نویسنده: Yvonne Dold-Samplonius
مترجم: محسن بهلولی فسخودی
مترجم: محسن بهلولی فسخودی
(و. 340/350)، ستاره شناسی، ریاضیّات.
خازن، که معمولاً به عنوان ابوجعفر خازن شناخته میشود، صائبی ایرانی الاصل بود. کتاب فهرست او را خراسانی نامیده است، یعنی اهل خراسان از استانهای شرقی ایران. او را نباید با عبدالرحمان خازنی (حدود 480) نویسندهی احتمالی کتاب الآلات العجیبة الرصدیه در باب اسباب رصد، که غالباً به خازن نسبت داده میشود، اشتباه گرفت. (ا. ویدمان این اثر را به نحوی ناسازگار در کتاب Enzyklopedie des Islam («دایرة المعارف اسلام» ، دوم [لیدن – لایپ تسیش، 1913] صفحات 1005-1006) به خازن و در نشریه Beiträge (9] 1906] صفحه 190) به خازنی منسوب میدارد. دسلین این دو منجم را در ترجمه اش از کتاب Prolegomena («مقدمه») ، یکم، صفحهی 111 ابن خلدون با هم اشتباه گرفته است.
گفته میشود که ابوجعفر خازن به دربار رکن الدوله (311-351) حاکم ری از سلسله آل بویه وابسته بود. او در بین معاصرانش بخوبی شناخته شده بود. بویژه کتاب زیج الصفائح («جدول قرصها [ی اسطرلاب ]») ، که ابن القفطی آن را بهترین اثر در این زمینه میداند، بیشتر مورد ارجاع قرار داشته است؛ این گفته ممکن است مربوط به نسخهی خطی «Liber de spharea in Plano describen da» در کتابخانهی لارنس در فلورانس باشد (Pal. – Med. 271).
[رساله فی فهرست کتب محمدبن زکریای رازی] («کتاب شناسی») بیرونی از 415 (که با همکاری ابونصر منصور ابن عراق نوشته شد) چندین متن را فهرست میکند. یکی از آنها فی تصحیح ماوقع لابی جعفر خازن من السهو فی زیج الصفائح («در تصحیح آنچه ابوجعفر در جداول قرصهایش نادیده گرفته بود») است. بیرونی در کتاب تمهید المستقر لتحقیق معنی الممر («در باب گذرها») ، از ابوجعفر خازن از اینکه نتوانسته است بدرستی از عهدهی حل دو معادلهی تعیین محل یک سیّاره برآید، بجز اشاراتی که در کتاب «زیج الصفائح» بدرستی در این خصوص داشته است، انتقاد کرد. ابوجعفر خازن از ادعای ابومعشر مبنی بر اینکه او، برخلاف سایر افراد، حقیقت سیّارهها را کاملاً مشخص کرده، انتقاد کرده است و او در کتابش با نام زیج ابوجعفر خازن این اثر را یک گردآوری صرف دانسته است. بیرونی، ابوجعفر خازن را در قیاس با ابومعشر بسیار بهتر میداند، و در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه («گاهشماری ملل باستان») ، برای تشریح خوب حرکت صعودی و نزولی سیاره، به کتاب زیج الصفائح ارجاع میدهد.
یک نسخهی خطی ناشناس در برلین (Staats bibliothek, Ahlwardt Cat. No. 5857) حاوی دو فصل کوتاه در خصوص ابزار نجومی از یک اثر ابوجعفر خازن است که امکان دارد زیج الصفائح باشد. نسخهی خطی Or. (168) 4 لیدن از نقل قولهای ابوالجود، اشاره دارد به اینکه ابوجعفر خازن در زیج الصفائح اظهار داشته است که او میتواند وتر زاویهی یک درجهای را به شرط ممکن بودن تثلیث زاویه، محاسبه کند.
در کتاب فی استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعة الاصطرلاب، که با ساختار اسطرلابها سرو کار دارد، بیرونی به کار ابوجعفر خازن با عنوان «طراحی افق صعودها برای برجهای منطقة البروج» استناد کرده است. در گاهشماری او در دو شیوه برای یافتن Signum Muharrami (روزی از هفتهای که محرم، اولین ماه از سال اسلامی، در آن آغاز میشود) توسط ابوجعفر خازن در المدخل الکبیر فی علم النجوم («درآمدی بزرگ به نجوم») توصیف شده است. هیچ یک از این آثار موجود نیست.
همچنین در گاهشماری بیرونی از نمودار ابوجعفر خازن بحث میشود که متفاوت از سیاره و فلک تدویر خارج از مرکز است که در آن فاصلهی خورشید از زمین، معمولاً مستقل از چرخش، و یکسان است. در این بحث دو منطقهی هم دما، یکی در شمال و دیگری در جنوب، عنوان شده است. ابن خلدون توضیحی دقیق از تقسیم بندی ابوجعفر خازن از زمین به هشت کمربند اقلیمی داده است.
الخراقی (و. 417/418) در «المنتهی» از ابوجعفر خازن و ابن هیثم در حکم صاحبان درک درست از حرکت سیّارات نام برده است. این نظریه شاید در سِرّالعالمین (غیر موجود) ابوجعفر خازن توصیف شده باشد.
بیرونی در تحدید نهایات الاماکن ... و از لفاظی ابوجعفر خازن در تفسیر مجسطی انتقاد میکند و اعتراضاتی به نظریهی انحراف میل دایرة البروج ابراهیم بن صنعان و ابوجعفر خازن وارد کرده است؛ بیرونی خود این انحراف را دائمی میدانست. این میل را هروی و ابوجعفر خازن در شهر ری (نزدیک تهران) در 338/339 اندازه گرفته بودند. این کار به دستور ابوالفضل بن عمید وزیر رکن الدوله صورت گرفت. تعیین این میزان میل توسط «خازن و همکارانش با استفاده از یک حلقه در حدود 4 متر» انجام شد که توسط نسوی ثبت شد.
مطابق نظر ابن القفطی، ابوجعفر خازن در زمینهی حساب، هندسه، تسییر (محاسبههای نجومی بر اساس خط سیر سیّاره ای) خبره بود. براساس نظر خیامی، او برای ارائهی نخستین حل معادلات درجه دوم از مقاطع مخروطی، که ماهانی با آن مسألهی ارشمیدس در دو نیم کردن کره با صفحه به دو بخش با حجمهائی به نسبت معین را مطرح ساخته بود، استفاده کرد (کره و استوانه، دوم، صفحهی 4) . وی همچنین برهان ناقصی در خصوص پنجمین اصل موضوعهی اقلیدس اقامه کرده است.
ابوجعفر خازن شرحی بر کتاب دهم اصول نوشت که اثری است (غیر موجود) در باب مسائل عددی، و اثر دیگری (این نیز غیر موجود) در خصوص مثلثات کروی دارد با نام مطالب الجزئیه میل المیول الجزئیه و المطالیع فی کره المستقیمه. از این اثر، طوسی در کتاب شکل القطاع («در باب نمودار عرضی») برهان نظریهی سینوسی برای مثلثهای کروی دقیق را نقل میکند. طوسی همچنین برهان دیگری از فورمول هرون به Verba filiorum بنوموسی (در «مجمع الرسائل» ، دوم [ حیدرآباد، 1940 ] اضافه کرد که آن را منسوب به خازن میدانند. این برهان به آنچه هرون گفته است نزدیکتر است تا برهان بنوموسی، و اینکه همین شخصیت و نامهها که در Dioptraی هرون وجود دارد در ویرایش لاتینی Verba filiorum وجود ندارد.
Archimedes in the Middle Ages, I, The Arabo-Latin Tradition از م. کلاگت (مدیسن – ویسکانسین، 1964) ، 353؛ و «über die Geometrie der Sohne des Mūsā ben Schākir» ، از هـ . زوتر، در BMat، دورهی سوم، 3، شمارهی 1 (1902)، 271، که در آن برهان فورمول هرون ذکر شده است. برای آگاهی از معادلهی مکعب ماهانی، L’algebre d’Omar Alkhayyāmī از ف، ووپکه (پاریس، 1851) ، 2-3؛ برای آگاهی از قضیهی جیب (سینوس) ، Traité du quadrilatère، از نصیرالدین طوسی، ویراستهی آ. کاراتئودوری (قسطنطنیه ، 1891) ، 148-151؛ برای اصل موضوع پنجم، «Chajjâm Zu ‘Omer-i » ، از گ. یاکوپ و ا. ویدمان، Der Islam، 3 (1912)، 56 . سایر مقولههای ا. ویدمان که شامل اطلاعاتی دربارهی ابوجعفر خازن میشوند، در Beiträge، 60 (1920-1921) و 70 (1926-1927) SPMSE مندرجند. اکنون در کتابی از ا. ویدمان موجودند با عنوان Aufsätze zur arabischen Wissenschaftsgeschichte، دوم (هیلدسهایم، 1970) ، 498، 503، 633.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
خازن، که معمولاً به عنوان ابوجعفر خازن شناخته میشود، صائبی ایرانی الاصل بود. کتاب فهرست او را خراسانی نامیده است، یعنی اهل خراسان از استانهای شرقی ایران. او را نباید با عبدالرحمان خازنی (حدود 480) نویسندهی احتمالی کتاب الآلات العجیبة الرصدیه در باب اسباب رصد، که غالباً به خازن نسبت داده میشود، اشتباه گرفت. (ا. ویدمان این اثر را به نحوی ناسازگار در کتاب Enzyklopedie des Islam («دایرة المعارف اسلام» ، دوم [لیدن – لایپ تسیش، 1913] صفحات 1005-1006) به خازن و در نشریه Beiträge (9] 1906] صفحه 190) به خازنی منسوب میدارد. دسلین این دو منجم را در ترجمه اش از کتاب Prolegomena («مقدمه») ، یکم، صفحهی 111 ابن خلدون با هم اشتباه گرفته است.
گفته میشود که ابوجعفر خازن به دربار رکن الدوله (311-351) حاکم ری از سلسله آل بویه وابسته بود. او در بین معاصرانش بخوبی شناخته شده بود. بویژه کتاب زیج الصفائح («جدول قرصها [ی اسطرلاب ]») ، که ابن القفطی آن را بهترین اثر در این زمینه میداند، بیشتر مورد ارجاع قرار داشته است؛ این گفته ممکن است مربوط به نسخهی خطی «Liber de spharea in Plano describen da» در کتابخانهی لارنس در فلورانس باشد (Pal. – Med. 271).
[رساله فی فهرست کتب محمدبن زکریای رازی] («کتاب شناسی») بیرونی از 415 (که با همکاری ابونصر منصور ابن عراق نوشته شد) چندین متن را فهرست میکند. یکی از آنها فی تصحیح ماوقع لابی جعفر خازن من السهو فی زیج الصفائح («در تصحیح آنچه ابوجعفر در جداول قرصهایش نادیده گرفته بود») است. بیرونی در کتاب تمهید المستقر لتحقیق معنی الممر («در باب گذرها») ، از ابوجعفر خازن از اینکه نتوانسته است بدرستی از عهدهی حل دو معادلهی تعیین محل یک سیّاره برآید، بجز اشاراتی که در کتاب «زیج الصفائح» بدرستی در این خصوص داشته است، انتقاد کرد. ابوجعفر خازن از ادعای ابومعشر مبنی بر اینکه او، برخلاف سایر افراد، حقیقت سیّارهها را کاملاً مشخص کرده، انتقاد کرده است و او در کتابش با نام زیج ابوجعفر خازن این اثر را یک گردآوری صرف دانسته است. بیرونی، ابوجعفر خازن را در قیاس با ابومعشر بسیار بهتر میداند، و در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه («گاهشماری ملل باستان») ، برای تشریح خوب حرکت صعودی و نزولی سیاره، به کتاب زیج الصفائح ارجاع میدهد.
یک نسخهی خطی ناشناس در برلین (Staats bibliothek, Ahlwardt Cat. No. 5857) حاوی دو فصل کوتاه در خصوص ابزار نجومی از یک اثر ابوجعفر خازن است که امکان دارد زیج الصفائح باشد. نسخهی خطی Or. (168) 4 لیدن از نقل قولهای ابوالجود، اشاره دارد به اینکه ابوجعفر خازن در زیج الصفائح اظهار داشته است که او میتواند وتر زاویهی یک درجهای را به شرط ممکن بودن تثلیث زاویه، محاسبه کند.
در کتاب فی استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعة الاصطرلاب، که با ساختار اسطرلابها سرو کار دارد، بیرونی به کار ابوجعفر خازن با عنوان «طراحی افق صعودها برای برجهای منطقة البروج» استناد کرده است. در گاهشماری او در دو شیوه برای یافتن Signum Muharrami (روزی از هفتهای که محرم، اولین ماه از سال اسلامی، در آن آغاز میشود) توسط ابوجعفر خازن در المدخل الکبیر فی علم النجوم («درآمدی بزرگ به نجوم») توصیف شده است. هیچ یک از این آثار موجود نیست.
همچنین در گاهشماری بیرونی از نمودار ابوجعفر خازن بحث میشود که متفاوت از سیاره و فلک تدویر خارج از مرکز است که در آن فاصلهی خورشید از زمین، معمولاً مستقل از چرخش، و یکسان است. در این بحث دو منطقهی هم دما، یکی در شمال و دیگری در جنوب، عنوان شده است. ابن خلدون توضیحی دقیق از تقسیم بندی ابوجعفر خازن از زمین به هشت کمربند اقلیمی داده است.
الخراقی (و. 417/418) در «المنتهی» از ابوجعفر خازن و ابن هیثم در حکم صاحبان درک درست از حرکت سیّارات نام برده است. این نظریه شاید در سِرّالعالمین (غیر موجود) ابوجعفر خازن توصیف شده باشد.
بیرونی در تحدید نهایات الاماکن ... و از لفاظی ابوجعفر خازن در تفسیر مجسطی انتقاد میکند و اعتراضاتی به نظریهی انحراف میل دایرة البروج ابراهیم بن صنعان و ابوجعفر خازن وارد کرده است؛ بیرونی خود این انحراف را دائمی میدانست. این میل را هروی و ابوجعفر خازن در شهر ری (نزدیک تهران) در 338/339 اندازه گرفته بودند. این کار به دستور ابوالفضل بن عمید وزیر رکن الدوله صورت گرفت. تعیین این میزان میل توسط «خازن و همکارانش با استفاده از یک حلقه در حدود 4 متر» انجام شد که توسط نسوی ثبت شد.
مطابق نظر ابن القفطی، ابوجعفر خازن در زمینهی حساب، هندسه، تسییر (محاسبههای نجومی بر اساس خط سیر سیّاره ای) خبره بود. براساس نظر خیامی، او برای ارائهی نخستین حل معادلات درجه دوم از مقاطع مخروطی، که ماهانی با آن مسألهی ارشمیدس در دو نیم کردن کره با صفحه به دو بخش با حجمهائی به نسبت معین را مطرح ساخته بود، استفاده کرد (کره و استوانه، دوم، صفحهی 4) . وی همچنین برهان ناقصی در خصوص پنجمین اصل موضوعهی اقلیدس اقامه کرده است.
ابوجعفر خازن شرحی بر کتاب دهم اصول نوشت که اثری است (غیر موجود) در باب مسائل عددی، و اثر دیگری (این نیز غیر موجود) در خصوص مثلثات کروی دارد با نام مطالب الجزئیه میل المیول الجزئیه و المطالیع فی کره المستقیمه. از این اثر، طوسی در کتاب شکل القطاع («در باب نمودار عرضی») برهان نظریهی سینوسی برای مثلثهای کروی دقیق را نقل میکند. طوسی همچنین برهان دیگری از فورمول هرون به Verba filiorum بنوموسی (در «مجمع الرسائل» ، دوم [ حیدرآباد، 1940 ] اضافه کرد که آن را منسوب به خازن میدانند. این برهان به آنچه هرون گفته است نزدیکتر است تا برهان بنوموسی، و اینکه همین شخصیت و نامهها که در Dioptraی هرون وجود دارد در ویرایش لاتینی Verba filiorum وجود ندارد.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی:
تعداد چندان زیادی از نوشتههای خازن باقی نمانده است. فهرست نسخههای خطی مندرجند در: Geschichte der arabischen Literatur, Supplementband از ک. بروکلمان، یکم (لیدن، 1943) ، 387. شرح بر کتاب دهم اصول در Uchenie o chisel na srednevekovom Blizhnem I Srednem Vostoke («بررسیهائی دربارهی عدد در خاور نزدیک و خاور میانهی قرون وسطایی») ، از گ. پ. ماتویئفسکایا (تاشکند، 1967) ، فصل 6 .دوم. خواندنیهای فرعی:
در آثار زیرین میتوان به منابع مربوط به شرح حال و فهرست آثار دست یافت: الفهرست، از یعقوب الندیم، ویراستهی گ. فلوگل (لایپ تسیش، 1871-1872) ، 266، 282؛ تاریخ الحکما، از ابن قفطی، ویراستهی ی. لیپرت (لایپ تسیش، 1903) ، 396؛ Lexicon bibliographicum، از حاجی خلیفه (تجدید چاپ، نیویورک، 1964) یکم، 382، دوم، 584، سوم، 595، ششم ، 170؛ Die Mathematiker und Astronemen der Araber und ihre Werke، از هـ. زوتر (لایپ تسیش، 1900) ، 58، و Nachträge، 165؛ و The Observatory in Islam، از آ. ساییلی (آنکارا، 1960)، 103-104، 123 و 126، که بر رصدهای ری تأکید میکند. برای آگاهی از نظریهها و فعالیتهای اخترشناختی خازن، مقدمهی ابن خلدون، ترجمه به فرانسوی به قلم م. دوسلان، یکم (تجدید چاپ، پاریس، 1938) ، 111؛ و Chronology of Ancient Nations، از بیرونی، ویراستهی ک. ا. زاخاو (لندن، 1879) ، 183، 249؛ On Transits، ترجمهی م. سافوری و ا. افرام، با شرحی به قلم ا. س. کندی (بیروت، 1959)، 85-87، و تحدید نهایات الاماکن (قاهره، 1962) ، 57، 95، 98، 101، 119.Archimedes in the Middle Ages, I, The Arabo-Latin Tradition از م. کلاگت (مدیسن – ویسکانسین، 1964) ، 353؛ و «über die Geometrie der Sohne des Mūsā ben Schākir» ، از هـ . زوتر، در BMat، دورهی سوم، 3، شمارهی 1 (1902)، 271، که در آن برهان فورمول هرون ذکر شده است. برای آگاهی از معادلهی مکعب ماهانی، L’algebre d’Omar Alkhayyāmī از ف، ووپکه (پاریس، 1851) ، 2-3؛ برای آگاهی از قضیهی جیب (سینوس) ، Traité du quadrilatère، از نصیرالدین طوسی، ویراستهی آ. کاراتئودوری (قسطنطنیه ، 1891) ، 148-151؛ برای اصل موضوع پنجم، «Chajjâm Zu ‘Omer-i » ، از گ. یاکوپ و ا. ویدمان، Der Islam، 3 (1912)، 56 . سایر مقولههای ا. ویدمان که شامل اطلاعاتی دربارهی ابوجعفر خازن میشوند، در Beiträge، 60 (1920-1921) و 70 (1926-1927) SPMSE مندرجند. اکنون در کتابی از ا. ویدمان موجودند با عنوان Aufsätze zur arabischen Wissenschaftsgeschichte، دوم (هیلدسهایم، 1970) ، 498، 503، 633.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول