نویسنده: راضیه محمّدزاده
کودک به نوازش و مهربانی نیاز دارد
درست مانند گیاه که به نور آفتاب محتاج است، کودک نیز برای رشد کردن به لبخند مادر نیاز دارد. او در چشمان مادرش محبت و عشق را جستجو میکند. نخستین نشانهی این عشق، شیر دادن مادر از پستان خویش است که در کودک ایجاد لذّت میکند. حتّی هنگام از شیر گرفتن، باید کودک را به تدریج و با دقت از شیر گرفت. زیرا یک تغییر ناگهانی ممکن است در آینده باعث ایجاد اختلالات عصبی در کودک شود.پدر و مادر باید مهربانی را با تمایلات کودکشان هم گام کنند تا او احساس استقلال کرده، به نفس خویش متکی شود.
باید دانست که اگر کودک بزرگتر برای تولد یک نوزاد دیگر آمادگی نداشته باشد ناراحت خواهد شد. باید این احساس را در کودک بزرگتر ایجاد کرد که بیندیشد توانایی نگهداری از نوزاد را دارد. به کودک عقب مانده باید فهماند که بسیار مورد علاقه است و دیر آموزی او کوچکترین صدمهای به علاقهی ما نسبت به او نمیزند.
محبت به کودک بیمار در بهبودی او نقش مؤثّری را ایفا میکند.
2) کودک به آرامش نیاز دارد
کودک حرکات تند و خشن را نمیپسندد و غالباً چند کلمهی محبتآمیز میتواند به او آرامش ببخشد. باید از ایجاد هر نوع صدایی که موجب وحشت کودک گردد خودداری کنید.صدایتان را بلند نکنید و بدانید که هرچه صدایتان بلندتر شود کودک کمتر به حرف شما گوش خواهد داد. کودک حتّی در خواب هم میشنود.
کوک را در جاهای خلوت و آرام گردش دهید. برای خوشحال کردن طفل از رنگهای شاد و زنده کمک بگیرید و محیط او را با رنگهای روشن و مناسب، شاد و زیبا سازید.
3) مشاجرات بزرگترها رشد طفل را دچار وقفه میسازد
ناظر بودن بر دعوای والدین، حتّی در خواب نیز ممکن است اختلالات واقعی و خطرناکی در طفل به وجود آورد.4) کودک احتیاج به آزادی دارد
کودک باید در کشف دنیای جدید، خود را آزاد احساس کند بدون آن که در هر تجربه و آزمایش ناظر هجوم والدین برای حفاظت از خویش باشد. او را در اکتشافاتش آزاد بگذاریم. در آن صورت هر کشفی باعث شادیش خواهد شد، و در نتیجه به کشف مسائل دیگر نیز رغبت نشان داده، روز به روز پیشرفت خواهد کرد.کودکی که انگشت خود را میمکد کسل و دلتنگ است.
5) کودک احتیاج به قدرت، درستی و دقت دارد
قدرت برای طفل ایجاد امنیت میکند. باید توجه داشت که طفل معمولاً از کسی فرمانبرداری میکند که به او علاقه داشته باشد و کارهایش را تحسین کند.برای این که کودک حرف ما را گوش کند بهتر است اول خودمان را اصلاح کنیم. اگر خودمان کاری را انجام نمیدهیم نمیتوانیم انجامش را از کودک بخواهیم.
کودکان بیاراده به درد هیچ کاری نمیخورند. کودکی که هر چه به او بگوییم انجام بدهد طبیعی نیست. طفل باید با اراده باشد. کودک درستی را دوست دارد و از نادرستی بیزار است. او احتیاج به کسی دارد که به او اعتماد داشته باشد. کودکی که به غلط تنبیه شود ممکن است خانه را رها کند و اگر هم در خانه بماند دیگر خود را عضو خانواده نمیداند.
والدین نباید در دعواهای کودکان دخالت کنند زیرا امکان دارد که در قضاوت مرتکب اشتباه شوند.
6) کودک احتیاج به صداقت دارد
همیشه باید در جواب سؤالهای بچه حقیقت را بیان کنیم.در هیچ موردی نباید به طفل دروغ گفت. باید با علاقه به حرفهای کودکان گوش فرا دهیم. اگر میخواهیم راهنماییهای ما را بپذیرد، تنها راه جلب اعتماد اوست.
اگر به بچه دروغ بگوییم او نیز عادت میکند همیشه و برای همه چیز دروغ بگوید و طفلی که دروغ میگوید بدون شک میترسد. اگر بچه کار بدی انجام داد و بدان اقرار کرد، باید او را ببخشیم.
اگر طفل دروغی گفت نباید به او لقب دروغگو بدهیم، بلکه بهتر است او را بخشیده و حسّ اعتماد را در او تقویت کنیم.
7) کودک احتیاج به محافظت و نگهداری دارد
کودک باید احساس کند که در مقابل کلیهی ناشناختههای جهان محافظت میشود. اگر صدای ترسناکی مثل رعد، پارس کردن سگ و... میشنویم باید بخندیم و به کودک نزدیک شویم. سپس خودمان هم آن صدا را تقلید کنیم و به اتفاق بخندیم.اگر خطری طفل را تهدید میکند باید شجاع باشیم و خون سردی خود را حفظ کنیم.
هرگز نباید برای تهدید طفل او را بترسانیم. اصولاً تهدید کردن طفل اشتباه است. همیشه میتوان طفل را به آرامی قانع نمود.
8) کودک احتیاج به یک خانوادهی صمیمی دارد
طفل خوب میداند که یک خانوادهی صمیمی چیست. طفل پدر خود را مظهر قدرت و فهم میپندارد، او را محافظ و روزیآور خانواده میداند و تحسینش میکند. پدری که به طفل خود رسیدگی نماید اعتماد فرزند خود را جلب میکند.به کودک بزرگ بفهمانیم که بر دیگران سمت ارشدیت دارد و باید آنها را در پناه خود گیرد. در خانوده باید محیطی صمیمی به وجود بیاوریم که همه یکدیگر را دوست بدارند و هیچ کس فکر نکند که سربار دیگران است.
پدر ومادر باید حتیالامکان در حضور کودک با والدین خود با مهربانی و احترام رفتار کنند تا طفل نیز همین روش را در مورد آنها در پیش گیرد.
اعتماد بهترین وسیلهای است که میتواند کانون خانواده را دلپذیر و کودک را خوشبخت نماید.(1)
پینوشت:
1. دخانیانی، علی، تربیت فرزندان خود، ل. ف. استروسکایا، تأثیرتعلیم و تربیت در شخصیت کودک.
منبع مقاله :محمّدزاده، راضیه، (1393)، مادر اگر این گونه میبود، تهران: منیر، چاپ پنجم