مفاهيم پايه : كلون ها آن چيزي نيستند كه تصور مي رود

در سال 1903 ميلادي گياه شناسي به نام " هربرت وبر " واژه " كلون " را براي توصيف مجموعه‌اي از جانداران به كار برد كه از راه توليد مثل غير جنسي از يك والد به وجود مي‌آيند. برخي از جانوران دريايي، گياهان و ميكروب‌ها به همين شيوه تكثير مي‌كنند. براي مثال، ‌ پايه‌هاي گوناگوني كه از يك گياه توت فرنگي به وجود مي آيند، كلون يكديگر به مشار مي‌آيند. به زودي واژه كلون مورد پذيرش زيست‌شناساني قرار گرفت كه در آزمايشگاه، سلول‌هاي پيكر جانداران را كشت مي‌دادند. سلول‌هاي به دست آمده از كشت يك سلول نيز كلون يكديگر هستند.
سه‌شنبه، 10 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مفاهيم پايه : كلون ها آن چيزي نيستند كه تصور مي رود
مفاهيم پايه : كلون ها آن چيزي نيستند كه تصور مي رود
مفاهيم پايه : كلون ها آن چيزي نيستند كه تصور مي رود

منبع:http://www.jazirehdanesh.com
در سال 1903 ميلادي گياه شناسي به نام " هربرت وبر " واژه " كلون " را براي توصيف مجموعه‌اي از جانداران به كار برد كه از راه توليد مثل غير جنسي از يك والد به وجود مي‌آيند. برخي از جانوران دريايي، گياهان و ميكروب‌ها به همين شيوه تكثير مي‌كنند. براي مثال، ‌ پايه‌هاي گوناگوني كه از يك گياه توت فرنگي به وجود مي آيند، كلون يكديگر به مشار مي‌آيند. به زودي واژه كلون مورد پذيرش زيست‌شناساني قرار گرفت كه در آزمايشگاه، سلول‌هاي پيكر جانداران را كشت مي‌دادند. سلول‌هاي به دست آمده از كشت يك سلول نيز كلون يكديگر هستند.
گاهي كلون جانوران ، به طور طبيعي به وجود مي آيد . زنبورهاي نر از طريق كلون سازي پديد مي آيند ، يعني براي توليد آن ها به لقاح اسپرم و تخمك نيازي نيست . به هر حال ، بر خلاف گياهان ، سلول هاي پيكري ( غير جنسي ) جانوران نمي توانند جاندار بالغي پديد آورد . طي چهل سال گذشته ، زيست شناسان مي خواستند بدانند آيا اين امر يك محدوديت زيستي يا يك مشكل فني است .
همه سلول هاي پيكري يك جاندار از تقسيم سلول تخم حاصل مي شوند . اين سلول ها در مراحل بعدي براي انجام كارهاي ويژه اي تخصص پيدا مي كند . در واقع از سلول هاي تمايز نيافته اي كه از سلول تخم حاصل مي شوند ، سلول هاي تمايز يافته و تخصص يافته اي مانند سلول بينايي ، سلول كبدي و سلول عصبي حاصل مي شود . زيست شناسان مي خواستند بدانند در جريان تكوين جانداران ، چگونه از سلول تخصص نيافته ، سلول هاي تخصص يافته به وجود مي آيد .
گروهي معتقد بودند كه تمايز سلول ها با محدود شدن " قدرت ژنتيكي تام " آنها همراه است . به عبارت ديگر ، در جريان تقسيم سلولي و تمايز سلول ها ، بخشي از ژن هاي آن ها به صورت گزينشي و به طور متوالي از دست مي رود . براي مثال ، سلول عصبي فقط ژن هايي را در خود نگه مي دارد كه براي انجام فعاليت هاي عصبي به آنها نياز دارد و بقيه ژن ها را از دست مي دهد .
گروه ديگري معتقد بودند كه همه سلول ها " قدرت ژنتيكي تام " دارند . به عبارت ديگر ، ژن هاي آن ها دست نخورده باقي مي ماند و تفاوت سلول هاي تخصص يافته با سلول هاي تخصص نيافته در نحوه فعاليت ژن هاست . براي مثال ، سلول عصبي همان ژن هاي سلول بينايي را دارد . اما ژن هايي در اين سلول فعال اند كه به انتقال پيام عصبي كمك مي كنند و در سلول بينايي ژن هايي فعال اند كه در دريافت نور دخالت دارند .
اگر همه سلول ها ، ژن هاي يكساني داشته باشند بايد همه آن ها به طور بالقوه توان ايجاد جاندار كاملي را داشته باشند ، همان طوركه سلول تخم اين توان را دارد . بنابراين ، اگر هسته سلول تخمك كه جايگاه ژن هاست را از آن خارج كنيم و هسته يك سلول پيكري ( سلول پوست ، سلول عصبي يا سلول پياز مو ) را درون آن بگذاريم ، بايد جندار كاملي پديد آيد .
در قرن نوزدهم و بيستم ، محققان اين نظر را در جانداران مختلف آزمودند . براي مثال ، در اواخر دهه 1890 ميلادي ، هسته سلول پيكري قورباغه را درون تخمك قورباغه ديگري گذاشتند كه پيش تر هسته و در واقع كل ماده ژنتيكي آن را برداشته بودند . از سلول حاصله ،‌قورباغه بالغي پديد آمد . در سال 1997 ، آزمايش مشابهي روي گوسفند انجام شد كه به تولد " دالي " مشهورترين گوسفند جهان انجاميد .
بنابر اين ، كلون سازي هرگز به عنوان روشي براي ازدياد ساده جانوران مورد توجه نبود . در اسكاتلند ( محل تولد دالي ) گوسفندان بهاي گزافي ندارند . قورباغه ، موش ها ، گوساله ها و ديگر جانوراني كه تاكنون شبيه سازي شده اند ، همه جا به وفور يافته مي شوند . در واقع كلون سازي براي پاسخ گويي به يكي از پرسش هاي بنيادين زيست شناسي ، يعني نحوه تمايز سلول ها ، مطرح شد .
تصوري كه جامعه از كلون سازي دارد ، با واقعيت فاصله دارد . اين تصور ، در فيلم هاي تخيلي ( نخستين فيلم در اين زمينه در سال 1965 به نام " كلون" عرضه شد ) و خيال پردازي هاي " الوين تافلر "( كه در سال 1970 در كتاب "شوك آينده " منتشر شد ) ريشه دارد . وي يك مفوم علمي را در يك پيش بيني فانتزي به طور نادرست و خلاف واقع جلوه مي دهد : " به زودي انسان مي تواند كپي برابر با اصل خودش را توليد كند ." متاسفانه اين برداشت نادرست از كلون سازي ،‌ از كتاب هاي علمي _ تخيلي به گزارش هاي خبري و حتي كتاب هاي علمي راه پيدا كرد .
چون كلون ها از لقاح اسپرم و تخمك پديد نمي آيند ، ازلحاظ ژنتيكي با والدي كه اطلاعات ژنتيكي را در اختيار آن ها قرار داده است ، تفاوت ندارند . اما آن ها كپي والد خود نيستند . دو قلو هاي همسان نيز از لحاظ ژنتيكي با هم تفاوت ندارند ، اما دو انسان مجزا محسوب مي شوند و هر چند از لحاظ ظاهر و رفتار به هم شباهت دارند ، اما كاملا عين هم نيستند ؛ حتي اثر انگشت آنان با هم تفاوت دارد .
برخي به غلط تصور مي كنند ، همه خصوصيات انسان را ژن ها تعيين مي كنند . هر چند ژن ها نقش مهمي در بروز خصوصيات ظاهري و رفتاري ما دارند ، اما آن ها تنها عامل تاثيرگذار نيستند . محل زندگي ما ، غذايي كه مي خوريم ، آموزش هايي كه مي بينيم ، كتابي كه مي خوانيم ، فيلمي كه مي بينيم ، موسيقي كه گوش مي دهيم و حتي خواندن همين مقاله و نوشتن آن بر خصوصيات ما تاثير مي گذارد . از اين رو ، دو انسان در كره زمين يافت نمي شود كه كاملا عين هم باشند و توليد دو انسان كه كاملا عين هم باشند نيز ، غير ممكن است .
حدود نيم قرن است كه محققان روي دانه هاي برف تحقيق مي كنند و هنوز دو دانه برف پيدا نكرده اند كه كاملا عين هم باشند . رطوبت و دما دو عامل اساسي هستند كه بر شكل يك دانه برف تاثير مي گذارند . چون رطوبت و دما در بخش هاي مختلف يك ابر كاملا يكسان نيست و دانه برف در مسير خود از ابر تا سطح زمين با شرايط جوي متفاوتي روبه رو مي شود ، شكل دو دانه برف به طور كامل عين هم نمي شود . البته ، چون خصوصيات ذاتي مولكول هاي آب در شكل گيري يك دانه برف مؤثر است ، شكل همه دانه ها از اصول و تقارن مشابهي پيروي مي كند .
بدون شك تفكرات ، احساسات و رفتارهاي ما ساز و كار زيست شناسي دارند . اما اين به آن مفهوم نيست كه ما مي توانيم دخالت ژن ها را در اين فرايندها مجزا از بقيه عوامل در نظر بگيريم . ما حاصل عملكرد ژن ها هستيم ، ژن هايي كه تحت تاثير محيط فعاليت مي كنند و از آن تاثير مي پذيرند و اين محيط حتي تاريخي را كه بر اجداد ما گذشته است شامل مي شود .
برخي تصور مي كنند كلون سازي همانند زنده كردن مردگان توسط حضرت عيسي (ع ) است . از اين رو ، تصور مي كنند در آينده نزديك ، مرگ بي معنا مي شود و مي توان خويشاوندان مشرف به مرگ را با اين روش حيات دوباره بخشيد . اما بايد دانست كه كلون سازي با يك سلول آغاز مي شود . سپس اين سلول بايد مراحل جنيني را پشت سر بگذارد و مراحل رشد و كمال اجتماعي را بپيمايد تا به فردي تمام عيار تبديل شود . از آن جا كه بخشي از شخصيت آدمي را ژن هاي او تعيين مي كنند ، كلون حاصل تنها به والد خود شباهت ظاهري خواهد داشت و كپي برابر اصل او نخواهد بود . شباهت كلون به والد خود حتي كمتر از شباهت دوقلو هاي همسان به يكديگر خواهد بود . زيرا دوقلوها در يك رحم و به طور همزمان تكوين مي يابند ، اما كلون و والد در دو رحم و در دو زمان متفاوت رشد و نمو مي كنند .
برخي تصور مي كنند با اين روش مي توان دانشمندان ، ورزشكاران ، هنرپيشه ها و حتي جنايتكاراني مانند هيتلر را حيات دوباره بخشيد . اما اين احتمال وجود دارد كه كلون ها ( قرين هاي ژنتيكي ) اين افراد از لحاظ رفتاري كم ترين شباهت را به آنان داشته باشند .
همه ما همه روزه و هر لحظه بر سر دوراهي ها يا چند راهي هاي گوناگوني قرار مي گيريم و بر اساس آگاهي ها ، تاثيرات جامعه يا رخدادهاي تصادفي به سويي كشيده مي شويم .از اين رو ، احتمال اين كه قرين هاي ژنتيك ، فلسفه ديگري براي زندگي خود برگزينند ، بسيار زياد است . براي مثال ، ممكن است كلون انيشتين را داشته باشيم كه بازي در فيلم هاي فيزيك ، كمدي را پيشه خود سازد . آيا ما مي توانيم اين قرين را به تحقيق درزمينه فيزيك وادار كنيم ؟
تصوير نادرستي كه از كلون سازي در ذهن افراد وجود دارد ، ساخته گزارش هاي خبري است . گزارش هاي خبري اغلب بيسيار ساده شده اند و ممكن است تحت تاثير سليقه روزنامه نگاران و حتي دانشمندان ، چنان ساخته و پرداخته شوند كه به يك داستان مهيج تبديل شوند . ارزيابي هاي معقول با ابعاد گستره تر ، چه در نشريات عمومي و چه در نشريات تخصصي ، به ندرت توجه زيادي را به خود معطوف مي دارند . در نتيجه برداشت هاي ما از شواهد علمي ممكن است تحت تاثير چند يافته مهيج كه امكان دارد برخي از آن ها نادرست باشند ، دچار انحراف و كج فهمي شود .
براي مقابله با اثرات گزارش هاي علمي تحريف شده ، فقط يك پادزهر وجود دارد : افراد غير متخصص بايد درباره آزمايش ها و تفسيرهايي كه در زيست شناسي استفاده مي شود ، بيشتر بياموزند .
كلون ها نيز انسان هايي شبيه انسان هاي ديگر خواهند بود . بشر چيز جديدي خلق نكرده است . كلون سازي در طبيعت رخ مي دهد و اگر در انسان معمول نيست به اين خاطر است كه توليد مثل جنسي مزايايي دارد كه توليد مثل غير جنسي ( كلون سازي ) ندارد . البته ، برخلاف تصور نادرستي كه وجود دارد ، كلون سازي روشي معمول براي توليد انسان نخواهد شد . وقتي فن لقاح در لوله آزمايش ( IVF ) پديد آمد ، عده اي موضع گيري كردند كه اين فن بنيان خانواده را متزلزل مي كند و عده اي مي توانند با اين فن لشكري از تبهكاران بسازند . اما ديديم كه IVF به شيوه اي معمول براي توليد فرزند تبديل نشد و انسان ها از روي ناچاري به آن روي مي آورند . براي توليد لشكر تبهكاران نيز راه هاي ساده تري وجود دارد و به كلون سازي نيازي نيست . مقاله را با سخن جالبي از استاد مطهري به پايان مي بريم : " بسياري از مسايل علمي اين شانس و خوشبختي را دارند كه جز در محيط دانش و دانشمندان مطرح نمي شوند و جز دست صلاحيت دار دانشمندان آن ها را لمس نمي كند ولي بعضي از مسايل از اين خوشبختي بي نصيب اند ،‌به همه مجامع و محافل كشيده مي شوند ، هر دستي آن ها را لمس مي كند و البته احتياج به توضيح ندارد كه دستمالي شدن زياد يك مساله علمي از طرف هر فرد و دسته اي چهره و قيافه آن را عوض مي كند و كار طالبان و پژوهندگان را دشوار مي سازد و بلكه در قدم هاي اول آن ها را دچار ضلالت و گمراهي مي نمايد .




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما