مدیریت اکوتوریسم
نويسنده:سارا عمادی
یکی از گامهای اساسی درجهت ارتقای توسعه هر کشوری استفاده بهینه از کلیه امکانات و منابع آن با مدیریت علمی و استفاده از پژوهشهای صاحبنظران است. اگرچه صادرات منابع نفتی و معدنی و چند قلم کالای محدود جوابگوی نیازهای گذشته و جاری ایران بوده است، ولی ضرورت توجه به بخشهای دیگر تولید درآمد و ارزآوری باتوجه به محدودیت منابع پیش گفته ضروری به نظر می رسد.یکی از این بخشها صنعت اکوتوریسم است که باتوجه به وسعت کشــــــــــور و تنوع گونه ها امکان پذیر و سودآور خواهدبود.
پس از انجام یک سفر علمی - تحقیقی دریافتم که ایران بسیار زیبا است و این سوال در ذهنم مطرح شد که چرا مدیران و مسئولان کشور از این امکانات بالقوه و اکوسیستم متنوع و گاه نادر در کل جهان برای جلب جهانگردان بهره برداری نمی کنند؟ امروز، پاسخ سوال خود را در ضعف مدیریت و بی توجهی به دانش و تجارب استادان و کارشناسان دلسوز می یابیم.
امروزه، مدیریت اکوتوریسم در ایران باتوجه به روند روبه رشد جمعیت و کاهش منابع نفتی و اتکــــــــای کشور به اقتصاد تک محوری وابسته به نفت، نه تنها یک نیاز که یک الزام برای رشد و توسعه جامعه است.
در چند دهه اخیر برنامه ریزان، مدیران و مجریان امور در سطح جهان باتوجه به فقر منابع درآمدزا، بر روی اکوتوریسم سرمایه گذاریهای کلانی انجام داده اند که این پدیده نه تنها موجب حفاظت از اکوسیستم ها و محیط طبیعی سالم برای زیست بلکه به تولید درآمد و ارزآوری قابل توجهی منجر می گردد.
در کشور ما، متاسفانه به دلیل بی توجهی به قوانین و مقررات از گذشته های دور با معضلات زیست محیطی بسیاری که ناشی از پراکندگی مواد زائد و ضایعات، بهره برداریهای بی رویه و تخریب منابع طبیعی و عدم استفاده از فنــاوری سازگار با محیط و غیره مواجه گشته ایم.
درکشور همسایه، ترکیه تنها از یک ساحل آنتالیا، با جذب توریست، درآمد فوق العاده ای کسب می کند.
در سواحل تایلند، گردشگران با کروکــــودیلهای آن منطقه عکس یادگاری می گیرند و اقتصاد تایلند را بهبود می بخشند و با کمال تأسف درهمان زمان در ایران خبر مربوط به انقراض آخرین گونه تمساح ایرانی (گاندو) اعلام می شود. درحالی که بسیاری از گردشگران اروپایی و آمریکایی در قاره آفریقا به سیاحت می پردازند و علاقه مندان به حیات وحش با شعف از شیرها و ببرها فیلم برداری می کنند، ما بدون کمترین احساس مسئولیت از برخی دست اندرکاران با خبر می شویم که دیگر گونه شیر و ببر ایران منقرض شده اند و یوز و بسیاری از گونه های دیگر نیز در معرض خطر انقراض قرار دارند. البته امکان وجود آنها هم در محــدوده مشکوک به زیست و یا محدوده ای که قبلاً در آنجا مشاهده شده است برمی گردد که درحال حاضر هم اطلاعی از بسیاری از آنها دردست نیست. بنابه اظهارنظر کارشناسان، جنگلهای شمال تا سه دهه دیگر از بین خواهند رفت. سوالات بسیار دیگری نیز در زمینه محیط زیست وجود دارد که کارشناسان هنوز پاسخی به آن نداده اند. شاید اندکی از آنها به شرح زیر باشد.
▪ منطقه حفاظت شده زیبای دنا در کهگیلویه و بویراحمد و دیگر پارکهای ملی
و منحصر به فرد همچون پارک ملی گلستان و جهان نمای مازندران را تا چه زمانی می توانیم حفاظت کنیم؟
▪ آیا می توانیم شاهد به بلوغ رسیدن و فرزندآوری توله های خرس قهوه ای در پناهگاه حیات وحش کیامکی باشیم؟
▪ آیا آیندگان ما نیز گور ایرانی را در منطقه حفاظت شده توران در استان سمنان خواهند دید؟
- تا چه زمانی بحری، عقاب طلایی و هما آسمان ما را با پرواز خود دیدنی تر خواهندکرد؟
اگرچنین ادامه یابد که تاکنون بوده، بی شک پاسخ سوالهای فوق اسف بار خواهدبود.
پس از انجام یک سفر علمی - تحقیقی دریافتم که ایران بسیار زیبا است و این سوال در ذهنم مطرح شد که چرا مدیران و مسئولان کشور از این امکانات بالقوه و اکوسیستم متنوع و گاه نادر در کل جهان برای جلب جهانگردان بهره برداری نمی کنند؟ امروز، پاسخ سوال خود را در ضعف مدیریت و بی توجهی به دانش و تجارب استادان و کارشناسان دلسوز می یابیم.
امروزه، مدیریت اکوتوریسم در ایران باتوجه به روند روبه رشد جمعیت و کاهش منابع نفتی و اتکــــــــای کشور به اقتصاد تک محوری وابسته به نفت، نه تنها یک نیاز که یک الزام برای رشد و توسعه جامعه است.
در چند دهه اخیر برنامه ریزان، مدیران و مجریان امور در سطح جهان باتوجه به فقر منابع درآمدزا، بر روی اکوتوریسم سرمایه گذاریهای کلانی انجام داده اند که این پدیده نه تنها موجب حفاظت از اکوسیستم ها و محیط طبیعی سالم برای زیست بلکه به تولید درآمد و ارزآوری قابل توجهی منجر می گردد.
در کشور ما، متاسفانه به دلیل بی توجهی به قوانین و مقررات از گذشته های دور با معضلات زیست محیطی بسیاری که ناشی از پراکندگی مواد زائد و ضایعات، بهره برداریهای بی رویه و تخریب منابع طبیعی و عدم استفاده از فنــاوری سازگار با محیط و غیره مواجه گشته ایم.
● وضعیت اکوسیستم ایران
۱) زیستگاههای کوهستانی، دربرگیرنده، علفزارها و جانورانی چون گونه های پلنگ و پازن و ول برفی؛
۲) زیستگاههای جنگلی زاگرس با درختان بلوط و سنجابها؛
۳) زیستگاههای بیشه زارها و جنگلهای گــرمسیری خوزستان با گیاهان پده و گز و گونه های گوزن زرد ایرانی، رودک عسل خوار و جربیل؛
۴) زیستگاه بیابانی با گیاهان تاغ و کاروان کش و گونه روباه شنی و گربه شنی؛
۵) زیستگاه بلوچی با گیاهان آکاسیا و کهور و گونه خرس سیاه، سنجاب بلوچی و خدنگ؛
۶) زیستگاه استپی در بخش اعظم کشور با پوشش گیاهی درمنه و گون و پستاندارانی مانند آهو و یوز.
علاوه بر موارد پیش گفته دسترسی به سواحل دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان و مناطقی مانند جنگل حرا در جزیره قشم را باید درنظر داشت که می تواند از جذابیت زیادی برخوردار باشد. ۲) زیستگاههای جنگلی زاگرس با درختان بلوط و سنجابها؛
۳) زیستگاههای بیشه زارها و جنگلهای گــرمسیری خوزستان با گیاهان پده و گز و گونه های گوزن زرد ایرانی، رودک عسل خوار و جربیل؛
۴) زیستگاه بیابانی با گیاهان تاغ و کاروان کش و گونه روباه شنی و گربه شنی؛
۵) زیستگاه بلوچی با گیاهان آکاسیا و کهور و گونه خرس سیاه، سنجاب بلوچی و خدنگ؛
۶) زیستگاه استپی در بخش اعظم کشور با پوشش گیاهی درمنه و گون و پستاندارانی مانند آهو و یوز.
درکشور همسایه، ترکیه تنها از یک ساحل آنتالیا، با جذب توریست، درآمد فوق العاده ای کسب می کند.
در سواحل تایلند، گردشگران با کروکــــودیلهای آن منطقه عکس یادگاری می گیرند و اقتصاد تایلند را بهبود می بخشند و با کمال تأسف درهمان زمان در ایران خبر مربوط به انقراض آخرین گونه تمساح ایرانی (گاندو) اعلام می شود. درحالی که بسیاری از گردشگران اروپایی و آمریکایی در قاره آفریقا به سیاحت می پردازند و علاقه مندان به حیات وحش با شعف از شیرها و ببرها فیلم برداری می کنند، ما بدون کمترین احساس مسئولیت از برخی دست اندرکاران با خبر می شویم که دیگر گونه شیر و ببر ایران منقرض شده اند و یوز و بسیاری از گونه های دیگر نیز در معرض خطر انقراض قرار دارند. البته امکان وجود آنها هم در محــدوده مشکوک به زیست و یا محدوده ای که قبلاً در آنجا مشاهده شده است برمی گردد که درحال حاضر هم اطلاعی از بسیاری از آنها دردست نیست. بنابه اظهارنظر کارشناسان، جنگلهای شمال تا سه دهه دیگر از بین خواهند رفت. سوالات بسیار دیگری نیز در زمینه محیط زیست وجود دارد که کارشناسان هنوز پاسخی به آن نداده اند. شاید اندکی از آنها به شرح زیر باشد.
▪ منطقه حفاظت شده زیبای دنا در کهگیلویه و بویراحمد و دیگر پارکهای ملی
و منحصر به فرد همچون پارک ملی گلستان و جهان نمای مازندران را تا چه زمانی می توانیم حفاظت کنیم؟
▪ آیا می توانیم شاهد به بلوغ رسیدن و فرزندآوری توله های خرس قهوه ای در پناهگاه حیات وحش کیامکی باشیم؟
▪ آیا آیندگان ما نیز گور ایرانی را در منطقه حفاظت شده توران در استان سمنان خواهند دید؟
- تا چه زمانی بحری، عقاب طلایی و هما آسمان ما را با پرواز خود دیدنی تر خواهندکرد؟
اگرچنین ادامه یابد که تاکنون بوده، بی شک پاسخ سوالهای فوق اسف بار خواهدبود.
● نتیجه گیری