نویسنده: مایکل مارشال
ترجمه: علی رنجبران
ترجمه: علی رنجبران
آنها میگویند هرگز اتفاق نخواهد افتاد؛ عملیات ساخت کانالی بسیار بزرگ و وسیع برای اتصال اقیانوسهای اطلس و آرام که زمانی که شما این مطلب را میخوانید، باید شروع شده باشد. ساخت کانال 278 کیلومتری نیاکاراگوئه، باعث جابجایی میلیاردها تن از زمین میشود و حداقل پنجاه میلیارد دلار خرج برمی دارد. اگر این کانال در نهایت کامل شود، عمیق تر، پهن تر و سه مرتبه طولانی تر از کانال پاناما خواهد بود. حامیان این پروژه ادعا میکنند این، بزرگترین پروژهی مهندسی تاریخ است، اما مطمئنا در بین پروژههای «پیشنهاد شده» بزرگترین نیست؛«همهی ما در جاهای مهندسی شده زندگی میکنیم» این را متخصص پروژههای عظیم،«ساتنلی بارون» از دانشگاه کنتاکی در «لگزینگتون» میگوید و این طور ادامه میدهد: «پس طبیعی است که برای پروژههای «بزرگ تر رویاپردازی کنیم.» این حرف ممکن است درست باشد، اما برخی از این طرحها، شبیه طرحهای شخصیت منفیهای فیلمهای جیمزباند هستند؛ طرحهایی شبیه غرقاب کردن «درهی مرگ» در کالیفرنیا یا انفجار هستهای درباریکهی پاناما بقیه نیز همچون سد بستن روی همهی دریاها برای تولید برق، دیوانه کننده به نظر میرسند در ادامهی این مطلب، هفت تا از بزرگترین طرحهای جهان را میبینید در این میان پرسش اساسی این است که آیا ما در هیچ یک از آنها موفق خواهیم بود، یا از آن مهم تر، اصولا درست است این طرحها را انجام دهیم.
سد زدن روی اقیانوس اطلس
از این بزرگ تر امکان ندارد؛ ما میتوانیم در سراسر جبل الطارق یک سد بسازیم و به شک موثری دریای مدیترانه را به سد مخزنی بزرگ تبدیل کنیم. این طرح نخستین بار در سال 1920 توسط مهندس آلمانی «هرمان سورگل» پیشنهاد شد. با قطع جریان آب به درون مدیترانه، آب باقی مانده شروع به تبخیر میکند در نتیجه یک اختلاف ارتفاع دویست متری و ششصد هزار کیلومتر مربع زمین جدید برجای میماند. اثرات زیست محیطی «آتلانت روپا» (همان طور که در طرح نامیده شده) بسیار عظیم است. دویست متر اختلاف ارتفاع در این منطقه، باعث بالا آمدن آب دریا به اندازهی یک متر و 35 سانتی متر در بقیهی مناطق جهان خواهد شد. «ریچارد کاتکارت» مشاور املاک و مستغلات در «بوربانک» کالیفرنیا و علاقه مند به پروژههای عظیم که چندین کتاب و مقاله در این مورد نوشته، میگوید: «این اتفاق از نظر سیاسی غیرممکن است» او ادامه میدهد: «دانشگاه از صحبت دربارهی طرحهای بزرگ میهراسد.»اما با توجه به بالا آمدن چندین متری سطح آب دریاها براثر گرمایش جهانی تا پایان قرن، کاتکارت تصور میکند طرح سدسازی در سراسر جبل الطارق ارزش بازبینی دوباره را دارد در طرح جدید، در عوض خشک کردن دریا، سد میتواند سطح دریا را درهمان مقدار سابق حفظ کند و باعث باقی ماندن مزارع کم ارتفاع حاشیهی دریا و حفظ شهرهای حاشیهای شود این طرح همچنین میتواند بسیار به نفع مصریها باشد، چرا که در غیر این صورت آنها مجبور به جابه جایی میلیونها نفری خواهند شد که در دلتای رود نیل زندگی میکنند.
قنات ترنس آتلانتیک
شمال آفریقا به آب شیرین بیشتری نیاز دارد. نزدیکترین منبع جدید احتمالی آب به این منطقه، دومین رودخانهی بزرگ دنیا رود کنگو است. اما این رود در مناطق پرخطر و جنگلی جریان دارد؛ پس چرا سراغ نخستین رود بزرگ جهان یا آمازون نرویم؟ نتها چیزی که لازم داریم، یک لوله است، لولهای دراز طولانی ایدهی لوله کشی آب در طول اقیانوس اطلس، تقریبا از سال 1993 مطرح بوده، زمانی که « هنریش همر» آن را در مجلهی مخصوص ایدههای فانتزی مطرح کرد. او حرف از خط لو لهای 4300 کیلومتری پیش کشید که در هر ثانیه، 10 هزار متر مکعب آب منتقل میکند و برای آبیاری 315 هزارکیلومتر مربع کافی است. موضوع مسکوت ماند تا سال 2010، که «ویورل بادسکیو»، فیزیک دان دانشگاه پلی تکنیک بخارست دوباره آن را با کاتکارت مطرح کرد. آنها پیشنهاد دادند که در عمق صدمتری دریا، لولهای را غوطه ور سازند و با لنگرهای متوالی به عمق دریا متصلش کنند. خط لوله باید حداقل سی متر عرض داشته و دارای بیست ایستگاه پمپاژ باشد تا آب در جریان باشد. این خط میتواند در ساحل آغاز شود، جایی که آمازون در آخر کار به دریا میریزد. «آمریکای جنوبی این آب را هدر میدهد.» کاتکارت این را میگوید. او تخمین میزند این خط لوله، حدود بیست تریلیون دلار هزینه داشته باشد و پیشنهاد میکند ساکنان صحرا از حالا پس انداز را شروع کنند. اما احتمالا عاقلانه تر خواهد بود اگر با یک طرح کوچک تر شروع کنیم. شاید یک خط لولهی دوهزار کیلومتری از «لوشا» در پاپوآ گینه نوبه کوئینزلند استرالیا. طرحی سی میلیارد دلاری که در سال 2010، «فردآریل» تاجر استرالیایی اعلام کرد برنامهای برای مطالعهاش دارد. دولت پاپوآ گینه نو، طرح را پذیرفته اما کوئینزلند هنوز بودجهی کافی برای شروعش را ندارد.غرقاب کردن پهنههای فرورفته
در سال 1905، مهندسان آبیاری در کالیفرنیا به طور تصادفی یک فرورفتگی را که ارتفاعش زیر سطح دریا بود، با آب غرق کردند. نتیجه، یک دریاچهی نمک بسیار بزرگ به نام «سالتون» ایجاد شد که در نوع خودش بزرگ ترین بود. طی دهههای بعدی، چندین پیشنهاد برای عملیاتهای مشابه در دیگر پهنههای فرورفته انجام شد. کاندیدای اصلی این کار، پهنهی «کاتارا» در شمال غربی مصر است که صدوسی متر پائین تر از سطح دریا قراردارد. این پهنه در بردارندهی 19 هزار کیلومتر مربع تپههای شنی، نمک زار و پهنههای نمکی است. ایدهی مطرح شده این است که پهنه را با آب دریای مدیترانه (که تنها پنجاه کیلومتر با شمال منطقه فاصله دارد) پر کنند. تولید الکتریسیته، انگیزهی اصلی برای چنین طرحی است. اگر آب با همان نرخ تبخیرش وارد چاله شود، میتوان به صورت دائمی الکتریسیته تولید کرد البته در نتیجهی این کار، دریای کاتارا شورتر خواهد شد، اما مناطق اطراف آن از آب و هوایی خنک تر و مرطوب تر بهره خواهند برد. این ایده، در سال 1912 مطرح شد و در دهههای 1960 و 1970، دولت مصر آن را جدی گرفت. از آنجایی که جمعیت کمی در این منطقه زندگی میکنند، انجامش از نظر سیاسی هم امکان پذیر است. مهمترین مساله، ساختن تونلهایی در زیر منطقه برای از میان برداشتن تپههای بین راهی است. یکی از دیگر طرحها، دربرگیرندهی انفجارهای اتمی بزرگ بود و شاید به همین دلیل، دولت مصر آنرا رها کرد. حالا با تقدیر از طرح بزرگ توسعهی انرژی خورشیدی در شمال آفریقا «مقدی راغب» مهندس هستهای دانشگاه ایلی نوی، با توجه به موقعیت این پهنه، یک ذخیره گاه انرژی در کویر را پیشنهاد کرده است. به این ترتیب که آب دریا توسط انرژی الکتریکی آن نیروگاه، به تاسیسات ذخیره سازی در شمال پهنه ارسال و در آنجا ذخیره شود. سپس هنگام نیاز به انرژی، آب به سمت پهنه رها شود، در مسیرش توربینها را بچرخاند و الکتریسیته تولید کند در طرح جدید نیازی به تونل هم نیست. آب گیری با غرقاب کردن مناطقی همچون درهی مرگ در کالیفرنیا هم میتواند بالاآمدن آب دریاها بر اثر گرمای جهانی را جبران کند اما این طرح عظیم، تنها با این انگیزه ارزش اجرا ندارد. از سوی دیگر، اگر همهی پهنههای فرورفتهی جهان را با آب دریا پرکنیم، به سختی تغییری در بالا آمدن آب دریاها ایجاد خواهد شد. در عین حال، ماجرای دریای سالتون نیز نقطهی عطفی در طرحهای مشابه پیشنهادی به حساب نمیآید. دریاچه برای چندین دهه وجود داشته، اما حالا خشک شده و مرده است؛ ماهیها دیگر نمیتوانند در آب باقی ماندهی آن ناحیه زندگی کنند و ریزگردهای نمکی و سمی زندگی مردم اطراف را با مشکل مواجه کرده است.اتصال آسیا به آمریکای شمالی
واضحترین مکان برای اتصال آسیا به آمریکا، تنگهی «برینگ» است که بین شمال شرقی روسیه و غرب آلاسکا قراردارد. در کم عمقترین نقطهی آن، فاصلهی مستقیم دو قاره تنها 82 کیلومتر است و عمقش بیش از پنجاه متر نیست. ایدهی زدن یک پل روی این منطقه، از سال 1890 مطرح بوده است. در صورت اجرای این طرح، این پروژه بلندترین پل روی آب در جهان خواهد بود. رکورد فعلی در اختیار پل «کینگ دائوها یوان» در چین است که با 26 کیلومتر، بلندترین پل موجود جهان محسوب میشود. اما شرایط قطبی و مخصوصا یخ بندان ناحیه برینگ، چالشی اساسی برای اجرای این طرح به حساب میآید. شرکتهای نفتی حتی برای حفاری در این منطقه مشکل دارند، چه رسد به عملیات ساخت پل.به همین دلیل، روسیه برای این اتصال بیشتر به تونل فکر میکند و به آن علاقه مند است. در سال 2007، دولت طرحی را معرفی کرد که طی آن، سیبری از طریق تونل و خط آهن به آلاسکا متصل میشود. هشت سال بعد از این طرح، هنوز نشانهای از حفر تونل در این ناحیه دیده نمیشود و رابطهی آمریکا و روسیه هم به سردی گرائیده. اما شاید چین در این زمینه پیش قدم شود. سال گذشته روزنامهی «تایم» پکن اعلام کرد مهندسان چینی در حال طراحی یک قطار سریع السیر برای اتصال به آمریکا از طریق روسیه هستند. خط آهنی که از پکن شروع میشود و به امریکا و سپس کانادا میرود. اما خب چنین روشی، لزوما به بهبود روابط نمیانجامد. حتی انگلستان هم تقریبا دو دهه بعد از اتصالش به اروپا از طریق تونل زیرآبی، حالا به برهم زدن روابطش با اتحادیهی اروپا میاندیشد.
درست کردن زمین
با ساخته شدن چندین نمونه جزیره در دوبی، دیگر ساختن جزایر یا شبه جزایر مصنوعی به کاری معمولی تبدیل شده، اما شیوههای فعلی، نیازمند خاک ریزی بسیار عمیق است. «شویلینگ» ژئوشیمیست بازنشستهی دانشگاه اوترخت تصور میکند روش بسیار ارزان تری برای تولید زمین وجود دارد. او نشان داده که تزریق اسید سولفوریک به لایم استون (نوعی سنگ آهکی-مترجم) باعث تولید سنگ گچ دو برابر شدن اندازهی آن میشود. خب کافی است مناطقی را که در آن لایم استون نزدیک به سطح آب وجود دارد، شناسایی و یا تزریق اسید سولفوریک حجم آن را دوبرابر کنیم. «پل آدم» باریکه دریایی بین سریلانکا و هند با عرض 53 کیلومتر، چنین ویژگی ای دارد. شویلینگ میگوید با این شیوه، میتوان یک پل زمینی را با هزینهای نصف هزینهی یک پل معمولی ساخت.متصل کردن دوباره اقیانوس اطلس و آرام
خراب کردن باریکهی پاناما، زمین باریک و کم ارتفاعی که دو قسمت قارهی آمریکا را به هم متصل میکند. میتواند باعث پیوند دوبارهی اقیانوسهای اطلس و آرام شود. کلید کار، یک انفجار اتمی زیرزمینی است. با از بین رفتن این منطقه، جریانهای اقیانوسی که زمانی به دور استوا میچرخیدند دوباره به کار خواهند افتاد و باعث تغییر آب و هوا خواهند شد. زیاد عجیب نیست اگر این ایده چندان در پاناما پرطرفدار نباشد. برخی محققان آب و هوا تصور میکنند بسته شدن فاصلهی بین دو قاره در سه میلیون سال قبل، باعث رانده شدن آبهای گرم به شمال، افزایش رطوبت در مناطق قطبی و شکل گیری یخهای قطبی شده است. در نتیجه بازکردن دوبارهی باریکه، باعث از دست رفتن سریع یخهای قطبی خواهد شد.سد زدن روی اقیانوس هند
انگار هر جا باریکهای از آب دریا وجود دارد، یک نفر پیشنهاد ریختن بتن در آن منطقه را مطرح میکند. ایدهی کلی، ساختن سد با این هدف است که در یک سویش، ارتفاع آب به دلیل تبخیر کم شود تا بتوان از اختلاف ارتفاع ایجاد شده برای تولید برق استفاده کرد پیشنهادهای مختلفی در طول سالهای گذشته مطرح بوده، اما دو تا از آنها هنوز به قوت خود باقی هستند. در سال 2005 «روئلوف شویلینگ» که علاقهی عجیبی به پروژههای بزرگ دارد، پیشنهاد سدسازی در تنگهی هرمز را مطرح کرد. عرض دریا در محل این تنگه، فقط به 39 کیلومتر میرسد. البته این ایده مربوط به آیندهی نزدیک نیست، چون تنگهی هرمز محل اصلی عبور و مرور کشتیهای نفتی است. اما شویلینگ میگوید وقتی تجارت نفت از سکه بیفتد، با ایجاد اختلاف ارتفاع 35 متری، میتوان 2500 مگاوات برق تولید کرد.یک پیشنهاد بزرگ تر هم مطرح شده: ساختن سد در تنگهی باب المندب در جلوی دریای سرخ این طرح نیازمند احداث یک دیوار بزرگ صد کیلومتری از یمن در شمال تا جیبوتی واریتره در جنوب است. حتی کاتکارت هم این طرح را « کمی دیوانگی» میداند، بااین حال شویلینگ و تیمش محاسبه کردهاند که از طریق این سد میتوان پنجاه هزار مگاوات برق تولید کرد (یعنی بیش از مصرف کل برق کشور ما – مترجم) . این پروژه زمینهای باز بیشتری به جا خواهد گذاشت؛ ضمن این که با قطع ارتباط با اقیانوس هند، آب هردو دریا (خلیج فارس و دریای سرخ) به شدت شور میشود و اکوسیستم منطقه، با سرعت تمام از بین خواهد رفت.
نشریهی دانستنیها همشهری، شمارهی 137