نویسنده: الهه رشمه
مورد استفاده:
به افرادی گفته میشود كه از نتیجه كار بد خود بسیار ناراحت میشوند.روزی، ملانصرالدین بعد از یك روز سخت كار كردن در زمین كشاورزی به خانه آمده بود و چون خیلی خسته بود، خواست استراحت كند. ملا تازه خوابش برده بود كه یكی شروع به كوبیدن درب خانهاش كرد. ملا از همسرش خواست تا در را باز كند. همسرش رفت و دید مرد همسایه كه خیلی عصبانی است در منزل ایستاده سلام كرد، ولی مرد بیتوجه به او گفت: ملانصرالدین در خانه است. زن گفت: بله تازه آمده و خوابیده. گفت: سریع صدایش كن و بگو بیاید دم در. زن كه فهمید نمیشود اصلاً با این مرد حرف زد، به داخل خانه برگشت و به ملا گفت: خودت برو دم در با تو كار دارند. خیلی هم عصبانی است. ملا پرسید: چی شده؟ كی؟ زنش گفت: مرد همسایه است معلوم نیست چه شده این قدر عصبانی است.
ملانصرالدین كه مطمئن بود هیچ كار غلطی انجام نداده، خونسرد به در خانه رفت. مرد همسایه تا او را دید شروع به داد و فریاد كرد. كه ای ملا تو چرا خوابیدی! بیا ببین سگ تو چه كار كرده؟ ملا گفت: چه كار كرده؟ مرد گفت: سگ تو پای زن مرا گاز گرفته. ملا گفت: من چه كمكی میتوانم بكنم؟ سگم این كار را كرده. مرد عصبانی گفت: تو رفتی خوابیدی و سگت را رها كردی در كوچه و بیابان. ملا گفت: من كه به سگم نگفتم بیاید و آسیبی به زن شما برساند. مرد باز حرف خودش را زد. ملا فهمید كه نیت مرد از این داد و بیداد گرفتن پول است. به مرد گفت: كاری ندارد، برای اینكه كار سگم جبران شده باشد و تو دلت خنك شود، تو هم سگت را به خانهی من بفرست تا پای زن مرا گاز بگیرد بعد خیال تو راحت شود، چیزی كه عوض داره، گله نداره.
منبع مقاله :
رشمه، الهه، (1392)، ضرب المثل و داستانهایشان (معنی ضرب المثل و ریشههای آن)، تهران، انتشارات سما، چاپ اول