در دولت امام مهدی (علیه السلام) آیا حاكمیت اسلام، بر تمام پهنهی زمین است به گونهای كه همهی جوامع بشری در مناطق مختلف جغرافیایی در زیر لوای دین توحیدی پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) درخواهند آمد یا اینكه گسترهی آن، در محدودهای خاص و بخشی از جهان میباشد؟ در پاسخ به این پرسش، مراجعه به تفسیر آیهی 33 سورهی توبه و بررسی روایات و اقوالی كه در این باره آمده راهگشاست.
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» (12)؛
او كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هرچه دین است پیروز گرداند، هرچند مشركان خوش نداشته باشند.
دربارهی تفسیر و تأویل این آیهی شریف و این كه مراد از غلبه چه نوعی از آن است؟ آیا غلبهی با استدلال و برهان منظور است یا پیروزی ظاهری و یا نوع دیگری كه شامل هر دو بشود؟ میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد؛ ولی تفسیری كه روایات زیادی هم آن را تأیید میكند، این آیه را بر دورهی ظهور امام مهدی (علیه السلام) منطبق دانسته است.
فخرالدین رازی در مورد این آیه، پنج تفسیر را یادآور شده كه دومین تفسیر از آنها همین مفهوم را بیان داشته است. وی از ابوهریره نقل كرده كه این آیه، وعدهای الهی است بر این كه خدای متعال، اسلام را بر همهی آیینها پیروز خواهد كرد و این اتفاق، به هنگام نزول عیسی (علیه السلام) تحقق مییابد، و سُدّی نیز گفته است: چنین پیروزی، در عصر ظهور امام مهدی (علیه السلام) خواهد بود. (2)
قرطبی نیز در تفسیرش همین را ذكر كرده است. (3)
امینالاسلام طبرسی نیز همین قول را نقل كرده و در ادامه، برای تأیید آن، روایتی این چنین از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) آورده است:
بر روی زمین هیچ خانهی سنگی و گلی و نیز هیچ خیمه كركی یافت نخواهد شد جز این كه خداوند، اسلام را در آن خانه وارد میكند. (4)
در تفسیر این آیه، عیاشی از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل كرده است:
إذا خَرجَ القائمُ لم یَبقَ مشركٌ بالله العظیم، و لا كافرٌ إلّا كره خروجَه (5)؛
به هنگام خروج قائم (علیه السلام) هیچ كافر و مشركی یافت نمیشود جز این كه از آمدن او ناخرسند میباشد.
روشن است این ناخرسندی، بیشتر برای آن است كه آمدن امام مهدی (علیه السلام) را پایانبخش عقاید شركآلود خود میدانند، وگرنه چندان دلیل منطقی برای این نارضایتی نمیتوان یافت.
قندوزی نیز در تفسیر آیهی یاد شده از امام صادق (علیه السلام) روایت میكند:
و اللهِ! ما یجی تأویلُها حتی یَخرجَ المهدیُّ (6)؛
به خدا قسم، تا زمان خروج مهدی (علیه السلام)، تأویل این آیه فرا نمیرسد.
افزون بر آنچه در تفسیر آیهی 33 سورهی توبه ذكر شد، شمار زیادی از حدیثهای اسلامی بر فراگیری حكومت امام مهدی (علیه السلام) تأكید ورزیدهاند؛ در این باره حدیث معروفی در برخی از كتابهای اهل سنت از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است:
... لو لم یَبقَ من الدنیا إلّا یومٌ واحدٌ لطَوَّل اللهُ ذلك الیومَ حتی یَخرُجَ فیه وَلدی المهدیُّ... فیَبلغُ سلطانُه المشرقَ و المغرب (11)؛
... اگر بیش از یك روز از عمر دنیا باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به اندازهای طولانی میكند تا فرزندم مهدی (علیه السلام) در آن ظهور كند... و فرمانرواییاش شرق و غرب عالم را دربرگیرد.
در حدیث دیگر چنین آمده است:
عن حذیفة الیمان، عن النّبی (صل الله علیه و آله و سلم) قال: ... یُبایِع له النّاسُ بینَ الرّكنِ و المقامِ، یَرُدّ اللهُ به الدّینَ، و یَفتحُ له فتوحاً، فلا یَبقی علی وجهِ الأرضِ إلّا من یقول: لا إله إلّا الله (8)؛ مردم در میان ركن و مقام با امام مهدی (علیه السلام) بیعت میكنند و خداوند به واسطهی او، دین را (به جایگاه خودش) برمی گرداند و پیروزیهایی برای او به وجود میآورد تا بدان جا كه هیچ كس بر زمین نماند جز آنكه بگوید: لا اله الّا الله.
مقدسی شافعی از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل كرده است:
لن تَذهَب الدنیا حتّی یملكَ الدنیا رجلٌ من أهلِ بیتی... (9)؛
دنیا به پایان نخواهد آمد مگر این كه یكی از اهل بیت من بر دنیا حاكمیت پیدا كند... .
و نیز در حدیثی مشابه حدیث بالا از آن حضرت چنین روایت شده است:
لا تَقومُ الساعةُ حتّی یَلی الأرضَ رجلٌ من أهلِ بیتی اسمُه كاسمی (10)؛
رستاخیز برپا نخواهد شد تا این كه یكی از فرزندان من بر زمین حاكمیت یابد.
ابوهریره از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) این چنین نقل میكند:
إنّ روحَ اللهِ عیسی ابنُ مریَم نازلٌ فیكم... فیَدقُّ الصلیبَ... و یَدعو الناسَ إلی الإسلامِ... و تَقع الأمنة علی أهل الأرضِ... (11)؛
عیسی بن مریم به میان شما خواهد آمد و صلیب را می شكند... مردم را به اسلام دعوت میكند... و امنیت بر ساكنان زمین گسترده میشود... .
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:
إذا قام القائمُ (علیه السلام) لا تَبقی أرضٌ إلّا نوُدی فیها شهادةُ أن لا إله إلّا الله، و أن محمّداً رسولالله (12)؛
زمان قیام مهدی (علیه السلام) در تمامی نواحی زمین ندای «لا اله الا الله و محمد رسولالله» به گوش میرسد.
به جز این احادیث، حدیث معروف و مشهوری كه در صدها مورد ذكر شده با این عبارت كه: «یَملأ الأرضَ عَدلاً و قِسطاً كما مُلِئَت ظُلماً و جَوراً» به خوبی گویای این است كه حاكمیت امام مهدی (علیه السلام) بر تمام عالم، فراگیر خواهد بود، زیرا مقدمهی ایجاد چنین عدالت فراگیری، وجود حاكمیتی همه جانبه است وگرنه بسط عدل و داد، در جایی كه تسلط وجود نداشته باشد ناممكن خواهد بود و چون براساس وعدهی حتمی كه داده شده، موعود عالم، جهان را پر از عدل خواهد كرد، پس لازمهی این امر، حاكمیتی جهانشمول است و باید چنین حكومتی از پیش تحقق یافته باشد تا چنان عدالتی گسترش یابد.
فتوحات امام مهدی (علیه السلام)
پس از اعلام ظهور و ملحق شدن یاران و فراگیر شدن دعوت آن حضرت، مخالفان سرسختی كه مسیر هدایت بندگان خداوند را مسدود میكنند باید از میان برداشته شوند. حاكمان ستمگر و سركشی كه حاضر به كنار گذاشتن خوی زشت خود نیستند از سر راه برداشته میشوند و به جای آنها حكومتی عدالت محور و دادخواه مظلومان میآید. و بدین سان حضرت با حاكمان سرزمین جور و ستم به عرصهی كارزار آمده و آنان را از زمین محو خواهد كرد و این سیره در اقصی نقاط كره زمین جاری خواهد شد، از روم و شام تا چین و خاور دور.پیامبراكرم (صل الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم واحد لبعث الله فیه رجلاً اسمه اسمی... یردّ الله به الدین، و یُفتَحُ له فتوحٌ... (13)؛
اگر از عمر دنیا جز یك روز باقی نمانده باشد، خدای متعال شخصی كه همنام من است برمی انگیزد... و دین را به جایگاه خود برگرداند و فتوحاتی برای وی حاصل میشود.
ابنماجه از رسول خدا در حدیثی مشابه حدیث بالا چنین آورده است:
لو لم یبق من الدنیا إلّا یوم لطوّله الله عزّوجلّ حتّی یملك رجل من أهل بیتی یملك جبل الدیلم و القسطنطنیّه (14) (15)؛
اگر از عمر دنیا جز یك روز باقی نمانده باشد، خداوند متعال آن را به اندازهای طولانی میكند تا یكی از اهل بیت من به حاكمیت رسیده و بر كوههای دیلم و قسطنطنیه حكمرانی كند.
حضرت شهرهای شرك و كفر را میگشاید و فتح می كند تا راه هدایت بر بندگان خدا باز شود و سدهای جلوِ روی آنها برداشته شود. پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) در وصف امام مهدی (علیه السلام) میفرماید:
... من ولد ابن أربعین سنة... یستخرج الكنوز و یفتح مدائن الشرك (16)؛
وی (در هنگام ظهور) در سن چهل سالگی است، گنجهای زمین را بیرون آورده و شهرهای شرك را می گشاید.
در برخی دیگر از روایاتِ شیعه و سنی از فتح چین و هند سخن به میان آمده (17) در حدیثی كه ابنشهر آشوب آورده تعبیر فتح مشارق و مغارب زمین آمده است. (18) نعمانی در حدیثی نامهای بیشتری از شهرها و مناطق فتح شده به دست امام را ذكر كرده است.
ابوحمزه ثمالی به نقل از امام محمدباقر (علیه السلام) می گوید:
لو قَد خرج قائم آل محمّد (صل الله علیه و آله و سلم) لنصره الله بالملائكة... یفتح الله له الروم، و الدیلم، و السند، و الهند، و كابل شاه، و الخزر... (19)؛
هنگامی كه قائم ما ظهور كند خداوند به وسیلهی فرشتگان او را یاری میكند... و روم، دیلم (20)، سند، كابل شاه و خزر را فتح خواهد كرد... .
شیخ طوسی در روایتی مشابه حدیث بالا نقل میكند:
و فی خبر آخر «یفتح قسطنطنیّة، و الرومیّة، و بلاد الصین» (21).
در خبر دیگر آمده كه مهدی (علیه السلام) قسطنطنیه، روم و دریای چین را فتح خواهد كرد. از آنچه تاكنون ذكر شد لحن روایات و سخنانی كه از معصومان (علیهم السلام) دربارهی فتوحات امام برجای مانده، متفاوت، ولی گویای هدفی واحد بوده و میتوان در یك تقسیمبندی آنها را به دو دسته تقسیم كرد: یك دسته روایاتی كه از گشودن شرق و غرب، و همهی جهان سخن به میان میآورد و برخی دیگر، به گشودن سرزمینهای معینی از جهان اشاره میكند.
تردیدی نیست كه حضرت بر همهی جهان سیطره پیدا خواهد كرد و بر همهی دنیا حكومت میكند، ولی این كه چرا از بعضی شهرها نام برده شده است، شاید به لحاظ اهمیتی باشد كه آن شهرها در آن روزگار پیدا خواهند كرد. این اهمیت برای این است كه آنها از قدرتهای آن روزگار به حساب میآیند و سرزمینهایی از جهان را تحت نفوذ خود دارند یا آن سرزمین منطقهی پهناوری است كه بخش بزرگی از جمعیت را در خود جای داده است و یا این كه قبلهی آمال پیروان یكی از ادیان و مذاهب میباشند به طوری كه اگر آن شهر سقوط كند، همه پیروان آن آیین تسلیم میشوند و یا به سبب اهمیت نظامی و استراتژیكی آن است به گونهای كه با سقوط آن، عملیات دشمن مختل شده، زمینه برای تهاجم نیروهای حضرت فراهم میگردد.
برگزیدن شهر مكه به عنوان نقطهی آغازین قیام، سپس برگزیدن عراق و كوفه به عنوان مركزیت سیاسی-نظامی حكومت و حركت به سوی شام و گشودن بیتالمقدّس، شاید تأییدی بر این سخن باشد، زیرا امروزه، اهمیت سیاسی، مذهبی و نظامی این سه سرزمین بر كسی پوشیده نیست. (22)
پینوشتها:
1.توبه(9) آیهی 33.
2.رازی، التفسیر الكبیر، ج8، ص 42.
3.قرطبی، الجامع لاحكام القرآن، ج4، ص 45.
4.طبرسی، مجمع البیان، ج5، ص 38.
5.عیاشی، تفسیر عیاشی، ج2، ص 93، ح52.
6.قندوزی، ینابیع الموده، جزء سوم، ص 480.
7.فرائد السمطین، ج2، ص 312، ح562.
8.مقدسی شافعی، عقد الدرر، باب دوم، یك حدیث به آخر.
9.همان، ص 54.
10.همان، ص 55.
11.متقی هندی، كنزالعمّال، ج14، ص 336، ح38855
12.عیاشی، تفسیر عیاشی، ج1، ص 207، ح81.
13.مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 56 و كنجی شافعی، البیان فی أخبار صاحب الزمان، ح44.
14.قسطنطنیه شهری است در تركیه، كه در قرن هفتم قبل از میلاد ساخته شده و مدتی پایتخت امپراتور روم بوده است.(معجم البلدان، ج4، ص 347).
15.ابنماجه، سنن، تك جلدی، ح2779.
16.طبرانی، المعجم الكبیر، ج8، ص 102، ح7495، مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 62، و متقی هندی، كنزالعمّال، ج14، ص 268، ح 38680.
17.مقدسی شافعی، عقد الدرر، ص 283 و نعمانی، الغیبه، ص 234، ح23.
18.ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج1، ص 361.
19.نعمانی، غیبت، ص 234، ح22.
20.دیلم نام سرزمینی در بخش كوهستانی گیلان كه در شمال قزوین قرار گرفته است. (معجم البلدان، ج1، ص 99).
21.طوسی، كتاب الغیبه، ص 476، ح499.
22.با استفاده از نجمالدین طبسی، چشماندازی به حكومت مهدی، ص 120-121.
اكبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان كتاب(مركز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388