برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

ضرورت تربیت نسل جدید بر اساس مبانی اسلامی

تربیت کنید این بچه‌ها را به تربیت انسانی، تربیت اسلامی که همان تربیت انسانی است. اگر این مملکت مسلمان بشود، تربیت تربیت اسلامی باشد، هیچ قدرتی نمی‌تواند مقابلش بایستد. چنانچه دیدید که این قدرتی که شکست داد این قدرت
دوشنبه، 16 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ضرورت تربیت نسل جدید بر اساس مبانی اسلامی
ضرورت تربیت نسل جدید بر اساس مبانی اسلامی

 

نویسنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت




 
برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)
تربیت کنید این بچه‌ها را به تربیت انسانی، تربیت اسلامی که همان تربیت انسانی است. اگر این مملکت مسلمان بشود، تربیت تربیت اسلامی باشد، هیچ قدرتی نمی‌تواند مقابلش بایستد. چنانچه دیدید که این قدرتی که شکست داد این قدرت بزرگ را همین قدرت ایمان بود. همین بود که فریاد می‌کردند که شهادت می‌خواهیم. حالا هم دارند هِی می‌گویند، هِی هم زنها هم می‌گویند؛ مردها هم می‌گویند. این قدرت بود که جلوی این فسادها را گرفت و شکست داد اینها را.(1)
انسان اگر تربیت الهی نشود، حیوان است، بلکه بدتر از حیوان. شما هیچ حیوانی را خونخوارتر از انسان نمی‌توانید پیدا بکنید. حیوانات دیگر، همان یک طعمه‌ای می‌خواهند که شکمشان را سیر کنند. و وقتی شکمشان سیرشد کنار می‌روند، می‌نشینند، می‌خوابند. انسان است که سیر نمی‌شود، انسان است که هم در طرف کمال، مافوق همه چیز است هم در طرف شقاوت و نفس، مافوق همه است. اگر تربیت بشود، آن تربیتی که کتابهای الهی- قرآن کریم- آن تربیت را متکفل شده است، اگر ما تربیت بشویم به تربیتهای قرآنی، بالاترین موجود در کمال خواهیم شد. پیغمبر خدا که افضل موجودات است برای این است که آن طور که هست، فهمیده است، و آن طور که هست عمل کرده. هرکس قرآن را آن طور که هست بفهمد و آن طور که هست عمل کند، آن طور که دستور داده است عمل بکند، این از تمام موجودات افضل می‌شود. لکن نه آن طوری که پیغمبر می‌فهمد کس دیگر می‌تواند، نه آن عملی که او می‌کند کسی دیگر می‌تواند. و لهذا او افضل است. و اگر چنانچه یک علف خودرو باشد، تربیت در او نباشد، آن طور نیست که مثل یک درختی باشد که فاسد می‌شود، . . . اما دیگر درختان را فاسد نمی‌کنند. در حیوانات هم این طوری است، که یک حیوان اگر چنانچه بداخلاق باشد، بدعمل باشد، چموش باشد، این همان خودش است. و این طور نیست که دیگران را هم وادار کند به آن نقیصه‌ای که خودش دارد. انسان این طور نیست؛ انسان بد، یک بدش، یک امّت را بد می‌کند، و یک خوبش، یک امّت را خوب می‌کند.(2)
خدای تبارک و تعالی در یک سطر آموزش و پرورش را ذکر می‌فرماید. و در هیچ چیز از امور دنیایی خدا نفرموده است که من منت بر مردم گذاشتم، لکن در قضیه آموزش و پرورش می‌فرماید که لَقَد مَنَ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اذ بَعَثَ فیهِم رَسُولاً مِن انفُسِهِم یَتلُوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَكیِهِم وَ یُعَلَّمُهُمُ الكِتابَ وَ الحِكمَةَ.
خدای تبارک و تعالی در مورد تزکیه، در مورد تعلیم، تربیت، آموزش و پرورش با تعبیر منت گذاشتن بر مردم می‌فرماید ... یُزَکیِهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَةَ اول تزکیه است. البته آیه شریفه آیه‌ای است که اگر بخواهد در اطرافش بحث بشود، طولانی باید باشد. لکن من یک کلمه را عرض می‌کنم که وضع آموزش و پرورش را این آیه شریفه به ما می‌فرماید و محتاج به شرح و تفصیل است. با آن تعبیر مَنَ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ فرستادن پیغمبر، از این آیه شریفه استفاده می‌شود که اصل آمدن پیغمبر برای آموزش و پرورش بوده است. آیات را تلاوت کند، آیات را، علومی که از آن علوم به همه [چیز] به طور آیه نظر بشود. آیات را تلاوت کند بر ایشان و تزکیه کند آنها را. آنها را تطهیر کند.(3)
در احادیث ما هست که در جهنم از بوی تعفّن عالم سوء، جهنمیها در ایذا هستند. شما دیدید که در این مدتی که دانشگاههای ما دست نا اهلها بود، تعلیمات، تعلیماتی بود که جوان وقتی از آن جا با این تعلیمات بیرون می‌آمد غربزده بود. حتماً باید پیوسته به غرب باشد، پیوسته به خارج باشد. آموزش این طور بود؛ نه آن هم یک آموزش صحیح، یک حدودی داشت. دانشگاههای استعماری یک حدودی دارد در تعلیمات. نمی‌گذارند که جوانهای ما تعلیم صحیح ببینند، درست تحصیل بکنند. تا یک حدودی اینها را آموزش می‌دهند. جوانهای ما که خارج هم می‌روند، این طور نیست که وقتی خارج رفتند همدوش جوانهای انگلستان و امریکا تحصیل بکنند، و همان طور که آنها تحصیل کردند به اینها هم همان طور آموزش بدهند. آن جا هم آموزش، برای ممالک استعماری؛ پرورش هم، پرورش برای مملکت استعماری. و لهذا از پرورش‌شان و از آموزش‌شان امثال شریف امامی‌ها بیرون می‌آید و امثال نصیری‌ها. اینها همه در فرنگ کار کردند و تحصیل کردند و دکتر شدند و مهندس شدند و امثال ذلک. لکن وقتی که یک شوره‌زاری بوده است، علم وقتی که در یک نفس غیرسالم واقع شد مثل بارانی می‌ماند که ببارد در جایی که عفونت بار است، عفونتش را زیاد می‌کند. همین باران رحمت که در یک جا بوی عطر را بلند می‌کند، در یک جا بوی کثافت را بلند می‌کند. آن عالمی که تزکیه نشده است، خطرش از جاهل بسیار زیادتر است. جاهل اگر فاسد هم باشد، خودش فاسد است. اما عالِم اگر فاسد باشد، عالَم را فاسد می‌کند. کشور را به فساد می‌کشد.(4)

راهبردهای تصریحی:

1- تربیت اسلامی می‌بایست سرلوحه تربیت نسل جدید باشد.
2- تربیت اسلامی سبب اقتدار مملکت شده و هیچ قدرتی نمی‌تواند مقابلش بایستد.
3- علم در افراد تزکیه شده سبب خیر و نور می‌شود امّا در افراد فاسد و غیرمهذب سبب خسارت و زیان بیشتر می‌شود.

نکات استنباطی:

1- قضیه تربیت و تعلّم بر مبنای اسلام، اصل مهم و بنیادین در دین است که سبب استحکام زیربناهای نظام اسلامی می‌گردد.
2- تربیتهای غربی، جز وابستگی فکری و فساد و در خدمت ملت نبودن افراد، دستاوردی نداشته و ندارد.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 10، ص 6.
2- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 10، صص 530 و 531.
3- صحیفه امام (رحمة الله)، ج 12، صص 491 و 492.
4- صحیفه امام (رحمة الله)، ج12، صص 493و 494.

منبع مقاله:
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط