نویسنده: محمد علی قاسمی
حسادت، یکی از صفات زشت است که اگر در انسان ریشه نماید، سبب گناهان بسیاری خواهد شد؛ ابلیس، به واسطهی حسادت، حضرت آدم (علیه السلام) را از بهشت بیرون فرستاد؛ حسد اعمال انسان را تباه میسازد. (1) عاقبت حسادت قابیل، کشتن هابیل بود. (2)
منافقان به دلیل حسادت به علی (علیه السلام) کارهای زشت فراوان انجام دادند؛ (3)
امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود:
حسادت نورزید که ایمان را میخورد؛ همان گونه که آتش هیزم را میخورد. (4)
امام حسن عسکری (علیه السلام) یکی از نشانههای شیعیان را پرهیز از حسادت عنوان میکند. (5)
امام صادق (علیه السلام) در نصیحتهای خود به عبدالله بن جندب میفرماید:
هر کس بر مؤمنی حسد ورزد، همان گونه که نمک در آب ذوب میشود، نور ایمان در دلش آب میگردد. (6)
اگر بخواهیم از حسادت کودکان پیشگیری کنیم یا آن را درمان کنیم، ابتدا، باید علتهای آن را بدانیم:
1. تبعیض میان فرزندان
بیتردید، همه کودکان دارای صفات یکسان نیستند؛ بلکه، در زیبایی، خلاقیت، ادب، استعداد، اخلاق و ادب تفاوتهای بسیاری دارند؛ این تفاوتها، از آیات الاهی خلقتند. (7)خانوادهها به طور معمول، به کودکی که ادب بیشتری دارد یا خونگرمتر است، توجه بیشتری میکنند و یا به کودکی که شیرین زبانتر است، بیشتر مهربانی میکنند؛ اما، آیا دقت کردهاید، وقتی که در حضور کودکی به کودک دیگری توجه خاص میکنید، زمانی که او را در آغوش میگیرید و نوازش میکنید، دیگری نیز سعی میکند، خود را به شما نزدیک کند و در مقابل آن کودک جبهه میگیرد و به او حسادت میورزد؟
باید بدانیم، تکرار تبعیض و اظهار آن و تفاوت گذاشتن میان فرزندان به مرور سبب میشود که کودک خود را حقیر ببیند و احساس کمبود شخصیت نماید و درصدد تحقیر و تخریب فردی برآید که بیشتر در کانون توجه است؛ همان گونه که برادران یوسف، به دلیل توجه پدرشان حضرت یعقوب (علیه السلام) به او، وی را به چاه انداختند. (8)
اگرچه ممکن است، محبت قلبی متفاوت باشد و شما والدین گرامی، یکی از فرزندان خود را بیشتر از دیگران دوست داشته باشید، در اظهار و آشکار کردن آن دقت نمایید و این روش را از امام باقر (علیه السلام) بیاموزید؛ امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که پدر گرامی ایشان امام باقر (علیه السلام) میفرمود:
به خدا سوگند! رفتار من با برخی از فرزندانم از روی تکلیف و بیمیلی است، او را روی زانو مینشانم؛ محبت بسیار میکنم، از وی قدردانی و شکرگزاری مینمایم؛ با آن که این احترام و محبت شایستهی فرزند دیگر من است، به این تکلیف تن میدهم؛ او و برادرانش را بیش از حد احترام میکنم؛ برای این که فرزند شایستهام از شرّ آنان در امان باشد تا این که با کودک عزیز من، رفتاری را که برادران یوسف با یوسف نمودند، ننمایند؛ خداوند سوره یوسف را به عنوان نمونه، بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل فرمود تا افراد نسبت به یکدیگر حسد نورزند و مانند برادران یوسف، به حسادت و ستم آلوده نشوند. (9)اگر والدین میان فرزندان فرق نگذارند و در اظهار محبت میان آنان به تساوی رفتار کنند، یکی از عوامل حسادت را از آنان دور کردهاند.
این علت را در سخنان برادران حضرت یوسف (علیه السلام) نیز به روشنی میبینیم آن جا که جمع شدند و با هم گفتند: با این که ما چند برادر هستیم، پدر چنان دلبستهی یوسف است که او را به تنهایی بیش از همه ما دوست دارد؛ باید، یوسف را کشته یا به سرزمین دوری افکنده و توجه پدر را به سوی خود جلب کنیم. (10)
مشاهده میکنید که کار برادران حضرت یوسف (علیه السلام) برای جلب محبت و توجه پدر بود و حسادت آنان به دلیل اظهار محبت پدرشان یعقوب به یوسف برانگیخته گشت.
تأکید فراوان پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در رفع تبعیض، برای جلوگیری از حسادت و رنجهای روحی فرزندان است؛ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به مردی نظر انداختند؛ وی یکی از پسران خود را بوسید و دیگری را نبوسید؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمودند: چرا بین آنها به مساوات و عدالت رفتار نکردی؟ (11)در سخن زیبای دیگری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ همان گونه که دوست دارید، در نیکی و لطف با شما به عدالت رفتار کنند. (12)
هر معلم و مربی که عهده دار تربیت سه کودک از کودکان مسلمان شود و در تعلیم و آموزش آنان به مساوات رفتار نکند، به گونهای که نیازمندان ایشان را با بینیازان و ثروتمندانشان، و بینیازان را با تهیدستان به تساوی آموزش ندهد، در روز قیامت با خیانتکاران برانگیخته میشود. (13)
رفتار عدالت آمیز میان کودکان تا آن جا اهمیت دارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبعیض ایشان را ستم به شمار میآورد؛ آن گاه که نعمان بن بشیر گفت: پدرش وی را به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برد و گفت: من غلامی را به این پسرم بخشیدم؛ مادرش گفت: رسول خدا را بر این کار گواه و شاهد بگیر؛ حضرت فرمود: آیا برای همه فرزندانت همانند این کار را انجام دادهای؟ وی جواب داد: خیر؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دیگری را بر این کار گواه بگیر؛ من بر ستم گواه و شاهد نمیشوم. (14)
بر اساس این روایت، تبعیض میان فرزندان ظلم و ستم به شمار میآید و والدین باید، از این کار دوری نمایند؛ زمینههای حسادت فرزندان را فراهم نسازند و اگر به هر دلیل موجهی خواستند، این کار را انجام دهند، برای جلوگیری از حسادت دیگران، آن را به گونهای انجام دهند که دیگران متوجه نشوند.
2. مقایسه کردن میان کودکان
یکی از عوامل که سبب حسادت کودکان میشود مقایسه کودک با دیگری است؛ به عنوان مثال، به او میگویند: «به فلانی نگاه کن؛ از او یاد بگیر» تکرار این گونه جملات، حسادت را در فرزند ایشان تقویت میکند؛ این روش، هیچ گونه بازدهی مناسب ندارد؛ حتی، گاهی سبب عقدهای شدن کودک میشود.اگر پدران و مادران میخواهند، حسّ رقابت را در کودکان زنده کنند، باید این عمل را به گونهای غیرمستقیم و با ظرافت انجام دهند تا نه سبب حسادت گردد و نه سبب بیتفاوتی.
تکرار کمبودهای کودکان
تکرار زبان کمبودهای کودک سبب میشود، کودک درصدد مقایسه خود با دیگران برآید و با داشتن نقص جسمی یا روحی، احساس حقارت کند؛ در نتیجه، اگرچه والدین از مقایسه استفاده نکردهاند کودک خود درصدد مقایسه برآمده و حسّ حسادت را در خود تقویت میکند.اثر دیگر تکرار زبانی کمبودهای کودک سبب میشود، کودک از کسانی که وی را به دلیل نداشتههایش مذمت و سرزنش کردهاند، متنفر شود و کینهی آنان را در دل خود بپروراند.
پینوشتها:
1. احتجاج، ترجمهی جعفری، ج 1، ص 133.
2. همان، ص 253.
3. ارشاد، ترجمه ساعدی، ص 246.
4. همان، ص ؟؟؟؟
5. بحارالانوار، ج 1، ص 291 (ترجمه ایمان و کفر)
6. تحف العقول، ترجمهی جعفری، ص 284.
7. برگرفته از حجرات / 13 .
8. بانو غرویان، تربیت فرزندان، ص 86.
9. الحدیث، روایات تربیتی، ج 3، ص 68.
10. علل الشرایع، ترجمه ذهنی تهرانی، ج 1، ص 176.
11. وسائل الشیعة، ج 15، ص 204.
12. مکارم الاخلاق، ص 319، مستدرک سفینة البحار، ج 10، ص 433.
13. النظام التربوی فی الاسلام، ص 200.
14. الاسلام و الاسرة، ص 112.
قاسمی، محمد علی، (1393) دوران طلایی تربیت، قم: نشر نورالزهرا (س)، چاپ پنجم