيم از انرژي خورشيدي به جاي سوختهاي فسيلي در پيش بردن روند الكتروليز بهره گيريم، اما هنوز راهكار كارآمدي براي توليد ارزان هيدروژن پيشنهاد نشده است و به نظر نميرسد در آيندهاي نزديك به چنين تواني دست پيدا كنيم. با اين همه، برخي دانشمندان اميدوارند بتوانند خواستگاه زيستي براي هيدروژن به وجود آورند.
گروهي از پژوهشگران در سال 2000 ميلادي گزارش كردند كه توانستهاند از جلبكهاي سبز براي آزاد كردن هيدروژن از مولكولهاي آب، به همان اندازه كه از الكتروليز به دست ميآيد، بهره گيرند. اما نور خورشيد براي اين رويكرد گرفتاري درست ميكند، چرا كه جلبك طي فرآيند فتوسنتز اكسيژن نيز توليد ميكند. اين اكسيژن از كار آنزيم توليدكنندهي هيدروژن جلوگيري ميكند و در نتيجه هيدروژن اندكي به دست ميآيد دانشمندان ميكوشند با تغييرهايي كه در اين فرايند طبيعي ميدهند، بازدهي توليد هيدروژن را بالا ببرند. شايد يك روز آبگير كوچكي كه از جلبك پوشيده شده است، خواستگاه هيدروژن خودروهاي ما باشد.
در رويكرد ديگر كه مورد توجه است، از روغنهاي گياهي به عنوان خواستگاهي براي تهيهي سوخت جايگزين بهره ميگيرند. براي تهيهي اين نوع سوخت، كه با عنوان بيوديزل شناخته مي شود، پس ماندهي روغن آشپزي را نيز ميتوان به كار گرفت. هر چند از سوختن اين نوع سوخت نيز مانند ديگر سوختهاي فسيلي گاز گلخانهي آزاد ميشود، اما به اندازهاي توليد ميشود كه گياهان طي فرآيند فتوسنتز آن را براي توليد قند به كار ميگيرند. از سوي ديگر، روغنها گياهي نوشدني هستند و از سوختن آنها گوگرد و آلايندههاي آسيبرسان ديگري آزاد نميشود. از سودمنديهاي ديگر اين نوع سوخت اين است كه گليسرين، مادهاي كه در صابون، خميردندان، مواد آرايشي و جاهاي ديگر به كار ميرود، از فرآوردههاي جانبي روند توليد آن است. همچنين، چون طي روند توليد اين سوخت، به آن اكسيژن افزوده مي شود، بهتر از سوخت نفتي در موتور ميسوزد. به روغنكاري موتور نيز كمك ميكند و بر درازي عمر آن ميافزايد.
2. پلاستيكهاي سبز و تجزيهپذير
در سال هاي اخير، كوششهاي قانوني براي جلوگيري از دورريزي پلاستيكهاي تجزيه ناشدني، افزايش يافته است. اين كوششها صنعتگران پلاستيك را واداشته است تا در پي پلاستيكهايي باشند كه پيامدهاي زيستمحيطي كمتري دارند. پلاستيكهاي نشاستهاي تجزيهپذير و پلاستيكهاي ميكروبي از دستاورد كوششهاي چند سالهي پژوهشگران اين زمينهي در حال پيشرفت و گسترش است.
در پلاستيك هاي نشاستهاي، قطعههاي كوتاهي از پلياتيلن با مولكولهاي نشاسته به هم ميپيوندند. هنگامي كه اين پلاستيكها در جاهاي به خاكسپاري زباله ها، دور ريخته ميشود، باكتريهاي خاك به مولكولهاي نشاسته يورش ميبرند و قطعههاي پلياتيلن را براي تجزيهي ميكروبي رها ميسازند. اين گونه پلاستيكها اكنون در بازار وجود دارند و به ويژه براي پلاستيكها جابهجايي و نگهداري مواد عذايي و ديگر وسايل يكبار مصرف بسيار سودمند هستند. با اين همه، كمبود اكسيژن در جاهاي به خاكسپاري زبالهها و اثر مهاري قطعههاي پلياتيلن بر عملكرد باكتريها، بهرهگيري استفاده از اين پلاستيكها را محدود ساخته است.
در سال 1925 ميلادي گروهي از دانشمندان كشف كردند كه گونههاي زيادي از باكتريها ، بسپار پليبي هيدروكسي بوتيرات(PHB) ميسازند و از آن به عنوان اندوختهي غذايي خود بهره ميگيرند. در دهه ي 1970، پژوهشهاي نشان داد كه PHB بسياري از ويژگيهاي پلاستيكهاي نفتي(مانند پلياتيلن) را دارد. از اين رو، كم كم گفت و شنود پيرامون بهرهگيري از اين بسپار به عنوان جايگزيني مناسب براي پلاستيكهاي تجزيهناپذير كنوني آغاز شد. سپس در سال 1992، گروهي از پژوهشگران ژنهاي درگير در ساختن اين بسپار را به گياه رشادي(Arabidopsis thaliana) وارد كردند و به اين ترتيب گياهي پديد آوردند كه پلاستيك توليد ميكند.
سال پس از آن، توليد اين پلاستيك سبز در گياه ذرت آغاز شد و براي اين كه توليد پلاستيك با توليد مواد غذايي رقابت نكند، پژوهشگران بخشهايي از گياه ذرت (برگها و ساقهها) را ، كه به طور معمول برداشت نميشوند، هدف قرار دادند. پرورش پلاستيك در اين بخشها به كشاورزان امكان ميدهد كه پس از برداشت دانههاي ذرت، زمين را براي برداشت ساقهها و برگهاي داراي پلاستيك درو كنند. پژوهشگران دربارهي افزايش مقدار پلاستيك در گياهان، پيشرفتهاي چشمگيري داشتهاند. با اين همه، هنوز دشواريهايي براي رسيدن به نتيجهي مناسب وجود دارد.
كلروپلاستهاي برگ بهترين جا براي توليد پلاستيك به شمار ميآيند، اما چون كلروپلاستهاي جاي جذب نور هستند، مقدار زياد پلاستيك ميتواند فتوسنتز را مهار كند و بازدهي محصول را كاهش دهد. بيرون كشيدن پلاستيك از گياه نيز دشوار است. اين كار به مقدار زيادي حلال نياز دارد كه بايد پس از بهرهگيري، بازيافت شود. بر اساس تازهترين تخمينها, توليد يك كيلوگرم PHB در گياه ذرت در مقايسه با پلياتيلن به سه برابر انرژي بيشتري نياز دارد. كشت انبوه ميكروبهاي پلاستيك ساز نيز به همين ميزان انرژي نياز دارد.
3. بازطراحي واكنشهاي شيميايي
توجه به اقتصاد اتم نيز كمك زيادي ميكند. براي مثال، پژوهشگران توانستهاند اقتصاد اتمي را در روند توليد ايبوپورفن، تركيبي كه در بسياري از آرامشبخشها به كار ميرود، از 40 درصد به 77 درصد برسانند و اين يعني، اتمهاي بيشتري كه شركت داروسازي براي آنها هزينه پرداخته است، به صورت مولكول پر فروشي در ميآيند و فراوردههاي بيهوده، كه ميتوانند به محيطزيست آسيب برسانند، كمتر توليد ميشوند.
4. چندسازههاي زيستي
بشر از ساليان دور از چندسازههاي طبيعي بهره گرفته است. كاه كه براي ساختن نخستين چندسازهها به كار ميرفت، خود نوعي چندسازه است. ابزارهاي چوبي، كفش و لباسي كه از پوست جانوران تهيه ميشود، همه چندسازههاي طبيعياند. به خاطر اين گوناگوني و ويژگيهاي بيمانند، موادشناسان تلاش ميكنند از اين مواد براي سختي بخشيدن به چندسازههاي ساختگي(مصنوعي) بهره گيرند تا از پيامدهاي زيست محيطي ناگوار ناشي از مواد ساختگي بكاهند. انويرون ( environ ) نمونهاي از اين چندسازههاست كه از 40 درصد كاغذ روزنامه، 40 درصد گرد سويا و 20 درصد تركيبهاي ديگر (از جمله رنگدهندهها و كاتاليزگري كه در حضور آب كارا ميشود و گرد سويا را به رزين دگرگونه ميكند) ساخته ميشود. فراوردهي كار، يك چندسازهي زيستي است كه ظاهري سنگ مانند دارد، اما مانند چوب ميتوان آن را بريد. از اين چندسازه ميتوان هر نوع ابزار چوبي را با ظاهري سنگ مانند ساخت.
سخن پاياني