چیزهای احمقانهای که والدینتان به شما گفتهاند و شما نیز به بچههای خود خواهید گفت
کلید واژگان: تربیت ، کودکان ، والدین
والدین همیشه برخی چیزهای بسیار مضحک را به بچههای خود میگویند. ممکن است من الان بیادب به نظر برسم اما والدین واقعاً برخی چیزهای احمقانه را تا به حال گفتهاند. این مقاله یک تلاش صادقانه برای دلسرد کردن تمام والدینها از استفاده از ادعاهای غیر هوشمندانه مشخص در مقابل کودکان خود است چون دیر یا زود بچههای شما بزرگ خواهند شد و خواهند فهمید که شما دروغ گفتهاید تا راه خود را بروید.
بزرگ کردن کودکان یک تجارت ریسک پذیر و به طور باور نکردنی سخت است که در آن هیچ عقل انباشتهای کسب نمیشود؛ هر نسلی اشتباهات نسل قبلی خود را تکرار میکند. بیل کاسبی
والدین بودن آسان نیست. بزرگ کردن بچهها به تلاش جدی نیاز دارد و این که آنها را به انسانهای نجیب و آراسته شکل دهید که دنیا را شکل خواهند داد. هم چنین داشتن بچه به معنای یک کار تمام وقت بدون تنفس است. اما فراموش نکنیم که این نیز مهمترین و راضی کنندهترین شغلی است که شما در تمام عمرتان خواهید داشت.
در میان شلوغی بزرگ شدن آنها، برخی لحظهها وجود دارند که شما به عنوان یک والد چیزهایی میگویید که هیچ معنی ندارند. واضح است که شما هیچ قصدی از گفتن آنها نداشتید و هم چنین ممکن است که وقتی شما چنین عبارات عجیب و غریب و مضحک را ادا میکردید، خسته، ناامید، پر مشغله و گرفتار چیزی بودید.
لازم است بدانید که چیزهای عجیب و غریبی که شما به بچههای خود میگویید بچههایتان نهایتاً به بچههایشان خواهند گفت. بنابراین نباید کاری بکنید که شما و آنها در مقابل نسل آینده بد به نظر برسید.
چیزهای احمقانهای که والدین به بچهها میگویند :
موضوعات شخصی خود را با همسرتان وقتی به بچهها میرسد کنار بگذارید. اگر شما دائماً برای کودک خود در مورد این که چقدر پدر یا مادر او بد است سخنرانی بکنید او شروع خواهد کرد که به همان روش فکر بکند. صحبت صمیمانهای با کودک خود در مورد این که چرا عادتهای ویژهای خوب یا بد هستند داشته باشید. مقایسه کودک با همسرتان اشتباه است و کودک حتی با نفرت بیشتر نسبت به والد بزرگ خواهد شد.
اگر چه گاهی اوقات کنترل ضروریت نظم و انضباط بچهها سخت و دشوار میشود اما مطرح کردن تهدید قطعاً روش خوبی نیست. سعی کنید روش محافظه کارانهتری را انتخاب کنید. توضیح مزایا و معایب کارهایشان ممکن است موثرتر از تهدید کردن باشد.
به خاطر داشته باشید، دلسرد کردن کودکان کوچک از نمایش دادن احساساتشان میتواند منجر به کمبود واکنش احساسی بشود. وقتی که آنها بزرگ بشوند آن میتواند باعث شود که آنها همدلی کمی نسبت به گرفتاری دیگران داشته باشند.
بدانید که کودک گریان هم به دلداری مادر و هم پدر نیاز دارد. با کودک با صدای تسلی بخش صحبت کنید و سعی کنید درک کنید که چه چیزی او را آزار میدهد. سعی کنید که برای مدتی به جای والد، دوست آنها باشید.
هیچ روش کتاب درسی برای مقابله با چنین وضعیتی وجود ندارد. آن تماماً به سوالی که پرسیده میشود بستگی دارد و اگر کودک به سن مناسب رسیده است میتواند جواب را به دست آورد و آن را درک کند.
به جای این که بگذارید کودکتان در مورد گرفتاری ناخوشایند بچههایی که از گرسنگی رنج میبرند بداند، میتوانید همیشه بگویید که ابر قهرمان مورد علاقهشان اگر غذا را تمام کند او را دوست خواهد داشت تا این که او بتواند قوی و نیرومند شود.
اگر شما واقعاً میخواهید که کودکانتان مسئولیت پذیرتر شوند و از عواقب انتخابهای خود آگاه شوند لازم است که شما در مورد تنبیههای عملی شدنیتر فکر بکنید به جای این که او را در اتاقش بپایید.
برخی چیزهای احمقانه دیگر که والدین میگویند :
کلید واژگان: تربیت ، کودکان ، والدین
والدین همیشه برخی چیزهای بسیار مضحک را به بچههای خود میگویند. ممکن است من الان بیادب به نظر برسم اما والدین واقعاً برخی چیزهای احمقانه را تا به حال گفتهاند. این مقاله یک تلاش صادقانه برای دلسرد کردن تمام والدینها از استفاده از ادعاهای غیر هوشمندانه مشخص در مقابل کودکان خود است چون دیر یا زود بچههای شما بزرگ خواهند شد و خواهند فهمید که شما دروغ گفتهاید تا راه خود را بروید.
بزرگ کردن کودکان یک تجارت ریسک پذیر و به طور باور نکردنی سخت است که در آن هیچ عقل انباشتهای کسب نمیشود؛ هر نسلی اشتباهات نسل قبلی خود را تکرار میکند. بیل کاسبی
والدین بودن آسان نیست. بزرگ کردن بچهها به تلاش جدی نیاز دارد و این که آنها را به انسانهای نجیب و آراسته شکل دهید که دنیا را شکل خواهند داد. هم چنین داشتن بچه به معنای یک کار تمام وقت بدون تنفس است. اما فراموش نکنیم که این نیز مهمترین و راضی کنندهترین شغلی است که شما در تمام عمرتان خواهید داشت.
در میان شلوغی بزرگ شدن آنها، برخی لحظهها وجود دارند که شما به عنوان یک والد چیزهایی میگویید که هیچ معنی ندارند. واضح است که شما هیچ قصدی از گفتن آنها نداشتید و هم چنین ممکن است که وقتی شما چنین عبارات عجیب و غریب و مضحک را ادا میکردید، خسته، ناامید، پر مشغله و گرفتار چیزی بودید.
لازم است بدانید که چیزهای عجیب و غریبی که شما به بچههای خود میگویید بچههایتان نهایتاً به بچههایشان خواهند گفت. بنابراین نباید کاری بکنید که شما و آنها در مقابل نسل آینده بد به نظر برسید.
چیزهای احمقانهای که والدین به بچهها میگویند :
• تو عیناً شبیه پدر یا مادرت هستی
جملهی بسیار مشهور و مضحک که والدین به کار میبرند. با حساب این که کودک DNA را با پدر و مادر تقسیم میکند بدیهی است که او دقیقاً مثل آنها خواهد بود. نباید جای تعجب باشد که کودک عادتهای ویژهای را از پدر و مادر خود به ارث ببرد. در این وضعیت مهم نیست که شما چه احساسی نسبت به والد دیگر و یا برعکس دارید، درست نیست که باعث شوید کودک احساس بدی نسبت به والد دیگر بکند. موضوعات شخصی خود را با همسرتان وقتی به بچهها میرسد کنار بگذارید. اگر شما دائماً برای کودک خود در مورد این که چقدر پدر یا مادر او بد است سخنرانی بکنید او شروع خواهد کرد که به همان روش فکر بکند. صحبت صمیمانهای با کودک خود در مورد این که چرا عادتهای ویژهای خوب یا بد هستند داشته باشید. مقایسه کودک با همسرتان اشتباه است و کودک حتی با نفرت بیشتر نسبت به والد بزرگ خواهد شد.
• حالا تمامش کن یا این که . . .
قسمت "یا این که" به شدت برای کودک جالب است و او به انجام دادن آن ادامه خواهد داد تا این که نتیجه را بداند. زمانهای ناامیدی راههای ناامیدانه را دعوت میکنند اما بیان کردن تهدید برای یک کودک کوچک فقط حماقت ساده است. با انجام این کار شما به او آموزش میدهید که استفاده از زور و تهدید روش خوبی برای به دست آوردن چیزی است که او میخواهد. ثانیاً حالا که تهدید مطرح شده است شما باید در مورد تنبیه سخت فکر بکنید و یا این که عقب نشینی کنید و به کودک خود نشان دهید که شما فقط تهدیدهای خالی را مطرح کردهاید. اگر چه گاهی اوقات کنترل ضروریت نظم و انضباط بچهها سخت و دشوار میشود اما مطرح کردن تهدید قطعاً روش خوبی نیست. سعی کنید روش محافظه کارانهتری را انتخاب کنید. توضیح مزایا و معایب کارهایشان ممکن است موثرتر از تهدید کردن باشد.
• مثل دختر بچهها رفتار نکن
این جملهی خفت آور اغلب از سن خیلی کم به پسرها گفته میشود تا آنها را از گریه کردن و رفتار کردن مثل دخترها بازدارند. هم چنین این نشان میدهد که در دختر بودن چیز اشتباهی وجود دارد و بر این تئوری تأکید میکند که زنان پایینتر از مردان هستند. نه تنها این توهینی به دخترها است بلکه آن این باور را تقویت میکند که پسرها نباید احساسات خود را بیان کنند و گریه کردن کاری است که فقط دخترها انجام میدهند. این جمله فقط اهانت آور است و نه تنها هرگز نباید در مقابل پسران استفاده شود بلکه هرگز نباید در مقابل دختران نیز گفته شود. به خاطر داشته باشید، دلسرد کردن کودکان کوچک از نمایش دادن احساساتشان میتواند منجر به کمبود واکنش احساسی بشود. وقتی که آنها بزرگ بشوند آن میتواند باعث شود که آنها همدلی کمی نسبت به گرفتاری دیگران داشته باشند.
• گریه را تمام کن وگرنه چنان میزنم که بیشتر گریه کنی
بگذار ببینم، این کودک در حال گریه است و شما میخواهید کاری بکنید که وضعیت بدتر شود. آیا حتی به خودتان گوش میدهید؟ اگر کودک در حال گریه است چرا باید کاری بکنید که او بیشتر گریه بکند. هیچ شکی وجود ندارد که این جملهای احمقانه است و دلیلی که بیشتر والدین میگویند این است که چون آنها میخواهند کودک گریه کردن را تمام کند. سر و کله زدن با بچهها میتواند دشوار باشد اما اگر کودک ناراحت است تهدید باعث میشود که مسئله حتی بدتر شود. آن قطعاً مشکل را حل نخواهد کرد و به عنوان خیانت دیده میشود. بدانید که کودک گریان هم به دلداری مادر و هم پدر نیاز دارد. با کودک با صدای تسلی بخش صحبت کنید و سعی کنید درک کنید که چه چیزی او را آزار میدهد. سعی کنید که برای مدتی به جای والد، دوست آنها باشید.
• تو خیلی کوچک هستی که درک کنی
این پرکاربردترین عبارت برای بستن دهان بچهها است. کودک از شما سوالی میپرسد و شما یا جواب را نمیدانید و یا این که نمیخواهید با او در میان بگذارید. به هر حال، ضروری است بدانید که بچههای این زمانه خیلی تیز هستند و هر نسل تازهای که میآید بهرهی هوشیشان در حال افزایش است. هم چنین اگر شما نتوانید به چیزی پاسخ دهید آنها قطعاً میتوانند در اینترنت به دنبال آن بگردند. هیچ روش کتاب درسی برای مقابله با چنین وضعیتی وجود ندارد. آن تماماً به سوالی که پرسیده میشود بستگی دارد و اگر کودک به سن مناسب رسیده است میتواند جواب را به دست آورد و آن را درک کند.
• غذایت را بخور، بچهها در آفریقا از گرسنگی دارند تلف میشوند
درست است. میلیونها کودک نه تنها در آفریقا بلکه در کل دنیا وجود دارند که از گرسنگی رنج میبرند اما اگر شما خیلی نگران هستید پس چرا کودک خود را به پرخوری مجبور میکنید. به جای آن میتوانید مقداری غذا ذخیره کنید و به کشورهایی که در آن بچهها از گرسنگی رنج میبرند بفرستید. تقریباً هر والدی چنین مقایسهی مضحکی را میکند تا این که بچهاش تا آخرین لقمه غذا در بشقابش را بخورد. به جای این که بگذارید کودکتان در مورد گرفتاری ناخوشایند بچههایی که از گرسنگی رنج میبرند بداند، میتوانید همیشه بگویید که ابر قهرمان مورد علاقهشان اگر غذا را تمام کند او را دوست خواهد داشت تا این که او بتواند قوی و نیرومند شود.
• تو زمین گیر هستی
اه، تهدید همیشگی "تو زمین گیر هستی". حتی شما به عنوان والد عمیقاً و از درون میدانید که این کارساز نیست. کودکان امروز به هر حال نیمی از روز خود را در اتاقهایشان میگذرانند – گیمهای ویدویی بازی میکنند، در اینترنت میگردند و هر چیز خیلی جزئی را به شبکههای اجتماعی ارسال میکنند. هم چنین این ریسک بالا وجود دارد که شما به دادگاه کشیده شوید؟ این چیزی است که در سال 2008 در کوبئک اتفاق افتاد؛ وقتی که یک بچهی 12 ساله پدرش را که به او اجازه نمیداد به سفر مدرسه برود تعقیب قانونی کرد و برنده شد. اگر شما واقعاً میخواهید که کودکانتان مسئولیت پذیرتر شوند و از عواقب انتخابهای خود آگاه شوند لازم است که شما در مورد تنبیههای عملی شدنیتر فکر بکنید به جای این که او را در اتاقش بپایید.
برخی چیزهای احمقانه دیگر که والدین میگویند :
• پول را از درخت نمیچینم.
• شکلات در صبح باعث کرم خوردگی میشود.
• صبر کن که مادرت یا پدرت بیاید تا به او بگویم.
• دفعهی آخرت باشد که این کار را انجام میدهی وگرنه . . .
• این مرا بیشتر از تو آزار میدهد.
• تو حتماً به خانوادهی پدرت رفتهای.
• من که دیروز به دنیا نیامدهام، آقا/ خانم.
• کاری نکن که ماشین را بکشم کنار و نگه دارم . . .
/ج